پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده( قسمت اول) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده( قسمت اول) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده( قسمت اول) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده( قسمت اول) ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۴
معضل اعتیاد نه تنها در ایران، بلکه در
نقاط مختلف جهان معضلی است که اگر چه در
باره رفع آن بحثها و تلاشهای مختلفی صورت
می گیرد، اما همچنان بر پیچیدگیهای آن
افزوده شده و به عنوان یک بحران جهانی رخ
می نماید. در جامعه ما نیز متأسفانه اعتیاد به
رغم تلاشهای زیادی که برای مبارزه با آن
صورت گرفته، به دلایل مختلف، پدیده ای رو
به رشد بوده و به عنوان خطر بزرگی بر سر راه
آرمانهای انقلاب اسلامی ـ که همانا کرامت و
تعالی انسان می باشد ـ قد علم کرده است.
آمارهای رسمی نشانگر وجود بیش از یک
میلیون و دویست هزار معتاد در کشور است و
البته آمارهای غیر رسمی بیش از این تعداد را
خبر می دهد. اما براستی اعتیاد چیست و معتاد
چگونه انسانی است، که سالهاست انبوه
خانواده ها، محققان، جامعه شناسان،
روانشناسان و … را در دَوْر و چرخشی گرفتار
کرده که ظاهرا بی حاصل و مکرر می نماید. همه
می دانند که مواد مخدر چیست و استفاده از آن
چه ضررهایی دارد. می دانند که معتاد چه کسی
است و می دانند که «اعتیاد بلای خانمانسوز»
است، اما …
اما بیشتر دانسته ها، بویژه در سطح عموم
اطلاعاتی سطحی است و در سطح
متخصصان و دست اندرکاران اطلاعات، آگاهیها
و تجارب به گونه ای پیش رفته است که اینک
موجب بروز اختلاف نظرهای قابل توجه در
مورد نحوه برخورد با فرد معتاد شده است.
محور اصلی این گزارش «تأثیرات اعتیاد
بر خانواده و چگونگی مقابله با آن» بود، اما در
جریان تهیه گزارش هر گامی که برای تبیین
این مبحث برداشته شد، نبود آگاهیها و
اطلاعات صحیح در میان مردم بویژه
خانواده های درگیر، بیشتر هویدا شد و سؤالات
متعددی مطرح و بی پاسخ می ماند.
به عنوان مثال در اولین قدمها وقتی در
میان خانواده های معتادان در مرکز بازپروری
قرچک از علت اعتیاد فرزندان و همسران
پرسیدیم، پاسخها اغلب «دوست بد»، «فقر و
بیکاری» یا «در دسترس بودن مواد مخدر»
عنوان می شد. این پاسخها اگر چه درصدی از
صحت را در بر داشت، اما سؤالات دیگری را
در ذهن ایجاد می کرد. اگر علت «دوست بد»
است، بسیاری از افراد در زندگی دوستان بدی
داشته اند، اما بدانها پشت کرده اند. اگر «فقر و
بیکاری» است، چرا همه کسانی که دچار فقر و
بیکاری هستند، به اعتیاد رو نیاورده اند؟ اگر «در
دسترس بودن مواد مخدر» است، این امر
شامل اقشار مختلف و جمعیت قابل توجهی در
جامعه می شود؛ چرا سایرین دچار اعتیاد
نشده اند؟ آیا به غیر از عواملی که عنوان شد،
عوامل عاطفی، روانی، تربیتی و … نیز در
گرایش به اعتیاد تأثیر دارد؟
بنابراین در جریان تهیه گزارش با طرح
اولین سؤالات دریافتیم که پاسخ به سؤال
اصلی یعنی «تأثیرات اعتیاد بر خانواده و
چگونگی مقابله با آن» نیازمند اطلاعات و
آگاهیهای بیشتر در میان پاسخگویان است.
چه، کسانی که بدرستی نمی دانند گرفتار چه
چیزی هستند و چرا، به طور طبیعی پاسخهای
چندان درستی نیز در مورد تأثیرات اعتیاد و
نحوه مقابله با آن نخواهند داشت.
