پاورپوینت کامل جی جی پولوس اعتراف می کند (طنز) ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جی جی پولوس اعتراف می کند (طنز) ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جی جی پولوس اعتراف می کند (طنز) ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جی جی پولوس اعتراف می کند (طنز) ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۴

جی جی پولوس در بستر
بیماری افتاده است. او به خوبی
می داند نفسهای آخر خود را
می کشد. فرزند ارشدش
خیکوپولوس را به بالین خواسته و

وصایایش را برای او باز می گفت.

خیکوپولوس که برخلاف پدر
محتضرش، فراوان چربی را در تن
دارد با صورتی به غایت تپل اما
نگران دستها را بر هم گره زده در
حالی که هر ازچند گاهی آهی
سوزناک از ته دل و از میان لبان
بیرون می دهد، به سخنان و
پندهای گرانقدر ابوی خود گوش
می دهد.

جی جی پولوس می گوید: «آه!
خیکو پولوسم، این جی جی پولوس،
پدر است که سر آن دارد در واپسین
دم زندگی بی اعتبار، زبان به
اعتراف بگشاید و هر آنچه باید
بگوید، بگوید.»

خیکوپولوس با دستپاچگی
امان نمی دهد: «آه! پدر جی جی
پولوس، خودتان را بیش از این
میازارید. هر گناه یا خطایی هم که
از شما سر زده باشد بی اهمیت و
قابل بخشایش است. به راستی که
خیکوپولوس پسر در مقابل
جی جی پولوس پدر، بال مگسی
بیش نیست.»

ـ اما خیکوپولوس مجبور است
گوش بدهد و به خاطر بسپارد.

خیکوپولوس التماس می کند:
«نه … نه … نه …»

جی جی پولوس با صدایی
آمرانه و با قاطعیت و حدّت و شدت
می گوید: «همان که گفته شد. این
فرمان جی جی پولوس است.»

خیکوپولوس بر خود می لرزد و
تسلیم می شود:

ـ حال که اراده جی جی پولوس
بر این قرار گرفته است؛
خیکوپولوس به گوش است.

لبخند کم رمقی بر صورت
بی رنگ جی جی پولوس می نشیند.
نفس عمیقی از سر رضایت
برمی آورد و شروع می کند:

آن زمان که خیکوپولوس نبوده
است و همچنین جی جی پولوس
نبود و همچنین پدر او و پدربزرگ
او، و پدر پدربزرگ او و هفت پشت
او نبود و حتی می توان گفت صد
پشت او نبود؛ دوره ای بود که به آن
دوره زن سالاری گفته می شد. در
آن دوران که جی جی پولوس با
زنش می می پولوس و بچه هایش
الوپولوس، هلوپولوس، شفتوپولوس
و سیبوپولوس زندگی می کرد دوره
بسیار سختی بود.

جی جی پولوس در خانه کار
می کرد، رخت و ظرف می شست،
غذا می پخت، از بچه ها نگهداری
می کرد و جان می کند. می فهمی،
جی جی پولوس جان می کند و از
زنش می می پولوس مثل سگ
می ترسید.

می می پولوس شب که به
کلبه شان برمی گشت از همان دم
در، نعره ای برمی کشید و دو دستی
بر سینه اش می کوفت که یعنی
می می پولوس برگشته است تا مو
بر تن جی جی پولوس و بچه های
زبان بسته اش سیخ شود و زهر
چشم بگیرد. سپس با ابروانی درهم
و قیافه ای دژم به تمام سوراخ
سنبه های کلبه، سرکشی می کرد تا
که عیب و ایرادی از جی جی پولوس
بیابد. چنانچه موفق می شد و یا
حتی هفت هشت ده تایی توسری و
پس گردنی سهم بچه ها و یک
دست کتک مفصل سهم
جی جی پولوس مادرمرده آماده و
مهیا داشت؛ آن گاه تنوره کشان بر
سفره می نشست و چنگالهایش را
در قدح و ظرف غذا فرو می برد.

خوب که شکمش پر می گشت،
دستی بر آن کشیده و دراز به دراز
می افتاد و خرناسه می کشید و تنها
آن زمان بود که شوهرش
جی جی پولوس و بچه ها جرأت
می یافتند پاورچین پاورچین خود را
به سفره برسانند و از ته مانده غذای
می می پولوس مادر چنانچه چیزی
باقیمانده بود، به نیش بکشند و اما
چون می می پولوس خیلی گرسنه
بود غذای چندانی برای شوهر و
بچه هایش ته ظرف باقی
نمی گذاشت. جی جی پولوس
ته مانده را به بچه ها می خوراند و
الوپولوس، هلوپولوس، شفتوپولوس
سیبوپولوس نیمه سیر، نیمه گرسنه
را می گفت بخوابید دیگر. و اما
چون کوچکترین یعنی سیبوپولوس
عادت داشت از میان خر و پف
وحشتناک می می پولوس مادر،
قصه ای از دهان جی جی پولوس
پدر بشنود، به ناچار جی جی پولوس
بر بالینش می نشست و قصه ای
می بافت تا که سیبوپولوس خوابش
ببرد ولی او خوب می دانست با
شکمهای گرسنه ای که قار و قور
می کنند باید تا نیمه های شب
بگوید و بگوید.

جی جی پولوس با هر مشقتی
بود بچه ها را می خواباند و در حالی
که فک و کمر و پاهایش از درد
می افتادند بلند می شد سفره را جمع
می کرد، ظرفها را می شست و وقتی
کاری نداشت خوب همه جای کلبه
را می پایید تا مطمئن شود کاری
ناکرده باقی نمانده؛ بعد با ترس و
لرز می خوابید.

در عرض دو سه ساعتی که
جی جی پولوس وقت خواب داشت
چند باری از جا می پرید و عرق
ترس از سر و صورت می سترد.
جی جی پولوس غالبا در خواب
می دید دستش را زنش می کشد و
کشان کشان او را به طرف محکمه
قاضی واتو پولوس می برد تا کاغذ
طلاقش را در دستش بگذارد. حال
آنکه جی جی پولوس التماس کنان بر
دست و پای زنش افتاده که مگر
چه گناه یا قصوری از او سر زده و
چرا می خواهد او را طلاق بدهد.
می می پولوس با خشونت به او
می گفت: «من شوهر بی عرضه
تن پرور نمی خواهم. من شوهر
خوشگل و ترگل، ورگل می خواهم.
تو دیگر حالم را به

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.