پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده (قسمت دوم) ۸۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده (قسمت دوم) ۸۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده (قسمت دوم) ۸۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به علل و عوارض اعتیاد و آثار آن بر خانواده (قسمت دوم) ۸۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۶
اشاره:
در بخش نخست این نوشتار به
ریشه یابی علل و عوامل اعتیاد پرداختیم و
برای آگاهی از تأثیرات اعتیاد بر خانواده و
چگونگی مقابله با آن به سراغ چند تن از
معتادان و خانواده های آنها در یکی از مراکز
بازپروری معتادان رفتیم. و در ادامه پای
صحبت دکتر شبیری روانپزشک، با سابقه
چندین سال فعالیت در بخش معتادان یکی از
بیمارستانهای آلمان نشستیم تا ضمن آگاهی
از مشکلات روانی معتادان، از آخرین تجارب
بدست آمده در این زمینه نیز مطلع شویم.
اینک ادامه بررسی بحث اعتیاد و تأثیرات آن
در خانواده ها پیش روی شماست.
وقتی که پدر خانواده معتاد می شود!
یکی از محورهای اصلی تهیه این گزارش
«اثرات وجود پدر معتاد بر خانواده» است. از
این رو در تکمیل مصاحبه ای که در باره علل
روانی اعتیاد، اثرات آن بر خانواده و راههای
مقابله، به عمل آمد، ذکر نتیجه تحقیقات اداره
کل مطالعات و پژوهشهای ستاد مبارزه با مواد
مخدر ریاست جمهوری تحت عنوان «اثرات
اعتیاد پدر بر نظام خانواده» مفید به نظر رسید
که می خوانید:
«در یکصد خانواده مورد مطالعه، فرزندان
هر روز شاهد ستیز والدین بوده، از نظر دریافت
مهر و عطوفت و نظارت و حمایت پدر در
شرایط گیج کننده ای به سر می برند، زیرا پدر
معتاد هنگام مصرف مواد مخدر و نشئگی
حاصل از آن، بسیار خوش خلق و باعطوفت
بوده و نقش نوازشگریش از حد می گذرد و
هنگام خماری و دیر شدن مصرف، چنان
بی قرار و عصبی است که کمترین توجهی را به
نیازهای اساسی فرزندان ندارد. کودکانی که
اسیر چنین شرایط و ساختار آسیب زایی
هستند، در تفکر کودکانه خود به تدریج
می آموزند که بین مهرورزی و عطوفت پدر و
مصرف مواد مخدر رابطه ای وجود دارد.
همچنان که میان سردی و خشونت او و عدم
مصرف مواد مخدر. در نتیجه همواره در تفکر
خود، ماده مخدر را روزنه ای به سوی محبت و
صفات خوب انسانی می پندارند و احتمالاً چنین
تصوری احساس خوش بینی نسبت به مصرف
مواد مخدر در این قبیل کودکان را ایجاد
می کند.
دیگر اینکه بر فضای این خانواده همواره
نگرانی و تشویش حاکم است، زیرا هر لحظه
بیم دستگیری پدر وجود دارد. رفت و آمدهای
نامنظم پدر و معاشرتهای مشکوک بر نگرانیها
می افزاید و به جای اینکه پدر نقش حمایتی
خود را ایفا کند، خود به حمایت شونده ای مبدل
می گردد. همچنین به جای اینکه بر امور منزل
نظارت و کنترل داشته باشد، خود مورد نظارت
و کنترل قرار می گیرد.
در بسیاری از موارد نقش نان آوری پدر به
گونه ای عکس تغییر جهت می دهد؛ یعنی به
جای آنکه دست پر به خانه بازگردد، گاهی با
دست پر از خانه بیرون می رود و اجناس منزل
را برای فروش و تأمین مواد مخدر نابود
می کند. در این شرایط پدر با رفتار مشکوک
خود، کج رفتاری را به فرزندان می آموزد. او
زشتی مصرف مواد مخدر را برای آنها از بین
می برد و در محیط منزل دسترسی به آن را
برای فرزندان آسان می سازد.
