پاورپوینت کامل نگاهی نو به خنده، شوخی، شادمانی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی نو به خنده، شوخی، شادمانی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی نو به خنده، شوخی، شادمانی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی نو به خنده، شوخی، شادمانی ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۸
* لبخند سخن
| ساقیا آمدن عید مبارک بادت | و آن مواعید که کردی مرود از یادت |
| شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست | جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت(۱) |
خنده، شوخی و شادمانی ویژگی شایسته
انسانهاست که از مزرعه زرین احساسات آنان،
دستچین می شود؛ نشان از نشاط روحی داشته
و فهرستی از طراوت باطنی، بردباری و
شکیبایی به همراه دارد. آنان که با این صفات
به سر می برند، فرسودگی خاطر و پژمردگی
درونی از گلبرگهای وجودشان دور مانده و چون
با لبی لبریز از لبخند با حوادث زندگی روبه رو
می شوند، دشواری کمتر و کامیابی بیشتری
نصیبشان می شود، با تأمل و بصیرت
تصمیم گیری می کنند و بیش از دیگران موفق
می شوند.
اندیشمندان روانشناس و جامعه شناس،
بین خنده و سلامت سایر اعضای بدن ارتباطی
نزدیک دیده و خوش رویی، سرور و شادمانی را
بهترین راه ایجاد ارتباط با دیگران بویژه
کودکان، نوجوانان و جوانان ارزیابی می کنند.
برخی از آنان روان درمانی خود را با خنده انجام
می دهند و سلامت جسمانی را در افق نشاط
روحی و شادابی روانی جستجو می کنند.
با نگاهی به جامعه خود و تأملی کوتاه بر
خواسته ها و آرزوهای انسانهای مختلف، در
آینه اندیشه آنها، دو دیدگاه متفاوت ـ و گاه
متضاد ـ می یابیم: دیدگاه نخست صحنه زندگی
را تالار نمایش کُمدی و خنده آور دانسته که در
لحظه های گوناگون آن باید به برداشت خنده و
قهقهه پرداخت و بدون از دست دادن فرصت،
سر در آغوش خوشبختی نهاد! خوب بخوریم،
گوارا بنوشیم، با تمام وجود به شادی بپردازیم و
سرانجام زندگی خود را لبریز از شادمانی نماییم
تا دیگران ما را خوشبخت بدانند! و برای
لحظه ای با ما بودن، آرزوی دست نیافتنی
داشته باشند. گاه که سخنی از واقعیات زندگی و
حقایق مقدس هستی مطرح می شود با
جمله ای کوتاه بهانه ای برای بی بهانگی خود
بیان می کنند که؛ بی خیال باش، خوش باش،
زندگی ارزش غصه و اندوه ندارد، اگر به دنیا
بخندی، دنیا هم به تو می خندد و …!!
دیدگاه دیگر آن است که آفرینش
مهمانخانه تن پروری، ساحل خوش گذرانی و
داستانی خیالی نیست، بلکه گذرگاهی است که
معبرهای حساس و مسؤولیت آفرینی همراه
خود دارد. خنده و شادی و شوخی وسیله ای
است که با آن چنین مسیری را روان تر
بپیماییم، نه آنکه هدف زندگی باشد. به دیگر
سخن، تفریح و شادی همانند شهد شیرین
عسل است که تا آن موقع سودمند خواهد بود
که با زهر گناه و عصیان همراه نشود، در غیر
این صورت حاصلی جز قهقهه های مستانه و
خنده های نابخردانه نخواهد داشت و زندگی
آدمی را همانند خشکسالی بی حاصل و
مزرعه ای سوخته می نمایاند که تنها سرابی
دلربا در آن نمایان است و پاره ای ساده لوحان
خام فکر، شیفته ظاهر فریبای آن می شوند.
آن ویژگیها و این دیدگاهها، انسان را به
مرز «بایدها» و «نبایدها» سوق می دهد و راه
روشنی از خردورزی و اندیشمندی برابر دیدگان
درس آموز آدمی می نمایاند تا با چراغ عقل و
مشعل بینش به گزینش بپردازد. او زندگی را
انتخاب کند نه آنکه زندگی او را به سمت و
سوی حوادث پیش برد. آگاهانه و اندیشمندانه
راه صواب را از ناصواب تشخیص دهد. جایگاه
واقعی خود را در عالم هستی به دست آورد و در
بهار فرصت عمر، خود را از تیرگی هواها و
هوسها برهاند.
