پاورپوینت کامل حجاب و عفاف، مروری دوباره ۱ ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حجاب و عفاف، مروری دوباره ۱ ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حجاب و عفاف، مروری دوباره ۱ ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حجاب و عفاف، مروری دوباره ۱ ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۴
سخن آغازین
خورشید حقیقت همواره در آسمان دلهای
باورمند طلوع می کند و با حضورِ نور، ظلمتهای
ضلالت غروب می کند. از آن روز که باغبان
هدایت، محمد(ص)، پای بر گلستانِ هستی
نهاد، با دستان الهی خود بذر حقیقت را در
سرزمین وجود انسانها بیافشاند و معرفت را که
دردانه گمشده فطرتها بود، به ارمغان آورد.
آری؛ از آن روز گلهای بینش و بصیرت
یکی پس از دیگری شکفتند و در گستره گیتی
عطرافشانی کردند. او نماز را آورد تا ستونی
محکم برای بنای انسانیت باشد و تندیسی
برای تقوا ساخت با حکمِ روزه، و حج را که
کنگره ای همه ساله بود، تا مسلمانان دین باور
به زیارت خدا و بندگان خدا روند و … .
و آن گاه که اکسیر معرفت در جان مؤمنان
جای گرفت و بُرجهای بلند اصول دین و فروع
آن از منظر آنان هویدا گشت، حکمی دیگر آمد.
حکمی به عظمت همه زیباییها و حکمتها؛
حکم حجاب.
در مدینه، آنجا که مدنیّت و تمدن جلوه گر
می شود، باید با قانونهای انسانی و الهی زیست
و «حجاب»، قانونی است الهی که تجلی تمدن
است.
رسول خدا(ص)، آن گاه که شناخت و
معرفت، میهمانِ دلهای مسلمانان شد، حکم
حجاب را آورد؛ تا با آگاهی و بصیرت آن را پذیرا
باشند؛ یعنی احکام دیگر در مکه بیان شد و
حجاب در مدینه النبی.
در این بحث از جمله به این مباحث
پرداخته خواهد شد:
عفاف و حجاب و تعریف آنها، فلسفه
حجاب و آثار فردی و اجتماعی آن، ریشه یابی
بی حجابی و بدحجابی در غرب و شرق، بویژه
کشورهای اسلامی و محدودیتهای حجاب و
تطبیق با جامعه امروز.
حجاب و عفاف و تعریف آنها
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در
جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح
است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار
برده می شوند و در نگاه اول به نظر می آید هر
دو به یک معنا باشند، اما با جستجو در متون
دینی و فرهنگنامه ها به نکته قابل توجهی
می رسیم و آن تفاوت این دو واژه است.
در برخی کتب لغت حجاب را این گونه
تعریف کرده اند: الحجابُ: المنعُ من الوصول(۱)؛
حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن می شود.
برخی گفته اند: حجب و حجاب هر دو
مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول
است.(۲) و به عنوان شاهد آیه شریفه «وَ مِنْ
بَیْنَنا وَ بَیْنَک حِجابٌ»(۳) را ذکر کرده اند.
در دیگر کتابهای لغت حجاب را به معنای
«پرده» آورده و نوشته اند: امرأهٌ محجوبهٌ
(محجّبه)؛ زنی که پوشانیده است خود را به
پوشاندنی.(۴)
با توجه به معانی ذکرشده درمی یابیم
حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم
است، اگر چه این پوشش برخاسته از اعتقادات
و باورهای درونی افراد است، ولی ظهور در
نشئه مادی و طبیعی دارد؛ یعنی پوشش
ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب
می گویند، که مانع از نگاه نامحرم به آنان
می شود.
عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است، که
در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد.
راغب اصفهانی در «مفردات القرآن»
می نویسد: العفّهُ حصولُ حالهٍ للنفس تمتنع بها
عن غلبه الشهوه؛(۵) عفت حالتی درونی و
نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت
جلوگیری می شود.
البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از
واژه عفت در دو معنا استفاده شده است؛ گاه به
معنای خودنگهداری و پاکدامنی است که در
مورد برخی افراد آمده است، مانند؛ وَ اَنْ
یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ(۶) و: وَلْیَسْتَعْفِفِ الذَّینَ لا
یَجِدُونَ نِکاحا.(۷)
در ادامه توضیح بیشتری در باره این آیات
خواهد آمد. گاه «عفت» به معنای قناعت آمده
و مسایل مالی مورد نظر است، نظیر؛ وَ مَن کانَ
غَنیّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کانَ فَقیرا فَلْیَأکُلْ
بالمعروف(۸)؛ و آن کس که توانگر است، باید
(از گرفتن اجرت و سرپرستی) خودداری کند و
آنکه تهیدست است، مطابق عرف بخورد.
آنچه در این مقاله مورد نظر ما است، مفهوم اولی است؛ یعنی
خودنگهداری از شهوت و مسایل جنسی؛ اگر چه می توان برای هر دو
معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمی خورد.
دیگر کتب لغت نیز آورده اند: تَعَفُّف (عفت داشتن): نگاه داشتن
نفس از انجام حرام و درخواست از مردم است.(۹)
برخی از لغت شناسان، عفت را به معنای «ترک شهوات و پاکیِ
خوی و جسم» آورده اند.(۱۰)
از مجموع معانی ذکرشده برای حجاب و عفاف می توان نتیجه
گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه
بازمی دارد. حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هر گونه
خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش
ظاهری است. به تعبیری لطیف تر؛ حجاب میوه عفاف است و عفاف
ریشه حجاب.
برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و
طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه، از حجاب
تنها پوسته ای و ظاهری بی معنا دارند، و از سوی دیگر کسانی هستند
که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدا با
قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و … خود را سرگرم کرده و
مصداق «لَیَفْجُرَ اَمامَهُ»(۱۱) می شوند. انسانهایی چنین باید در قاموس
اندیشه خود نکته ای اساسی را بنگارند و آن این است که درون پاک،
بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک موجب بارور شدن میوه ناپاکی
به نام بی حجابی و بدحجابی نخواهد شد.
امام خمینی، پیام آور ارزشهای الهی، در باره حجاب و عفاف
می فرماید: «توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است،
برای حفظ ارزشهای شماست. هر چه را که خدا دستور فرموده است ـ
چه برای مرد و چه برای زن ـ برای این است که آن ارزشهای واقعی که
اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه های شیطانی یا دستهای
فاسد استعمار پایمال شوند، این ارزشها زنده بشوند.»(۱۲)
فلسفه حجاب و آثار فردی و اجتماعی آن
آن گاه که از آثار و فلسفه حجاب و عفاف بحث می شود، موارد
بی شماری از آثار ذکر می شوند که با نگاهی عمیق فلسفه حجاب را در
آن آثار می بینیم. به نظر می رسد جدا کردن این دو مقوله از یکدیگر
برای تبیین بهتر، ضروری است. از این رو فلسفه حجاب را که مبحثی
مبنایی است و ریشه در پیشینه دینی ما دارد مورد بحث قرار داده و
سپس به آثار آن می پردازیم.
حجاب، حقِ خدا
یکی از نکات اساسی که زمینه ای برای
عمل به احکام است، شناخت جایگاه هر چیز
در نظام هستی است. البته در نظامی که خداوند
متعال در جای جای آن دیده می شود و ارتباط
اشیاء و اعمال با خداوند بسیار مشهود است و با
درک این ارتباط و حضور، بسیاری از مشکلات
زندگی بشر حل می شود.
«حق»، به عنوان زیباترین و پسندیده ترین
واژه آفرینش در تمامی ادیان و جوامع بشری
مورد توجه قرار گرفته است و حقوق و ادای
آنها فراتر از زمانها و مکانها و اشخاص و ادیان
است. در واقع هر فردی از هر طبقه اجتماعی و
از هر دین و ملیت، نسبت به ادای حقوق
دیگران حساسیت نشان می دهد و این مطلب،
حق و حقوق را فرازمانی و فرامکانی می کند.
برخی از اندیشه گران و حکیمان بر این
باورند که حجاب، حق اللّه است و در این باره
می گویند:
«حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد،
نه مال شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش
می باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن
راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت
زن به عنوان حق اللّه مطرح است. لذا کسی
حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت
دادم. از اینکه قرآن کریم می گوید: هر گروهی،
اگر راضی هم باشند، شما حدِّ الهی را در برابر
آلودگی اجرا کنید، معلوم می شود عصمتِ زن
حق اللّه است.»(۱۳)
پرواضح است آدمی نمی تواند حقوق الهی
را کاملاً ادا کند ولی با انجام برخی کارها
می توان رضایت الهی را به دست آورد. حضرت
رسول(ص) می فرماید: «انّ حقوق اللّه جلّ ثنائه
اعظم من ان یقوم بها العباد و اِنّ نِعَمَ اللّه اکثر
من ان یُحصیها(۱۴)؛ حقوق خداوند متعال
بزرگتر از آن است که توسط بندگان ادا شود و
نعمتهای خداوند بیشتر از آن است که به
شمارش آید.» و حضرت علی(ع) می فرماید:
«لکنّه سبحانَه جَعَلَ حقَّه علی العباد ان
یطیعوه(۱۵)؛ ولی خداوند متعال بر بندگان حقی
قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند.»
اگر چه حق خدا بزرگ است و قابل ادا
نیست، ولی ادای وظایف و اطاعت از خداوند
متعال به نوعی ادای حق محسوب می شود.
حجاب که امر خدا است و شارع مقدس به
عنوان یکی از احکام ضروریِ دین آن را واجب
کرده است، باید حفظ شود. حفظ این واجب
الهی اطاعت از او است و اطاعت از او حقی
است که بر بندگان نهاده است. و هر انسان
باورمندی باید تعبدا و نه فقط به خاطر مصالح
عمومی و … این حد و حق الهی را ادا کند.
پس حکمت حجاب، سنجش میزان
عبودیت و اطاعت بندگان است. بانوان با حفظ
حجاب می توانند اطاعت را، که روح و پیام
اصلی عبادات بشر است، اثبات کنند و در زمره
اطاعت کنندگان الهی قرار گیرند.
حرمت زن
بانوان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی که
در دامان خود انسانهای پاک و برجسته
می پرورانند، دارای حرمت و احترام ویژه ای
می باشند. آنان معلمان عاطفه هستند و پیکره
اجتماع، با محبت و تربیت آنها استوار خواهد
ماند. مفسران و اندیشه گران بر این باور هستند
که «قرآن کریم وقتی در باره حجاب سخن
می گوید، می فرماید: حجاب عبارت است از یک
نحوه احترام گذاردن و حرمت قایل شدن برای
زن، که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند.
در قرآن علت و فلسفه حجاب را چنین ذکر
می کند که: ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین
[احزاب، ۳۳/۵۹]، یعنی برای اینکه شناخته
نشوند و مورد اذیت واقع نگردند، چرا که آنان
تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت
دارند.»(۱۶)
با اندکی تدبّر در آیات قرآن فلسفه حجاب
را به گونه ای صریح می بینیم و می یابیم که
احترام و حرمت زن، فلسفه حقیقی و یا یکی از
فلسفه های حجاب است. براستی اگر معرفت
انسان به شریعت و تعالیم دینی بالا رفته و
قرآن را که آیین نامه سعادت و کمال بشر است
درک کند، به عظمت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 