پاورپوینت کامل خودآگاهی تاریخی زنانِ شاعردهه اوّل انقلاب اسلامی ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خودآگاهی تاریخی زنانِ شاعردهه اوّل انقلاب اسلامی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خودآگاهی تاریخی زنانِ شاعردهه اوّل انقلاب اسلامی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خودآگاهی تاریخی زنانِ شاعردهه اوّل انقلاب اسلامی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۸

اشاره

مقاله حاضر، برای نخستین بار در سمینار
«بررسی ادبیات انقلاب اسلامی» در دی ماه
۱۳۷۰، در تهران به عنوان سخنرانی ایراد
گردیده است و در مجموعه مقاله های این
سمینار منتشر شده است.

اکنون که با اصلاحات و حذف و اضافاتی،
مجددا به طبع می رسد، خوشبختانه برخی از
آثار شاعره هایی که در این مقاله به نام و اثر
آنان اشارت رفته است، منتشر شده و به منابع
پژوهشی در باره موضوع مقاله افزوده است. با
این توضیح مختصر به اصل مقاله می پردازیم.

مقدمه

شاعر موفق ـ خاصه اگر غزلسرا باشد ـ
کسی است که «زندگی» و «عشق» را از نو
بسراید. در عالم غزل، حقیقت زندگی و حقیقت
عشق، دو روی یک سکّه اند و هر چه گفته شود
از دایره این «قصه نامکرر» بیرون نیست.

به اعتقاد نگارنده، شاعره موفق ـ در این
روزگار ـ کسی است که زندگی و عشق و «زن
بودن» را از نو بسراید. زن به دلیل نقش خاص
خود در حیات، زندگی و عشق را درنمی یابد،
مگر آنکه «خود» را دریابد. کسی که خود را
نشناسد، چه را بشناسد؟

انقلاب اسلامی، این «انفجار نور» ـ به
تعبیر آن روح و اصل به حق ـ موقعیت مغتنمی
است تا هر انسانی که دامنه این انفجار به او
رسیده است؛ حقیقت حیات، انسانیّت و بندگی
را دریابد.

در این میان، زنان بسیاری نه تنها از
پرتوهای این انفجار، فیض اجباری بردند بلکه
خوشه خوشه صید نور کردند و چه حلواها که از
این کان ملاحت نچشیدند! دریغا که قصه این
خوشه چینیها همچنان ناگفته مانده است، تا کی
باشد که گفته آید.

شاعران که به صفت شعور ـ یعنی دریافت
عمیق ـ موصوفند، خوشه چینان حقیقی
لحظه های نورانی اند. آنان بر ارتفاعات
هوشمندی ایستاده اند و نخستین رگبارهای رنج
بر سرشان فرو می ریزد بویژه آنکه شاعر، زن
باشد و مادر. در دوران تأسف بار جهالت مستمر
جوامع نسبت به گوهر نابی که خداوند در وجود
زن به ودیعه نهاده است؛ کار زنان شاعر دشوار
است.

هنگامی که خورشید سیمای امام (ره)،
فارق از ابرهای تبعید در میان مردم درخشیدن
گرفت، چه زود زنان ایران و اسلام، گرمای
دست نخستین تابشها را بر سر غربت و انزوای
خود حس کردند؛ زنانی که از بیم بازیچه شدنها،
و رنج حیرت و سرگردانی، جانی تکیده داشتند؛
در صف مقدّم جانبازی قرار گرفتند. «عزّت
نفس» ـ جوانه ای که نور و باران دیده بود ـ
پوسته انزوا را برشکافت و سر به شکوفایی
برداشت و هنگامه تهمت زدایی از حریم اسلام
فرا رسید.