این نوشتار که در پی چنین رسالتی نگاشته
شده است، بر آن است بدون هر گونه
پیش داوری، نخست به تعریف خنده و مزاح
پرداخته و سلسله نیازهای آدمی را در این باره
بررسی می کند. در پی آن به معارف ناب وحی و
صحیفه های آسمانی عصمت رو می کند،
آغوش اندیشه خود را بر هدایت نهفته از چنین
سخنان گرانسنگی می گشاید و با پی گیری آثار
خنده و شوخی، به سیره معصومان
علیهم السلام و صالحان و عالمان رو می نماید،
عوامل خنده را از نظر می گذراند. اکنون سخن
را کوتاه می کنیم و بدون توضیح بیشتر به اصل
بحث می پردازیم:
* تعریف خنده و جایگاه آن در
وجود انسان
خنده جلوه ای از هیجان درونی و تبلور
احساسات نهفته آدمی است که هنگام روبه رو
شدن با سخن و یا رفتار عجیبی در چهره
انسان پدیدار می شود، به گونه ای که دندانها
نمایان شده و صدای خنده بلند می شود.
همانند همسر ابراهیم علیه السلام، ساره که با
شنیدن خبر بارداری خود در سن کهنسالی
تعجب نمود و لبها را به خنده باز کرد: و امرأته
قائمه فضحکت فبشرناها باسحاق(۲). گاه خنده
به خداوند نسبت داده می شود که بدون شک
ملازمه خنده در ارتباطات اجتماعی مورد نظر
است که همان رضایت و محبوبیت خواهد بود
و یا موقعی که خنده به ابرها نسبت داده
می شود، آنچه تبلور وجودی آنان است مطرح
خواهد بود، همانند باریدن باران.(۳)
خنده از ویژگیهای انسان است و چنین
پدیده ارزشمندی در وجود انسانها، نشان از
سلامت جسمانی و روحانی آنان دارد و از چنان
اهمیتی برخوردار است که پاره ای از
پژوهشگران ـ که نظریه های شخصیت شناسی
و شخص شناسی را مطرح ساخته اند ـ بر این
باورند که از جمله واکنشهای انسان در زندگی
خود، خنده است که دستاورد ارگانیزم بدن و
صفات مختلف است که از ارتباطی بسیار
پیچیده و بغرنج برخوردار خواهد بود.(۴) برخی
دیگر از صاحب نظران شادی، تفریح و خنده را
از ضروریات زندگی شمرده اند که هر کس
نسبت به موقعیت اجتماعی، فعالیت فکری
فرهنگی و یا ارزشهای مورد علاقه و مطرح
خود، باید در دستور کار خویش قرار دهد.(۵)
| خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است | می سرایم به شب و وقت سحر می بویم(۶) |
مزاح یا شوخی نوعی نکته سنجی در
عبارات، استفاده الفاظ به صورت غیر واقعی،
نگاه ملیح و نمکین به پاره ای حوادث و
خوش طبعی با دیگران در گفتگوهای روزمره
است که از دیرباز بین جوامع مختلف با نگرش
گوناگون فرهنگی اجتماعی به چشم می خورده
است. هر چند در برخی از فرهنگها و یا مناطق
جغرافیایی، برخی از مردم به این ویژگی شهره
شده اند و هر جا به طنز، شوخی و یا مزاح
پرداخته می شود، از آن مردمان و سخنان
شیرین، حاضرجوابیهای اندیشمندانه و یا
فکاهیهای دلپذیر آنها سخن به میان می آید و
همگان احساس لذت و شعف خاصی
می نمایند.
