پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا (س)۱۱دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخنی الهی ۸۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا (س)۱۱دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخنی الهی ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا (س)۱۱دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخنی الهی ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزه های زندگانی حضرت زهرا (س)۱۱دیدگاههای اخلاقی در سیره و سخنی الهی ۸۳ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۸
دیباچه سخن
خاکِ دل آن روز که می بیختند
شبنمی از عشق در آن ریختند
دل که به آن قطره نم اندود شد
بود کبابی که نمک سود شد(۱)
آفرینش، دفتر معرفت و آینه عشقی است که
با تمامی جلوه های خود جمال محبوب را در نگاه
روشن ضمیران به تماشا می گذارد. و انسانهای کامل،
عاشق ترین افراد بوده که دست هر برگی، دفتری
می بینند و هر موجودی را آیت و نشانه ای از
آفریدگار می دانند. تمامی هستی در نگاه اینان بر
مبنای عشق و زیبایی استوار است و همه لحظه ها و
ذرّه ها برگرفته از «اسمای حُسنای الهی» است.
زمزمه همیشه فرزانگان و شیفتگان این سخن
است که:
عاشق شو ورنه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده درس مقصود زین کارگاه هستی
وارستگی از بدیها و آراستگی به خوبیها در
سیره و سخن پاکان سرچشمه در شناخت، شوق و
عشق بی کران آنان به آفریدگار هستی دارد و
«تخلّق به اخلاق الهی» زیبایی حقیقی با یکایک
نامهای خداوند است که در این گستره، انبیاء، اولیاء
و صالحان برجسته بوده اند و رسول(ص) و اهل بیت
ـ علیهم السلام ـ در اوج آراستگی، شیفتگی و عشق
نگریسته می شوند. اینان «نگاران به مکتب
نرفته»ای هستند که با شایستگیهای خویش ریزش
رحمت و لطف خداوند را چنان به سوی خود روانه
ساختند که «مسأله آموز صد مدرس» شده اند.
… در بخشهای پیشین، دوازده جلوه از
آراستگیها و زیباییهای دخت آفتاب؛ فاطمه زهرا ـ
علیهاالسلام ـ را در آینه «دیدگاههای اخلاقی در
سیره و سخنی الهی» نظاره کردیم. اکنون آخرین
بخش از این موضوع را با هم می نگریم:
۱۳. بیم و امید نسبت به پروردگار
«خوف و رجا» یا «بیم و امید» نسبت به اعمال
خود و الطاف خداوند، از صفات بسیار پسندیده ای
است که بدان سفارش فراوانی شده و تمامی کسانی
که گامهایی در مسیر خودسازی و تهذیب نفس
برداشته اند، خود را بدین صفت آراسته اند.(۲) آنان
که ترس و بیم در وجودشان بیش از امید باشد،
انسانهایی مأیوس، نومید و خودباخته ای هستند که
آینده را تاریک دیده و کوششی در بازسازی و
نوسازی گذشته خویش نمی کنند و از آن سو،
افرادی که رجا و امید فراوانی در خود انباشته اند، به
مرحله ای از بی باکی در انجام گناهان و ارتکاب
نافرمانیهای خداوند می رسند که در پس آن دوری
از تفکر و توبه و بازگشت قرار دارد و سرانجام آنان
بدانجا می رسد که با این امید پوچ و همراه با
وسوسه های شیطانی، یگانه سرمایه خدادادی خود
یعنی عمر خویش را تباه ساخته و آنگاه بیدار
می شوند که این بیداری هیچ سودی برای آنان
نخواهد داشت.
آنان که با حفظ تعادل بیم و امید در خویش،
نسبت به کارهای نیکوی خود مغرور نشده و در باره
آینده و پایان عمر خود ترسی مقدس در خود
احساس می کنند، دچار خودخواهی، غرور، تکبر و
تحقیر دیگران نسبت به عبادات خود نشده و بدون
هیچ هراسی به ارتکاب گناهان رو نمی کنند تا با
بهانه ای واهی ـ یعنی کریم و غفور بودن خداوند
بدون سنجش و دقت! ـ به سوی عذاب ابدی رهسپار
شوند و از آن سو، از یأس نسبت به رحمت خداوند ـ
که خود بزرگترین گناه نسبت به گناهان افراد است ـ
مصون می مانند.
