پاورپوینت کامل شخصیت اسلامی انسانی زن ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شخصیت اسلامی انسانی زن ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شخصیت اسلامی انسانی زن ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شخصیت اسلامی انسانی زن ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۶

در گفتگویی اختصاصی با

آیت اللّه سیدمحمدحسین فضل اللّه

«بخش اوّل»

خوانندگان عزیز مجله پیام زن آن قدر که
با آثار و افکار آیت اللّه سیدمحمدحسین
فضل اللّه آشنایند، با خود ایشان آشنا نیستند. از
سال ۱۳۷۳ تا کنون دو کتاب و چند گفتگو از
ایشان در مجله به چاپ رسیده است. کتابهای
«تأملات اسلامیه حول المرأه» و «دنیا
الشباب» با عناوین «اسلام، زن و کنکاشی
نوین» در ۱۴ قسمت و «دنیای جوان» در ۱۵
قسمت.

استقبال خوانندگان فرهیخته مجله از
سلسله مباحث و سبک تازه و زنده بحثهای
آقای فضل اللّه ما را بر آن داشت تا مصاحبه ای
ویژه با ایشان ترتیب دهیم و نظرهای ایشان را
در باره موضوعات مختلف مربوط به شخصیت،
جایگاه و حقوق زن در اسلام و وضع زن در
جوامع اسلامی جویا شویم و حتی از چگونگی
رفتارشان با همسر و فرزندان بپرسیم.

پیش از ورود به اصل مطلب گزارشی
مختصر از زندگی و فعالیتهای فرهنگی ـ
اجتماعی آیت اللّه فضل اللّه ما را با ابعاد و عمق
تلاشهای غیرتمندانه این عالم فرهیخته و
انقلابی آشنا خواهد کرد.

سیدمحمدحسین فضل اللّه در سال ۱۳۱۴
در نجف اشرف در خانواده ای لبنانی تولد یافت.
در مدت اقامت طولانی اش در نجف از خرمن
دانش آیات عظام سیدعبدالرؤوف فضل اللّه (ره)
(پدر بزرگوارش)، سیدمحسن حکیم(ره) و
سیدابوالقاسم خویی(ره)، خوشه چینی کرد.

ایشان با مشاهده کمبودها و خلأهای
موجود در فضای فرهنگی نجف، اقدام به
فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی نمود و با
همراهی آیت اللّه شهید سیدمحمدباقر صدر و
آیت اللّه شیخ محمد مهدی شمس الدین، مجله
«الاضواء» را در سال ۱۳۳۷ش از سوی
«جماعه العلما»ی نجف راه اندازی و منتشر
کرد. در سال نخست انتشار این مجله
سرمقاله های آن را شهید صدر با عنوان
«رسالتنا» (رسالت ما) به رشته تحریر در آورد
و از سال دوم به مدت شش سال، آیت اللّه
فضل اللّه با عنوان «کلمتنا» (سخن ما)
می نگاشت که مجموع سرمقاله های ایشان در
کتابی مستقل با نام «قضایانا علی ضوء
الاسلام» چاپ شد. همدلی، همراهی و
همکاری علامه فضل اللّه و علامه شهید صدر
علاوه بر زمینه های فرهنگی در امور سیاسی و
ایجاد تشکلات انقلابی و بویژه در تشکیل
«حرکت اسلامی عراق» که بعدها «حزب
الدعوه الاسلامیه» نام گرفت، امتداد یافت. تا
آن زمان شیعیان انقلابی عراق انسجام و
تشکّل سیاسی مشخصی نداشتند. آیت اللّه
فضل اللّه در سال ۱۳۴۵ش بنا به اصرار جمع
کثیری از شیعیان لبنان و اشاره پدر بزرگوارش
که مرجع شیعیان لبنان بود به عزم اقامت دایم،
به لبنان بازگشت و از آن زمان تا کنون به
تربیت چندین نسل از جوانان مسلمان و متعهد
بر اساس آموزه های قرآن کریم پرداخت و
دامنه و وسعت فعالیتهای ایشان در زمینه های
مختلف سیاسی، فرهنگی، آموزشی و دینی
چنان است که ذکر آن در حوصله کتابی مفصل
می گنجد. همین اندازه باید اذعان کرد که
آیت اللّه فضل اللّه یکی از پرکارترین و فعال ترین
عالمان روزگار ماست که در مسیر راه بلندی که
بیش از ۴ دهه با هدف هدایت نسلهای معاصر
پیموده است هیچ گاه احساس خستگی ننموده
است.

