پاورپوینت کامل زنان باید در گروهها و تشکلهای محلی فعال باشند، با «عزم ملی» مشکلات رفع می شود ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زنان باید در گروهها و تشکلهای محلی فعال باشند، با «عزم ملی» مشکلات رفع می شود ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان باید در گروهها و تشکلهای محلی فعال باشند، با «عزم ملی» مشکلات رفع می شود ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان باید در گروهها و تشکلهای محلی فعال باشند، با «عزم ملی» مشکلات رفع می شود ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۴
گفتگو با خانم شهربانو امانی انگنه، نماینده محترم ارومیه در مجلس شورای اسلامی
به منظور آشنایی با نمایندگان زن
مجلس شورای اسلامی و به تبع آن، طرح
مشکلات و راهکارهای پیشنهادی در خصوص
مسایل زنان در نقاط مختلف کشور، خوانندگان
عزیز شاهد گفتگو با تنی چند از این نمایندگان
محترم بوده اند.
برای این شماره گفتگویی با خانم
امانی انگنه نماینده مردم ارومیه انجام داده ایم
که نظر شما را بدان جلب می کنیم.
پیام زن: سرکار خانم امانی انگنه، با تشکر
از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، برای
آشنایی خوانندگان عزیز مجله، لطفا گفتگو را با
بیان زندگی و سوابق خود آغاز نمایید.
ـ بسم اللّه الرحمن الرحیم. در سال ۱۳۳۹
در خانواده ای مذهبی، پرجمعیت و روستایی
بدنیا آمدم. ما ۴ خواهر و ۴ برادر بودیم و مادرم
قاری و حافظ قرآن کریم است. من آخرین
فرزند خانواده و تنها زنی در فامیل هستم که
خارج از خانه کار می کند و این را البته مدیون
مساعدتها و تشویقهای خانواده خود و همسرم
بوده ام.
در سال ۱۳۵۸ مصادف با روزهای بسیار
زیبا و شیرین انقلاب شکوهمند اسلامی، از
یکی از دبیرستانهای ارومیه دیپلم گرفتم. با
اینکه خانواده ام در روستا زندگی می کردند، به
خاطر اینکه من و چهار برادرم تحصیل
می کردیم، خانه محقری هم در ارومیه داشتیم
و من دوران تحصیلاتم را در آن شهر گذراندم.
پیام زن: اهل کدام روستا هستید؟
ـ روستای «انگنه» در کنار دریاچه ارومیه.
چنانچه پسوند نام خانوادگی ما نیز همین است
و یکی، دو بار که موضوع حذف پسوند نام
مکان از نام خانوادگی مطرح شد، تأکید کردم به
وسیله حفظ این نام، گویی روحیه و عواطف
روستایی را در خود حفظ می کنم.
به هر حال فعالیتهای اجتماعی ام را از
دوران دبیرستان آغاز کردم و در تب و تابی که
آن روزها بین جوانها و دانش آموزان موجود
بود، سهم کوچکی داشتم. با دوستان سعی
می کردیم از پول توجیبی اندکی که داشتیم به
خانواده های نیازمند خصوصا سالمندان کمک
کنیم. به خاطر دارم روزهای اول پیروزی
انقلاب، صندوقی را در مدرسه نصب کرده و به
بچه ها اعلام کردیم که می توانند با ریختن
کمکهای خود به صندوق در امور خیریه
مشارکت داشته باشند. استان ما آن روزها
مسایل خاصی داشت که به دنبال آن عشایر به
شهر مهاجرت کرده و در حاشیه شهر چادر زده
بودند. با بچه ها موضوع را مطرح کرده و تأکید
شد که می توانند حتی با یک تومان و دو
تومان، در کار خیر شریک شوند و خداوند قول
داده که برای کار خیر بستر حرکت را فراهم کند.