عزّتی که امام خمینی(سلام الله علیه)
برای زنان باور داشت، و باوری که او شربتی از
آن را در کام جان زنان اندیشمند ریخت، بالاتر
از آن است که با تجلیلهای همه معاصرانش از

شخصیت و مقام زن، مقایسه شود. آنچه پس
از ظهور نهضت انقلابی امام خمینی در این
باب گفتند و نوشتند، بیشتر پرتویی از همان
باور بزرگ بود. این باور اصیل و نورانی ـ که
هنوز هم تبیین نشده است ـ آثار روشن خود را
در جامعه، به ویژه جامعه زنان باقی گذاشت و
چون درختی، شاخه گسترد و برگ و شکوفه
آورد. تبیین این باور و متجلی کردن آن در
یادگارهای فرهنگی دوران ما، کاری نیست که
از عهده هر کسی برآید. این، کار اندیشمندان،
جامعه شناسان، تاریخ نگاران، هنرمندان،
نویسندگان و شاعران روشن ضمیر است و در
هر یک از این گروهها زنان برای تبیین این
آثار مبارک سزاوارترند، چه، آنان می توانند
نسبت به تحولات خود، آگاهی شهودی و
نسبت به تحولات جمعی خود، آگاهی نظارتی
داشته باشند و از این جهت معرفتشان نسبت
به جامعه زنان آسان تر و صحیح تر است.

*

متأسفانه تلقی بسیاری از ما، در باره زنان
شاعر و شعر زنان، یک تلقی کمّی است؛ یعنی
ما هنوز در مرحله اثبات «وجود» زنان شاعر و
نمونه گیری و آماردهی از تعداد آنها هستیم و
این نشان می دهد که وجود زنان اندیشمند در
جامعه ما به دلایل تاریخی و فرهنگی و … تا
کنون قدری شگفت آور بوده است؛ به طوری که
همین شگفتی باعث شده است تا به ماهیت و
پیام شعر آنان و کیفیت هنری آن کمتر توجه
شود. در چنین فضایی، دست یافتن به شهرت
نسبی برای زنان شاعر، کار دشواری نخواهد
بود ولی نمی تواند مایه امیدواری آنان به ارزش
قطعیِ کار هنریشان شود، زیرا ارزش کار آنها را
تاکنون به طور نسبی در نظر گرفته ایم. گویی
محض «شاعره بودن» هم بخشی از کیفیت
کار هنری آنان است! کمتر دیده ایم که آثار
شاعره ای برای نقد مطرح شود یا اگر مطرح شد
گویی مقصد نهایی ناقد، تنها آن است که ببینید
«فضا» و «زبان» شعر از کدام شاعر ـ به زعم
او ـ «متأثر» بوده است و یا کجا «تصویر»ها
تازه اند و کجا تقلیدی!

به دلیل کمی آثار منتشر شده شاعران زن
و پراکندگی مراجع، جُنگها و نشریات ادواری،
تنها بعضی از نمونه ها را برای بررسی
دست چین کرده ایم. امیدواریم خداوند بزرگ به
ما توفیق دهد تا در این باب سخن تازه ای ارائه
دهیم. در این مقاله، اولویت را به شاعران
شکفته در بهار انقلاب اسلامی داده و برای
انسجام هر چه بیشتر به ذکر شاعران غزلسرا
پرداخته ایم.

*

همزمان با نهضت مشروطیت تا اواخر
دوران رضاخانی، در اثر مواجهه دو فرهنگ
ایرانی و اروپایی بسیاری از سنتهای ملّی و
مذهبی که پشتوانه فکری یا امکانات اجرایی و
تبلیغاتی برای مقابله با فرهنگ مهاجم
نداشتند، مورد هجوم و تخریب قرار گرفتند و
به عنوان خرافه پرستی، جمود و عقب افتادگی
محکوم شدند. محرومیت زنان از حقوق فردی
و اجتماعی، حجابِ همراه با انزوا و خانه نشینی،
حکومت خشن و جاهلانه مردان بر زنان در
خانواده و بی بهرگی زنان از سواد و تحصیل
علم، دست مایه ای برای شاعران متجدّد این
دوران بود. در باره اوضاع اسف بار زن در آن
زمان سخنی به انکار نمی توان گفت؛ ولی آنچه
مایه تأسف است، برخورد سطحی و گاه
مغرضانه ادیبان متجدد آن دوران است. در این
مرحله، گروهی از قلم به دستان با در اختیار
داشتن امکانات تبلیغاتی ـ به ویژه پس از کشف
حجاب رضاخانی ـ حجاب زن ایرانی را مایه و
پایه همه بدبختیهای او و مانعِ حیات آزادانه
برشمردند و دانشوری زنان را ملازم با خروج از
حجاب و داشتن ظاهری غربی دانستند.
سروده های آنان به وضوح دارای صفت
شیفتگی به غرب است و آنچه تحت عنوان
آزادی زنان از قید اسارت مطرح می سازند، در
بی حجابی همراه با سوادآموزی(!) و حضور
صوری در خیابانها و مجامع عمومی خلاصه
می شود.