به بیان دیگر انبوه گرفتاران اعتیاد و معتاد
در خانواده با داشتن کمترین اطلاعات از عوامل
این معضل نمی توانستند پاسخگویان صدیقی
برای بیان تأثیرات اعتیاد بر خانواده باشند،
بویژه آنکه اکثر آنها به دلایل مختلف بر
بسیاری از حقایق سرپوش می گذاشتند و به
توجیه اعمال همسر یا فرزند معتاد خود
می پرداختند … و این دور باطلی است که معتاد
و خانواده او همچنان گرفتار آنند … از این رو
تلاش شد تا در تهیه این گزارش با تکیه بر
تحقیقات اجتماعی و نظریات جامعه شناسان و
روانشناسان، گرفتار این دَوْر باطل نشویم؛ اگر
چه اذعان داریم آنچه ارایه شده، تنها ذره ای
ناچیز از مباحث پردامنه اعتیاد را پاسخگوست.
به هر حال قضاوت با شما خوانندگان گرامی
است.* * *
صبح یکی از روزهای ماه آخر پاییز ـ
قرچک ورامین ـ مرکز بازپروری معتادان
روز ملاقات است، اما محوطه مرکز
بازپروری چندان شلوغ به نظر نمی رسد. یک
نوع احساس اضطراب از رویارویی با
خانواده های معتادان، در سکوت محوطه بر
جان آدمی می نشیند. دیدن چهره های دردمند
کسانی که عزیزانشان در دام اعتیاد گرفتارند و
سخن گفتن با آنها مثل نمک بر زخم کسی
پاشیدن، دردناک است.
ظاهرا چند ماهی است که در این مرکز
فقط معتادانی که خود داوطلب ترک هستند،
نگهداری می شوند. به همین علت آمار ورودیها
درصد قابل توجهی کاهش یافته است. فضای
سرد و بی روح بیرون پس از ورود به سالن
ملاقات کمی تعدیل می شود. اینجا جنب و
جوشی به چشم می خورد. مددکاران مشغول
رتق و فتق امور، پاسخ به خانواده ها و سر و کله
زدن با داوطلبان ترک هستند. دیواری که تا
نیمه شیشه ای است ملاقات کننده ها و
مددجوها را جدا می کند و دو گوشی وسیله
ارتباطی آنها با یکدیگر است.
ـ مادر! خودت چند سال داری؟
ـ نمی دونم، هفتاد ـ هفتاد و پنج یا بیشتر.
ـ چهل سال مدت زیادی است. چطور شد
که پسرت معتاد شد؟
ـ چه کنم؟! از بیست سالگی معتاد شد. به
خاطر رفیق بد. براش زن گرفتم، درست نشد.
زنش گفت یا ترک کن یا من ترکت می کنم!
گوش نکرد. بچه دار شدند. زنش به خاطر بچه
مدتی صبوری کرد، اما با یک حادثه بچه مرد.
پیرزن خوشرویی در حالی که مدام با گوشه چادر،
مظلومانه اشکهایش را پاک می کند، در انتظار دیدار پسر
شصت ساله اش است. پسری با سابقه چهل سال اعتیاد … و
هنوز مادر با صبری غیر قابل باور به دنبال معالجه اوست.
بعدش عروسم طلاق گرفت و رفت. از اون
موقع دنبالشم. دعوا کردم، نصیحت کردم،
داد زدم، قهر کردم، هر کاری که کردم، نشد
که نشد.
ـ حالا چی؟ چطور شده که رضایت به ترک
داده؟
ـ مستأجریم، در یک زیرزمین. توی کرایه
خونمون موندیم. یکدفعه گفت بریم، می خوام
ترک کنم.
ـ با هم زندگی می کنید؟
ـ بله، من و پسرم.
ـ خب، اولش گرفتار دوست بد بود. توی
این چهل سال چرا ادامه داد.
ـ چی بگم؟!
ـ آیا از جوانی، پیش از اعتیاد، دارای
روحیات خاص یا مشکلاتی نبود؟
ـ چی بگم؟ نه!
ـ دفعه چندمه که به ملاقاتش می آیید؟
ـ بار اوله. تازه آوردیمش.