* خنده و مزاح در آینه معارف
نگاهی کوتاه به برخی از موضوعات
همچون شعر، دنیا، خنده، مزاح و … در معارف
ناب دینی، دو دیدگاه متفاوت و حتی متضاد
برابر اندیشه خردورزان نمایان می سازد. در
دیدگاه نخست، این مفاهیم ستایش شده و
ضمن بررسی آثار مثبت آنها، انسانها به روی
آوردن آنها تشویق شده اند. به طور مثال در باره
شوخی و مزاح ابتدا چنین می یابیم که رسول
خدا ـ درود خداوند بر او و دودمان پاکش باد ـ
فرموده اند:
مؤمن شوخ و زنده دل است و منافق
سخت و غضبناک.(۷)
همانا من شوخی و مزاح می کنم اما
حرف باطل و بیهوده نمی گویم.(۸)
و یا موقعی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله
و سلم به گونه ای خندیدند که دندانهای حضرت
نمایان شد.(۹)
و در سخنان دیگر معصومان علیهم السلام
می خوانیم:
روزی امام صادق علیه السلام به یونس
شیبابی که از اصحاب و یاران امام بود فرمودند:
شوخی شما ـ اصحاب ـ با یکدیگر چه مقدار
است؟ او گفت: کم. امام فرمود: «این گونه
نباشید. به درستی که مزّاح بودن (شوخ طبعی)
از حسن خلق است و همانا شما بدین وسیله
شادی و سرور در قلب برادر خود داخل می کنید،
همان گونه که رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله و
سلم ـ اهل شوخی و مزاح بودند تا سرور شادی
در قلب اصحاب وارد کنند.»(۱۰) و زمان دیگری
که یکی از یاران امام امیرالمؤمنین علیه السلام
رو به حضرت نموده، عرض کرد:
فدای شما شوم، شخصی با گروهی نشسته
است، بین آنان سخنانی گفته می شود و با هم
مزاح و شوخی کرده، می خندند [اشکالی دارد؟[
امام فرمود: اشکالی ندارد تا زمانی که [حرف
زشت و ناپسندیده] گفته نشود.
سپس حضرت ادامه دادند: «روزی یک نفر
اعرابی ـ و بیابان گرد ـ خدمت پیامبر آمد،
هدیه ای تقدیم کرد، هنگام رفتن به حضرت
گفت: پول هدیه مرا به من بده! پیامبر خندیدند
و هنگامی که اندوهناک می شدند می فرمودند:
کجاست آن اعرابی؟ ای کاش الان نزد ما
بود و ما را می خندانید.»(۱۱)
و روز دیگر، چون پیرزنی خدمت رسول اللّه
ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ عرض کرد: دعا
کنید من به بهشت وارد شوم. پیامبر فرمود:
پیره زنان وارد بهشت نمی شوند! او به شدت
گریست. رسول اکرم(ص) ادامه دادند: «تو در
آن روز عجوز و فرتوت و پیر نخواهی بود بلکه
پروردگار می فرماید: بار دیگر به صورت
دوشیزه و جوان خواهید شد.»(۱۲)
اما در دیدگاه دوم شوخی و مزاح به شدت
کوبیده شده و نسبت به آن نهی جدی شده
است. رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ
که فرموده اند: من شوخی و مزاح می کنم و یا
بیان کرده اند: مؤمن زنده دل و شوخ است در
سخنی به علی(ع) می فرماید:
علی جان! هیچ گاه شوخی مکن زیرا آبرو ـ
و ارزش تو ـ زایل می شود!(۱۳)
و در گفتار دیگری فرموده اند: هیچ بنده ای
ایمانی صریح ـ و شفاف و روشن ـ به دست
نمی آورد مگر آنکه مزاح و دروغ را رها کند.(۱۴)
در سخنان ارزشمند و فراوانی از امام علی(ع)
در باره شوخی می خوانیم:
«مزاح زمینه ساز کینه توزی است؛ هیچ
کس شوخی نکرد مگر آنکه شوخی او را از عقل
و خرد می اندازد؛ کسی که شوخی کند به وسیله
آن خوار و زبون خواهد شد؛ آفت شخصیت و
هیبت آدمی، مزاح است. برای هر چیزی بذری
است و بذر دشمنی مزاح و شوخی است!»(۱۵)
و در دیگر عبارات معصومان ـ
علیهم السلام ـ شوخی موجب رفتن نور ایمان،
کم رنگ شدن مروت و مردانگی، بیان ناسزا و
فحش کوچک، از بین برنده مهابت مردان،
جرأت دیگران در رویارویی با انسان و نشان از
بی محبتی، شمرده شده است!!(۱۶)
آری در نگاه اول بین آن روایات و این
احادیث نوعی اصطکاک و رویارویی می یابیم
که در پاره ای موارد نمی توان چاره ای برای رفع
تضاد نموده، در برخی از سخنان ـ این دو دسته
ـ جمله و عبارتی برای راهی مسالمت آمیز
یافت، اما پس از تحقیق دقت با روایات و
سخنان دیگری از معصومان علیهم السلام آشنا
می شویم که در آینه آنان، شیوه پرداختن به
شوخی، نوع نگاه انسان به خنده و چگونگی
پرداختن به عبارات و الفاظ سرورآفرین و
شادی بخش ترسیم شده است.
