پاورپوینت کامل تربیت اسلامی و ابزارهای آن ۷۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تربیت اسلامی و ابزارهای آن ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تربیت اسلامی و ابزارهای آن ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تربیت اسلامی و ابزارهای آن ۷۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۰
ویژگیهای مربی اسلامی
از دید اسلام یک معلم یا مربی چه
ویژگیهایی و چه مسؤولیتهایی دارد؟
آیت اللّه فضل اللّه : نخستین چیزی که
ضروری است معلم، از جهت فنی دارا باشد،
احاطه به علمی است که می خواهد به دیگران
بیاموزد زیرا اگر احاطه نداشته باشد، به جای
علم، جهل خود را به دیگران منتقل خواهد کرد
چرا که چنین شخصی گاه در مقامی قرار
می گیرد که فرهنگ و دانش آن را به خوبی
کسب نکرده است و در نتیجه به آموزندگانش
نگاهی مه آلود و غبارگرفته به موضوع خواهد
بخشید. چنین شخصی می کوشد برای ابراز
وجود و فضل فروشی بر جهل خویش سرپوش
بنهد.
بنابراین او باید در ماده درسی ای که تعلیم
می دهد تخصص کافی داشته باشد و آن را
امانت علم بداند. این مطلب را شاید بتوانیم از
بعضی آیات قرآن که به موضوع تعلیم ربط
چندانی ندارد و به موضوع جدال مربوط
می شود دریابیم که به ما چنین تفکری
می بخشد: «ها انتم هؤلاء حاججتم فیما لکم به
علم فلم تحاجّونی فیما لیس لکم به علم»(۱)
هان، شما [اهل کتاب] همانان هستید که در
باره آنچه نسبت به آن دانشی داشتید محاجّه
کردید پس چرا در مورد چیزی که بدان دانشی
ندارید محاجّه می کنید؟
اسلام حتی نمی پذیرد که انسان با دیگران
در باره چیزی که علم به آن ندارد سخن بگوید
و به این گونه افراد که وارد عرصه جدل در باره
چیزی می شوند که هیچ دانشی از آن ندارند،
سخت می تازد. با این حال چگونه ممکن است
قبول کند که چنین افرادی به تعلیم آنچه
نمی دانند بپردازند؟! بر این اساس معتقدیم که
این امر تنها به مسأله تعلیم مربوط نمی شود
بلکه با هر مسؤولیتی که انسان نسبت به آن
آگاهی و دانش ندارد ارتباط پیدا می کند.
وقتی مسأله «ولایت فقیه» طرح می شود ـ
یا عناوین دیگری که به شورا و … حکم می کند
ـ باید توجه کنیم که برای رهبری روا نیست
نسبت به امری که در باره آن شناخت کافی
ندارد حکمی را صادر کند، چنان که برای فقیه
نیز جایز نیست در باره امور اقتصادی یا سیاسی
یا اجتماعی و یا نظامی حکمی صادر کند مگر
پس از رجوع به اهل خبره و پس از اطلاع و
اشراف کافی به عناصر موضوع؛ به گونه ای که
توانایی صدور حکمی را در آن زمینه بیابد. این
چیزی است که نسبت به معلم نیز باید تحقق
پیدا کند.
اما مربی باید در سطح اخلاقی مطلوبی
باشد که او را شایسته اندیشه دهی به افراد
تحت تربیتش می گرداند، زیرا جنبه الگویی او
به کلامش تأثیر و نفوذ فزونتری می بخشد. از
این رو است که امام علی(ع) می فرماید: من
نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتأدیب نفسه
قبل تأدیب الناس و لیکن تأدیبه بسیرته قبل
تأدیبه بلسانه و مؤدّب نفسه احقّ بالاجلال من
معلم الناس و مؤدبهم. کسی که خویشتن را در
موضع رهبری مردم قرار می دهد می باید که
پیش از آموزش دیگران، با آموزش خویش کار
را بیاغازد و نیز لازم است پیش از تأدیب با
زبان و گفتار، با اعمال و رفتار خویش مردم را
ادب آموزد آنکه ادب آموز و آموزگار خویشتن
خویش باشد، پیش از آنی که معلم و مربی
مردمان است ستایش و احترام را سزاوار
است.(۲)
موفقیت تربیت بیشتر به الگو مرتبط و از
آن متأثر است تا از سخن و شیوه های کلام.
زیرا قوت و تپش و تأثیری که سخن بر نفس
انسان می گذارد، به مدد الگو است.