پس از مدتی در یکی از ایام اللّه به دنبال جلسه
تفسیر قرآنی که در مدرسه برگزار شد، برای
اولین بار صندوق را باز کردیم. ۲۲۰ تومان یک
تومانی، دو تومانی و پنج تومانی جمع شده بود
و با آن توانستیم حرکت خوبی را آغاز کنیم. به
خانه نیازمندان مراجعه می کردیم و از همان
مبلغ کم که خداوند بدان برکت داده بود،
کمکهایی را ارایه نمودیم. در این راه با سایر
خواهران خیر نیز ارتباط برقرار کردیم. اگر به
یاد داشته باشید در ایام دفاع مقدس خیلی از
خانمها با هدیه زینت آلات خود در هزینه های
جنگ مشارکت می کردند. در واقع در شهر ما
این کار پیش از جنگ آغاز شد.
یکی، دو بار که موضوع حذف پسوند نام مکان از نام خانوادگی
مطرح شد، تأکید کردم به وسیله حفظ این نام، گویی روحیه و عواطف
روستایی را در خود حفظ می کنم.
این همکاری و مشارکت را برای کمک به
نیازمندان پس از اخذ دیپلم نیز با تنی چند از
دوستان ادامه دادیم. در جریان کمکها با موارد
مختلف نیازمندی افراد آشنا شدیم. حتی به
پیرزنان و پیرمردانی برخوردیم که کسی نبود
اگر غذا هم در خانه باشد به آنها بدهد. به فکر
استفاده از کمک دیگران و گسترش ارتباطات
خود افتادیم. باشگاه کارگرانی بود، آنجا را به ما
دادند و شروع به جمع آوری کمکها و بعد توزیع
آنها کردیم. از راههای مختلف سعی می کردیم
پول جمع کنیم. به خاطر دارم ماه رمضانی بود
و فصل دروی محصول نخود. مزرعه ای ۴۰
هکتاری را متعهد شدیم که برداشت کنیم،
منتها گفتیم به ازای کارمان، مزد باید بدهید.
فکر می کنم آن روزها مزد کارگر ۸۰ یا ۱۰۰
تومان بود. آن زمان ۴۶ هزار تومان از این کار
جمع کردیم و این شد سرمایه کارمان برای
کمک به محرومین. در واقع سازمانی تشکیل
دادیم که نام آن را سازمان توحیدی انفاق
گذاشتیم.
به هر حال، در سال ۱۳۵۹ ازدواج کردم. با
همسرم همکار بودیم و فکر می کنم اگر
موقعیت مناسبی باشد که انسان قبل از ازدواج
شناخت لازم را از همسر آینده اش به دست
آورد، در موفقیت این پیوند بسیار مهم است.
ما خوشبختانه و با کمک خداوند زندگی
زناشویی بسیار موفقی داشتیم. آن روزها در
خاطرم است که علاقه بسیار زیاد من برای
فعالیتهای اجتماعی و حتی حضور در
جبهه های دفاع مقدس که در آغاز آن بودیم، با
مخالفت اعضای خانواده روبه رو می شد. اما
پس از ازدواج، همسرم همیشه همکار، همراه و
مشوقم بودند و من توانستم به فعالیتهای مورد
علاقه خود به راحتی ادامه دهم. ایشان و
خانواده شان نقش بسیار مؤثری را در موفقیت
فعالیتهای اجتماعی من داشتند.
در سال ۶۰ تشکیلات خیریه ای که برای
کمک به محرومین ایجاد کرده بودیم، به دلیل
سرازیر شدن کمکهای مردم به جبهه ها که
البته اولویت هم داشت، به سازمان بهزیستی
تحویل دادیم و من هم همراه آنها به عنوان
مددکار در آن سازمان مشغول به کار شدم. پس
از آن مسؤولیت مجتمع مددکاری قدس ارومیه
را بر عهده گرفتم.
لازم می دانم این توضیح را بدهم که
سازمان بهزیستی با توجه به ۲۲ وظیفه ای که
بر عهده دارد، در هر جایی که مسلمانی یا
انسانی مشکلی دارد، می تواند حضور یابد. به
خاطر همین موضوع کسانی که در این سازمان
افتخار خدمت دارند با انواع مشکلات و
معضلات مردم روبه رو هستند. از جمله
مشکلات خانوادگی، ما سعی می کردیم از کنار
هیچ کدام آنها بی تفاوت نگذریم. به مواردی
برمی خوردیم که آقایی می خواست همسر خود
را طلاق دهد و فرزندش را در مهد کودک
بگذارد. با همه این موارد به گفتگو می نشستیم.