به دیگر سخن اگر شوخی به شهوت؛
لبخند به لاابالی گری و شادی به شرارت تبدیل
شد، حکم مثبت آن دگرگون می شود و فریاد
نهی بر سر هر یک فرود می آید. زیرا شوخی و
خنده در راستای عمل به وظایف انسانیت قرار
دارد و به عنوان پلی است که به وسیله آن
مسیر زندگی، راهوارتر و سریع تر می شود نه
آنکه خنده و تفریح و یا شادی و شادمانی هدف
زندگی! باشد؛ که ما باید خوش باشیم و شلیک
خنده مان دیگران را ناآرام و آزرده خاطر کند،
گرچه به تحقیر، استهزاء، دروغ و یا غیبت
دیگران بینجامد! نباید گوهر ارزشمند وجود
خود را با ضربه های گناه و نافرمانی خرد کنیم تا
پاره ای از افراد نابخرد و شهوت پیشه ما را
خوش اخلاق! و خوشمزه! بدانند و در ستایش
رفتار ما سخن بگویند و یا …
آنجا که ارزشهای والای انسانی کمرنگ و
بی رنگ می شود، پیشوایان دینی و پیشگامان
مذهبی ما را به حفظ یکایک آنها، سفارش
کرده اند؛ همان گونه که در سخنی از معصوم ـ
علیه السلام ـ از نشانه ها و علامات انسان
مؤمن، انگشتر در انگشت دست راست کردن
بیان شده است(۱۷)، حکمت این سخن آن است
که گاهی نشان تشکیلاتی و بیرق شناسایی
افراد باید حفظ شود تا در پرتو آنها ارزشهای
معرفتی و دینی، پرفروغ و روشنتر بماند و یا
حفظ ظواهر اسلامی و دوری از معصیت و
فسق در آراستگی ظاهری با وجود محاسن و
ریش در صورت یک انسان مسلمان به عنوان
شعاری شعورآفرین در تمامی جامعه باقی باشد
و دین باوران ـ افزون بر معارف والایی که در
رواق اندیشه و سرای ذهن خود دارند ـ نمایی
روح بخش در چهره خود داشته باشند تا شیوه و
سیره معصومان علیهم السلام هماره زنده و
جاودان باشد و راه الگوگیری از آنان روشن
بماند.
آنان که چنین باوری دارند، انسان را
موجودی برتر در آفرینش می دانند که باید
همانند دری درخشان و مرواریدی ارزشمند،
ماهیت او را حفظ کرد، فضایی نشاط آور و
شادی بخش و محیطی پرطراوت و روح نواز ـ با
سخنانی در باره خنده، شوخی و شادمانی ـ
برای او پدید آورد اما چنین گستره زیبا را از
هجوم بادهای تند شهوت و توفانهای شرارت
حفظ نمود؛ دین باوران و خداجویان در سخن
گزیده گو و شیرین سخن باشند، محافل آنان با
مزاح و شادی همراه باشد و … اما هیچ گاه با
قهقهه های مستانه مرز ارزشها را نشکافته به
پرتگاه زشتیها و لاابالی گریها سقوط نکنند. از
هر وسیله ای برای خوش بودن استفاده ننموده
و با هر بیانی زمینه شادمانی خود و دیگران را
فراهم نسازند.
نگاهی دیگر به آموزه های
معصومان علیهم السلام
اینک با چنین باور پاک و آسمان زادی به
سخنان معصومان علیهم السلام می نگریم تا
بدون افراط و تفریط از بهره های زندگی
استفاده کنیم و در نگاه و اندیشه کسانی که
انسانهای مذهبی را افرادی خشن، خاموش و
خمود می دانند، خاکستر یأس و نومیدی بریزیم.