مشاهده عمق تأثیر تبلیغی ـ دینی ایشان
در تحول بخشی به چهره شهری مانند بیروت
ـ با وضع و حال ویژه اش ـ انسان را به یاد این
گفته فارابی می اندازد که: «عالم، آنگاه که نتواند
به ارشاد و تهذیب مردم مدینه خویش بپردازد
بهتر آن است که از آن مدینه کوچ کند.» و
آیت اللّه فضل اللّه نشان داده است که در عین

برخورداری از شأن و موقعیت ویژه در بین
نخبگان علم و اندیشه و فرهنگ، از اصلاح و
تهذیب عامه مردم و ارشاد آنان غافل نمانده
است و دیانت و مذهب و اخلاق اسلامی را در
متن مردم، به باد فراموشی نسپرده است.

آنچه در این مجال کوتاه، ممکن است
برای خوانندگان عزیز جالب توجه باشد، ذکر
شیوه ها و ابزارهایی است که ایشان در تربیت
نسل جوان و بویژه تربیت دختران که سرنوشت
هر جامعه ای به دستشان رقم می خورد، به کار
برده و می برد.

توجه به این نکته ضروری است که ایشان
معتقدند که باید اسلام را به صورت اندیشه و
تفکر وارد حوزه عقل و تعقل انسانها کرد و به
موازات آن به صورت احساس، عاطفه و عشق
در حوزه دل (قلب) انسانها به جریان در آورد و
هنگامی که توانستیم اندیشه اسلامی را وارد
عقل و عاطفه و احساس اسلامی را وارد دل
انسانها کنیم، خواهیم توانست این دو عامل را
در شخصیت، رفتار و زندگی انسانها به حرکت
اسلامی تحول دهیم، یعنی اندیشه و احساس
اسلامی را به حرکت اسلامی ارتقاء دهیم.

برنامه های متنوع آیت اللّه فضل اللّه برای
تربیت و تهذیب و ارشاد و اصلاح در چارچوب
ذکر شده قابل بررسی است. اهم این برنامه از
قرار ذیل است:

ـ برپایی جلسات هفتگی درس تفسیر قرآن
کریم و پاسخ به سؤالات که جمعیتی فراوان از
زنان و دختران متعهد و مسلمان در آن شرکت
می جویند.

ـ سخنرانی شبهای جمعه و قرائت دعای
کمیل ـ که این دعا و دیگر ادعیه را همواره خود
ایشان با صدایی حزین و روح بخش قرائت
می کنند ـ که با شرکت شماری عظیم از مردان
و زنان مسلمان برپا می شود.

ـ برپایی نماز جمعه با شرکت بیش از
سی هزار نفر نمازگزار

ـ برگزاری میزگردهای فکری ـ فرهنگی
ویژه زنان که در جریان آن برخی از زنان
اندیشمند لبنانی اشکالات و مشکلات
اجتماعی ـ خانوادگی و فرهنگی زنان را طرح
می کنند و آیت اللّه فضل اللّه به اشکالات پاسخ
می دهد و برای مشکلات به ارایه راه حلها
می پردازد. و یک نمونه از این میزگردها در
شماره ۶۸ مجله پیام زن (ویژه نامه میلاد
حضرت فاطمه(س)) با عنوان «برداشتی تازه
از فقه حقوقی زن» به چاپ رسید.

اما مهمترین اقدامات عملی ایشان در
زمینه تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش)
تأسیس مراکز متعدد آموزشی و فرهنگی است
که گزارشی از آن از پی می آید.

ـ تأسیس ۹ مرکز آموزشی پیشرفته
(مدارس و دبیرستانها و مراکز فنی ـ حرفه ای)
با ۱۲۰۰۰ نفر دانش آموز تحت پوشش.

