پاورپوینت کامل سرگرمی و لهوگرایی، چشم زخم، و نگاهی به زندگی شخصی آقای فضل اللّه ۹۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سرگرمی و لهوگرایی، چشم زخم، و نگاهی به زندگی شخصی آقای فضل اللّه ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرگرمی و لهوگرایی، چشم زخم، و نگاهی به زندگی شخصی آقای فضل اللّه ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سرگرمی و لهوگرایی، چشم زخم، و نگاهی به زندگی شخصی آقای فضل اللّه ۹۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۶
اشاره ای دوباره:
در نخستین قسمت این سلسله گفتگو (شماره ۶۱ مجله، فروردین ۷۶) اشاره کردیم که آیت اللّه سیدمحمدحسین فضل اللّه که
خوانندگان مجله از چند سال پیش با آثار و دیدگاههای ایشان آشنا شده اند در کتاب «دنیای جوان» خویش بر آن شده است تا به
پرسشهایی اساسی در باره شخصیت جوان و شیوه های تربیتی نسل جوان پاسخ گوید. در آنجا آوردیم که بی تردید این کار نیز
همانند آثار پیشین ایشان، نشانه روشنی از زمان شناسی و احساس مسؤولیت این عالم شیعی است که با واقع بینی و تفکری
عقلانی با مسایل روبه رو می شود و در عین وفاداری به مبانی اصیل تفکر دینی، نمونه اجتهادی پویا و عصری را ارائه می کند و با
ژرف اندیشی در متون دینی نکته هایی باریک و ظریف و در عین حال راهگشا و خردمندانه، عرضه می کند. اینک که به پایان این دفتر
می رسیم و آخرین بخش این گفتگوی مبسوط را تقدیم می کنیم به خوبی می توانیم بر همان نکته پیشین خود تأکید کنیم و همین
پانزده قسمت را گواه بگیریم. کتاب یادشده که با عنوان «دنیا الشباب» نخستین بار در سال ۱۳۷۴ توسط «مؤسسه العارف
للمطبوعات» در لبنان انتشار یافت حاصل چندین جلسه گفتگوی منسجم با ایشان می باشد که توسط آقایان «عادل القاضی» و
«احمد احمد» به انجام رسیده است. لازم به یادآوری است که نزدیک به ده صفحه پایانی کتاب شامل گزیده ای از استفتاآت
متناسب با فضای کتاب و پاسخهای شرعی ایشان بود که نیاز چندانی به ترجمه و بازگویی آن برای خوانندگان وجود نداشت. و نیز در
هر بخش از کتاب روایاتی متناسب، به عنوان ضمیمه گفتگو آمده بود که از آغاز، از آوردن و ترجمه آنها نیز خودداری شد. آرزو می کنیم
این مجموعه توانسته باشد صفحاتی از اندیشه و راهکاری مطلوب را پیش روی خوانندگان عزیز بویژه دختران و پسران جوان
گذاشته باشد. ان شاءاللّه .
«پیام زن»
ابزارهای لهو و جانشینهای
مطلوب
دشمنان اسلام از ابزارهایی بهره
می گیرند که مطبوع نفس بشری است. مثل
غنا، موسیقی و شراب و اختلاط زن و مرد با
مفاسدی که بر آن مترتب است. ما در روند
دعوت به سوی خدا در برابر همه این ابزارها
موضعی قاطع و مخالف می گیریم بی آنکه
جایگزینهایی مناسب برای اینها قرار دهیم و
اگر هم جایگزینی ارایه شده، عرف اجتماعی از
قبول آن سر باز زده است. پرسش ما این است
که آیا شما معتقد نیستید که تداوم این حالت
کار تحلیل اخلاقی را به پیش خواهد برد؟
آیت اللّه فضل اللّه : ما معتقدیم که اسلام
اصراری به استفاده از ابزارهای خشک و
بی روح برای پرکردن اوقات فراغت و فضای
روانی انسان ندارد و سعی نمی کند که با استفاده
از این ابزارهای خشک، ابواب قلوب انسانها را
به روی مشرق حقایق خویش بگشاید. به تصور
ما، در این عرصه، فرصتهای بسیار گسترده ای
وجود دارد، مثل بازیهای ورزشی، شنا، موسیقی
آرام و تصویری و حماسی و از این دست کارها
که فقها شرط آن را عدم تناسب با الحان فسق
و فجور دانسته اند و این خود بدین معناست که
ما همه اقسام موسیقی را رد نمی کنیم.