اتاق کوچکی داشتیم که در کنار سایر کارها
حکم یک مرکز مشاوره خانواده را پیدا کرده بود
و با همه کوچکی، برکات زیادی داشت. در این
گفتگوها متوجه می شدیم که بسیاری از
اختلافات خانوادگی کاملاً قابل حل است، اما
زوجین راههای حل اختلاف را نمی دانند.
سخت ترین مورد ما خانواده ای بودند که حدود
یک سال حل مشکل آنها طول کشید، اما بقیه
موارد غالبا با ۳ ـ ۲ جلسه گفتگو مسایلشان حل
می شد و به سر زندگی خود می رفتند. حتی یک
بار که برای ازدواج زوجی به محضر رفته
بودیم، توانستیم دو نفر را که برای طلاق
مراجعه کرده بودند همانجا آشتی دهیم و به سر
زندگیشان برگردانیم. به خاطر همین تجربیات
معتقدم که باید در دادگاههای خانواده یا مدنی
خاص ما، حتما مشاوره خانواده حضور داشته
باشد و بدون شک این حضور نقش
تعیین کننده ای را ایفا می کند. ما می توانیم با
تکیه بر مبانی مذهبی و شرعی مان، زندگیها را
سر و سامان دهیم.
از دیگر فعالیتهایی که داشتم، مسؤولیت
دبیری شورای مشارکت زنان نیکوکار بود که با
سازمان بهزیستی همکاری می کرد. مدتی دبیر
کمیسیون امور بانوان شهرستان ارومیه بودم.
همچنین عضو کمیسیون امور بانوان بودم. به
هر حال سعی می کردم هر جا که برای بانوان و
خانواده تلاش می شود حضور داشته باشم.
ـ خانم امانی، شما نماینده مردم ارومیه و
اولین زنی هستید که در این استان نامزد
نمایندگی مجلس شده و به قوه مقننه راه پیدا
کردید. موقعیت و وضعیت زنان آذربایجان
غربی از نظر اجتماعی و خانوادگی را چگونه
ارزیابی می کنید؟
ـ مردم این استان بخصوص حوزه انتخابیه
من ـ ارومیه ـ از نظر فرهنگی و از نظر عواطف
و مهمان نوازی، زبانزد هستند. زنان نقش
عمده ای در استان ما دارند. آذربایجان غربی با
توجه به جغرافیای سیاسی و موقعیت آن،
دارای فرهنگها، مذهبها و اقشار مختلفی است.
طبیعتا یک سری از مشکلاتی که برای زنان
کل کشور وجود دارد، برای ما هم هست، اما
یک سری از مشکلات ما عرفی و خاص
منطقه است، حتی در خود منطقه متفاوت بوده
و روستا به روستا فرق می کند. در همین حال،
زنان بسیار پرتلاش و فرهنگ دوستی داریم. از
کارهای کشاورزی گرفته تا امور خانه داری، زنان
ما فعال هستند. زنانی که روزها در مزارع گاه در
حالی که حامله هستند و کودکی را نیز به پشت
بسته اند کار می کنند و شب هم به خانه و
خانواده رسیدگی می نمایند.
زنان ما در همه صحنه ها حضور دارند.
اولین دانشکده علوم پزشکی در ارومیه تأسیس
شده است. از نظر سطح سواد مناطق روستایی،
با توجه به پراکندگی موجود دچار مشکلاتی
است، اما زنان ما به سوادآموزی علاقه خاصی
دارند. از نظر سیاسی، اولین راهپیمایی دوران
انقلاب را در شهر ما زنان انجام دادند. اولین
زنانی که گردهمایی را برای رفتن به جبهه و
یاری رزمندگان تشکیل دادند، زنان ما بودند.
می دانید که منطقه آذربایجان، منطقه ای
قهرمان خیز و قهرمان پرور است و بدون شک
مردان بزرگ در دامن زنان بزرگ، رشد
می یابند. خوب است گریزی هم در اینجا بزنم.
