پاورپوینت کامل به زیر مقنعه (گزارش کتاب) ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به زیر مقنعه (گزارش کتاب) ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به زیر مقنعه (گزارش کتاب) ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل به زیر مقنعه (گزارش کتاب) ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۰

بنفشه حجازی

نشر علم

ابوالفضل هدایتی۱۳۷۶

* در باره زن، مقام و حقوق انسانی ـ
اجتماعی اش، کم و بیش نوشته اند واز پس
ابرهای تیره تعصب و نادانی، چهره واقعی
زن را نمایانده اند. اگر امروز می نگریم که زنان
ایرانی، شور و توان حضور در عرصه های
اندیشه، فرهنگ و سیاست، را یافته اند و در
راستای تثبیت باورهای دینی و

انقلابی
نظام جمهوری اسلامی، نسلی نو و زنده و
بانشاط و مقاوم در رویارویی با امواج
فرهنگی و سیاسی بیگانه، آفریده اند؛ از
موضع همسر یا مادر بودن، مردان و جوانان
را در جهت خودباوری، رشد و تکامل روانی ـ
اجتماعی، یاری رسانده اند، بی گمان، حاصل
دگرگونی نگاهها و تصویرهایی است که در
دو، سه دهه گذشته، از سوی عالمان
روشن بین حوزه و دانشگاه، پیرامون زن و
شخصیت وی، صورت گرفته است.

در گذشته این مرز و بوم زن موجودی
بود، بیگانه با زمین و زمان! نه، می توانست
انتظاری بپرورد و نه، کسی از او، انتظاری
داشت، تا به خویشتن خویش بازگشت
نماید و خود انسانی اش را باور کند و از
رهگذر شناختن جایگاه انسانی و کشف
نیرومندی خویش در گستره حیات، پای در
صراط بهبودی جامعه و جهان گذارد.

اما امروز، دیگر چنین نیست. زن
مسلمان، خواه ناخواه در برابر آینه عصر
خویش، به تماشا ایستاده است. او دیگر
نمی تواند به پستی ها تن در دهد و یا در
خاموشی و گنگی و سستی ها، مأوا گزیند.
او، به نقش تعیین کننده اش به عنوان همسر
و مادر، پی برده و می برد، سهل انگاری و
سکوت در قبال دین، نظام و مردم را، ستمی
نابخشودنی برمی شمرد؛ ستمی که دانسته
و ندانسته، دامن نسلهای آتی این مرز و بوم
را فرا خواهد گرفت و از بینایی طریقِ حفظ
اصالتها و شکوهمندیهای حضور در جبهه
نور خواهد کاست.

زن شناسی، محدود به ارایه نگرشهای
دینی، اخلاقی و اجتماعی در باب مقام و
حقوق زنان نیست و نمی بایست باشد.
خواندن سرگذشت تلخ و شیرین، زشت و
زیبای زنان ایرانی در سده های پیشین،
سهم بسزایی در روند تعالی شخصیت زن
خواهد داشت. گاه با پیروی از منشها و
کنشهای والا، و گاه با عبرت آموزی و رجوع
به فطرت الهی و روان کوشا. درست است که
تاریخ ما، شماری از زنان در ارتباط با دربارها
و مشهور شهرها را می نمایاند، که به دلیل
قدرت و ثروت، در واقع نزدیکی به خلیفه و
سلطان و اتابک و امیر، شانس نام نیک را به
چنگ آورده اند، و چه بسیار شیرزنانی که
پارسایان شب و شیران روز را آفریدند و در
گمنامی زیستند و دیده از این محنت آباد
بردوختند … با این وصف، خواندنی و
آموختنی است. و به میزان بالایی از
خودکم بینی و سستیها و پستیها، فرو
خواهد کاست.

کتاب «به زیر مقنعه»، نمایانگر
زن شناسی به روایت تاریخ است. خانم
بنفشه حجازی، در پیشگفتاری کوتاه بر
تحقیق خویش، می نویسد: سعی شده است
با دریوزگی هفت شهر عشق بایگانیها و
منابع و مآخذ و مراجعه به اسناد، تصویری
واضع از وضعیت زنان ارایه شود، تا علاوه بر
روشن کردن گوشه هایی از تاریخ ایران، نحوه
ساخت و پرداخت اسطوره فرودستی زن نیز
معلوم شود.(ص۱۰)

نویسنده، از قرن یکم تا عصر صفوی
یعنی هزاره ای که پس از هجرت و نفوذ
اسلام و جذب تشنگان آزادی و حرمت، بر زن
ایرانی گذشته است، احوال و افکار زنان را در
معرض نمایش و گزینش گذارده است،
بی هیچ حکم و پیش داوری؛ تحلیل و
مقایسه و نتیجه گیری را بر عهده خواننده
نهاده است.

ملاک انتخاب زنان در این کتاب، خوبی و
کمال اخلاقی نیست، بلکه اثری است ـ
مثبت یا منفی ـ که آنان را در جای جای
پهنه میهن مان، به یادگار گذاشته اند.
نویسنده، کوشیده است تا گزارشی
واقع بینانه از وضع گونه گون زن در ایران
دیروز را به دست دهد، که با توجه به
برداشتهای مذهبی و سلطه های سیاسی و
نظامی موجود یا مهاجم پیش از صفویه،
روایتها، از تنوع و تضاد، برخوردارند.

روش به روایت تاریخ، نمایانگر
خوشایندها و ناخوشایندهایی است که
سایه ای از مذهب، بر آن افتاده است. از
این رو، مطالعه کتابهایی از این دست، ما را با
نگرشهای درست و نادرست، آشنایی
می دهد و مسیر را برای پژوهش و سامان
گرفتن، هموار می نماید.

