پاورپوینت کامل در محراب مسجدیها ۶۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در محراب مسجدیها ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در محراب مسجدیها ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل در محراب مسجدیها ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۲

گزارشی از پنجمین همایش سراسری نمایش بچه های مسجد ـ قم ـ دی ۱۳۷۶

عشق به مذهب و اعتقادات مذهبی، اولین
جرقه ای است که در جان هنرمندان مسجدی
شعله ور می شود تا آنها بر اساس باورهای
خویش دست به خلق اثر هنری بزنند. این
همایش که نمایشگر شور و شوق جوانان
مسجدی بود، بارها و بارها شاهد پرواز عشق بر

روی صحنه تأتر نیز بود.

در این گونه نمایشها که ریشه های آسمانی
و ملکوتی دارند، روح انسان از قید وابستگیهای
دنیوی و مادی رهایی می یابد و به مفاهیمی
چون ایثار، اخلاص و گذر از مرز دنیاپرستی
دست می یازد.

زیباشناسی صحنه، بیان، حرکت، نور، دکور
و انتقال مفاهیم همه و همه در خدمت تفکر
مذهبی و مسجدی قرار می گیرند تا هنرمندان
جوان بتوانند تفکر و خلاقیت خویش را در
چارچوب اعتقادات دینی خود به نمایش
بگذارند.

حسین پارسایی دبیر همایش در این زمینه
گفت: «اصل نخست راهیابی گروههای
نمایشی به این همایش، نمایشنامه هایی
است که ترویج دهنده اندیشه های مذهبی و
باورهای دینی هستند و در ضمن از تکنیک
قوی برخوردارند.»

در ادامه نگاهی داریم به نمایشهای
پذیرفته شده در بخش مسابقه این همایش.

فصلی از عشق ـ ساری

نویسنده و کارگردان: ضیاء فضل اللّه پور

صحنه، نشانگر سقاخانه ای است که
پیرمردی با لطافتی شاعرانه در آن سه تار
می نوازد و با تک گوییهای خویش، تشویش و
التهابش را به تماشاگر منتقل می کند. او که از
فراق پسر مفقودالاثرش به درد آمده است، به
جز نیمه پلاک او نشان دیگری از وی ندارد تا
اینکه جوان جانبازی وارد صحنه می شود و طی
گفتگوهای او با پیرمرد تماشاگر می فهمد که
جوان، همرزم پسر گمشده پیرمرد است. جانباز
طی به نمایش درآوردن خاطرات آن زمان،
نحوه شهادت دوستش را بیان می کند و نیمه
دیگر پلاک او را که نزد وی است، به پیرمرد
می دهد.

این اثر تلاش می کند تا آدمها را با مفاهیم
حماسی و دینی پیوند بزند، طوری که نذر و نیاز
آنها و شور و حالشان، تنها نقطه امیدشان
می شود و فقط با همین آخرین تیر است که
می توانند متحول شوند و از بند خود برهند.
گرچه کارگردانی، ضعفهایی دارد و دکور و
صحنه بلااستفاده می ماند ولی کارگردان سعی
دارد با این همه، دغدغه های قلبی خویش را به
نمایش بگذارد، به گونه ای که خود می گوید:

«محراب و صحنه هر دو جایگاه حضور و
خلوتند. در هر دو مکان می شود نماز عشق
خواند و به خدا نزدیک شد؛ همان طور که مقام
معظم رهبری گفته اند: تأتر منبر است و گاه
فراتر از منبر.»

