پاورپوینت کامل صرف نظر از جنسیت، باید به شایستگی ها رأی داد ۷۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صرف نظر از جنسیت، باید به شایستگی ها رأی داد ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صرف نظر از جنسیت، باید به شایستگی ها رأی داد ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل صرف نظر از جنسیت، باید به شایستگی ها رأی داد ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۴

گفتگو با خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی

اگرچه در جریان تحولات سیاسی و
اجتماعی اخیر و در میان بازار داغ مباحث روز و
برخورد سلایق و دیدگاههای مختلف، طرح
موضوع زنان و مسایل آنان طبعا کمرنگ تر از
سابق به نظر می رسد، اما این موضوع هنوز
جایگاه خود را به عنوان یکی از اولویتهای
نخست اجتماعی حفظ کرده و البته این از
وظایف خطیر رسانه هاست که با پیگیری این
مهم در مسیری صحیح به طرح مسایل و
مشکلات این قشر پرداخته و همچنان توجه
قوای سه گانه کشور را به این اولویت حیاتی

جلب نمایند.

مجله پیام زن در ادامه سلسله گفتگوهای
خود با نمایندگان زن مجلس شورای اسلامی،
این بار با خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد،
نماینده مردم اصفهان گفتگویی انجام داده تا
تأکیدی مجدد بر موضوعات زنان داشته باشد.
این گفتگو را می خوانید:

* *

ـ سرکار خانم پیشگاهی فرد، با تشکر از

فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، برای
آشنایی خوانندگان عزیز مجله، لطفا سخن را
با بیان زندگی و سوابق خود آغاز نمایید.

ـ بسم اللّه الرحمن الرحیم. در سال ۱۳۳۴
در اصفهان و در خانواده ای روحانی به دنیا
آمدم. فضای فکری و تربیتی خانواده فضایی
سیاسی و فرهنگی بود. از سوی مادر، نوه
آیت اللّه خاتون آبادی و از سوی پدر، نوه شهید
آیت اللّه مدرس بودم و پدرم از مبارزین زمان
آیت اللّه کاشانی بود که بعدها به نهضت امام
خمینی(ره) پیوستند. به همین جهت از طریق
خانواده در جریان بحرانهای سیاسی قرار گرفته
و طبیعتا خانواده نیز از این طریق دچار
بحرانهایی می شد. پدرم شخصیتی فعال و
تکنسین ماشینهای سنگین کارخانجات
اصفهان بودند و به دلیل پایبندی شدید به
اعتقادات اسلامی خود پس از چندین بار اخراج
از کار، روزی پس از بروز کسالتی در سر کار او
را به بیمارستان بردند و چنانچه بعدها
پرستاران به ما گفتند همان جا با تزریق هوا به
شهادت رسیدند.

آن روزها را به خوبی به یاد دارم. در کلاس
ششم ابتدایی درس می خواندم. کارگران
کارخانه به دنبال فوت پدر اعتصاب کردند و
کارخانه را به تعطیلی کشاندند. چندی بعد
برادرم نیز دستگیر و مدتها در زندان بود.

ـ پس در واقع شما در کوران حوادث

سیاسی بودید …

ـ همین طور است. در این فضا به شدت
کنجکاویها و گرایشات سیاسی در من رشد
می کرد. سؤالات مختلفی داشتم که جو اختناق
به آن دامن می زد. این روند طبعا در انتخابم
برای ازدواج نیز تأثیر می گذاشت. سالها بعد با
همسرم که از شاگردان شهید بهشتی و معرفی
شده از سوی ایشان بود، ازدواج کردم و با هم
راهی لبنان شدیم. سالهای ۵۵ و ۱۳۵۶ را آنجا
گذراندیم و پس از شهادت حاج آقامصطفی

خمینی به ایران بازگشتیم و به صف مردم برای
مبارزه با رژیم شاه پیوستیم. همسرم در همین
رابطه و در درگیریهای پنجم رمضان در
اصفهان مجروح شدند.

پس از پیروزی انقلاب همسرم در جریان
فعالیت در سپاه و جهاد قرار گرفتند. آن زمان
فعالیتهای من که بیشتر جنبه فرهنگی داشت،
در کنار او صورت می گرفت. مثلاً به خاطر دارم
که مدتی به خاطر لزوم حضور ایشان در جهاد
سازندگی، وسایل را جمع کردیم و با حداقل آنها
به سمیرم رفتیم و به ناچار در چادر زندگی
کردیم. در این زمان من هم تلاش می کردم با
تشکیل گروههای سوادآموزی به فعالیتهای
فرهنگی بپردازم.

ـ تحصیلات را چگونه و در چه زمانی ادامه

دادید؟

ـ سه ترم در رشته جغرافیا تحصیل کرده
بودم، ولی به دلیل حوادث مختلف آن را رها
کردم. بعدها در امتحانات ورودی دانشگاه
تهران در رشته فلسفه نفر دوم شدم، اما به
دلیل مختلط بودن و شرایط آن روز دانشگاه به
تهران نیامده و رشته زبان را در اصفهان
برگزیدم. به خاطر ازدواج، این مورد هم مدتی
متوقف شد و در واقع پس از انقلاب فرهنگی
به دانشگاه برگشتم.