کتاب به زیر مقنعه، در هشت فصل،
تنظیم شده است.

* فصل یکم به تحقیر تاریخی زنان،
اختصاص یافته. در این فصل، نویسنده از
مشاهیر علم، ادب و سیاست، گلایه دارد.
چرا که جانب انصاف را نگاه نمی دارند و در
تحلیل تاریخی یا روایت ادبی، به گونه ای
سیر می کنند که ناخواسته، نهایت آن،
تحقیر جنسی، روحی و حتی فیزیکی و
شغلی زنان است. او، که خود یک زن است،
احساس مطلوبی از این برخوردهای ریشه
گرفته در فرهنگ و سنت ایرانی ندارد و از
نوع بهره مندی عوام در قبال آثار مکتوب
ادبی و تاریخی، که غالبا منفی است و
زیانبار و باعث تداوم ستمگریها نسبت به
جامعه زنان، سخت رنج می برد.

در این بخش از کتاب، شاهد مثالهایی از
آثار مورخان؛ تارخ جهانگشای، عجایب
المقدور فی الاخبار تیمور، ظفرنامه مطلع
السعدین، منتخب التواریخ، راحه الصدور،
تاریخ آل جلایر، جامع التواریخ، تاریخ بیقهی
و آسیای هفت سنگ، و نیز نحوه برخورد
خواجه نظام الملک در سیاستنامه را،
می خوانیم، که به اعتقاد مؤلف؛ باعث القای
صفات زشت و منفی به زنان شده، که ممکن
است گاهی واقعا نیز وجود داشته باشد،
ولی همانندسازی با این جملات، خطر
آفرینش نوع خاص رفتار و منش را ایجاد
کرده و یا افزایش می دهد. (ص۳۹)

* فصل دوم: احترام به زنان

نخست از مردانی نام برده می شود که
شهرت اجتماعی و تاریخی شان، وامدار زنی
بوده است ـ مادر یا همسر یا معشوقه.
«چون مادر محمود غزنوی، دختر یکی از
بزرگان زابلستان بود، به محمود زابلی
معروف گردید.» (ص۴۷). امیر ناصرالدین
یحیی بن مجدالدین محمد ترجمان معروف
به ابن بی بی، پسر بی بی منجّمه بوده
است.» (ص۴۷). ابوطاهر خاتونی ـ از ادبا و
شعرای قرن پنجم ـ از مردم ساوه بود که به
سبب انتساب به دستگاه گوهرخاتون، زوجه
ملکشاه سلجوقی، به خاتونی معروف شده
است. (ص۴۷ ـ ۴۸). علاوه بر این، در مورد
نامگذاری شهرها و طوایف، نویسنده کتاب،
حضور زن را می نمایاند: «تاریخ طبرستان و
رویان و مازندران، در ذکر بنیاد شهر آمل،
این نام را مأخوذ از اسم دختری به نام آمله
می داند.» (ص۴۸)

در ادامه گفتار، تکریم دختران، همسران
و کنیزان، و گستاخی پیرزن در برابر سلطان،
کمال معنوی و عرفامی رابعه عدویه و
فاطمه سام ـ شاعره قرن هفتم، مقیم هند ـ
را خاطرنشان می سازد و همچنین، تلاش
ادبی زن در فراغت را [دلشاد خاتون]، که
خواجوی کرمانی و سلمان ساوجی را به
ستایش خویش برانگیخت:

* فصل سوم: ازدواج

[در تاریخ ایران] به نمونه های زیادی از
حرمت نداشتن نکاح و وجه المصالحه قرار
گرفتن زنان در ازدواج برمی خوریم که بنا به
علل و اهداف مختلفی چون صلح بین قبایل

و کشورها، نجات جان از مرگ،
انتقام گیری،ایجاد اتحاد، دادن
جایزه و قدردانی از متحد و
هوسرانی، حقوق انسانی و
رضایتهای مشروع زنان در ازدواج
نادیده گرفته شده است. (ص۶۳)

مهریه، جهیزیه، شیربها،
اختلاف سن ازدواج، مراسم
خواستگاری، مراسم ازدواج،
دلایل ازدواجهای سلطنتی، تعدد
زوجات، واکنش زنان در مقابل
تعدد زوجات و طلاق، در این
فصل، در لابه لای اوراق تاریخ
دربارها، مطرح شده است.

در بخش خواستگاری،
نویسنده اشاره هایی تاریخی دارد
که حکایت می کند، چه بسا،
عروسها و دامادها تا شب زفاف،
یکدیگر را ندیده و ناگزیر از زناشویی بودند،
و مصلحت اندیشی سیاسی و نظامی، سبب
آن بوده است، و البته گاه به متارکه
می انجامید. نویسنده از مراسم ازدواج
مأمون با دختر حسن سهل و دیگران چنین
یاد می کند: «چندان اسب و گوسفند
می کشتند که خون ذبایح به جیحون
می رسید و چندان مسکرات در میدان
می آوردند که زمین و زمان در این سراندازن
می شد.» (ص۸۲، نقل از روضه الصفا، ج۶،
ص۲۶۷).

ازدواج سیاسی، چنان که در تاریخ
مکتوب ما آمده، چشمگیر است. گاه مایه
دوستی و گاه باعث دشمنی و کینه توزی
نهان. برای خوابانیدن فتنه ها نیز، دختران را
به عقد مخالفان در می آوردند. (ص۸۸)،
گاهی برای برقراری صلح و متوقف کردن
وحشیگریها، دختران را به متجاوزان
می دادند. (ص۸۸). کار که به تعدد زوجات
کشیده می شد، مصیبت زنان، آشکارتر و
رنجشان فزون