آری سفارشی که در مراحل مختلف زندگی به
انسانها می شود آن است که دوره جوانی با اندکی
خوف بیشتر طی شود و در ایام کهنسالی، امیدی
افزون تر وجود داشته باشد تا دوری از نافرمانیها در
ایام قدرت و غرور جوانی بهتر مهیا شود و عشق و
امید به رحمت الهی هنگام کوچیدن از دنیا به سرای
ابدی، زمینه ساز اصلاح برخی کاستیهای گذشته و
رجای به آینده شود. اما محور اصلی هم طرازی بیم
و امید و درخواست عاجزانه از خداوند در برقراری
تعادل این دو در تمامی زمینه ها خواهد بود؛
شیوه ای که صالحان و پاکان به هنگام راز و نیاز با
خدای خویش دارند:
«تَتَجافَی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُون رَبَّهُم
خَوفا و طَمَعا و مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُون»(۳):
بخیزند شبها خود از خواب ناز
خدا را بخوانند با صد نیاز
بخوانند او را به امید و بیم
نه شوق بهشت و نه ترس جحیم
نمایند انفاق از رزق خویش
از آنچه خداوند بنهاده پیش(۴)
فاطمه زهرا ـ علیهاالسلام ـ بزرگ بانویی آشنا
با مفاهیم قرآن و باخبر از رحمت بی کران الهی بود
اما خوف از عذاب الهی، چنان تأثیری در وجود او
می گذاشت که گاه بر زمین افتاده و فریاد «وای،
وای» او به گوش اطرافیان می رسید. وقتی آیات
عذاب بر رسول خدا(ص) نازل شد که:
«و اِنَّ جهنَّم لموعدهم اجمعین * لها سبعه
ابواب لکل بابٍ منهم جزءٌ مقسوم»(۵)
و به یقین وعده گاه همه آنان (گمراهان) دوزخ
است. [دوزخی] که برای آن هفت در است و از هر
دری بخشی معین از آنان [وارد می شوند].
پیامبر اکرم ـ درود خداوند بر او و دودمان
پاکش باد ـ به شدت گریست و یاران آن حضرت نیز
گریه کردند. زهرای مرضیه(س) از گریه پدر آگاه
شد و پرسید: یا ابتِ فَدَیْتُک ما الّذی اَبْکاک؟
ای پدر! فدایت شوم چه چیزی تو را گریاند؟
رسول خدا(ص) آیات عذاب الهی را که تازه
نازل شده بود برای فاطمه ـ علیهاالسلام ـ قرائت
کرد. ناگاه زهرا(ع) از ترس و خوف خداوند بی حال
بر زمین افتاده، فرمود:
«الویل ثم الویل لمن دخل النّار»(۶) وای و
وای بر کسی که داخل آتش جهنم شود.
و روزی که رسول خدا(ص) برای دیدن دخت
دلبندش به خانه فاطمه رفته بود، به هنگام انجام
وضو رو به سوی او کرده فرمود: دخترم فاطمه! در
چه حالی هستی؟
زهرای مرضیه در جواب پدر عرض کرد: «و
اللّه ِ لَقَدْ اِشتدّ حُزنی و اشتَدَّ فاقَتی و طالَ اَسفی»(۷)
سوگند به خدا که حزن و اندوه من فزونی گرفته
و تهیدستی من فراوان است و تأسفم بسیار؛ که برای
سفر طولانی آخرت چه آماده کرده ام؟(۸)
چنین بینش و نگاه مقدس به زندگی، شیوه ای
درس آموز به پیروان واقعی فاطمه(ع) دارد که هیچ
گاه در مراسم شادی و به هنگام خوشی ها و
شادمانیها گوهر وجود خود را با ضربه های گناه و
آلودگیهای معصیت خُرد و بدبو نسازند. بی شک
این سخن هیچ گونه تضادی با شاد بودن و شادمانی
کردن ندارد بلکه «جهالت» و «غفلت» در
هنگامه های حساس ـ که عرصه های امتحان
دین باوران در سنجش میزان پایبندی آنان به
دستورات پیشوایان است ـ پس از ورود آدمی از
مرز سخن به وادی عمل، او را سرافکنده و شرمسار
بیرون می کند و «آگاهی» و «هوشیاری» در تمامی
صحنه های امتحان، پیروزی و سربلندی برای
پیروان اندیشمند و خردورز به ارمغان می آورد.