تنوع بخشیدن به شیوه ها
از جهت دیگر، هم معلم و هم مربی، باید قدرت به کار بستن
شیوه های گوناگونی را داشته باشد که بتواند اندیشه ای را وارد آگاهی
انسان فراگیرنده (متعلم) کند. و یا ارزشی را به روح انسان تحت تربیت
منتقل کند، زیرا وقتی می خواهیم ارزش یا اندیشه ای را به دیگران
انتقال دهیم اساسی ترین مسأله ای که در برابر داریم مسأله شیوه
(اسلوب) کار است.
می بینیم که بسیاری از مربیان و معلمان در کار خود به خطا رفته اند
و سبب ناموفقیتشان، خطایی است که در روش انتقال دانش و ارزش
به دیگران مرتکب شده اند. هر چند خود بهره فراوان از دانش و ارزش
دارند، اما شیوه ای را در پیش نگرفتند که به ژرفای عقل انسان راه پیدا
کند. از سخن رسول گرامی اسلام(ص) نیز چنین مطلبی را می توان
دریافت، آنجا که فرمود: انّا معاشر الانبیاء امرنا ان نکلّم الناس علی قدر
عقولهم. ما پیامبران دستور یافتیم که با مردم به اندازه عقل [و
فهمشان] سخن بگوییم.(۳)
یک فراخواننده یا معلم و یا مربی باید اندازه فهم و خرد انسانهایی
را که با آنان سر و کار دارد بسنجد تا بداند چگونه می توان با آنان به
تناسب عقلشان سخن بگوید و چگونه می توان روش و زمینه مناسب
برای پذیرش آنان را فراهم آورد.
این مطلب همان چیزی است که از واژه قرآنی «حکمت»
درمی یابیم. حکمت، به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه خویش
است. مثلاً سخن حکیمانه آن است که در جای مناسب گفته شود و
روش حکیمانه آن است که در محل مناسب خود به کار رود و همچنین
است دیگر امور …
سخن حکیمانه همان است که در علم بلاغت از آن به «مطابق
بودن کلام با مقتضای حال» تعبیر می شود. مقتضای حال، همه احوال
از ذهنیت انسان مخاطب گرفته تا فضای روحی و دل مشغولیها و … را
شامل می شود.
خوش رفتاری با آموزندگان
نکته ای دیگر که در اینجا باید یاد کنیم این است که معلم یا مربی
در برابر دانش آموز یا تربیت آموز چنان روحیه گشاده و مهرآمیز داشته
باشد که احساس کند وظیفه دارد خرد و دل او را شکوفا کند و نسبت به
نقاط ضعف و نقصش بردبار باشد تا بتواند او را به هدف بزرگی که در
نظر دارد برساند. و در امر تعلیم و تربیت با تنگ حوصلگی و تندمزاجی،
به افراد تحت تعلیم و تربیت ستم نورزد. چنان که این بردباری را در
روند دعوت رسول گرامی اسلام(ص) می بینیم: فبما رحمه من اللّه لنت
لهم و لو کنت فظّا غلیظ القلب لانفضوا من حولک پس به [برکت[
رحمت الهی، با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سخت دل
بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند.(۴) و چنان که در آیه ای
دیگر نیز مشاهده می کنیم: «لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه
ما عنتم، حریص علیکم، بالمؤمنین رؤف رحیم؛ قطعا، برای شما
پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به
[هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان، دلسوزِ مهربان است.(۵)
ویژگی اساسی پیامبر اکرم(ص) همان
صفت تعلیم و تربیت است و از این رو است که
خداوند تعالی از او چنین یاد می کند: هو الذی
بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته
و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه. او است
آن کس که درمیان بی سوادان فرستاده ای از
خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان
بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت
بدیشان بیاموزد.(۶)
این اخلاق، همان اخلاق معلم و مربی
است و «تزکیه» که در این آیه از آنان یاد شد،
همان تربیت است».
آموزش حوزوی یا دانشگاهی
کسانی معتقدند که شیوه آموزش
سنتی ای که در حوزه های علمیه مثل نجف و
الازهر پی گرفته می شود برتر است، زیرا
عالمان بزرگ اسلامی از این مراکز
برخاسته اند. برخی دیگر بر آنند که شیوه جدید
آموزشی که همان روش دانشگاههاست بهتر
است، در بین این دو نظر، رأی علامه فضل اللّه
در کدام سو قرار می گیرد؟
آیت اللّه فضل اللّه : اشتباه است اگر یکی از
دو روش حوزوی یا دانشگاهی را به طور مطلق
برتر بشمریم. زیرا هر کدام از دو روش حوزوی
و دانشگاهی نقاط مثبت و نقاط منفی ای دارد.