برخی از این مراکز و مدارس ویژه
دانش آموزان و هنرجویان دختر است. مانند
آموزشگاه حضرت خدیجه کبرا ـ که حدود
۲۰۰۰ دختر دانش آموز و هنرجو را در خود جای

داده و شماری از اینان، فرزندان شهدا و ایتام
هستند که به صورت شبانه روزی در این مکان
مجهز و پیشرفته سکونت دارند.

ـ تأسیس ۶ مرکز خیریه پیشرفته برای
نگهداری، تعلیم و تربیت ایتام. در این مراکز همانند
دیگر مدارس، دوره ابتدایی به صورت مختلط است
و پس از آن دختران و پسران دانش آموز به صورت
جداگانه ادامه تحصیل می دهند.

ـ تأسیس مرکز بزرگ اسلامی بیروت
شامل: مسجد الامامین الحسنین
(علیهماالسلام)، سالن بزرگ اجتماعات حضرت
فاطمه زهرا(س) و مرکز فرهنگی ـ تحقیقاتی
اسلامی.

ـ تأسیس مراکز فرهنگی در نقاط مختلف
لبنان از جمله: مرکز فرهنگی امام حسن
عسکری(ع) و مسجد اهل بیت(ع) در بقاع،
مرکز فرهنگی امام علی(ع) در جبل عامل،
مرکز فرهنگی امام حسین(ع) در جلالا، مرکز
فرهنگی اهل بیت در طرابلس و مسجد امام
جعفرصادق در هرمل.

نقش سیاسی آیت اللّه فضل اللّه و هواداری
ایشان از انقلاب اسلامی تأثیرات بزرگی در
منطقه خاورمیانه داشته است و همواره از
ایشان به عنوان رهبر روحانی حزب اللّه یاد
می شود. مزدوران رژیم صهیونیستی سه بار
طرح عملیات ترور ایشان را به اجرا گذاشتند که
در دو نوبت کاملاً ناکام ماندند و در یکی از این
عملیات تروریستی، گلوله ای به پای ایشان
اصابت کرد که آثار آن همچنان مشهود است و
به این ترتیب ایشان نیز به صف جانبازان
انقلاب جهانی اسلام پیوستند.

از ایشان بیش از ۶۰ جلد کتاب به چاپ
رسیده است که از آن جمله است: من وحی
القرآن (در ۲۵ جلد، تفسیر قرآن) الحوار فی
القرآن، قضایانا علی ضوءالاسلام، المشروع
الاسلامی الحضاری، فقه الحیاه، فی آفاق
الحوار الاسلامی ـ المسیحی، الحرکه
الاسلامیه هموم و قضایا، دنیا الشباب، دنیا
المرأه، تأملات اسلامیه حول المرأه، للانسان و
الحیاه، النکاح، القرعه و الاستخاره، الجهاد،
الصید و الذباحه، که ۴ کتاب اخیر تقریرات
درس خارج فقه ایشان است.

با این مقدمه توضیحی، شما را به حضور
در نخستین بخش این گفتگوی اختصاصی که
در بیروت انجام شده است دعوت می کنیم.

* * *

حضرت آیت اللّه ! با سپاسگزاری از اینکه

این فرصت را در اختیار ما و خوانندگان محترم
پیام زن گذاشتید، نخستین پرسش ما این
است که وقتی در باره شؤون و مسایل زنان و
شخصیت انسانی و جایگاه اجتماعی او سخن
گفته می شود باید در چارچوب مبانی و اصولی
مشخص و معین باشد. در نگاه حضرت عالی
این مبانی و اصول اساسی که چارچوبی برای
نگرش شما به مسایل زنان است چیست؟