آنچه شاعران مشروطه و اوائل حکومت
پهلوی ـ حتی افراد معتدلی چون ملک الشعرای
بهار ـ در باره نقش و شخصیت زنان سروده اند
در مقایسه با بینشی که امروز زنان مسلمان و
متعهد جامعه به دست آورده اند، بسیار سطحی
است. به عقیده ملک الشعرای بهار، مسائلی
چون تعدد زوجات و مستوری زنان، از این نظر
ناپسند است که باعث شرارت آنان می شود!(۱)
هم او، زنان را مورد خطاب قرار می دهد و به
گونه ای شگفت، دانش اندوزی و پرهیز از
حجاب را به هم می آمیزد چنان که گویی
حجاب و علم با یکدیگر سر سازگاری ندارند. او
در تصنیفی ـ در مایه سه گاه ـ به عنوان «زن
باهنر» چنین می سراید:

زنانی که به جهل در حجابند

ز آداب و هنر بهره نیابند

چنین زن به جهان ثمر ندارد

فرو خوان کتاب را

برافکن حجاب را

از این بیشتر به گِل

مپوش آفتاب را(۲)

به ظنّ قوی، بهترین و جامع ترین شعری
که در دوران معاصر و پیش از انقلاب اسلامی
در تعریف و شناساندن نقش زن و ارزشهای او
سروده شده است، شعر «فرشته انس» از
پروین اعتصامی است. در این شعر به ترتیب
ابیات، به این نکته ها اشاره شده است:

۱ـ نقش زن در اعطای روح و عاطفه به

خانه و خانواده؛ ۲ـ تساوی ارزشی زن و مرد؛
۳ـ رکن بودن زن در هستی بشر؛ ۴ـ نقش زن
به عنوان مادر در تربیت افراد؛ ۵ـ تساوی
ارزشی وظایف زن و مرد به عنوان دو همسر؛
۶ـ اهمیت تعلیم و تربیت زنان؛ ۷ـ ضرورت
احتراز جدی آنان از تجمل گرایی و
سطحی نگری و تقلید از بیگانگان.

مجموعا در شعر معاصر تا پیش از انقلاب
اسلامی، سروده های پراکنده ای از زنان و
مردان شاعر و متشاعر یافت می شود که به
نحوی به نقش زن در جامعه، خانه و خانواده و
به حقوق زن، تعلیم و تربیت او، آزادی زن و
حجاب و بی حجابی ارتباط دارد و غالبا هم در
زمانی است که آزادی زن و حجاب او مسأله
روز بوده است و حاصل تضارب فرهنگی میان
فرهنگ سنتی و فرهنگ غربی. شاعران بدون
آنکه نقش زن را در تاریخ، جامعه و نظام خلقت
بدانند «پیرامون زن» سخن گفته، برای او
تعیین تکلیف می کنند.

اما شاعره های دهه اول انقلاب اسلامی از
زن چنان سخن رانده اند که گویی او مفهومی
کلی و عالی است آنان کمتر به زن از دیدگاه
مادری یا همسری و حقوقی می نگرند. توجه
آنها به غربت و «مظلومیت» زن (به معنای
ناشناخته ماندن او) بیش از توجه به
«محرومیت» او است. در سخن آنان، زن،
پاسدار حرمتها است؛ گنجی از ارزشهای
نامکشوف الهی است. آنها بیش از آنکه از نقش
اجتماعی زن به معنای مشارکت در امور، به
شیوه جدید و غربی سخن گویند از نقش
تاریخی و مستمر سخن می گویند.

توجه به حیات تاریخی زن ـ چون یک
جریان یا یک کلّ به هم پیوسته ـ تا کنون در
ادبیات ایران و چه بسا در ادبیات جهان سابقه
نداشته است.