در این حال متأسفانه بسیاری از فرزندان
خانواده های پدر معتاد، در بزرگسالی همان
الگوهای خانوادگی خویش را احیا می کنند.»(۱)
این تحقیق در پایان چند پیشنهاد به نظام
آموزشی، سازمان بهزیستی، دادگاههای خانواده
و مراکز پژوهشی ارایه می دهد:
۱ـ «از آنجا که جامعه ایران در روند
تاریخی مواد مخدر و بستر جغرافیایی خود به
دلایل مختلف، مستعد اعتیادپروری بوده است
و اعتیاد در برخی برهه ها می توانسته به عنوان
یک بیماری، خطر همه گیری داشته باشد، لذا
واکسیناسیون کودکان سالم جامعه امری واجب
است تا چنانچه در وضعیت آسیب زا قرار
گرفتند، آسیب پذیر و معتاد نشوند.
محتوای این واکسیناسیون اجتماعی که
مشخصا در «خانواده» و «نظام آموزشی»
تحقق می یابد و لحاظ آن به این دو نهاد
پیشنهاد می شود شامل کسب مهارتهای زیر
است:
ـ مهارت تصمیم گیری بموقع و بجا
ـ جلوگیری از بروز کمرویی در کودکان
ـ پرورش اعتماد به نفس در آنها
ـ پرورش قدرت جسارت در مخالفت کردن
با پیشنهادهای خلاف همسالان
۲ـ به سازمان بهزیستی پیشنهاد می شود
به جای جدا کردن فرزندان خانواده های پدرِ
معتادی که عملاً قادر به ایفای نقشهای خود
نیستند و سپردن آنها به مراکز شبانه روزی، آن
دسته از پدران معتادی که موفق به بازپروری
نشده اند را از خانواده جدا کرده و در مراکز
بازپروری نگهداری و به آنان حرفه و فنون
مناسب آموخته شود. در عوض «مادر» به
گونه ای اساسی حمایت شود تا فرزندان را در
محیطی مناسب تر نگهداری نماید.
۳ـ همسران دارای شوهر معتاد معمولاً
تلاش خود را برای حفظ و بقای نظام خانواده
به کار می بندند و در کنار آن تمام مساعی خود
را نیز برای بازپروری و درمان شوهر مبذول
می نمایند. گاهی نیز آخرین موجودی خود یعنی
حلقه ازدواج را برای بقای زندگی می فروشند،
اما در نهایت ناامید از همه تلاشها به دادگاه
مراجعه کرده تا به گسستگی این زندگی رنگ
واقعی بخشیده و فرزندان را در محیطی سالم تر
و مناسب تر، دور از اثرات تخریبی وجود پدر
معتاد نگهداری کنند. لذا به این دادگاهها
پیشنهاد می شود ضمن مراعات بیشتر حقوق
این دسته زنان، شرایط سهل تری را برای این
جدایی فراهم نمایند تا با حمایت قانون، زن
بتواند بدون حضور مخرب پدر معتاد به تربیت
فرزندان بپردازد.