اما مسأله شراب. در این باره باید گفت که
امکان ندارد در فضای جوانی، جایگزینی برای
شراب، پیدا شود. یعنی با غیر از انواع
عصاره هایی که به طرز خاصی فرآورده می شود،
چیزی تولید شود که برای جوانان، حکم
جانشین آن را داشته باشد. زیرا شراب، به سبب
ویژگیهای موجود در آن، جوان را وادار به
ارتکاب نمی کند بلکه او را همرنگ جماعت
[ناسالم [پیرامون او می گرداند. بنابراین باید
فضاهای مناسبی را پدید آورد که جانشین
فضاهای ناسالم شود.
بحث از فواید ابزارهای لهو و
سرگرمی
آیا به نظر حضرت عالی ابزارهای لهو
یادشده جانشینی هم دارد؟
آیت اللّه فضل اللّه : بر ما لازم است تا موارد
و نمونه های مثبتی را که می تواند جانشین
شیوه های لهوی شود، جست و جو کنیم تا
جوان در خلأیی که ممکن است او را به کژراهه
باز گرداند باقی نماند.
مثلاً، هنگامی که در مورد موسیقی، با
جوان سخن می گوییم که موسیقی حرام است
باید فتوایی را هم به او بگوییم که موسیقی آرام
و معنویت برانگیز و صفابخش احساس و
آرام بخش اعصاب یا موسیقی تصویری یا
حماسی و … را حلال می داند.
وقتی دیدیم که اقوالی هم وجود دارد که
برخی از انواع موسیقی را شرعا حلال می داند،
باید در کنار بیان فتوای حرمت موسیقی لهوی
یا فریبنده که به آن اطلاق الحان فسوق
می شود، جوان را به موسیقی آرام بخش و
موسیقی ای که نشاط بخش روح انسانی و
فرهنگ انسانی است توجه دهیم و به این گونه
موسیقی راهنمایی کنیم.
همچنین، هنگامی که برآنیم تا جوان را از
شیوه هایی که توسعه مادی بر او تحمیل کرده
است دور سازیم، باید در سمت و سویی که به
او می دهیم از ابزارهای مشابه بهره گیریم.
یعنی کاری نکنیم که جوان مسلمان را در
مسایلی که به احساسات و عواطفش گره
می خورد از حال و هوای عصر و روزگارش جدا
اسلام اصراری به استفاده از ابزارهای خشک و بی روح
برای پرکردن اوقات فراغت و فضای روانی انسان ندارد.
کنیم. این مطلب را شاید بتوانیم از روایتی
مستند به امام علی(ع) در یابیم که فرمود: لا
تخلقوا اولادکم باخلاقکم، فانهم خلقوا لزمانٍ
غیر زمانکم.
فرزندانتان را همانند خویش تربیت نکنید
چرا که آنان برای زمان دیگری آفریده شده اند.
البته این سخن شریف، اخلاق و تربیت
ناپسند و منفی را که در مقابل تربیت شایسته
اسلامی قرار دارد شامل نمی شود و آن را
توجیه نمی کند، بلکه عادات و آدابی را در نظر
هنگامی که برآنیم تا جوان را از شیوه هایی که توسعه
مادی بر او تحمیل کرده است دور سازیم، باید در سمت و
سویی که به او می دهیم از ابزارهای مشابه بهره گیریم.
دارد که از جهت سرگرمی و نشاط و سرور و
تکاپوی اجتماعی و نوع پوشش و شیوه خوردن
و آشامیدن و روابط عمومی و … با حیات انسان
پیوند یافته است.