پسر می آید. گرد پیری بر چهره دارد و آثار
سالهای متمادی اعتیاد. ظاهرا از ترک کردن
پشیمان شده، شلوغ می کند. به مادرش می گوید
من را از اینجا بیرون بیاور. وقتی سکوت و
اشکهای آرام مادر را می بیند، ادعا می کند که
دچار سکته شده، اما کسی به وضعیتش
رسیدگی نمی کند. مددکار از پشت سر او به
مادرش اشاره می کند که دروغ می گوید.
چهره و تحرک پسر حاکی از بیماری یا به
قول خودش سکته نیست. او بیماری را به
عنوان وسیله ای برای جلب ترحم مادر و آزادی
از مرکز بازپروری به کار می بَرَد. مادر لحظه ای
تردید می کند.
ـ پسرم می گه سکته کرده، چکار کنم؟
مددکار از آن سوی شیشه به این طرف
می آید و به مادر توضیح می دهد که این شگرد
اغلب مددجوهاست. باور نکنید. او از ترک
پشیمان شده، می خواهد بیرون بیاید و دوباره
شروع کند … مادر می گرید.
در کنار چهره تکیده کسی که چهل سال از
بهترین سالهای عمرش را در راه اعتیاد به مواد
مخدر تباه کرده است، پسرکی کم سن و سال از
طریق گوشی با مادر جوانش صحبت می کند.
به نظر می رسد بیش از شانزده ـ هفده سال
نداشته باشد. اظهار علاقه می کند که
مصاحبه ای داشته باشد.
ـ سلام.
ـ سلام.
ـ چند سالته؟
ـ شانزده سال.
ـ چند ساله که معتاد شدی؟
ـ یکی دو سالی می شه.
ـ کلاس چندمی؟
ـ دوم دبیرستان.
ـ با این سن و سال چرا اعتیاد؟
ـ دوستان ناباب. از حشیش شروع کردم.
چاق بودم، بچه ها مسخره ام می کردن. گفتم چه
جوری لاغر بشم، یکی از دوستام گفت مواد
بکش، لاغر می شی. وقتی کشیدم، خوشم
اومد، اما نگو اون بی معرفت به جای حشیش
بهم هروئین می داد. وقتی فهمیدم، ناراحت
شدم، اما چه فایده! دیگر عادت کرده بودم. روز
به روز هم عملم بالا می رفت. به اسم مدرسه
بیرون می اومدیم. یکی از بچه ها پول می گرفت
واسمون گواهی پزشک درست می کرد و
می رفتیم دنبال این کارها.
ـ چی شد تصمیم گرفتی ترک کنی؟
ـ به خاطر مادرم. به خاطر سربلندی مادرم.
سه تا برادر دارم همه اهل درس.
ـ پدرت چی؟
ـ پدرم رفتارش خیلی باهام خوب نیست.
وقتی مدرسه نمی رفتم، کتکم می زد.
ـ بار اوله که ترک می کنی؟
ـ نه، چند بار خودمو زنجیر کردم توی
خونه، اما نشد. این دفعه مادرم گفت بیا درست
و حسابی ترک کن و منو آورد اینجا. اما اینجا
بعضیها مواد دارن، می کشن و ما هم به هوس
می افتیم. به مادرم می گم منو ببره که اینها رو
نبینم.
مادرش آن طرفتر به گفتگوی ما گوش
می کند. چهره اش نگران و زجرکشیده است.
ـ خانم! از کی متوجه اعتیاد پسرتون شدید؟
ـ من اولش نمی فهمیدم. پدرش هی
می گفت این پسره معتاد شده، باهاش جر و
بحث می کرد و پسرم انکار می کرد. بعد از پنج ـ
شش ماه به خودم هم ثابت شد.
ـ مثل اینکه شما سه پسر دیگر هم دارید.
چرا آنها مبتلا به اعتیاد نشدند؟
ـ فکر می کنم اثر دوست بد. این با آنها
فرق داره. مدرسه هم نرفت. مدتی است ترک
تحصیل کرده. وقتی فهمیدیم معتاده، پدرش
قفل و زنجیرش کرد، اما اون زنجیر رو پاره
می کرد و می رفت. یک دفعه منو با مشت زد.