این بار تصمیم گرفتم به عنوان یک زن
مسلمان و با پوشش چادر، بهترین نمره ها را
بیاورم. حالا دیگر چهار فرزند ۶ ساله تا ۶ ماهه
داشتم و شرایط برای ادامه تحصیل بسیار
سخت بود. فشار زیادی را متحمل می شدم. اما
همیشه این جمله از حضرت امام که «کارها هر
قدر مشکل باشد، باز اراده انسان از آن
محکم تر است» عامل محرکه من می شد. هر
بار که خسته می شدم این جمله را تکرار
می کردم و از خدا کمک می خواستم. پس از اخذ
لیسانس، امتحان دوره دکترا دادم. رشته ام

جغرافیای سیاسی (ژئوپلتیک) بود و شرط
فوق لیسانس نداشت. در این امتحان هم به
حول و قوه الهی اول شدم و تا دکترا را یکسره
خواندم. پایان نامه دوره دکترا را تحت عنوان
مکان یابی برای یک مرکز سیاسی و اداری
جدید در ایران تهیه کردم که برنده جشنواره
خوارزمی در رشته تحقیق شد و در سال ۷۱ به
عنوان محقق نمونه زن انتخاب شدم.

پس از فارغ التحصیلی توفیق داشتم به
فعالیتهای علمی مانند تدریس در دانشگاه
تهران به عنوان استادیار، دانشگاه امام
صادق(ع) و دانشگاه آزاد و تهیه مقالات علمی
در رشته جغرافیای سیاسی و نیز زنان بپردازم.
همچنین مدتی مسؤول بخش کشورهای
اسلامی در معاونت بین المللی دفتر امور زنان
نهاد ریاست جمهوری، در کمیسیون امور بانوان
استان تهران و عضو شورای فرهنگی،
اجتماعی زنان بوده ام و در چند کنفرانس جهانی
مانند چهارمین کنفرانس جهانی زن و کنفرانس
آگاهی و سواد حقوقی زنان شرکت کرده ام. البته
تا زمانی که فرزندانم وارد مدرسه نشده بودند،
در جایی اشتغال به کار نیافتم. تأکید داشتم که
تا ۷ سالگی تا حد ممکن در کنار بچه ها باشم و
وقتی آخرین فرزندم وارد مدرسه شد، کار را
آغاز کردم.

به هر حال در ادامه فعالیتهایم، برای
نمایندگی مردم در دوره پنجم مجلس شورای
اسلامی اقدام کردم که با رأی مردم خوب و
موفق اصفهان توانستم به مجلس وارد شوم.

ـ با چه انگیزه ای نامزد نمایندگی مجلس

شورای اسلامی شدید؟

ـ فکر کردم باید توان و تجربیاتم در
مهمترین مرکزی که می تواند پی گیر آمال و
آرزوهای جامعه اسلامی باشد، به کار گرفته
شود. البته شورای فرهنگی، اجتماعی زنان را
نیز به نوعی سیاستگزار می دانستم. اما طبعا در
مجلس که بالاترین شأن قانونگزاری و
سیاستگزاری را دارد می توان به حول و قوه
الهی منشاء کارهای بزرگی شد. لذا بدون
حمایت از سوی جناحی و با اتکاء به حقوق
دانشگاهم که مدتی جمع شده بود و پس از
اینکه خمس آن را دادم، در انتخابات شرکت
کردم. این کار را نوعی میدان مجاهده فرض
کردم که باید با توان جسمی و مالی به آن وارد
شد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید ۲۵ سال
بود که فقط روزهای معدودی را برای سر زدن
به مادرم به اصفهان می رفتم. لذا کسی مرا
نمی شناخت. ۴۰ روز تا انتخابات فرصت بود.
قبلاً در باره بر پا کردن ستاد و ارتباطات این
قبیل موارد فکر نکرده بودم و وقتی در جریان
کار قرار گرفتم بناچار دو ستاد بر پا کردم. یکی
در خانه مادرم و دیگری در خانه خواهرم.

نیروهای داوطلب هم مردمی بودند که وقتی
شنیدند نوه آیت اللّه خاتون آبادی نامزده شده،
خودشان برای کمک پا پیش گذاشتند. همه
سعی کردیم کار در جهت رضایت خدا باشد،
حتی به خاطر دارم شبی که تبلیغات آزاد شد و
گروهها برای چسباندن پوسترها می خواستند
بروند، اول دعای توسل خواندیم و بعد یکی
یکی وضو گرفتند و از زیر قرآن رد شدند.