مشکل احتمال دلیری بر حرام
اشکال دیگری که در اینجا مطرح
می شود این است که این شیوه های
پیشنهادی به عنوان جانشین، ممکن است
جوانان را نسبت به ارتکاب حرام دلیر گرداند و
گستاخ نماید.
آیت اللّه فضل اللّه : اگر توانستی مرزهای
حلال و حرام را مشخص کنی و جوان را مجهز
به فرهنگ و آگاهی حلال [خواهی] نمایی؛
چنان که او دریابد که همین امور حلال
پاسخگوی حیات او است و پویایی زندگی باز و
آزاد منحصر در حرام نیست، توانسته ای
گامهای او را در مسیر مطمئن و درست قرار
دهی.
کسانی هستند که یک امر حلال را
دستاویزی برای ارتکاب حرام قرار می دهند.
این نوعی انحراف است و باید درمانش کنیم.
اما معنی این سخن آن نیست که به سبب
ترس از اینکه بعضی از مردم حلال را بهانه
رسیدن به حرام کنند، ما حلالها را حرام کنیم.
چرا که می دانیم بسیاری از انسانها حتی دین را
وسیله تجارت قرار می دهند و گاه ارزشهای
بزرگ را پل به دست آوردن منافع حقیر خود
می کنند.
این امر، انحرافی در روند حرکت انسان در
مسیر زندگی است و محتوای سخن ما در این
مقام آن است که موارد مثبتی را که می تواند
جای شیوه های منفی را بگیرد پیدا کنیم تا
انسانی که از کارهای ناشایست نهی می شود در
خلأ قرار نگیرد.
وانگهی، ما نگفتیم که در هر حال و به هر
صورت باید جانشین پیدا کنیم حتی اگر مجبور
شویم فتوایی بر خلاف قوانین الهی عرضه
کنیم! ما می گوییم: بر ما لازم است که
علی الدوام در امکان وجود جانشینهایی که
هماهنگ با اصول شرعی باشد بیاندیشیم. زیرا
مشکل جامعه اسلامی این است که دارای
برنامه ریزی نیست و تنها زمانی به مشکل
می اندیشد که آن مشکل خود را بر این جامعه
تحمیل کرده باشد. گاه نیز مشکل بد فهمیده
می شود و آنگاه به جای دست و پا کردن
راه حل، دست و پای خود را گم می کند و از حل
مسأله می گریزد چرا که برای چنین روزی
برنامه ریزی نکرده و نیاندیشیده است.
حال می توان بسیاری از وسایل جدید
سرگرمی سالم که جوانان خود را با آن مشغول
بدارند، پدید آورد. اگر بعضی از علما یا مشهور
علما بازی با ابزارهای قمار ـ حتی بدون برد و
باخت ـ یا بازی شطرنج را حرام می دانند، آرای
فقهی دیگری هم وجود دارد که بازی با اینها را
[در صورت عدم برد و باخت] جایز می داند.
یعنی راه استفاده از وسایل سرگرمی سالم که
اوقات فراغت جوانان را پر می کند و در عین
حال نتایج مثبتی بر آنان می گذارد، کاملاً بسته
نیست.
اسلام نخواسته است که انسان در بستر
حیات خویش جامد باشد. در احادیث فراوانی
آمده است که: روّحوا القلوب ساعه بعد ساعه.
دلهاتان را ساعت به ساعت استراحت
دهید.
کسانی هستند که یک امر حلال را دستاویزی برای ارتکاب
حرام قرار می دهند. این نوعی انحراف است و باید درمانش
کنیم. اما معنی این سخن آن نیست که به سبب ترس از اینکه
بعضی از مردم حلال را بهانه رسیدن به حرام کنند، ما حلالها
را حرام کنیم.
یا:
ینبغی ان یکون للمومن ثلاث ساعات؛
ساعه یناجی فیها ربَّه و ساعه یرمّ فیها معاشه و
ساعه یخلی فیها بین نفسه و بین لذتها فی غیر
محرّم فانها عون علی تینک الساعتین.