بعد خودش خیلی ناراحت شد و تصمیم به ترک
گرفت. آمده اینجا، ولی می گه اینجا بعضیها
می کشن و من هوس می کنم. اگر می خوای
ترک کنم، منو از اینجا بیرون ببر.
ـ مطمئن هستید که راست می گه؟! با توجه
به صحبتهای شما اون همین الان چند تا دروغ
به من گفت: از جمله اینکه هنوز درس می خونه
یا اینکه خودش برای ترک به دست و پاش
قفل و زنجیر کشیده. مطمئن هستید برای
اینکه بیرون بیاد، شک توی دل شما
نیانداخته؟
ـ نمی دونم، شاید شما درست بگید.
ـ چرا ترک تحصیل کرده؟
ـ با محیط مدرسه کنار نمی اومد. با بچه ها
دعوا می کرد. بچه ها از دستش شکایت
می کردن.
ـ یعنی پیش از اعتیاد ناهنجاری رفتاری
داشت؟
ـ بله، اما من پیش روانپزشک هم برده
بودمش. دکتر گفت: سالمه، نگران نباشید!
در میان گفتگوها، زیبایی و متانت زنی جوان توجهم را
جلب می کند. رفتار و حرکاتش آنچنان مؤدبانه و موقر است
که آدمی از خود می پرسد او کجا و اینجا کجا؟
مادر جوان تقاضای توجه بیشتر دولت به
توزیع مواد مخدر و مقابله با آن را دارد. اگر چه
این جزو وظایف دولت است، اما وظیفه او به
عنوان مادر را نیز نباید نادیده گرفت. براستی
چرا او پس از گذشت شش ماه از اعتیاد پسرش
به این مسأله پی برده است؟!
در میان گفتگوها، زیبایی و متانت زنی
جوان توجهم را جلب می کند. رفتار و حرکاتش
آنچنان مؤدبانه و موقر است که آدمی از خود
می پرسد او کجا و اینجا کجا؟
به درخواست مصاحبه با شرم پاسخ مثبت
می دهد و از همان لحظه تا پایان صحبت
اشکهایش آرام آرام بر گونه می چکد، بی توقف.
ـ برای ملاقات با چه کسی اینجا آمده اید؟
ـ همسرم.
ـ از اعتیاد همسر و وضعی که در آن به سر
می برید، بگویید.
ـ هشت ساله که ازدواج کرده ام. شوهرم از
اول معتاد بود، اما من نمی دونستم. البته همون
اوایل فهمیدم. اما هی از همه مخفی کردم.
گفتم خوب می شه. خودش می گفت معتاد
نیستم. زیر بار نمی رفت.
ـ بچه هم دارید؟
ـ بله، دو تا پسر دارم. یکی کلاس اوله، اون
یکی هم یک سالشه.
ـ شوهرتون چکاره ست؟
ـ دانشجوست. کارش هم از همین کارهای
دم دستیه. یک موقع بیکاره، یک موقع یک کار
موقت داره، دوباره بیکاره.
ـ چطور توی این وضع درس می خونه؟
ـ از بس که من تشویقش کردم. خیلی
باهوشه، گفتم شاید درس و وضعیت اجتماعی
باعث بشه از اعتیاد دست برداره. پارسال
دانشگاه قبول شد.
ـ تحصیلات خودتون چیه؟
ـ قبل از ازدواج تا سوم راهنمایی خونده
بودم، اما حالا دارم ادامه می دم تا دیپلمم رو
بگیرم.
ـ آفرین به شما که در این وضع روحیه
خودتون رو حفظ کردید!
ـ بله، اما خیلی سخته! هشت سال
کشمکش، هشت ساله که روز خوش ندیدم.
شوهرم اولش حشیش می کشید، بعد شد
تریاک، بعد شد هروئین. چند بار ترکش دادم.
طلاهامو فروختم، بهترین بیمارستان
خوابوندمش. یک بار دیگر بردمش طب
سوزنی. یک بار توی خونه خودم بالای سرش
نشستم تا ترک کنه، اما هر بار دوباره شروع
کرد. چند وقت پیش قهر کردم، رفتم خونه
پدرم. یک ماه آنجا بودم که خودش تصمیم
گرفت و گفت منو ببرید بازپروری. حالا هم
خونه و محله رو عوض کردم. رفتم یک جای
دیگه خونه اجاره کردم که بیاد توی یک محیط
جدید و هیچ چیزی نباشه که اون رو یاد گذشته
و مواد مخدر بیاندازه.