اینک برای نمایاندن «خودآگاهی
تاریخی» در شعر شاعره های دهه اول انقلاب
اسلامی، ابیاتی از سروده «فرشته انسِ»
پروین اعتصامی را که نشان دهنده محورهای
سخن او باشد با بعضی اشعار شاعره های پس
از انقلاب اسلامی مقایسه می کنیم:

در آن سرای که زن نیست انس وشفقت نیست

در آن وجود که دل مرد، مرده است روان …

اگر فلاطن و سقراط بوده اند بزرگ

بزرگ بوده پرستارِ خردی ایشان …

سمند عمر، چو آغازِ بدعنانی کرد

گهیش مرد و زمانیش زن گرفت عنان …

زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید

فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان

نه بانوست که خود را بزرگ می شمرد

به گوشواره و طوق و به یاره مرجان …(۳)

چنان که می بینید شعر پروین اسلوبی
خبری و لحنی خطابی دارد و بر آن روح وعظ و
نصیحت و احیانا استدلال عقلی حاکم است؛
اما چنان که خواهید دید؛ شعر شاعره های دهه
اول انقلاب اسلامی، شعری است انشایی. گاه
با مخاطبی سخن می گوید که غالبا زن است و
گاه از زنی سخن می گوید که همچون زلال
هستی، در رگ تاریخ و زندگی جریان دارد؛
معنای بلندی است که سراینده در وجود خویش
او را می جوید.

شعر پروین اگر چه از موضع اکرام و احترام
خاص و بسیار انسانی، با زن مواجه شده است ـ
و از این جهت نسبت به سروده های دیگران
ممتاز است ـ ولی مجموعا حال و هوای آن به
گونه ای است که مردی نیز می توانست سراینده
آن باشد. به عبارت دیگر، موضع شاعر، موضع

غیاب است، ولی زنان شاعر متعهد زمانه ما
ظاهرا به مفاهیمی چون تساوی زن و مرد،
آزادی اجتماعی زنان، تعلیم و تربیت، حجاب و
اموری از این قبیل، عنایت کمتری نشان
می دهند؛ حتی اشاره آنان به نقش مادری و
همسری نیز اشاره ای گذرا است؛ آن هم از
دیدگاهی تاریخی. گویی همسری و مادری نیز
بخشی از مسؤولیت تاریخی زن مسلمان و
یکی از تجلیات رنجها و صبوریهای مستمرّ او
است. قصیده عاطفی «گردآفرین» سروده
سپیده کاشانی و قطعه «زینب مجسم» سروده
فاطمه راکعی نمونه های روشنی در اثبات این
ادعایند:

گردآفرین، آفرین باد بر صبر بارآور تو

رشک بهار است ای زن، دامان گل پرور تو …

ای چشم بیدار امّت، ای فخر بانوی کوثر

ای در صبوری چو زینب، شاد از تو پیغمبر تو …

یک دست قرآن و دستی، آن شعله ور مشعل عشق

از شب گذشتی و تابید، فجر نوازشگر تو …

تو اسوه روزگاری، محبوب پروردگاری

خرسند از توست ای زن، آن مهربان رهبر تو …(۴)

این ابیات به گونه ای انتخاب شده است که
نشان دهنده دیدگاههای مختلف شاعر باشد.
مقایسه میان نقش مادر، در این شعر که
«گردآفرینی» و بیدارگری است، با شعر پروین
که سقراط آفرینی و دانشمندپروری است
نشان دهنده دیدگاهی تاریخی در شعر
شاعره های انقلاب است که دامنه آن نقش
مادر را نیز فرا گرفته است؛ یعنی در شعر پروین
ارزش زن بسته به پرورش شخصیتهای بزرگ
است و در شعر سپیده کاشانی به ایجاد
حرکتهای ارزشی عظیم در جامعه و تاریخ.

فاطمه راکعی نیز در مجموعه شعر «سفر
سوختن» شعر «زینب مجسم» را به مادر خود
تقدیم کرده است. در این شعر زمزمه های
مادرانه را «جوشش مهربان زمزم» می داند و
به گونه ای سیمای رنج کشیده هاجر ـ مادر
اسماعیل ـ را در چهره مادر امروز می بیند.
«صبر و بزرگواریِ» مادر و داشتنِ «دلی
دریایی» که «مرکز ثقل رنجهای عالم» است،
تجسّمی از حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ
است.

این شاعر نیز مانند سپیده کاشانی «مادر»
را از محدوده زمان و مکان خاص آزاد کرده و
به او مفهومی جهانی و تاریخی بخشیده است.

ابیاتی از مثنوی «زن» سروده
سیمین دخت وحیدی نیز نشان دهنده پیدایش
دیدگاهی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.