عبرت پذیری فاطمه(ع) در شب عروسی و
استفاده شایسته آن حضرت از تغییر و تحولات
زندگی چنان بود که در آغازین لحظه های شروع
زندگی خود با علی(ع)، چون به خانه شوهرش پای
گذارد، این شب پرخاطره و ماجرای به یادماندنی را
این گونه توصیف کرد:
«علی! در باره حال و رفتار خود فکر کردم، به
یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر
افتادم که: اکنون از خانه پدر به خانه شما منتقل
شده ام و روزی دیگر از اینجا به طرف قبر و قیامت
خواهم رفت. در این آغازین لحظه های زندگی، تو
را به خدا سوگند می دهم که بیا به نماز بایستیم تا با
هم در این شب خدا را [به یاد آینده خود و جایگاه
جاودان خویش] عبادت کنیم.»(۹)
از آن سو، امید و عشق فاطمه(ع) به پروردگار
متعال چنان در رواق وجود او موج می زد که هر چه
می دید زیبایی، جمال و خوبی بود. روزی که رسول
خدا(ص) رو به دخترش کرده فرمود: «فاطمه! هم
اکنون فرشته وحی در کنار من است و از طرف خدا
پیام آورده تا هر چه بخواهی انجام شود؛ حال، چه
خواسته و حاجتی داری؟»
یاس یاسین با عشق و امیدی صد چندان رو به
پدر کرده، گفت:
«شَغَلنی عَنْ مَسأَلَتِهِ لذّهُ خدمتِه، لا حاجه لی غیرُ
النظر الی وجهه الکریم»(۱۰)
لذتی که از خدمت حضرت حق می برم مرا از
هر خواهشی باز داشته است؛ حاجتی جز این ندارم
که پیوسته ناظر جمال زیبا و والای خداوند باشم.
۱۴. تسلیم حق؛ اطاعت کامل از پروردگار
سر به فرمان حق گذاشتن، اطاعت و تبعیت
کامل، «تسلیم شدن» انسان در برابر خداوند است.
فرمانی که پروردگار متعال خود ما را بدان مأمور
ساخت که: «و سلّموا تسلیما»(۱۱)؛ به فرمانِ
[رسول خدا] به خوبی گردن نهید. اگر اسلام به معنای
تسلیم است(۱۲) و مسلمانِ واقعی کسی است که
دیگران از دست و زبان او سالم باشند(۱۳) و
بهترین راههای اطاعت «سُبلُ السّلام»(۱۴) معرفی
شده است؛ همه و همه بدین خاطر است که در راه
اطاعت و عبودیت، آنچه ارزش واقعی به اعمال
می بخشد، «کیمیای تسلیم و اطاعت محض» است
بدون آنکه کوچکترین انحرافی در گفتار، رفتار و یا
پندار انسان رخ دهد و آسیبی به دین خدا و بندگان
خداوند وارد شود.
ره آورد این «تسلیم و اطاعت»؛ فراهم شدن
زمینه بهره گیری از هدایت و بشارت قرآن(۱۵)،
دستیابی به هدایت خاص الهی(۱۶)، پدید آمدن
ابزارهای معنوی جهت ساده سازی تحمل سختیها و
مصایب(۱۷)، بسترسازی استجابت دعا(۱۸) و
انجام عاشقانه انفاق(۱۹)، احسان(۲۰)، صله
رحم(۲۱)، انصاف(۲۲) و تصدیق معارف ناب
دینی(۲۳) با تمامی وجود خواهد بود و ثمره این
صفت آسمانی همنشینی با انبیا، صدیقان، شهیدان و
صالحان خواهد بود که اینان همدمانی بسیار نیکو و
پسندیده خواهند بود:
«وَ من یطعِ اللّه و الرّسول فاولئک مع الّذین انعم
اللّه ُ علیهم مِنَ النَبیین و الصدّیقین و الشّهداء و
الصالحین و حَسُنَ اولئکَ رفیقا».(۲۴)
آنان که از رهگذر آموزه های الهی و آسمانی
معصومان ـ علیهم السلام ـ به حکمتها، برکات و آثار
تسلیم و اطاعت در برابر دستورات خداوند،
رسولان، امامان و پیشوایان پاک و مقدس، پی برده،
ابعاد عقلانی و عاطفی خود را با این صفت والا
زینت بخشند، نسیمی از اطمینان، آرامش و آسایش
روحی و جسمی در وجود خود احساس می کنند به
گونه ای که در سنگلاخهای مسیر زندگی، هیچ
سرمایه ای را با این گوهر گرانمایه مبادله نمی کنند؛
همیشه خود را در محضر خداوند دیده و هیچ گاه
احساس پوچی، تنهایی و گمراهی نمی یابند.