ـ فکر می کنی علت اعتیاد همسرت چیه؟
ـ دوستای بد و فقر. همیشه مشکلات
مادی داشت. در حالی که وضع شوهر
خواهرهاش خیلی خوبه. همیشه می گه من
نباید این وضع رو داشته باشم.
ـ با این حال کلی خرج مواد مخدر می کنه،
نه؟!
ـ بله، در حالی که ما به نون شب
محتاجیم، هفت ـ هشت هزار تومان در ماه
پول تریاک می ده.
ـ بچه ها چی؟ پسر بزرگتون چه
عکس العملی داره؟
ـ نذاشتم خیلی بفهمه. پسرم خیلی باهوشه
و این چند ماه که به مدرسه رفته، همه
نمره هاش بیسته. اما دو سه روز قبل بچه های
مدرسه بهش گفتن بابات زندانه. خیلی عصبی
شده و یک دفعه نمره هاش آمده به دوازده،
سیزده.
به یاد پسرش گریه اش اوج می گیرد. دیگر
نمی تواند ادامه دهد. رویش را که برمی گرداند،
همسرش را می بیند که پشت شیشه آمده و
منتظر اوست. می رود، اما با گامهای لرزان.
مرد چهره ای کاملاً متفاوت از زن دارد. از
زیبایی هیچ بهره ای نبرده و بدبینی و کینه از
نگاهش می بارد. مادرِ زن جوان که او را
همراهی می کند، سر درد دل را می گشاید:
ـ خانم! دخترم تباه شد. دختر مؤمنِ
خانه دارِ نجیب تحویلش دادم، ببینید با او چه
کرده! یه چشمش اشکه، یه چشمش خون! اون
قدر نجیبه که تا چند وقت پیش به ما هیچی
نگفته بود! خدا پدرش رو لعنت کنه! پدر دامادم
رو می گم. اون یه عمر پای منقل نشست که
پسرش یاد گرفت.
ـ ولی دخترتون می گه علت اعتیاد
همسرش فقره. چیزی از اعتیاد پدرشوهرش
نگفت.
ـ نه خانم. حالا فقیر شدن. قبل از ازدواج
پول زیادی هم توی دستش بود. اون قدر
ریخت و پاش کرده که حالا هیچی نداره.
پدرش پولدار بود و پول زیاد زیر دست و پای
بچه اش می ریخت. این دفعه دیگه این جوری
دخترم رو به دستش نمی دم. باید بیاد محضر
وکالت بده که اگر یک بار دیگر شروع کنه، حق
طلاق با دخترمه.
اگر جگر سوختن را مصداقی باشد، همانی
بود که در آن لحظه بر مادر زن جوان
می گذشت. نگاهش، صدایش و آهی که از
نهادش برمی آمد، مصداق کامل
دلسوختگی بود.
هر لحظه بر شلوغی سالن ملاقات افزوده
می شود. همسر، مادر، پدر، خواهران و برادران
آمده اند تا با عزیزان گرفتار خود دیدار کنند. پای
درد دل هر کدامشان بنشینی، اغلب در چند
چیز وجه اشتراک دارند: اکثر افراد به ریشه یابی
علل و عوامل اعتیاد عزیزشان نپرداخته اند و
چند عنوان کلیشه ای را بیان می کنند. اغلب به
توجیه اعمال فرد مورد نظر پرداخته و برخی
حقایق را پنهان می کنند. بیشتر آنان به رغم
نومیدی نسبت به مداوای معتاد، خوش بینانه یا
به عبارت بهتر ساده لوحانه با عکس العملهای
وی بویژه در مقابل شگردهایی که معتادان
برای خلاصی از مرکز بازپروری به کار می برند،
برخورد می کنند و اکثر آنها بیش از آنکه فرد
معتاد یا اطرافیان درجه یک او را مسؤول اعتیاد
بدانند، به دنبال مقصران دیگری می گردند.