البته چنانچه به خاطر دارید انتخابات
اصفهان یک بار باطل شد، اگر چه در مورد آراء
من اطلاع دادند که تخلفی صورت نگرفته، به
هر حال در مرحله بعدی با توجه به اینکه شهر
و حوزه انتخابیه کاملاً سیاسی شده بود اعلام
کردم که هر کس در سایه ولایت باشد، من
ائتلاف می کنم. بدین ترتیب در این مرحله به
مجلس راه یافتم، اما ناگفته نماند که به عنوان
کاندیدای مستقل و در مرحله اول ۰۰۰/۴۰
رأی بیشتر آورده بودم.

ـ اصفهان در دوره پنجم مجلس شورای

اسلامی دو خانم را به عنوان نماینده راهی قوه
مقننه کشور کرده است. چه تحلیلی از این
اقدام دارید؟

ـ من بارها در سخنانم اشاره کردم که
حداقل دو خانم از این حوزه به مجلس راه

خواهند یافت، ولی کسی قبول نکرد و در مرحله
اول به این قضیه بی توجهی شد. اما پس از
رأی گیری متوجه شدند که زنان جایگاه ویژه
خود را یافته اند. البته مخالفتهایی هم صورت
گرفت، اما متولیان سیاستگزاری در اصفهان
اعتراف کردند که بهتر است خانمها هم باشند و
خوشبختانه مردم اصفهان نشان دادند که فرزند
زمان خود هستند. اگر تا دیروز کمتر زنان به
عرصه می آمدند، این بار مردم این شهر
صرف نظر از جنسیت، در مقایسه ای که انجام
دادند، این انتخاب را کردند.

ـ خانم پیشگاهی فرد، با توجه به رشته

تحصیلی و مطالعاتی که داشته اید ارزیابی
شما از موقعیت جمهوری اسلامی ایران در
منطقه و جهان، دوستان و دشمنان آن، فارغ از
خوش بینیها یا بدبینیها، در آستانه قرن بیست
و یکم میلادی چیست؟

ـ پاسخ این سؤال به دیدگاه ما نسبت به
جهان بستگی دارد. اگر با دیدگاه فرهنگی و
تمدنی موضوع را نگاه کنیم، به یک نتیجه
می رسیم، اگر ملاک را دیدگاه اقتصادی که پس
از فروپاشی نظام دوقطبی آغاز شده قرار دهیم،
نتیجه ای دیگر و اگر بخواهیم آن را با
دیدگاههای نظام تک قطبی یا چندقطبی

بررسی کنیم، جای دیگری قرار می گیریم.

اگر منظور عمدتا دیدگاههای فرهنگی و
تمدنی باشد، بعد از فروپاشی نظام دوقطبی،
شاید اولین دیدگاه آینده نگرانه توسط شخصی
به نام فرانسیس فوکو یاما مطرح شد که معتقد
است نهایت رشد اجتماعی یک جامعه
«لیبرالیسم» است و تجزیه و تحلیل تاریخ
نشان می دهد که همه کشورها نهایتا به
نقطه ای می رسند که الآن کشورهای
توسعه یافته رسیده اند.

سپس نوبت دیدگاههای اقتصادی می رسد
که در این زمینه پهنه بندیهای ژئوپلتیکی را بر
اساس یک ژئواستراتژی جهانگرایانه مطرح
کردند. شخصی به نام تافلر و همسرش، بر
اساس دیدگاه اقتصادی خود، جهان بشری را
دارای چند موج معرفی کردند. یعنی از ابتدای
بشریت تا کنون سه مرحله تکاملی را انسان
گذرانده که شامل موج اول (کشاورزی)، موج
دوم (صنعتی) و موج سوم (تمدن فراصنعتی)
می شود. آنها زمین، سیاست و اقتصاد را عوامل
اصلی شکل دهی زندگی بشری دانستند. پس از
این دو، دیدگاه جالب و نویی از طرف شخصی
به نام هانتینگتون مطرح شد که جهان را در
قالب سرزمینهای هم فرهنگ و هم تمدن دید.
وی پیش بینی کرد که در آستان قرن ۲۱
میلادی، این ایدئولوژی یا اقتصاد نیست که در
مقابل هم می ایستند، بلکه قطبهای فرهنگی و
تمدنی هستند که در برابر هم صف آرایی
می کنند. او در کتاب خود، هفت قطب فرهنگی
را مطرح کرده که به تدریج تجزیه و ترکیب
می شوند تا اینکه سه فرهنگ تمدنی شامل
فرهنگ غربی، اسلامی و کنفوسیوسی را
تشکیل می دهند. آقای خاتمی روی این تز
حرف دارند و می گویند ما برخورد نداریم، بلکه
گفتگوهای بین تمدنها به وجود می آید، اما من
قبول ندارم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم
جهان به پهنه های تمدنی تقسیم می شود، البته
با این تفاوت که هانتینگتون مرزهای این
تمدنها را مرزهای خونینی تلقی می کند. ولی
من تصور می کنم این امر با نزاع و اسلحه
ممکن نیست و منطق در مقابل منطق خواهد
ایستاد. اندیشه ها با هم برخورد خواهند کرد و
آن روز است که مسلسلها به قلم تبدیل شده و
قلمها در بر