کثره الضحک (خنده بسیار)؛ کثره المزاح
(شوخی فراوان)؛ الافراط فی المزاح (زیاده روی
در شوخی) و کثره الهزل (شادی و شوخی بیش
از حد)، به سان نگینی درخشان، دسته سوم
روایاتی که در باره شوخی و شادی سخن گفته
است را زینت بخشیده و بین دو گروه اول و
دوم احادیث، راه روشن و صراط مستقیم تعادل
و هدایتی می گشاید. مفاهیم ارزشمندی که از
این مجموعه به دست می آوریم آن است که
خوشی و شوخی در زندگی انسان هدف قرار
نگیرد و انسانها همانند کودکان خردسال ـ که
حیات و هستی خود را در بازیهای زودگذر و
سرگرمیهای فریبنده طی می کنند ـ سرمایه
ارجمند عمر خود را در چنین مسیری مصرف
نکنند. از این رو رسول خدا ـ درود الهی بر او و
دودمانش باد ـ فرمود:
از خنده و شوخی زیاد بپرهیزید که همانا
قلب را می میراند.(۱۸)
و امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: کسی که
خنده اش بیش از حد و فراوان باشد، وقار و
هیبت او از بین می رود.(۱۹) شوخی زیاد آبروی
آدمی را زایل می کند و هیبت او را ساقط
می کند. کسی که در شوخی با دیگران افراط
کند، خود را ـ به خاطر سخن بیش از حد و
تأمل اندک یا بی مقدار ـ به ورطه نادانی و
جهالت کشانده، موجبات حماقت خویش را
فراهم ساخته است.(۲۰) در پی چنین آثاری
سخنان جدی ـ و هوشمندانه او نیز ـ بی اثر و
باطل حساب می شود.(۲۱) و سرانجام این شیوه
زشت سبب شکافتن و فرو ریختن ـ ارزشهای
والای انسانی ـ می شود.(۲۲)
پس همان طوری که تلاش و کوشش در
زندگی ضروری است، نیاز انسان به تفریح و
شوخی نیز لازم است اما ارزش آسمانی و
قدسی آدمی اقتضا می کند که قلعه ای محکم از
بایدها و نبایدها اطراف لذتها و خوشیها نهاده
شود تا به پاسداری گوهر وجود انسان بپردازد و
او را از سقوط در پرتگاه شهوتها و شرارتها،
ایمن سازد.
تبسم یا قهقهه؟!
مقدار و کمیت خنده را دانستیم و آموختیم
شادی و شادمانی، دوری از افسردگی روحی،
خمودی و خشونت اخلاقی و پژمردگی روانی را
به همراه دارد اما در حد تعادل و به دور از افراط
و تفریط مطلوب خواهد بود.
اینک به کیفیت و چگونگی خنده و شوخی
می پردازیم و سیره معصومان علیهم السلام را
در این باره از نظر می گذرانیم:
خنده ای که به صورت فریاد و با جلوه ای
پرصدا باشد، افزون بر آثار زیانبار اجتماعی، در
آموزه های آسمانی نیز مطرود و ناپسند دانسته
شده است زیرا همراه با نوعی غفلت زیانبار و
فراموشی ظلمت آور خواهد بود و انسان را
دلداده خوشیهای زودگذر دنیا و شیفته لذات
بی مقدار می نمایاند. آنچه در رفتار رسول اکرم ـ
صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ می یابیم آن است
که حضرت به هنگام شوخی و خنده، تبسم
می نمودند(۲۳) و تنها یک بار دندانهای
پیامبر(ص) نمایان شده است. همان گونه که
اصحاب شادی رسول خدا را به صورت شکوفا
شدن غنچه ای زیبا از خنده بر لبان آن حضرت،
به گونه تبسم ترسیم کرده اند.(۲۴) از سوی دیگر
خنده صدادار به صورت قهقهه از ویژگیهای
شیطان قلمداد شده است (القهقههُ من
الشیطان(۲۵)) و خنده مؤمن تبسم ملیح،
روح نواز و دل آرا دانسته شده است (ضحک
الم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 