۴ـ بر اساس اطلاعاتی که طی چند سال
تحقیق و بررسی از خانواده های پدر معتاد به
دست آمده، به روشنی مشخص شده که
بسیاری از خانواده های به ظاهر دست نخورده
ممکن است در مقایسه با خانواده های
تک والدی، تأثیر مخرب تری بر فرزندان بر
جای گذارند. در این قبیل خانواده ها ادامه
زندگی زن و شوهر اجباری و همراه با مشاجره
دایمی است. زن و شوهر به جای اینکه با
یکدیگر «زندگی کنند»، در کنار هم «زنده اند»
و به زحمت یکدیگر را تحمل می کنند و
فرزندان آنها به جای دریافت مهر و عطوفت و
نظارت و حمایت در شرایط گیج کننده ای به سر
می برند که به آسیب پذیری آنها می انجامد. لذا
به پژوهشگران و مراکز پژوهش پیشنهاد
می شود به جای بررسی طلاق، به پژوهشهای
گوناگون تحت موضوع کلی «رضامندی
خانواده ها» پرداخته و همچنین در تحقیقات
مربوط به اعتیاد به جای تکرار موارد انتزاعی و
بررسی فرد معتاد جدای از ساختار اجتماعی و
روابط خانوادگی، به فرهنگ پیشگیری از اعتیاد
توجه نمایند.»(۲)
مسؤولان مرکز بازپروری معتادان قرچک
چه می گویند؟
بار دیگر راهی مرکز بازپروری معتادان
قرچک می شویم و این بار پای صحبت
مسؤولان مرکز می نشینیم.
آقای ابوالفضل صانعی، ریاست مرکز
بازپروری درگیر امور است. از فرصت استفاده
کرده، ابتدا با آقای علیرضا خوش طینت معاون
مرکز سؤالاتی را مطرح می کنیم:
می گویند چند ماه پیش، این مرکز بسیار
شلوغتر بوده است. ظاهرا پس از مصوبه
شهریور ماه مجمع تشخیص مصلحت نظام
(شهریور ۱۳۷۷) که تغییراتی در نگاه به معتاد
و اعتیاد داشته، وضعیت این مرکز نیز تغییر
یافته است.
بله، پیش از آن معتادان به هر حال
مجرم بودند، اما حالا در صورتی که برای ترک
داوطلبانه مراجعه کنند، مجرم محسوب
نمی شوند. قبلاً هر کس دستگیر می شد، برای
ترک به صورت اجباری به مرکز تحویل داده
می شد، حالا اصل بر این است که خود افراد
بخواهند و برای ترک قدم جلو بگذارند. لذا تا
چند ماه پیش گاه تا حدود ۲۰۰۰ نفر در این
مرکز بودند، اما حالا حدود ۲۰۰ نفر مددجو
داریم.
این کاهش تعداد مددجو، خطری
محسوب نمی شود؟
نه، حسن این امر این است که اغلب
کسانی که حالا می آیند، خود تمایل به ترک
دارند. البته در واقع خانواده های آنها بیشتر
تمایل به ترک دارند، اما به هر حال خانواده و
فرد معتاد به این نقطه مشترک رسیده اند که
معتاد باید برای ترک، قدم پیش بگذارد.
ارتباط مرکز با خانواده ها چگونه است؟
مددکاران مرکز با خانواده ها ارتباط
دارند و اطلاعات لازم را در اختیارشان
می گذارند. همان طور که گفتم خانواده ها بیشتر
پی گیر هستند. مراجعه و تلاش می کنند با
دریافت اطلاعات از پزشکان، روانشناسان و
مددکاران راه چاره را دریابند و مانع بازگشت
مجدد فرد به اعتیاد شوند.
برخی از نشانه هایی
که می تواند حاکی از
استعمال مواد مخدر
توسط فرزندان و
اطرافیان شما باشد:
تغییر رنگ چهره مخصوصا لبها
چرت زدنهای بی موقع و غیر معمولی
بی علاقگی به امور درسی و غیبتهای غیر
موجه در مدرسه
درخواست مکرر پول از افراد به
بهانه های مختلف
خیره شدن به یک نقطه و
عکس العملهای همراه با مکث و تردید
کاهش اشتها و تمایل بیشتر به کشیدن
سیگار و مصرف چای
حالت خواب آلودگی و افسردگی و عدم
تحرک
استعمال داروهای خواب آور
راههای ترک به چه صورت است؟
به دو صورت خشک و استفاده از
داروی ترک انجام می شود. ترک از طریق دارو
توسط سه مرکز به صورت سرپایی و طی دو
هفته انجام می گیرد و ترک بدون دارو در این
مرکز طی یک ماه. البته بسیاری معتقدند ترک
با دارو وابستگی ایجاد می کند.
