پاورپوینت کامل پیامبر(ص) در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت ریا قسمت (۲) ۷۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پیامبر(ص) در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت ریا قسمت (۲) ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیامبر(ص) در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت ریا قسمت (۲) ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پیامبر(ص) در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت ریا قسمت (۲) ۷۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۸
در بخش اول به ذکر نمونه هایی از
ناسازگاری همسران پیامبر با استناد به آیات
پرداختیم. اینک به ذکر نمونه هایی با استناد به
روایات می پردازیم.
نمونه هایی از ناسازگاریها با استناد به
روایت و تاریخ
نمونه اول:
روایت ابن عباس از طلاق حفصه
ابن عباس می گوید: «بسیار حریص بودم از
عمر بپرسم آیه «ان تتوبا الی اللّه فقد صغت
قلوبکما؛(۱) اگر شما دو زن توبه کنید بهتر
است، زیرا دلهایتان از حق بازگشته است.» در
باره کدام زنان نازل شده است. تا اینکه عمر
برای سفر حج حرکت کرد و من با او حج کردم.
در مسیر کاملاً به خدمت او مشغول بودم.
روزی او از راه به کناری رفت و من همراه او
رفتم و برای دستشویی رفتن او آفتابه بردم و
سپس برای وضو گرفتن، آب بر دستش ریختم
[تا بسیار با او صمیمی شوم و وی نیز پاسخ
سؤالم را بگوید].
سپس گفتم: کدام زنان از همسران پیامبر
در آیه «ان تتوبا الی اللّه فقد صغت قلوبکما»
اراده شده اند؟ گفت: بسیار عجب است (که تو
نمی دانی!) مراد عایشه و حفصه است.
سپس گفت: ما گروه قریش بر زنانمان
غالب بودیم. هنگامی که به مدینه آمدیم،
گروهی را یافتیم که زنانشان بر آنان غالب
بودند. زنان ما نیز شروع کردند از آنان یاد
بگیرند و تسلیم محض نباشند. روزی به
همسرم خشم گرفتم، ولی باز او حرف خود را
تکرار کرد. تکرار او را ناپسند شمردم. همسرم
گفت: چرا این کار مرا زشت می شماری؟ به خدا
سوگند! همسران پیامبر حرفها و خواسته های
خود را تکرار می کنند و با او صبح تا شام قهر
می کنند. گفتم: هر کس چنین کند، زیانکار و
خسارت بار است.
عمر افزود: منزل من در منطقه «عوالی»
بود و همسایه ام مردی از انصار بود. به طور
مرتب روزی او و روزی من بر پیامبر وارد
می شدیم، تا از وحی و غیره آگاه شویم. در آن
روزها منتظر قبیله غسّان بودیم که با ما جنگ
کند. روزی همسایه در خانه را زد و من خارج
شدم. گفت: اتفاق مهمی افتاده است. گفتم:
قبیله غسّان آمده اند؟ گفت: مهمتر از آن. پیامبر
اکرم همسرانش را طلاق داده است! پیش خود
گفتم: حفصه زیان کرد و خسارت دید. به نظرم
می رسید که چنین اتفاقی بیفتد. پس از نماز
صبح آماده شدم و بر حفصه داخل شدم. دیدم
می گرید، گفتم: پیامبر طلاقتان داده است؟
گفت: نمی دانم. او اکنون در مشربه ام ابراهیم
نشسته است. حرکت کردم. پیش غلام سیاه
آمدم و گفتم برای من اجازه ورود بگیر. غلام
برگشت و گفت: پیامبر سکوت کرد و اجازه نداد.
به مسجد آمدم. ناگهان افرادی را اطراف خود
دیدم که می گریند. بین آنان نشستم. باز به
سراغ غلام رفتم. اذن خواستم و او برگشت و
گفت: پیامبر سکوت کرد و چیزی نفرمود.
برگشتم. ناگهان غلام مرا خواند و گفت: وارد
شو، اجازه داد. وارد شدم و حضرت را دیدم که
بر حصیری دراز کشیده است و اثر آن بر
صورتش وجود دارد.
گفتم: ای پیامبر! زنانت را طلاق داده ای؟
فرمود: نه. گفتم: اللّه اکبر! کاش می دیدی ما
گروه قریش را که بر زنان غالب بودیم. هنگامی
که به مدینه آمدیم، گروهی را دیدیم که
زنانشان بر آنان غلبه دارند و زنان ما از آنان یاد
گرفتند. روزی بر همسرم غضب کردم، ناگهان
او را دیدم که کار خود را تکرار می کند. آن را
زشت شمردم. گفت: چرا زشت می شماری و …
بر حفصه وارد شدم و گفتم: آیا شما روی
حرف رسول اللّه حرف می زنید و با او صبح تا
شب قهر می کنید؟ گفت: بله. گفتم: هر کس
چنین کند، در زیان و خسران است. آیا از اینکه
پیامبر بر شما خشم بگیرد و به خاطر او خدا بر
شما خشم بگیرد، در امانید؟
در این هنگام پیامبر(ص) تبسم کرد.