در میان صدها برگ تحقیق و دهها
نظریه، به دنبال علل و عوامل اعتیاد
اساسا اعتیاد می بایست علل و انگیزه های
پیچیده تر از آنچه تصور می کنند، دارا باشد که تا
این حد تاب تحمل در مقابل مبارزه جهانی را
داشته است. به عبارت دیگر علت مقاومت
پدیده اعتیاد شاید از آن رو بوده که تا کنون به
همه عوامل مؤثر در ایجاد آن توجه کافی نشده
معتادان اغلب از نظر عاطفی نابالغ، عصیانگر، بی قرار،
دارای احساسات خصومت زا و عدم رشد اجتماعی،
خودکم انگار و عاصی علیه خانواده هستند. آنها از طرح
نقشه در باره آینده خود ناتوانند. روابط اجتماعی آنها
بسیار سطحی و تصنعی بوده و به ندرت می توانند
پیوندهای مستحکم عاطفی و وفاداری داشته باشند.
نکته اساسی این است که افرادی که به اعتیاد تمایل دارند،
قادر نیستند احساسات خود را بدرستی درک کنند.
است؛ اگر چه هزاران پژوهش، مقاله، سخنرانی
و گردهمایی با هدف برخورد مناسب با آن
صورت گرفته است.
به هر حال در اغلب این پژوهشها، تعاریف
و نظریاتی به طور نسبی مشترک است. از
جمله تعریف اعتیاد، علل گرایش به آن و
شخصیت معتاد.
عمومی ترین این تعاریف عبارتند از:
اعتیاد:
وابستگی جسمی و روانی که انسان با هر
درجه و شدت به یک ماده خارجی، بخصوص
ماده مخدر یا الکل پیدا می کند؛ به طوری که
قطع آن به آسانی ممکن نباشد.
معتاد:
شخصی که در نتیجه استعمال دارو به طور
متوالی، در بدن وی حالت متناوب اکتسابی
ایجاد شده، به گونه ای که استعمال مکرر آن
موجب کاسته شدن تدریجی اثرات آن می شود.
بنابراین پس از مدتی شخص مقادیر بیشتری
از دارو را می تواند تحمل کند و در صورتی که
دارو به بدن وی نرسد، اختلالات روانی و
فیزیکی موسوم به سندرم محرومیت حاصل
می شود.
علل و انگیزه های اعتیاد:
عوامل گوناگونی را برای گرایش به اعتیاد
برشمرده اند که البته در تقدم و تأخر آنها بسته
به اوضاع جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی و
دیدگاههای متخصصان اختلاف نظرهایی وجود
دارد، اما به هر حال همه آنها «عوامل
اجتماعی» مانند در دسترس بودن مواد،
دوستان بد یا مهاجرتهای نامناسب، «عوامل
روانی» مانند اختلالات شخصیتی، اضطراب و
ترس، «عوامل خانوادگی» مانند اختلافات پدر
و مادر، اعتیاد والدین، کمبود محبت، «عوامل
اقتصادی» مانند فقر و بیکاری و «عوامل
سیاسی» مانند بی خانمانی در اثر جنگ یا
سیاستهای استعماری دول خارجی در توزیع
مواد مخدر را به عنوان عوامل اصلی گرایش به
اعتیاد می پذیرند.
شخصیت معتاد:
از آنجا که رفتار و شخصیت معتادان به
منظور اجرای برنامه های پیشگیری و انتخاب
روشهای درمانیِ مناسب بسیار حائز اهمیت
است، تا کنون بررسیها و پژوهشهای مختلفی
در این مورد صورت گرفته است. عموم این
بررسیها بویژه تحقیقات آقای دکتر اخوت از
اولین پژوهشگران در این زمینه نشان می دهد
که معتادان اغلب از نظر عاطفی نابالغ،
عصیانگر، بی قرار، دارای احساسات خصومت زا
و عدم رشد اجتماعی، خودکم انگار، خواستار
رفع روزی نیازها و گوشه گیر، مردم گریز و
عاصی علیه خانواده هستند. آنها از طرح نقشه
در باره آینده خود ناتوانند. روابط اجتماعی آنها
بسیار سطحی و تصنعی بوده و به ندرت
می توانند پیوندهای مستحکم عاطفی و
وفاداری داشته باشند.