نخل سوخته ـ شاهرود

نویسنده: علی غلامی

کارگردان: مهدی بانی

بچه های محله «مسیله» خوزستان به یاد
پدر شهید دوستشان، داستان زندگی او را بازی
می کنند. مرد، شش ماه از دریا روزی می گرفته
و شش ماه از باغ، خرما. از آنجا که نخلها رمز
حیات خود را از آب و خاک می گیرند و در
اعماق زمین و زمان ریشه می دوانند، بازیگران
این نمایش هم سعی دارند حوادثی را از زبان
نخلهای ابتدای خلقت تا کنون نقل کنند و
سپس به نخلی که ماهیگیر در پای آن شهید
شده بپردازند. بازی سازان با ایجاد فرمها و
تغییراتی اندک در لباس و صحنه، مکان
جدیدی را خلق می کنند. آنها از چاهی که هاجر
از آن آب خورد شروع می کنند و به نخلهای
مسجدی که نخستین بنای بعد از اسلام را
ساخته، می رسند. در ادامه به تشنگی شهیدان
کربلا و نخلهای بی سر اشاره می کنند و با پیش
آمدن زمان، به از بین رفتن نخلها در تهاجم
انگلیسیان به خلیج فارس و شجاعت دلیران
تنگستان می رسند و در انتها به جنگ تحمیلی
نزدیک می شوند و اینکه نخل سمبل ملی دفاع
مقدس است؛ همان طور که ایستادگی نخلها از
ابتدا تا به حال مظهر جاودانگی اسلام است.
عاقبت ماهیگیر دریا دیده و سختی چشیده در
کنار نخلی که از بی آبی سوخته است بر خاک
سجده می آورد و لباس رزم بر تن می کند و
همان جا به دست دشمن بعثی شهید می شود.
مرد دیگر ماهیگیر و باغبان نیست، حال او،
حدیث جنگ نابرابریهاست.

از خلاقیتهای مثبت این اثر استفاده بجا از
بدن و بیان است که بدون استفاده از وسایل
اضافی به نمایش در می آید، طوری که جایی
حتی از چوبهای برگ نخل به عنوان اسلحه
استفاده می شود و جوانان «مسیله» با آن به
جنگ دشمن می روند.

بیداری ـ شهر ری

نویسنده و کارگردان: افسانه نوری

«وسیمه بنت وهب» پدرش را در جنگ
جمل از دست داده و روزگار را بی مهر پدر
سپری کرده تا اینکه جوانی به نام «هَلال»
عاشق او شده است. «هَلال» چهل بار به
خواستگاری آمده و چهل بار جواب رد شنیده
است تا اینکه در چهل و یکمین بار «وسیمه»
جواب مثبت داده و وصل خود را در رفتن
«هَلال» به جنگ قرار داده است. زن به
خونخواهی پدر می خواهد بعد از سالها،
انتقامش را به جای حضرت علی(ع) از امام
حسین(ع) بگیرد. او زنی افسونگر است که به
وعده مِهر، نامزدش را با سپاهیان ابن زیاد راهی
می کند و از او می خواهد همان طور که پدرش
کشته شده او هم انتقام وی را از پسر امام(ع)
بگیرد. هر چه «هَلال» می گوید که به عاشق
دل خسته ای چون او رحم کند، در دل سیاه
«وسیمه» اثر نمی کند و عاقبت مرد راهی جز
رفتن نمی یابد چرا که قبول کرده است کابین

«وسیمه»، شمشیر کشیدن بر آل علی(ع)
است. بعد از رفتن او، زن خوابی می بیند و
همین خواب نقطه عطفی می شود برای تحول
«وسیمه» و او به سرعت از کار خویش پشیمان
می شود و پی می برد که بیهوده به عداوت با
پیامبر و آلش برخاسته است چرا که پدر او
حرام خواری پست بوده است. زن دچار اوهام
می شود و با شوریدگی به صحنه جنگ می رود.
هفت شبانه روز در کربلا می ماند و به اندازه
هفت سال پیر می شود چرا که می شنود امام
شهید شده و از طرفی دیگر سپاهیان ابن زیاد
«هَلال» را در حال فرار از صحنه جنگ با تیری
زهرآلود کشته اند. زن از اسب به زیر می افتد و
خاک بر سر می ریزد و نوحه می خواند و خود
نمی داند برای «هَلال» اشک می ریزد یا برای
امام حسین(ع) و یاران او، ولی با این همه
خوشحال است که «هَلال» به جنگ مولایش
نرفته و فرار کرده است.

گرچه نقطه تحول و بازگشت شخصیت،
آنی و سریع است و بعید به نظر می رسد که
چنین شخصیتی با شیطانی که در وجود او
است به این سرعت استحاله پیدا کند، ولی در

کل، نمایش خوش ساخت است؛ البته اگر از
حرکات رمانتیک و دیالوگهای دکلمه وار
«وسیمه» بگذریم چرا که او می توانست
درونی تر بازی کند و احساسش را از عمق وجود
بیرون بریزد.