یعنی: شایسته است که مؤمن ساعاتش را
سه بخش کند. بخشی را به مناجات با
پروردگارش بگذراند و بخشی را در سامان دادن
به معیشت خود سپری کند و قسمتی را در حال
فراغت و کسب لذتهای حلال بگذراند که این
کار او را در دو کار پیشین یاری خواهد کرد.
بنابراین، سرگرمیهای سالم و استفاده از
ابزارهایی که به انسان درجه ای از لذت و
آسایش و سعادت می بخشد که نشاط او را
تجدید کند و جدیت و خشونت او را که در طی
عبادت و کار به خود گرفته، از تنش بیرون کند،
امری مطلوب و شایسته است.
عرف سازی
اما در باره مسأله عرف اجتماعی، باید گفت
که ما باید بر اساس پدید آوردن چنین عرفی
تلاش کنیم. یعنی اینکه در زمینه استفاده از
وسایل سرگرمی عرف جدیدی پدید آوریم. به
این ترتیب که شیوه ها و وسایل سرگرمی سالم
را که خوشایند عرف است به کار گیریم و با
ابزارهای مختلف بر آن اجماع کنیم. از این رو،
ما معتقدیم که فعالان اسلامی چه در زمینه
اجتماعی و تربیتی و فرهنگی یا در بعد تبلیغ
می توانند مطالعه ای میدانی را برای شناسایی
تمام وسایل سرگرمی موجود انجام دهند تا
بتوانند ابزارهایی را که متناسب با اصول
اسلامی و شرعی و تربیتی است انتخاب کنند و
یا اینکه وسایل جدیدی را کشف نمایند. من
معتقدم که وسایل این چنینی کم نیستند. اما
فعالان اسلامی به چنین فضایی روی
نیاورده اند زیرا التفاتی به این حقیقت نداشته اند
که باقی ماندن و متوقف شدن نسل جوان ـ از
زن و مرد ـ در این دایره بسته و بن بست چه
نتایج منفی ای به بار آورده است.
و شاید بسیاری از متولیان، خود در
فضاهای محدود و خفقان آور تربیت شده اند و
فضای اختناق برایشان عادی و طبیعی است،
چنان که خود، بیش از عرف اجتماعی بر بقای
اختناق پای اصرار می فشرند و بر آن استوارند؛
همان عرف اجتماعی ای که وقتی اینان بعضی
ابزارهای سرگرمی را به کار می گیرند [مثلاً] از
آن می ترسند.
در متن اهل دیانت کسانی هستند که
این امور را مناسب نمی دانند یا اینکه شایسته
مهابت و وقار مؤمن نمی دانند.
آیت اللّه فضل اللّه : ما می بینیم که علمای
متأخر و برخی از مراجع بزرگ ما روشنفکرتر و
آزادتر از این متدینان هستند. مثلاً ما می بینیم
که [آیت اللّه [آقای خویی(ره) رقص زنان و
مردان ـ هر کدام در میان جنس خود ـ را به
شرط آنکه شهوت برانگیز نباشد، حلال
مشکل جامعه اسلامی این است که دارای برنامه ریزی
نیست و تنها زمانی به مشکل می اندیشد که آن مشکل خود را
بر این جامعه تحمیل کرده باشد.
سرگرمیهای سالم و استفاده از ابزارهایی که به انسان
درجه ای از لذت و آسایش و سعادت می بخشد که نشاط او را
تجدید کند و جدیت و خشونت او را که در طی عبادت و کار
به خود گرفته، از تنش بیرون کند، امری مطلوب و
شایسته است.
دانسته اند و بنا به فتوا و نظر علمی خویش ابراز
می کنند که هیچ دلیلی بر حرمت لهو وجود
ندارد. بنابراین، اشکالی نیست در اینکه انسان
از ابزارهای لهوی که دلیل خاصی بر حرمتش
وجود ندارد، استفاده کند.
