پاورپوینت کامل زن، خانواده، جامعه،نگاهی دوباره مروری بر کتاب «زن» ۴۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زن، خانواده، جامعه،نگاهی دوباره مروری بر کتاب «زن» ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن، خانواده، جامعه،نگاهی دوباره مروری بر کتاب «زن» ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل زن، خانواده، جامعه،نگاهی دوباره مروری بر کتاب «زن» ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۸

تصویری که اسلام بر پایه متون اصیل از
زن نشان می دهد، این است که زن انسان است
اما مرد نیست؛ چنانکه مرد نیز انسان است ولی
زن نیست. ساحتهای زندگی نیز به دو بخش
انسانی و جنسیتی تقسیم می شود. ساحت
انسانی، زن و مرد نمی شناسد، جنسیت
نمی پذیرد و از وصف مرد بودن و زن بودن به
دور است. چنان که فرمود: «یا ایها الناس انّا
خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل
لتعارفوا ان اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(حجرات،۱۳).
پس در بعد انسان شناسی، اصل وحدت نوع
میان زن و مرد، به عنوان مبنایی ترین و
فراگیرترین اصل در ارزشگذاری جنس زن و
مرد به شمار می رود؛ حقیقتی که فراتر از ملاک
«جنسیت» است. در آن دسته از خطابهای
قرآن و رهنمودهای دینی که مخاطب آن،
هویت انسانی می باشد، مثل اصل ایمان به
توحید، نبوت، معاد و اصولاً مقوله اعتقادات، از
آنجا که مستقیما با «خویشتن» و «نفس»
آدمی مرتبط است و به آن «گره» می خورد،
تفاوت بی معناست و اگر پذیرفتیم عمده ترین و
اصلی ترین ارزشهای دینی، در بخش اعتقادات
شکل می گیرد، اذعان خواهیم کرد که در
نگرش مجموعی به مسایل زنان، در بعد
انسان شناسی و در مبنایی ترین ارزشها یعنی
اعتقادات و به عبارت دیگر در امور انسانی،
«تبعیض جنسی» راه نخواهد داشت. اما در
ساحت جنسیتی زندگی، زن باید زن باشد و کار
زنانه کند و به لوازم و آثار آن پای بند گردد، هم
چنانکه مرد باید در این عرصه، مرد باشد و کار
مردانه کند. شناخت و تفکیک این دو میدان و
به دست آوردن آثار و لوازم، احکام و قوانین
حاکم بر هر یک کاری سهل نیست و زمینه ای
است سخت برای لغزیدن و به افراط رفتن یا

در تفریط گرفتار آمدن.

برخی ساحت انسانی را، تمام ساحتهای
زندگی زن و مرد پنداشته و هر گونه تفاوت را
منکرند و اگر بتوانند می خواهند با طبیعت نیز
ستیز کنند تا هر چه رنگ تفاوت دارد، بزدایند.
و گروهی دیگر ساحت جنسیت را تمام
ساحتهای زندگی انسان می انگارند هر چند به
لفظ انکار می کنند. از این رو، دایره کمالات
مرزبندی می شود و اثرپذیری و اثرگذاری منفی
میان این دو جنس چنان اوج می گیرد که یکی
همواره عامل مفاسد و شرور می گردد و دیگری
برحذر از حضور و موجودیت او.

برخی در دایره ای «بسته» با تکیه بر
بخشی از متون دینی و ظواهر ادله و با
انسان شناسی ناقص و ناپخته خویش، به زنان
و مسایل آنان می نگرند و بسیاری محدودیتها و
قید و بندها را در ذهن و اندیشه و نیز در
دستورالعملهای خویش پدید می آورند، و برخی
«رها» از برخی چارچوبها و ملاکهای روشن
دینی و بی توجه یا کم توجه به موازین شرعی به
تجزیه و تحلیل مسایل زنان می نشینند و
بیشترین تلاش خود را نه در فهم جامع و
صحیح مسایل آنان، بلکه در تطبیق نصوص
دینی و متون شرعی با اندیشه ها و ذوقیاتی که
به آن خو گرفته یا به کام ذوقشان خوش
نشسته، به کار می بندند.

این است که در بررسی و شناخت صحیح
زن و مسایل او به عنوان بخشی از دستگاهی
که برای هدایت انسان آمده، باید نخست به
مبانی و ملاکها و اصولی توجه کرد که به عنوان
دستمایه های اصلی و زیرین و سنگ بنای
شناخت درست زن و مسایل او به شمار
می رود. کما اینکه در حوزه مطالعات دینی و
بهره جستن از علوم نیز نکاتی اصولی وجود
دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.