پس از تماشای نمایش از کارگردان

خواستیم که علت نوشتن چنین متنی را
برایمان بازگو کند و بگوید چرا در باره زنان
نمایشنامه می نویسد؟

ـ علاقه زیادی به نمایش و خصوصا
نمایش مذهبی دارم. به همین خاطر شروع به
نوشتن و کار کردن روی این متن کردم. البته
ناگفته نماند که متن، سندیت تاریخی ندارد و
ساخته و پرداخته ذهن خودم است چرا که
می دیدم در نمایشهای مذهبی به زنان زیاد
پرداخته نمی شود؛ پس به همین علت دست به
کار شدم.

دید شما نسبت به این همایش مذهبی

چیست؟

ـ کسانی که با تمام وجود معتقد به مذهب
بوده و پای بند به اصول اعتقادی و اسلامی
باشند، باید در این همایش شرکت کنند چرا که
پیاده کردن افکار مذهبی در قالب نمایش، تعهد
مذهبی هم می خواهد.

به نظرتان ویژگی یک نمایش مسجدی
چیست؟

ـ در درجه اول باید مذهبی باشد و از لحاظ
عرفانی و مذهبی کامل و از طرفی دیگر مسایل
را با زبانی ساده و با پرداختی ظریف ارائه دهد.

مسجد در انتظار ـ بوشهر

نویسنده و کارگردان: محمدرضا قربانی

همه اعضای یک تعزیه خوانی در مسجد
گرد هم آمده اند تا مانند هر سال به اجرای
مراسم بپردازند ولی از «لارو»، سبزپوش تعزیه
خبری نیست. عده ای می گویند: او آهنگ سفر
به آن طرف آب را داشته و کس دیگری
می گوید: در دریا گم شده است. حتی بعضی
می گویند: او قصد فرار و خروج از مرزهای آبی
را داشته است. در این میان ناخدا هنوز به
بازگشت او اطمینان دارد. همه می خواهند که
شخص دیگری نقش سبزپوش را بازی کند
ولی او عقیده دارد این لباس فقط برازنده
«لارو» است و بس. عاقبت با آمدن مردی
نابینا که الحق زیبا بازی می کند، معلوم می شود
«لارو» به دست ناوگان آمریکاییها به شهادت
رسیده است؛ ناوگانی که نمادی از سرخ پوشان
تعزیه است. در کل، نمایش با بهره گیری از متن
قوی خود و با هماهنگی حرکات نمایشی
دمام زنها در ذهن و ذائقه تماشاگر ماندگار
می شود.

گلهای همیشه بهار ـ نیشابور

نویسنده و کارگردان: ابوالفضل همراه

دکوری حقیر و ویران که نشانگر یک
کارخانه متروک است، پیش روی تماشاگر
می باشد. چند نوجوان که تصمیم گرفته اند برای
اثبات بزرگ شدن خویش از خانه هایشان فرار
کنند، در این محل جمع می شوند تا نقشه فرار
خود را با هم مرور کنند. ابتدا فکر می کنند که با
هواپیما و سپس قطار و در آخر با اتوبوس فرار
کنند. بعد تصمیم می گیرند به گفته یکی به
جنگل شمال و یا برای صید ماهی به جنوب، و
به گفته دیگری برای کار به ژاپن بروند. یکی
می خواهد فوتبالیست شود و دیگری دوست
دارد موسیقی بیاموزد و یکی دیگر تنها راه
درآمد را گدایی کردن و واکس زدن می داند.
ولی عاقبت با ورود یکی دیگر از دوستانشان به
این نتیجه می رسند که تمام این راهها عاقبتی
جز قاچاق مواد مخدر، اعتیاد و دربه دری پیش
رو ندارد و اگر پدر و مادرشان محدودیتی برای
آنها قائل شده اند به خاطر شرایط موجود
می باشد و گرنه آنها فرزندانشان را بسیار دوست
دارند و برای تعالی و رشد آنها است که تلاش
می کنند.

بازیهای ساده و روان ن