پاورپوینت کامل خانم دختر وآقاپسر! ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خانم دختر وآقاپسر! ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خانم دختر وآقاپسر! ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خانم دختر وآقاپسر! ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۶
لابد شما هم چند نفری را در
دست و بالتان دارید که پاک عزب
مانده و بی سر و همسر و کر و فر به
زی خود مشغول می باشند.
حقیقتش، تا هم که می خواهید
بروید توی نخشان، مشتی دلیل و
بهانه مثل رگبار جلویتان پهن
می کنند تا احیانا نصیحت و پند و
موعظه تان گل نکند و همان جا در
جا نطقتان را که خشک می کنند؛
هیچی، چشمها را برایتان می درانند
و به مانند درسی که از بر باشند
هزار و یک دلیل می تراشند و زمین
و زمان را به هم می آورند که: ای
بابا، ولمان کن، تو هم دلت خوشه،
بدِ واسه خودمان راحتیم، سری که
درد نمی کند دستمال نمی بندند؛ و
الی آخر.
این همایون، دوست قدیم
ندیم من نیز در زمره همین هایی
است که می گویم. با سن و سال
بالای سی و شقیقه های رو به
خاکستری، سخت هوادار تز «سری
که درد نمی کند» بوده و دفاع
جانانه ای از تنهایی و تنها زیستن
می کرد.
ناگفته نگذارم ایشان به لحاظ
تمول و کسب و کار، بی رو در
وایسی ذره ای کمبود نداشته و
بالکل از سلک جوانانی نمی باشند
که آه و ناله و فغانشان از زور
بی پولی و نداری به هوا بلند است و
حساب کتاب که می کنند درمی یابند
که با این هزینه ها و تورم، ای،
شاید در سن شصت و پنج بتوانند
به خواستگاری بروند!
نخیر، این همایون ما از
صدقه سری ارث و میراث و فلان و
بهمان و یکی یکدانگی، وضعش
توپ توپ بوده و اگر که به عضویت
باشگاه سری که درد نمی کند
درآمده، خود دارای حکمتها
می باشد.
این رفیق شفیق در ارتباط با
ازدواج دارای نظریاتی بس مشعشع
بوده و صد البته از موضع خود
عدول نمی فرمودند. اجازه
می خواهد بی معطلی اما به طور
اجمال به شرح و بسط طرز فکر
ایشان بپردازم. همایون خان
می فرمودند:
آدمیزاده یا پسر است یا دختر.
چنانچه خورد و بچه پسر شد،
مجبورا باید کار کند و عرق بریزد تا
لقمه نانی به چنگ آورد و وصله
شکم خود و زن و بچه اش کند. این
آقای پسر، لاجرم صبح تا شب
بکوب کار می کند و خسته و کوفته
که آمد خانه تازه غر و لندها و
نق نوقهای زنش را باید گوش کند و
طوماری از خطاهای سرزده و نزده
بچه ها را. (که اگر خطاها بخشودنی
نباشند تنها راه پیش پایش این
است که با همان حال و احوال بلند
شود و چند تا مشت و لگد و
پس گردنی حسابی با دندان قروچه
نثار بچه های تُخس بنماید؛ از برای
اینکه تربیت صحیح و اصولی را فرا
گرفته و از اصل و اساس سرشان
بشود تربیت یعنی چه!) و دوباره
صبح علی الطلوع دست پاچه و
هول هولکی از خواب برخیزد و
روانه کسب و کار شود و این آدم
پسر یک روز چشمش را باز می کند
و می بیند ای داد و بیداد خواستگار
برای دخترش دم در معطل مانده و
یا بدتر از آن باید برای پسرش به
خواستگاری برود. خودمانیم، در
این هیرو ویر آیا کسی از این آدم
پسرشده فلک زده می پرسد، بدبخت
بیچاره تو خودت از زندگی چیزی
فهمیدی؟ نه واللّه .
القصه، گیریم این آقا صاحب
دختری است. دختری که با هزار
دنگ و فنگ و مکافات بزرگش
کرده، مواظب رخت و لباسش بوده،
مواظب رفتار و کردارش بوده،
مواظب بوده دست از پا خطا نکند و
دهها جور مواظبت دیگر. حالا
بی هوا یک مرد سبیل از بناگوش
در رفته با نیشهای باز روبه رویش
می نشیند و مظفرانه از او می خواهد
دو دستی دخترش را تقدیم کند و
تازه، کلّی هم منت بارش می کند که
شانس آورده ای من سر و کله ام پیدا
شد و گرنه کی حاضر می شد داماد
تو بشود؟
خلاصه، بعد از اینکه مشتی
خرج و مخارج روی دستت
می گذارند و می روند پی هوای
دلشان و پشت سرشان را
نیم نگاهی هم نمی کنند؛ انگار نه
انگار که تو زمانی دختری
داشته ای. اما، چرا، در صورت بروز
حوادثی از قبیل دعوا و مرافعه و
کتک کاری و زبانم لال، طلاق،
دوباره صاحب دخترت می شوی و
دنباله آن بدبختی و گریه و زاری و
کوفت و زهر مار که خودتان بهتر به
عواقب کار واقفید.
و اما اگر پسر داشته باشی، بعد
از سپری کردن دورانی سراسر
مبارزه از برای تأمین مخارج
مدرسه و دبیرستان و احیانا
دانشگاه و زمین خوردنهای فت و
فراوان از سر و گوش جنباندن و
سبز شدن تارهای مو بر پشت لب
و صورت، فی الفور شستت خبردار
می شود که هی، تا آقا کاری دستش
نداده باید آستینها را بالا بزنی.
بنابراین چند صباحی از کار و
زندگی می افتی و به هر سوراخ
سنبه ای سر می کشی تا دختری
نجیب و خوش بر و روی پرآب و
رنگ و خوش اخلاق و خانه دار و
کدبانو و خوشنام و قانع و خانواده دار
مجهز به جهیزیه سطح بالا و قس
علیهذا پیدا کنی. بعد با صد تا دوز و
کلک و چرب زبانی و تملق و
چاپلوسی سر خانواده دختر را شیره
بمالی که پسرت خانه ندارد، خب
نداشته باشد، ماشین ندارد، خب
چه عیبی دارد مگر، بیکار است،
خب باکار می شود، تحصیلات
ندارد، خب هم زن می گیرد و هم
درسش را می خواند. (بگذریم که
توی دلت می گویی این پسره وقت
بی زنیش از درس و مشق فراری
بوده؛ حالا که به کوری چشم
دشمنان می خواهد زن بگیرد الحق
و الانصاف سفت و سخت به
درسش می چسبد و هرهر
می خندی!!)
چه دردسرتان بدهم. برای هر
چیزی دلیلی می تراشی و در حالی
که از این همه چاخان پاخان عرق
از سر و کله ات پایین می ریزد،
م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 