«زن» عنوان کتابی است از مجموعه «از
اسلام چه می دانیم؟» که توسط پژوهشگر
محترم حجت الاسلام، مهدی مهریزی به
نگارش آمده است. برخی اصول که در حوزه
مطالعات دینی زنان و نیز بهره گیری از دستاورد
علوم، در نگاه مؤلف به عنوان مبنا و معیار به
شمار می روند اینهاست:

۱ـ در مطالعات دینی نباید از محوریت
قرآن غفلت ورزید. قرآن منبع نخستین و
اصلی، در دین شناسی است. حدیث و روایت را
باید در پرتو آن مطالعه کرد. و نیز باید که تمامی
قرآن، قصه ها، آیات الاحکام، معارف، مواعظ و
… را منظور داشت.

۲ـ در مطالعات دینی باید مجموعه
سخنان، اقوال، سیره عملی پیامبر(ص) و
پیشوایان دینی(ع) را گرد آورد و کنار هم نهاد؛
آنگاه به استنباط و استخراج آراء رو کرد. تجزیه

کردن روایات و آیات نارواست؛ منظور نکردن
سیره عملی پیامبر و امامان لغزشی بزرگ است
و در مباحث زن شناسی هم نباید این اصل را از
نظر دور داشت.

۳ـ مسأله جعل و تحریف و تأثیر
فرهنگهای غیر دینی، نباید نادیده انگاشته
شود. چه بسا در پژوهشها و دقتها معلوم گردد
که آنچه را ما از دین می شناسیم، امری غیر
دینی باشد که در خلال قرون از فرهنگهای
دیگر رسوخ کرده است.

۴ـ در استفاده از دستاورد اندیشه های
بشری و علوم تجربی باید اتقان و مسلم بودن
آن را احراز کرد. چه بسیار دیدگاهها و نظریه ها
به ویژه در حوزه انسان شناسی عرضه شده، که
هیچ مبنای علمی ندارد و نمی تواند مستند
محقق و پژوهشگر قرار گیرد.

۵ـ در بررسی مسایل زنان باید واقعیتهای
خارجی، تاریخ گذشته ملل و اقوام گوناگون را در
نظر داشت.

اینها به عنوان اصول موضوعه ای است که
مؤلف تلاش کرده است در نوشته خویش،
مبنای تجزیه و تحلیل موضوعات ششگانه
کتاب قرار دهد.

نخستین بخش کتاب که در واقع
اساسی ترین موضوع در «زن شناسی» می باشد
به تبیین «شخصیت زن» پرداخته است، و این
درست ناشی از این واقعیت است که بسیاری از
داوریهای غلط، ریشه در تلقی نادرست از زن

دارد. هر جریان فکری بر اساس تصویری که از
شخصیت زن ارائه می کند می تواند در دیگر
مسایل زنان نظر دهد. آنچه در این کتاب به
استناد آیات بسیار و روایات متعدد مورد تأکید
قرار گرفته این است که از نظرگاه اندیشه
اسلامی، زن انسانی است که همه مواهب رشد
را داراست، نقص و خللی در جوهر وجودش
نیست، ابزار تکامل و رشد را به اندازه مردان
واجد است، در حیات و آفرینش موجودی
مستقل است و طفیل دیگری نیست.

حضور زن، در سه عرصه کلان زندگی
فردی، خانواده و جامعه، با عنوان «کمالات
انسانی»، «زن و خانواده» و «مشارکت زنان
در حیات اجتماعی»، سه بخش بعدی کتاب را
به خود اختصاص داده است.

نخستین ساحت هویت مشترک زن و مرد،
عرصه کمالات انسانی است و باب کمالات
انسانی در پرتو شریعت اسلامی، یکسان به
روی زنان و مردان گشوده است. هم بر اساس
متون و منابع دینی یعنی قرآن و سنت می توان
از این حقیقت سخن راند و هم از شواهد
تاریخی و خارجی می توان کمک گرفت و اثبات
نمود که تکامل انسانی در دو عرصه دانش و
سلوک معنوی عنصری منحصر به مردان
نیست.

تنها زمانی می توان به شخصیت انسانی
برابر زن و مرد معتقد بود که آن را بتوان در
ساحتهای حیات به اثبات رساند. عرصه زندگی
خانوادگی از اساسی ترین عرصه های حیات
انسانی زن و مرد است. برای دستیابی به
آگاهی از هویت مشترک زن و مرد در ساحت
خانواده باید نخست تلقی دین از ازدواج و
تشکیل خانواده را روشن ساخت و سپس به
تبیین این نکته پرداخت که زن در خانواده چه
جایگاهی دارد؟ این دو پرسش به استناد و
اتکای متون دینی در سومین بخش کتاب
بررسی شده است. هر چند به نظر می رسد اگر
در این بخش به پرسشی اساسی تر و به گونه ای
مشروحتر پرداخته می شد مناسب و بلکه لازم
می نمود و خللی نیز به تناسب حجم مباحث
کتاب وارد نمی ساخت و آن