پاورپوینت کامل سیمرغ آشیانه حق ۲۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیمرغ آشیانه حق ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمرغ آشیانه حق ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمرغ آشیانه حق ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۵

گفتگویی با خانم فاطمه سیلاخوری مادر خلبان شهید، احمد کشوری

۱۵ آذرماه سالروز شهادت سیمرغ خونین بال آسمانها شهید احمد کشوری است. همه ما
و حتی فرزندانمان نام کشوری و شیرودی را پس از تماشای سریال سیمرغ فراموش نخواهیم
کرد. دو یار و دو همراهی که در دفاع از اسلام و میهن اسلامی از جان خود نیز فروگذار نکردند.

باخبر شدیم که مادر شهید کشوری در سالروز تأسیس جهاد سازندگی که همه ساله عشایر و
روستاییان نمونه انتخاب می شوند، به عنوان مرغدار نمونه گوشتی انتخاب و در مراسمی به این
مناسبت از ایشان و سایر نمونه ها تقدیر شد. همچنین در ماههای آخر کار سردار سازندگی و
رئیس جمهور پیشین جناب آقای رفسنجانی تمثال ایشان که توسط گروهی از روستاییان بافته
شده بود توسط خانم فاطمه سیلاخوری مادر شهید کشوری به مقام محترم ریاست جمهوری
تقدیم شد. فرصت را غنیمت شمردیم و گفتگوی کوتاهی را با ایشان به انجام رساندیم.

خانم سیلاخوری، ضمن تشکر از شما،

لطفا از زمان تولد فرزند شهیدتان برای ما
بگویید و چطور شد که از همان اوان کودکی با
اسلام و قرآن آشنا شد؟

با سلام و درود به مقام معظم رهبری و
ارواح پاک شهدا. پیش از پاسخ به این سؤال
لازم است کمی در مورد پدربزرگ و مادربزرگ
احمد بگویم. یعنی پدر و مادر خودم. پدرم ما را
خداترس بارآورده بود و مادرم نیز خیلی
پرهیزگار بود و با کمک آنها بود که قرآن و
اسلام در قلب من و در تار و پود من جای
گرفت. احمد فرزند اول من بود. وقتی که او را
باردار شدم از خدا خواستم خدایا این بچه را از
من نگیر. چون سابقه مرگ نوزاد در فامیل بود.
ایام بارداری ام را با پرهیزگاری تمام کردم و
وقتی که احمد به دنیا آمد همه متعجب شدند،
صورت او از رستنگاه مو تا زیر چانه در پرده
نورانی بود. ماما بچه را که دید با صلوات او را
در بغل مادرم گذاشت. احمد ۴ ماهه که شد
مکررا مریض می شد تا اینکه در منزل پدرم
شب خواب دیدم حضرت علی(ع)، امام
حسین(ع) و امام رضا(ع) را که هر یک با
لباسهای بسیار پاکیزه و صورتی نورانی با هم
صحبت می کردند. امام رضا(ع) رو به من کرد و
دست را بر سینه خود گذاشت و به من فرمود:
خودم ضامن احمد هستم. یعنی هر طوری که
شد، مریض شد و یا حادثه ای برایش پیش آمد.

کشوری، شیرودی و سهیلیان با هم هم قسم شده بودند و اول

سهیلیان شهید شد، ۴۰ روز بعد، یعنی ۱۵ آذر، کشوری و ۵ ماه بعد هم
شیرودی به شهادت رسید.

یکی دیگر از امامان نیز فرمود: احمد ۲۷ سال
بیشتر عمر نمی کند.

احمد تا ۱۴ سالگی چندین بار مریض شد
و یا زمین می خورد اما من او را به امام رضا(ع)
سپرده بودم. تا اینکه با نقاشی کشیدن، مبارزه
خود را با رژیم آغاز کرد. هر چه بزرگتر می شد
دوست داشت به خداوند بیشتر نزدیک شود.
احمد علاوه بر نقاشی، در کشتی، شنا، کاردستی
و دروس دبیرستانی اش همواره موفق بود.

از تحصیل وی در دانشگاه و رسیدن به

درجه خلبانی بگویید؟

احمد در سن ۱۶ سالگی با دختردایی اش
نامزد شد و چند سال بعد بود که در رشته
خلبانی قبول شد. احمد در تحصیل نیز نبوغ
خاصی از خود نشان داد. آن موقع که کرمانشاه
بود یک استاد دانشگاه بود که می گفت: متعجبم
از رفتار احمد با خانمش. احمد دوران دانشگاه
را با نمرات عالی به پایان رساند و از همان
موقع تمام تلاشش برای مبارزه با نظام
طاغوت بود.

لطفا برای خوانندگان ما بگویید شهید

کشوری چه دیدی نسبت به زنان داشت،
بخصوص به خواهران خود و نسبت به
همسرش؟

احمد ۵ خواهر و ۵ برادر دارد و نسبت به
آنها خیلی مهربان بود. همیشه می گفت زن با
رعایت حجاب و عفت باید در جامعه حضور
یابد. مراسم ازدواجش هم که قبل از انقلاب
بود ساده بود. بدون لهو و لعب عروسیهای قبل
از انقلاب. نسبت به همسرش خیلی مهربان
بود. با او صادقانه برخورد می کرد و روی
شیردادن به بچه خیلی حساس بود. احمد
دوست داشت همسرش در کلاسهای مختلف
شرکت کند. بچه را نگه می داشت و با او بازی
می کرد تا همسرش به کلاس برود. همیشه
می گفت: من دوست دارم یک خانم در خانه
موفق باشد و در عین حال با حفظ حجاب و
عفت در جامعه هم حضور داشته باشد.
همسرش فعالیتهای قرآنی داشت و کلاس
اسلام شناسی برای دوستانش گذاشته بود.

احمد همیشه می گفت: من دوست دارم زنان ما
شیرزن باشند. حتی یکی از زنان افسر، زمانی
که با من برخورد کرد به من گفت: شما باید به
فرزندت افتخار کن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.