رأیی که مردم به من دادند اولین رأی و رأی
بسیار بی سابقه ای بود البته هیچگاه این چنین
ارزیابی نکردم که مردم به من رأی دادند، تصور
می کنم مردم به عملکرد زنان رأی دادند.
مردان آذری اگر چه بسیار غیرتی هستند، اما
بسیار هم واقع بین هستند. رأیی که مردم
ارومیه به یک زن دادند، رأی به فعالیتهای
فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی زنان و
حضور آنان در صحنه های مختلف انقلاب بوده
است.
ـ در سفری که مقام معظم رهبری سال
گذشته به استان شما داشتند، اشاراتی نسبت
به میزان کار سنگینی که زنان بر عهده دارند،
داشتند. مشکلات زنان آذربایجان غربی
چیست؟
ـ بله، زنان کار سنگینی بر عهده دارند.
بسیاری از مناطق ما از نظر توسعه علی رغم
دارا بودن موقعیت سوق الجیشی و داشتن منابع
آب و خاک بسیار عظیم در ردیفهای آخر قرار
دارد. بر اساس آماری که به دست آوردم از نظر
عدم توسعه در سال ۵۵ رتبه دهم را داشت، اما
الآن رتبه بیستم را دارد. بدین ترتیب فشار
روی مردم زیاد است. در خیلی از مناطق زنان
کار می کنند، مردان کار زیادی انجام نمی دهند.
به طور گذرا اشاره کردم، زنهایی که با جنین در
شکم و بچه ای به پشت در مزارع کار می کنند،
پشت دار قالی کار می کنند. زنهایی که
همسرشان فوت می کنند با دستی زندگی
معنوی خود و با دستی زندگی مادیشان را حفظ
می کنند، اینها فشارهای بسیار سنگینی است
که مقام معظم رهبری اشاره ای آگاهانه بدان
داشتند.
همچنین به دلیل وجود قومیتهای
مختلف، متأسفانه آداب و رسوم قومی و عرفی
بسیار بیشتر از مسایل شرع اعمال می شود.
مثلاً در دین ما هیچ جا اشاره نشده است که
زن ارث نمی برد، البته در مناطق عشایرنشین
ما هم علنا نمی گویند دختر ارث نمی برد، اما
خود به خود آنقدر این دیدگاهها مؤثر بوده که
زن و دختر علی رغم نیازشان به تمکن مالی،
می گویند: من هرچه دارم به برادرم بخشیدم.
ـ چرا؟ یعنی در واقع ارث دختر و زن در
مناطق عشایرنشین استان آذربایجان غربی
منتفی است؟
ـ بله، در مناطق عشایرنشین ما ارث منتفی
است. در بعضی مناطق برادرها سعی می کنند
آنقدر خواهر را بکشانند، بیاورند و ببرند که
قضیه منتفی شود و متأسفانه دادگاههای ما هم
به جد، به این مسأله رسیدگی نمی کنند و زنان
مستأصل می شوند. در صورتی که حقی را که
شرع قائل است باید به زنان داد.
در مناطق عشایری از مشکلات عمده ای
که داریم ازدواج زودرس دختران با مردان مسن
و گاه پیر است. مثلاً ازدواج دختری با پیرمردی
۶۰ ساله به عنوان همسر چندمش. این بحث
در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مطرح شد
و باید به طور جدی با این مسایل برخورد شود.
مقام معظم رهبری واقعا حرف دل مردم و
حرف دل زنان را زدند.
به هر حال در این مناطق باید کار زیادی
صورت گیرد، از جایی که بدن درد می کند باید
به درمان پرداخت و این دردها در استان ما باید
چاره شود.
ـ مشخصا می توانید بفرمایید به نظر شما
از چه طرقی می شود مشکلات را حل کرد؟
ـ من فکر می کنم زنان باید با افزایش
آگاهی خود، به میدان آمده و بخش مهمی از
مسایلشان را حل کنند. البته در کنار مردان و نه
با جداکردن زن و مرد از یکدیگر و اتخاذ مواضع
خصمانه.
زنان ما پشتوانه حمایتهای بی دریغ
حضرت امام(ره) را با خود دارند و همچنین
امروز وسعت نظر مقام معظم رهبری که تأکید
می فرمایند زنان باید حکیمانه و با معرفت دینی
به میدان بیایند. زنانی که دانش و اطلاعات روز
دارند می توانند خیلی از مسایل را حل کنند.