چنین باور گرانقدری، سیره و سخن فاطمه
زهرا ـ علیهاالسلام ـ را چنان ارزش جاودانی بخشید
که برای تمامی زمانها و همه افراد به عنوان الگویی
پویا، به روز و شایسته مطرح خواهد بود.
آنگاه که اراده و تقدیر الهی را در آینده زندگی
خود از زبان پدر شنید، با آبشاری از عشق و بینش
فرمود: «خشنودم به آنچه که خدا برایم رضایت
داده است.»(۲۵)
و چون خود را در مقابل رسول خدا می بیند،
افزون بر آنکه سر تسلیم بر تصمیم پیامبر(ص)
فرود می آورد و می گوید: «در برابر خواسته های
رسول اللّه مطیع هستم.»(۲۶)
و حتی می فرماید: «انت اولی بی من
نفسی»؛(۲۷)
ای رسول خدا! شما بر من سزاوارتر از خودم
هستی.
و به هنگام دریافت دستور امام و مقتدای خود،
حضرت علی(ع) در باره منصرف شدن از نفرین به
ستمگران به خاطر ستم برخی از آنان به شوهر
خویش و غصب حق خود، در حالی که خشم و اندوه
سراپای آن دردانه هستی را فرا گرفته بود با تمامی
توان، دست اطاعت بر سینه گذارده، راه خود را از
سوی مسجد پیامبر(ص) به طرف خانه برگردانده و
با دنیایی از تسلیم و پیروی از امام زمان خود،
اینچنین می فرماید:
«اذا ارجع و اصبر و اسمع له و اطیعَ»(۲۸) حال
که شوهرم و امام و پیشوایم فرمان داده که به خانه
برگردم، می روم و صبر می کنم و سخن او را
می پذیرم و از وی اطاعت می کنم.
و به دنبال آن شوهر مظلوم و معصوم خود را
نگریسته می فرماید:
«علی! جانم فدای جان تو و روح من سپر
بلاهای جان تو یا اباالحسن! همواره با تو خواهم
بود، اگر تو در خیر و نیکی به سر می بری با تو
خواهم زیست و یا اگر در سختی و بلاها گرفتار
شدی باز هم با تو خواهم بود.»(۲۹)
اوج اطاعت و تسلیم زهرای مرضیه ـ
علیهاالسلام ـ روزی جلوه گر گردید که پیشاپیش
خبر شهادت پاره تن خود حسین(ع) را در کربلا
شنید. در این توفان غم و ماتم ـ که هیچ مادری توان
آگاهی از آن را در خود نمی بیند ـ چون فاطمه
تمامی این مصایب و سختیها را در محضر خداوند و
بنا به خواست الهی می بیند، سر تسلیم فرود آورده و
در سخنی کوتاه، بلندای معرفت، عشق و دلدادگی
خود را نسبت به پروردگار مهربان این گونه
توصیف می کند:
«یا اَبَه! سَلّمتُ و رَضیتُ و تَوکّلتُ عَلَی
اللّه »؛(۳۰)
پدرجان! در برابر خواسته های خدا تسلیم بوده
و راضی ام و در این باره به خدا توکل کرده ام.
حضرت آیت اللّه خامنه ای این صفت ارجمند
زهرای مرضیه(ع) را چنین توصیف می فرماید:
«بعد از مقامات معنوی و مراتب روحانی
فاطمه زهرا ـ علیهاالسلام ـ که ماها قادر نیستیم آنها
را درست بفهمیم ـ خصوصیت عملی آن بزرگوار
این بود که در همه شرایط، تسلیم محض حکم الهی
و راه خدا بود. همین تسلیم محض بود که در طول
تاریخ اسلام، از این بزرگوار یک مجاهد بی نظیر و
یک پرچم مظلومیت و حقانیت به وجود آورد. تا
امروز هم این پرچم برافراشته است و روز به روز
مکانت آن موجود عالی قدر افزوده شده
است.»(۳۱)
۱۵. خودسازی، تهذیب نفس و آراستگی به
همه خوبیها
نفس انسان گوهری گرانبهاست که مراقبت و
محافظت از آن در تندبادهای زندگی، آدمی را به
ارزشهای حقیقی و مقامات بسیار وال
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 