باز به حفصه گفتم: روی حرف پیامبر حرف
نزن و از او چیزی نخواه و هر چه می خواهی، از
من بخواه و اگر دیدی همسر دیگر او بهتر از تو
است و در نزد رسول اللّه محبوبتر است،
حسادت و غیرت زنانگی تو را فرا نگیرد.
باز رسول اللّه (ص) تبسم کرد.
گفتم: ادامه دهم؟ فرمود: بله. سرم را بلند
کردم. در خانه غیر از سه پوست دباغی شده
چیزی نیافتم. گفتم: ای پیامبر! از خداوند بخواه
بر امت تو گشایشی قرار دهد؛ همان طور که بر
فارس و رومی ـ که غیر خدا را عبادت می کنند ـ
گشایش قرار داده است.
پیامبر درست و مستقیم نشست و فرمود:
آیا در شک هستی ای ابن خطاب؟! آنان گروهی
هستند که خداوند لذایذشان را در همین زندگی
دنیا قرار داده است.»(۲)
از این داستان چند نکته فهمیده می شود:
۱. سلوک عُمَر به گونه ای بوده است که
ابن عباس جرأت سؤال از او را نداشته است.
۲. ابن عباس زیرک بوده و می خواسته این
واقعه را ـ که به زیان حفصه است ـ از زبان عُمَر
بشنود.
۳. مردان مکه با زنان خود با خشونت
رفتار می کردند.
۴. مردم مدینه برای زنان آزادی بیشتری
قایل بودند و زنان روی حرف مردان
می توانستند حرف بزنند.
۵. زنان رسول اللّه (ص) روی حرف او
حرف می زدند و رو در روی او می ایستادند و گاه
با او قهر می کردند.
۶. گاه مسأله مهمی پیش می آمد که باعث
می شد پیامبر با همسران خویش یا برخی از
آنان قهر کند و از آنان کناره بگیرد. و این
حادثه ای بود که نه تنها حفصه را به گریه
انداخته و عمر را ناراحت کرده، بلکه غبار حزن
و اندوه را بر دیگران نیز افکنده و اشک آنان را
جاری ساخته بود.
۷. غیرتهای زنانگی یکی از مشکلاتی بود
که وجود داشته و عُمَر دخترش را از آن بر حذر
می داشت.
۸. قهر کردن پیامبر اکرم با همسرانش از
حوادث بسیار مهم بوده، به طوری که حمله
قبیله غسّان در مقابل آن ناچیز بوده است.
۹. وضع زندگی پیامبر اکرم بسیار ساده بود
و بر حصیری می نشست.
۱۰. شأن نزولهایی که در ذیل آیات ۱ ـ ۴
سوره تحریم بیان شد، برای ابن عباس معلوم
بوده و چون شأن نزولها نقص بزرگی برای
همسران پیامبر به حساب می آمد، ابن عباس
خواست از زبان عُمر که دخترش در آن توطئه
شرکت داشت، نام توطئه گران را بشنود.
دومین نمونه:
نزاع حفصه با پیامبر اکرم(ص)
ابن عباس نقل می کند: «روزی رسول اللّه
با حفصه نشسته بود. بین آنان نزاعی رخ داد.
پیامبر اکرم به او فرمود: آیا می خواهی بین من
و بین خودت شخصی را حاکم قرار دهی؟ گفت:
بله.
پیامبر به دنبال عمر فرستاد. وقتی عُمر بر
آنان وارد شد، پیامبر به حفصه گفت: سخن
بگو.
حفصه گفت: ای پیامبر! تو بگو، ولی حق را
بگو. عُمر دستش را بلند کرد و به صورت
دخترش زد و دوباره دست بلند کرد و به صورت
او زد.
پیامبر اکرم فرمود: ای عمر! دست نگهدار.
عمر خطاب به دخترش گفت: ای دشمن
خدا! پیامبر، غیر از حق نمی گوید. سوگند به
کسی که او را مبعوث ساخته است، اگر مجلس
او نبود و او مرا منع نمی کرد، آن قدر تو را
می زدم، تا بمیری!
پیامبر از آنجا برخاست و به غرفه ای رفت
و در آنجا یک ماه ماند و در این مدت به هیچ
یک از همسرانش نزدیک نشد و در آن غرفه
صبحانه و شام می خورد. آن گاه خداوند آیات
۲۸ ـ ۳۱ سوره احزاب را نازل کرد.(۳)
سومین نمونه:
عایشه و شکستن ظرف غذا
روزی پیامبر اکرم(ص) در خانه عایشه بود،
که خادم صفیه ظرف غذایی را برای پیامبر
آورد. عایشه محکم بر دست خادم زد و کاسه
افتاد و دو نیم شد و غذا بر زمین ریخت. پیامبر
اکرم(ص) تکه های ظرف را کنار هم گذاشت و
طعام را جمع آوری کرد و در ظرف ریخت و
فرمود: کلوا، غارتْ امّکم؛ بخورید، مادرتان
غیرتش به جوش آمده است. و خادم را نگه
داشت تا هنگامی که از خودش فارغ شد. آن
گاه کاسه سالمی از خانه عایشه به جای کاسه
شکسته شده به خادم داد و کاسه شکسته شده
را نگه داشت.(۴)
این قصه با عبارتهای مختلف در سنن
بیهقی، بخاری، مسند احمد حنبل آمده است و
نشان می دهد
اولاً: این داستان پس از نزول سوره احزاب
و پس از جنگ خندق واقع شده است، چون در
سوره احزاب زنان پیامبر(ص) مادران مؤمنان
دانسته شده اند. و بر طبق روایتی که صفیه
تهیه کننده غذا باشد، حادثه پس از جنگ خیبر
واقع شده است، زیرا صفیه پس از این جنگ
همسر پیامبر شد.