آیت اللّه فضل اللّه : من در مطالعه و بررسی
مسایل اساسی و عمومی زن از شیوه قرآنی
بهره می گیرم. قرآن کریم بر جایگاه انسانی زن
و مرد به طور برابر تأکید می ورزد و آن دو را دو
عنصر انسانی می داند که هیچ کدام به لحاظ
ارزش انسانی بر دیگری برتری ندارد. این
مطلب را از این آیه قرآن درمی یابیم که: «الذی
خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها»(۱)
آنکه (پروردگارتان) شما را از یک تن بیافرید و
از آن یک تن همسر او را. ملاحظه می کنیم که
این آیه اشاره می کند به اینکه زن و مرد کامل
کننده یکدیگرند. در فرآیند تکامل انسانی مرد
همسر (زوج) زن است و زن همسر (زوجه) مرد
است. معنی زوجیت هم همین است. زیرا
زوجیت به این معنا نیست که دو چیز بریده از
هم و منفصل از یکدیگر در کنار هم باشند بلکه
به این معناست که دو چیز پیوسته و مرتبط به
یکدیگر و متنوع (گونه گون) با هم باشند. دیگر
مفهومی ندارد که مثلاً از زوجیت بین سنگ و
درخت سخن بگوییم؛ زیرا این دو پیوند و
ارتباطی با هم ندارد.

از این مسأله در امور دیگر نیز به تفصیل
می توانیم استفاده کنیم. مثلاً در تجربه آدم و
حوا، مشاهده می کنیم که خداوند هنگامی که از
تجربه نخستین انسان، در برابر نخستین
تکلیفی که متوجه او می کند، سخن می گوید،
تنها مرد را مکلف نمی داند و تکلیف را متوجه
هر دو با هم می کند: «لا تقربا هذه
الشجره»(۲) به این درخت نزدیک مشوید.
آنگاه که آن دو این تکلیف ارشادی را ـ که خدا
از طریق آن می خواست آن دو را وارد تجربه
رویارویی با شیطان کند تا با این تجربه، ماهیت
دروغ و فریب و حسد شیطان را دریابند و در
آینده از این تجربه عبرت بگیرند ـ نادیده
گرفتند، باز از هر دو سخن می گوید: «فاکلا
منها»(۳) پس هر دو از آن خوردند. پس از این،
از نتیجه این تجربه که هبوط (فرود آمدن) به
سبب تأثیرپذیری از شیطان بود باز چنین
می گوید: که «فازلّهما الشیطان عنها
فاخرجهما ممّا کانا فیه»(۴) پس شیطان آن دو
را به خطا وا داشت و از بهشتی که در آن بودند،
بیرون راند.

با توجه و دقت در این آیه می بینیم که
نظریه اسلامی ـ بنا به تصریح قرآن ـ با نظریه
مسیحیت و دیگر نظریاتی که بار «گناه» را به
دوش زن می اندازد و زن را مایه گمراهی مرد
می داند، تفاوت بنیادین دارد. اسلام، آدم و حوا
را یکجا و با هم مسؤول این سقوط [از بهشت[
که علمای کلام از منافات یا عدم منافات آن با
عصمت سخن گفته اند، می داند.

علاوه بر عالم مسؤولیت، در عالم
ارزشهای اخلاقی نیز تفاوتی بین زن و مرد
نمی بینیم. «انی لا اضیع عمل عامل منکم من
ذکر اَوْ انثی»(۵) من کار هیچ کارگزاری را از
شما، چه زن و چه مرد یعنی اینکه نتایج مثبت
مسؤولیت نسبت به زن و مرد برابر است. و به
همین ترتیب نتایج منفی نیز برای هر دو
یکسان است: «الزانیه و الزانی فاجلدوا کلّ
واحدٍ منهما مأه جلده»(۶) زن و مرد زناکار را هر
یک صد ضربه بزنید. و «السارق و السارقه
فاقطعوا ایدیهما»(۷) دست مرد دزد و زن دزد
را ببرید. تفصیل بیشتر این تساوی را در سوره
احزاب بهتر مشاهده می کنیم که «ان
المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات
و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و
الصابرین و الصابرات و الخاشعین و
الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و
الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و
الحافظات و الذاکرین اللّه کثیرا و الذاکرات اعدّ
اللّه لهم مغفره و اجرا عظیما»(۸) خدا برای
مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن
و زنان مؤمن و مردان اهل اطاعت و زنان اهل
اطاعت و مردان راستگوی و زنان راستگوی و
مردان شکیبا و زنان شکیبا و مردان خداترس و
زنان خداترس و مردان صدقه دهنده و زنان
صدقه دهنده و مردان روزه دار و زنان روزه دار و
مردانی که شرمگاه خود را حفظ می کنند و
زنانی که شرمگاه خود را حفظ می کنند و
مردانی که خدا را فراوان یاد می کنند و زنانی که
خدا را فراوان یاد می کنند، آمرزش و مزدی
بزرگ آماده کرده است.