آنچه که حرام است لهو غنایی
(موسیقیایی) متناسب با مجالس اهل فسق و
فجور است. اما لهو (سرگرمی) به مفهوم
کلی اش که در فضای اجتماع موجود است،
حکم به حلال بودنش می شود. همچنین است
مسأله کف زدن. ما اصلاً نمی فهمیم که چرا
بسیاری از مسلمانان متعهد، نسبت به کسانی
که جهت تشویق شعری یا سخنرانی ای یا هر
چیز دیگری کف می زنند سخت می گیرند و با
آنان چنان برخورد می کنند که گویا مرتکب
حرامی شده اند. باید بگویم که ما می توانیم
علاوه بر اینکه صلوات را رایج کردیم، شادی و
خوشامد خویش را با کف زدن ابراز کنیم.
مهم این است که از یک امری که به لحاظ
شرعی حلال است و از دید اجتماع هم
پسندیده است برای مردم عقده ایجاد نشود و
وقتی آثار مثبت فراوانی دارد چرا ردّش کنیم؟!
نهایت اینکه می توانیم بین صلوات و کف زدن
هر دو را انتخاب کنیم.
به عقیده من، هنگامی که ما برای پوشش
دادن ابعاد زندگی جوانان و فراهم آوردن
فرصتهایی که روح و عاطفه و احساس و
شوقش را با سرگرمیهای سالم اشباع نماید،
تلاش می کنیم سبب دوری جوانان از فضاهای
اسلامی نشویم بلکه جوان با استفاده از این
ابزارها به غنای فکری و روانی و غنای
تفریحی ـ اگر این تعبیر درست باشد ـ برسد.
حسد و چشم زخم
نظر شما در باره آنچه که عرف اجتماع
اصرار دارد آن را «حسد» یا «چشم زخم» بنامد
و همچنین در باره ادعیه و تعویذاتی که در این
باره وارد شده است چیست؟
آیت اللّه فضل اللّه : من تصور می کنم که
برای حسد، به این معنا دلیل تفصیلی ای نداریم
که مسایل را در شکل واقعیتهای خارجی آن
معین و مشخص کند. بلکه حق این است که در
مورد بسیاری از کسانی که مورد حسد دیگران
واقع می شوند بی آنکه تحت تأثیر فیزیکی آنان
قرار گیرند باید گفت که مسأله ای که در مورد
حسد مطالعه می شود مسأله بدی (شرّ) است که
ممکن است حسود نسبت به محسود روا دارد،
ما اصلاً نمی فهمیم که چرا بسیاری از مسلمانان متعهد،
نسبت به کسانی که جهت تشویق شعری یا سخنرانی ای یا
هر چیز دیگری کف می زنند سخت می گیرند و با آنان چنان
برخورد می کنند که گویا مرتکب حرامی شده اند.
باید بگویم که ما می توانیم علاوه بر اینکه صلوات را رایج
کردیم، شادی و خوشامد خویش را با کف زدن ابراز کنیم.
مهم این است که از یک امری که به لحاظ شرعی حلال
است و از دید اجتماع هم پسندیده است برای مردم عقده
ایجاد نشود و وقتی آثار مثبت فراوانی دارد چرا ردّش کنیم؟!
زیرا عقده ای که در درونش نسبت به موفقیت
او ایجاد شده گاه وادارش می کند تا او را به قتل
برساند یا کتکش بزند و یا زندانی اش کند. چنان
که برای برادران یوسف اتفاق افتاد. شاید
ادعیه ای هم که در این زمینه وارد شده است
اشارتی است به اینکه انسان باید به سبب
اینکه از جهت علمی یا ذهنیتهای خویش
نسبت به کسی حسد بورزد، بر خویش بیمناک
باشد و با خوف از درافتادن به چنین
مهلکه هایی به خداوند پناه ببرد. چرا که این
مسایل، پنهانی و درونی است و انسان
نمی تواند تنها با فکر کردن این حالات را از
درون خویش بزداید. بنابراین باید به خداوند
پناه ببرد تا با احساس اعتماد به خدا و رجوع به
او، خداوند نیز این
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 