مثلاً ما در مسایل قضایی مشکلاتی داریم، چرا
زنان اشتیاق ندارند که به این عرصه راه پیدا
کنند؟ در مسایل فقهی بسیاری موضوعات باید
تبیین شوند، چرا خانمها به دنبال کسب علوم
فقهی نمی روند؟
زن وقتی حکمت و معرفت دینی پیدا کرد
و به علوم روز دست یافت، می تواند ارائه طریق
کند.
ـ همان طور که اشاره کردید، شما سوابقی
را در امور خیریه و خدمات حمایتی از اقشار
آسیب پذیر دارید. نقش مردم در این قبیل
خدمات با توجه به توصیه های اسلامی از یک
سو و نیز با در نظر گرفتن تجارب کشورهای
موفق در این زمینه، بسیار تعیین کننده است.
خوشبختانه مردم ما نیز به دستگیری خواهران
و برادران نیازمند خود به دلیل بهره مندی از
فرهنگ اسلامی توجه دارند، اما بهره گیری از
این توجه مستلزم استفاده از توان تشکیلات
غیر دولتی است که به نظر می رسد در این
زمینه هنوز خیلی جای کار داریم و باید این
قبیل تشکیلات گسترش پیدا کند. نظر شما در
این زمینه چیست؟ و به ویژه نقش زنان را در
این قبیل تشکیلاتی که به امور خیریه
می پردازند چگونه می بینید؟
ـ با توجه به خلقت و روحیات زنان،
عواطف و احساسات، آنها قابلیت زیادی برای
فعالیتهای خیریه ای دارند. زنان قبل از هر چیز
قادرند با القاء این مفاهیم به فرزندان و
همسرانشان، کل خانواده را به این مسیر سوق
دهند و خود نیز در فعالیتهای این چنینی،
عملکرد بسیار خوبی داشته باشند.
وقتی ما می گوییم زنان فعالیت اجتماعی
داشته باشند، منظور فقط اشتغال، یک میز،
یک صندلی و داشتن یک پست رسمی نیست.
حضور زن در اجتماع جهات مختلفی دارد. اول
داشتن اطلاعات روز است. متأسفانه زنان ما
عادت به مطالعه ندارند. این یکی از موانع
حضور مثبت اجتماعی است.
من از فرهنگ روستایی مثال می زنم.
وقتی مشکلی در روستا پیش می آید، خود
روستاییان تلاش می کنند آن را حل کنند. مثلاً
برای ازدواج به شکلی عمل می کنند که وجهی
برای عروس و داماد جمع شود و برای آغاز
زندگی مشترکشان یاری شوند. متأسفانه این
فرهنگ دارد از بین می رود؛ باید جلوی آن را
گرفت. یا وقتی خانواده ای عزادار است،
همسایگان و خویشان هر کدام با سینی از غذا
در انجام مراسم سوگواری آنها مشارکت
می کنند. ما از این روحیه بسیار بالای فرهنگی
و اسلامی خودمان باید استفاده کنیم. وقتی این
داعیه را داریم که ام القرای اسلام هستیم، این
فرهنگ را باید گسترش دهیم. ما متأسفانه
همه کارهایمان را می خواهیم دولتی کنیم.
مردم این استان بخصوص حوزه انتخابیه من ـ ارومیه ـ از نظر
فرهنگی و از نظر عواطف و مهمان نوازی، زبانزد هستند. زنان نقش
عمده ای در استان ما دارند.
رسیدن به خانواده شهدا به طور کامل،
اصلاً از عهده دولت برنمی آید. تک تک ما باید
در این زمینه خود را مسؤول بدانیم.
زنان می توانند در گروهها و تشکلهای
محلی فعال باشند. به طور مثال در میان
خانواده های نمایندگان مجلس که در مجتمع
مسکونی مربوطه ساکن هستند، تشکیلاتی
ایجاد شده است. از هیأت رئیسه مجلس هم که
کانون مورد نظر را حمایت کردند، تشکر
می کنم. خانواده های نمایندگان م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 