ظاهرا ترک بدون دارو نیز پاسخ چندان
مثبتی نداده و آمار بازگشت به اعتیاد بالاست؟
به دلایل مختلف متأسفانه با این
معضل روبه رو هستیم. جامعه به علل گوناگون،
از جمله اعمال و سوابق افراد معتاد مجبور به
واکنشهای منفی است و طبیعتا این واکنشها
باعث منزوی شدن افراد معتاد شده و از آنجا
که اغلب درجه اعتماد به نفس آنها نیز پایین
است، برخوردها سبب بازگشت به اعتیاد
می شود.
با توجه به سالها سابقه کار در این مرکز،
چه پیشنهادی برای رفع این مشکل دارید؟
یک راه حل بخصوص وجود ندارد،
چون اعتیاد خود زاییده علل مختلف است. در
دنیا نیز هنوز به طور مشخص راه حل قطعی
پیدا نشده است. راه حلهایی مطرح می شود،
ولی همه اینها در مراحل آزمون و خطا هستند
و به طور قطع موفقیت هیچ یک ثابت نشده
است.
اما آنچه به نظر می رسد، این است که به
هر حال اعتیاد در شرایط و مراحلی باید جرم
محسوب شود، چه در غیر این صورت نمی توان
آن را مهار کرد. مورد دیگر اینکه وقتی فرد
برای معالجه مراجعه می کند یا پس از
دستگیری به مرکز سپرده می شود، دست
متخصصین و مسؤولین مربوطه برای
نگهداشتن آنها باز باشد و هر گاه پزشک یا
روانشناس صلاح دانستند، بیرون برود.
متشکریم! ظاهرا آقای صانعی ریاست
محترم مرکز هم آمدند. آقای صانعی! ما در
گفتگو با آقای خوش طینت اطلاعاتی را در باره
روشهای ترک، میزان بازدهی آنها، نقش
خانواده و جامعه کسب کردیم. نظر شما در این
خصوص چیست؟
در مورد روشهای ترک و اینکه آیا
فرد معتاد به روش سرپایی و درون خانواده
باشد یا مدتی را جدا در جایی مانند این مرکز
بگذراند، حدود ۸۰% معتادان خودشان اعتقاد
دارند که باید در جایی محصور بستری شوند و
هیچ ماده مخدر کمکی به آنها نرسد.
خانواده های معتادان نیز اغلب همین را
می خواهند، چون از طرفی شاهد رنجهای دوره
ترک نیستند و از طرف دیگر پس از مدتی
کشمکش و تشنج در خانه، به قول خودشان
نفس راحتی می کشند. برای فرد معتاد هم که
کسی در شرایط سخت دوران ترک نمی بیندش
بهتر است. اما این بخشی از مسأله است.
متأسفانه پس از ترک، برخورد جامعه، خانواده و
آشنایان سهم مهمی در بازگشت وی به اعتیاد
دارد. خانواده و جامعه به معتاد اعتماد ندارند.
مثلاً در مورد اشتغال از خود می پرسند تا زمانی
که فرد سالم، تحصیل کرده و بیکار داریم، چطور
ریسک کنیم و شغل موجود را به فردی با
سابقه اعتیاد بدهیم. این یک سؤال منطقی
است.
از سوی دیگر بحث اعتیاد در جامعه ما به
غیر از زمینه های اجتماعی، اقتصادی و روانی،
جنبه های سیاسی نیز دارد. قرار گرفتن در مسیر
ترانزیت مواد مخدر، همسایگی با افغانستان و
توطئه های مشهود دشمنان در گسترش مواد
مخدر در ایران به عنوان نوعی مقابله با انقلاب
اسلامی، این موضوع را در کشور ما پیچیده تر
کرده است.