و بر همین منوال هنگامی که از مسؤولیت
زن و مرد در برابر دستورهای خداوند سخن
می گوید چنین بیان می کند: «و ما کان لمؤمن و
لا مؤمنه اذا قضی اللّه و رسوله امرا ان یکون
لهم الخیره من امرهم»(۹) هیچ مرد مؤمن و
زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و پیامبرش در
کاری حکم کردند، آنها را در کارشان اختیاری باشد.

و اگر بخواهیم بیش از این پیش رویم
ملاحظه می کنیم که خداوند زن کافر را نمونه و
الگوی مردان و زنان کافر و زن مؤمن را نمونه
و الگوی مردان و زنان مؤمن خوانده است.
بنابراین، زن ضرب المثل ارزشهای اخلاقی
منفی برای همه مردان و زنان منحرف است:
«ضرب اللّه مثلاً للذین کفروا امرأه نوح و امرأه
لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین
فخانتاهما فلم تغنیا عنهما من اللّه شیئا و قیل
ادخلا النار مع الداخلین»(۱۰) خدا برای کافران
مثل زن نوح و زن لوط را می آورد که هر دو در
نکاح دو تن از بندگان صالح ما بودند و به آن دو
خیانت ورزیدند و آنها نتوانستند از زنان خود
دفع عذاب کنند و گفته شد: با دیگران به آتش
درآیید.

و نمونه و الگوی همه ارزشهای اخلاقی
مثبت برای همه مردان و زنان مؤمن یک زن
است: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرأه فرعون
اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجّنی
من فرعون و عمله و نجّنی من القوم
الظالمین»(۱۱) و خدا برای کسانی که ایمان
آورده اند، زن فرعون را مثل می زند، آنگاه که
گفت: ای پروردگار من، برای من در بهشت نزد
خود خانه ای بنا کن و مرا از فرعون و عملش
نجات ده و مرا از مردم ستمکاره برهان.

بنابراین به لحاظ ارزشی، تفاوتی بین زن و
مرد نیست، و چنین نیست که مرد اصل و مدار
و محوری باشد که زن به او اقتدا کند. بلکه
جایگاه زن و مرد یکسان است و از آن رو که
معیار شخصیت انسان، ارزشهای اخلاقی است،
زنان پاک و ارجمندی مانند حضرت خدیجه و
حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب ـ که درود
خدا بر آنان باد ـ الگو و اسوه مردان و زنان اند.

بنابراین نه تنها مقام انسانی مرد فراتر از
زن نیست که حتی مسؤولیت او نیز ارزشمندتر
از مسؤولیت زن نیست. یعنی مرد در پیشگاه
الهی مسؤولیتهایی بیش از مسؤولیتهای زن
ندارد.

پیام زن: برابری زن و مرد به لحاظ

شخصیت انسانی و مسؤولیت در برابر خداوند
با نابرابری آن دو در حقوق و برخورداریها
چگونه قابل توجیه است؟

آیت اللّه فضل اللّه : گاهی چنین اشکال
می کنند که قرآن سهم مرد را از ارث بیش از
سهم زن قرار داده است. «للذکر مثل حظ
الانثیین»(۱۲) سهم پسر برابر سهم دو دختر
است. اما هنگامی که احادیث اهل بیت(ع) را
مطالعه می کنیم در می یابیم که این امر امتیازی
برای مرد نسبت به زن به شمار نمی آید بلکه
نشانه ایجاد نوعی توازن است. زیرا زن مکلف
به تأمین نفقه و پرداخت دیه عاقله نیست.