پای صحبت یک روانپزشک
یکی از موارد مهمی که محققان و
متخصصان در بحث علل گرایش به مواد
مخدر مطرح می کنند، «عوامل روحی و روانی»
است و این درست از همان عواملی است که
متأسفانه عموم خانواده های درگیر کمتر بدان
توجه دارند. آگاهی در این زمینه نه تنها
می تواند از ابتلا به اعتیاد جلوگیری کند، بلکه
پس از ترک نیز عاملی کلیدی برای ممانعت از
بازگشت مجدد فرد به اعتیاد می شود.
چرا کسی رو به اعتیاد می آورد؟
روانشناسان و روانپزشکان اغلب در این زمینه
متفق القولند که اختلالات روحی، عاطفی،
روانی و شخصیتی از عوامل مهم گرایش به
اعتیاد است.
در این زمینه پای صحبت دکتر امیر
شبیری روانپزشک باسابقه که دارای چندین
سال فعالیت در بخش معتادان یکی از
بیمارستانهای آلمان است، نشستیم تا ضمن
آگاهی از مشکلات روانی معتادان، از آخرین
تجارب به دست آمده در این زمینه نیز مطلع
شویم.
ـ با تشکر از شما که فرصتی برای گفتگو
در اختیار ما قرار دادید. به نظر می رسد عوامل
مختلفی در گرایش به اعتیاد مطرح است. در
جامعه ما بیشتر بحث دوستان بد، در دسترس
بودن مواد مخدر، فقر اقتصادی، فرهنگی و
معنوی از عوامل اصلی این معضل عنوان
می شوند. اما بسیاری از صاحب نظران
معتقدند که عوامل روانی از مهمترین عوامل
اعتیاد است. به همین خاطر به سراغ شما
آمدیم تا با استفاده از اطلاعاتتان به عنوان
یک روانپزشک و تجاربی که در برخورد با
معتادان داشته اید، مبحث مهم علل گرایش به
اعتیاد را که در جامعه ما از عوامل پنهان به
شمار می آید، تشریح کنید. فردی که به اعتیاد
روی می آورد، از نظر شخصیتی چگونه آدمی
است؟ آیا سالم است و فقط یک اتفاق یا
عوامل اجتماعی او را به این راه می کشاند، یا
زمینه های روانی و شخصیتی برای این گرایش
وجود دارد؟ به بیان دیگر این بار می خواهیم از
زاویه امکان وجود ضایعات و ناهنجاریهای
شخصیتی و روانی موضوع اعتیاد را مورد
بررسی قرار دهیم.
ـ پیش از آنکه به بررسی مسایل روانی و
عاطفی بپردازیم، لازم می دانم به نکته ای مهم
در مورد انواع اعتیاد با توجه به ابعاد شخصیتی
و روحی مسأله اشاره کنم و آن اینکه در واقع
موارد اعتیاد به دو دسته تقسیم می شوند: یکی
اعتیاد به مواد مخدر و دیگری اعتیاد به افعال
یا افراط در اموری، مانند قمار یا حتی افراط در
کار کردن.
در خصوص مواد اعتیادآور نیز آنها را به دو
گروه تقسیم می کنند: یکی «مواد
تحریک کننده» مانند آمفی تافینها، اکسیژیتی و
کوکایین و دیگری «مواد تخدیرکننده» شامل
مواد مرفینی مثل هروئین، تریاک، کدیین،
شیره سوخته، نیکوتین، حشیش، الکل و
داروهای آرام بخش.
آن دسته از اعتیادها که به مواد مخدر
نیست یا به عبارتی اعتیاد به غیر مواد است،
معمولاً امری روحی است. همچنین اعتیاد به
حشیش و کوکایین نیز روحی است. اما در سایر
موارد مانند هروئین، تریاک، الکل، نیکوتین و
… اعتیاد هم به صورت روحی است و هم به
صورت جسمی. در این میان مردان بیشتر
معتاد به مواد مخدر و الکل می شوند و اعتیاد
زنان بیشتر به داروهای آرام بخش است.
اما در مورد ناهنجاریها یا اشکالات روانی و
شخصیتی باید بدانیم که در پس اعتیاد یک
فرد معتاد، همیشه یک مشکل روانی و
شخصیتی وج
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 