ما شاهد بودیم که عاملین توزیع مواد
مخدر حاضر بودند بسته های هروئین مجانی به
افراد ترک داده شده این مرکز بدهند! یک بسته
هروئین مجانی در مقابل دیدن برگه ترخیص
مرکز. لذا عقیده داریم که مقابله با اعتیاد کاری
نیست که به تنهایی از دست دولت برآید. این
امر، عزم ملی می طلبد، مانند کاری که در
هشت سال دفاع مقدس انجام دادیم. مردم باید
در جهادی ملی شرکت کنند و سالها با این
دشمن بجنگند، مرحله به مرحله پیش بروند و
خسته نشوند.
امروز اعتیاد منحصر به طبقه یا علل
خاص نیست. اصلاً طبقه نمی شناسد. از فقیر و
غنی درگیر آن شده اند.
همین طور که اشاره کردید، مردم در
این زمینه باید نقش تاریخ ساز خود را ایفا
کنند. بی شک سازمانهای غیر دولتی از
اهرمهای مهم ایفای این نقش هستند و مردم
از طریق آنها می توانند به حرکت خود انسجام
و قوت دهند. نظر شما چیست؟
بله، سازمانهای غیر دولتی باید به
طور جدی وارد میدان شوند و فراتر از تشکیل
جلسات، کنفرانسها و سمینار، مردم را آموزش
دهند. از طریق افراد متمول، خانواده های
معتادان را برای مبارزه با دیو اعتیاد در خانه
حمایت کنند. برای افرادی که ترک می کنند
شغل پیدا کنند. روانشناسان از این طریق به
مدد خانواده ها، افراد معتاد و کسانی که ترک
کرده اند، بروند و دوره روان درمانی را تکمیل
کنند.
البته برای ایجاد یا تقویت سازمانهای غیر
دولتی، مردم باید از سوی ارگانهای مسؤول
راهنمایی بشوند. اینکه امروز ما به معتاد به
جای «مجرم» به عنوان «بیمار» نگاه می کنیم،
دستمان را برای این قبیل فعالیتهای مردمی
باز می گذارد. باید همه به میدان بیایند و صحنه
را مانند صحنه دفاع از کیان کشور ببینند.
از شما متشکرم. موفق باشید.
سالن انتظار و دیدار مددجویان ترک اعتیاد
با خانواده هایشان امروز هم شلوغ و پررفت و
آمد است. مادری، همسری، پدری و خواهری
… اما آیا به جز عزم و اراده و مهربانی عوامل
دیگری نیز لازم است؟
پدر پیری کنار در خروجی مستأصل
ایستاده است. دوره درمان فرزندش پایان
نیافته، اما اصرار دارد که به خانه برود. نمی داند
به ندای عقلش پاسخ مثبت دهد یا به ندای
دلش در مقابل التماسهای فرزند. نگاه آکنده از
پرسش و دردش ما را بدرقه می کند …
کاهش سن اعتیاد، تا پایین ترین
مقاطع تحصیلی
طی دهه های اخیر سن اعتیاد نه تنها در
ایران، بلکه در جهان به شدت پایین آمده است
و این هشداری جدی به خانواده هاست.
بر اساس گزارش مجله اصلاح و تربیت،(۳)
دفتر مشاوره و برنامه ریزی امور تربیتی وزارت
آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۷۶ ـ ۷۷
توانسته است با کمک عوامل اجرایی خود در
سطح کشور ۸۷۴۸۰ نفر دانش آموز را شناسایی
کند که در معرض خطر اعتیاد یا قاچاق مواد
مخدر و سوء استفاده جنسی قرار دارند.
بر اساس آمار مذکور ۴۷% آنان در مقطع
ابتدایی، ۳۲% در مقطع راهنمایی و ۲۱% در
مقطع متوسطه مشغول تحصیل هستند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 