زن هیچ تکلیفی نسبت به هیچ مسؤولیت
مادی ای ندارد. نه نفقه شوهر را می پردازد و نه
زمانی که شوهر دارد خرج فرزندان را می دهد و
نه حتی متحمل هزینه زندگی خودش می شود.
در پرداخت دیه عاقله نیز شریک نمی شود. عدم
مشارکت در تأمین این هزینه ها به این
معناست که آنچه از او به وسیله مرد گرفته شده
است به این ترتیب به او باز می گردد.

حتی برخی از ظریفان گفته اند که حق ما
مردان است که برابری سهم زن و مرد را طلب
کنیم. زیرا سهم زن بیش از مرد است. این
مضمون در روایات اهل بیت(ع) هم آمده است.

پیام زن: برابری زن و مرد را با آیه «الرجال

قوامون علی النساء»(۱۳) چگونه سازگار
می دانید؟

آیت اللّه فضل اللّه : برخی چنین معتقدند که
این آیه مرد را ولی و قیم زن و مسؤول در برابر
امور زن قرار داده است. اما نظر ما چنین
نیست. ما معتقدیم که این آیه از «قوامت»
(مدیریت) مرد نسبت به زن در محدوده زندگی
زناشویی سخن می گوید. زیرا علت آن را این
چنین بیان می کند: «بما فضّل اللّه بعضهم علی
بعض و بما انفقوا من اموالهم»(۱۴) از آن جهت
که خدا بعضی را بر بعضی برتری داده و از آن
جهت که از مال خود نفقه می دهند. ما می دانیم

که مرد جز در دایره زندگی زناشویی هیچ
ولایت و قوامتی بر زن ندارد. مثلاً پدر ولایتی
بر دخترش ـ از این حیث که دختر است ـ ندارد.
ولایتی هم اگر برای پدر هست بر پسر و دختر
به تساوی است. پیامبر(ص) ولایتی خاص
نسبت به زنان ندارد، ولایت پیامبر بر زنان و
مردان یکسان است. ولایت امام معصوم و
فقیه ـ بنا بر نظریه ولایت فقیه ـ نسبت به زن
و مرد یکسان است و نسبت به زنان شدت
ندارد. بنابراین، چیزی به اسم قیمومت
(سرپرستی) مردان نسبت به زنان نداریم، جز
در محدوده زندگی زناشویی، چنان که پرداخت
نفقه «بما انفقوا من اموالهم»(۱۵) از آن جهت
که از مال خود نفقه می دهند، یگانه حالتی است
که در آن پرداخت نفقه از سوی مرد به زن ـ از
آن رو که زن یا همسر است ـ واجب می شود.
زیرا اگر پدر نفقه دخترش را می پردازد از باب
تأمین نفقه فرزند است چه این فرزند پسر باشد
یا دختر.

همچنین است در همه شرایطی که
نفقه ای پرداخت می شود. و چه بسا بر زن
واجب می شود تا نفقه مرد ـ یعنی نفقه پدرش ـ
را در صورتی که فقیر و نیازمند باشد بپردازد.

بنابراین در هیچ حالتی مرد ـ به سبب دارا
بودن صفت مردی ـ بر زن ـ به جهت زن بودن
ـ سلطه و سرپرستی ندارد جز در حالت
زناشویی. دلیل این امر نیز همین آیه است: «…
فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ
اللّه و اللاتی تخافون نشوزهن فعظوهن …»(۱۶)
پس زنان شایسته فرمانبردارند و در غیبت
شوی عفیفند و فرمان خدای را نگاه می دارند و
آن زنان که از نافرمانیشان بیم دارید، اندرز
دهید. زیرا این آیه از آغاز تا پایان از مسأله
سرپرستی و سلطه در داخل زندگی زناشویی
سخن می گوید. و این امر در طلاق که حق مرد
است نمود پیدا می کند. طلاق نیز از آن رو به
دست مرد است که او مسؤول تأمین هزینه
زندگی است. سلطه و سرپرستی [قوامت] در
خارج از این دایره هیچ نمودی ندارد.

مسأله منع خروج زن از خانه بدون اذن
شوهر تنها به ملاحظه حق جنسی مرد است.
رأی فقهی ما ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.