در روش آموزش حوزه، شکوفایی تلاش
فکری و عمق اندیشه بیش از روش آموزش
دانشگاهی به چشم می خورد. اما در شیوه
آموزش دانشگاهی روشمندی و دسته بندی
اندیشه ها و توازن و گستردگی بیشتر از شیوه
حوزه است.
همچنین ملاحظه می کنیم که شیوه
حوزوی بسیاری از مقدسات را می پروراند و
ترویج می کند. منظور من از مقدسات تنها
مقدسات دینی نیست، بلکه حتی مقدسات
علمی ای که فقها را وادار می کند بدان پای بند
باشند و در برابر برخی آراء علمی تازه مقاومت
کنند، زیرا این فقیهان در درون خویش، علمای
گذشته یا مشهور را تقدیس می کنند. این حال و
وضع در بین دانشگاهیان دیده نمی شود، زیرا
دانشگاهیان هیچ اندیشه ای را که برخاسته از
محیط علمی دانشگاهی باشد مقدس به حساب
نمی آورند.
از این رو ما به آمیختن روش حوزه ای و
روش دانشگاهی فرا می خوانیم. یعنی اینکه
امتیازات مثبت هر کدام از این دو روش را
بگیریم و شیوه ای تازه پدید آوریم که بر غنای
کار بیفزاید. اما این مسأله که علمای بزرگی به
شیوه آموزش حوزوی پرورش یافته اند دلیل
برتری شیوه حوزوی نیست، زیرا در پاسخ
می توان گفت که این علما با در پیش گرفتن
روش حوزوی رنج فراوان بردند و کوشش بسیار
کردند و اگر شیوه دیگری وجود می داشت که
تحقیق را روشمند می کرد، آنان در مدتی به
مراتب کمتر می توانستند به مدارج علمی خود
نایل آیند.
همکاری خانه و مدرسه
خانه و مدرسه، چگونه می توانند در
تربیت دانش آموز به یکدیگر کمک کنند؟
آیت اللّه فضل اللّه : گاه مدرسه، جز علم
چیزی به انسان نمی بخشد؛ چرا که مدرسه
مؤسسه ای علمی است و چه بسا به امر تربیت
به معنای رفتاری آن اهتمام زیادی نکند و
اهمیت اساسی به آن ندهد، و بالاتر از این،
ممکن است به لحاظ تنوع فرهنگی محیط
مدرسه و غوطه ور شدن اساتید آن در مسائل
علمی به آشفتگی و پریشانی تربیتی دانش آموز
سهیم شود. زیرا در مدرسه او با دانش آموزانی
به سر می برد که از محیطها و گرایشها و آداب و
سنتهای گوناگون برخاسته اند و این امر خانواده
را ملزم می کند که به مراقبت رفتار فرزندش و
مبارزه با آثار منفی مدرسه بر او اقدام کند و
تلاش تربیتی و نظارت خود را برای رشد و
بالندگی او بیشتر کنند. این از یک جهت، و از
جهتی دیگر باید بگوییم که ضرورت دارد
خانواده فعالیت درسی دانش آموز خود را زیر
نظر بگیرد و ببیند که او تا چه اندازه به درس و
بحثش اهتمام می کند؛ زیرا هنگامی که
دانش آموز از فضای مدرسه دور شود دیگر
نسبت به درس و مدرسه و انجام تکالیف
درسی یا آمادگی برای امتحان احساس
مسؤولیت نمی کند.
خانواده باید در طول سال درسی چه از
جهت علمی دانش آموز خود و چه از جهت
تربیتی و اخلاقی او، حالت اضطراری به خود
بگیرد.
توجه خانه و مدرسه به نوبالغان
به طور مشخص تر نقش این دو نهاد ـ
خانه و مدرسه ـ در تربیت دختر و پسر نوبالغ
چیست؟
آیت اللّه فضل اللّه : وقتی در باره شخصیت
نوبالغی که در حال حیرت و سردرگمی قرار دارد
که فکر و روحش را تباه می کند، کند و کاو
می کنیم می بینیم که بیداری غرایز در این سن،
احساسات جنسی را برای او به بار آورده است و
اگر در این مرحله مراقبت خردمندانه و نظارت
دقیق در باره او اعمال نشود، این حال و وضع
در تباهی شخصیت و ضایع شدن آینده اش
سهیم است.
بنابراین بر ما فرض است که در دوره بلوغ
وضعیت او را زیر نظر بگیریم و تأثیرات منفی
این مرحله را بر اخلاق و روابط و فعالیتهایش
مورد توجه قرار دهیم. نباید از ابزارهای ظالمانه
و خشن بهره بگیریم بلکه از ابزار هشدار و
توجه و پاسداشت و همراهی او استفاده کنیم
چنان که او را کمک کنیم تا بت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 