ثانیا: پیامبر به جای عصبانی شدن و نشان
دادن عکس العملی تند، با گفتن جمله «غارت
امکم»، خشم خود را فرو نشاند. این قسمت را
بعدا به طور مشروح توضیح می دهیم.
ثالثا: پیامبر برای پایان دادن مسأله و
ناراحت نشدن همسر دیگر و جبران خسارت
وارده و نیز مجازات شکننده کاسه، کاسه ای را
از خانه عایشه به خادم داد، تا به صفیه بدهد.
نمونه چهارم:
برخورد حفصه با زنی که خود را به
پیامبر بخشید
در کتاب کافی از امام باقر(ع) نقل شده
است: «زنی از انصار نزد رسول اکرم(ص) آمد و
عرض کرد: یا رسول اللّه ! زن هیچ گاه به
خواستگاری مرد نمی رود، ولی من زنی
بی شوهر و فرزند هستم. آیا نیازی به من
داری؟ اگر نیازی هست، من خودم را به تو
بخشیدم؛ اگر قبول کنی.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: خیر است و برایش
دعا کرد و سپس فرمود: ای خواهر انصاری!
خداوند از ناحیه پیامبرش به شما جزای خیر
دهد. مردان شما مرا یاری می کنند و زنان شما
به من رغبت دارند و متمایلند.
حفصه به آن زن گفت: چقدر بی حیایی!
پیامبر اکرم فرمود: ای حفصه! بس کن. او بهتر
از تو است! او به رسول خدا متمایل شده و
رغبت پیدا کرده است، ولی تو او را سرزنش و از
وی عیبجویی می کنی؟! سپس پیامبر به زن
گفت: خداوند تو را رحمت کند! برگرد. خداوند به
خاطر رغبتت به من برای تو بهشت را واجب
کرد و به زودی فرمان من به تو می رسد.
آن گاه خداوند این آیه را نازل کرد: و اگر
زن مؤمنی خودش را به پیامبر ببخشد، پیامبر
می تواند با او ازدواج کند. این حکم ویژه تو
است و ربطی به سایر مؤمنان ندارد.(۵) بنابراین
خداوند، تنها برای او حلال شدن زنان از راه
هبه را قرار داد.(۶)
نمونه پنجم:
برخورد عایشه با زنی که خود را به
پیامبر بخشید
در مجمع البیان آمده است: هنگامی که
زن، خود را به پیامبر اکرم هبه کرد، عایشه
گفت: زنان را چه شده است که خود را بدون
مهریه می بخشند؟! آن گاه آیه فوق نازل شد.
عایشه به پیامبر گفت: خداوند تنها به میل
و خواسته تو زود می رسد!
پیامبر فرمود: تو نیز اگر خداوند را اطاعت
کنی، خداوند میل و خواسته ات را زود برآورده
می کند.(۷) عایشه کم کم اعتراض خود را متوجه
خدا کرده و به عبارت بهتر: از کار خدا ایراد
می گیرد و اظهار شگفتی می کند، که چرا خداوند
هماهنگ با خواست پیامبر عمل می کند و هر
چه را او بخواهد، خدا نیز می خواهد!
نمونه ها در این باب بسیار است و در هر
موردی چندین خبر وجود دارد، که برای
طولانی نشدن کلام از ذکر آنها خودداری
می شود. اکنون نمونه دیگری نقل می شود، تا
روشن شود این امور گاه به خارج از خانه نیز
کشیده می شد و مزاحم کارهای اساسی
پیامبر(ص) نظیر تبلیغ و تبیین دین می شد.
ششمین نمونه:
مزاحمت عایشه با خلوت پیامبر و
امام علی(ع)
در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید از قول
ابی مخنف آمده است:
«عایشه نزد ام سلمه آمد تا او را برای
خروج جهت خونخواهی عثمان فریب دهد؛ لذا
به او گفت: تو اولین همسر رسول اللّه هستی که
هجرت کرده ای. تو بزرگ مادران مؤمنان
هستی و رسول اللّه قسمت شب خوابگی
همسران را از خانه تو شروع می کرد و جبرئیل
بیشتر فرود آمدنش در منزل تو بود. ام سلمه
گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 