پاورپوینت کامل تلخ تر از شوکران ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تلخ تر از شوکران ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تلخ تر از شوکران ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تلخ تر از شوکران ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۰

کاری از بهروز افخمی

با نقش آفرینی:

هدیه تهرانی، فریبرز عرب نیا

و رزیتا غفاری

نویسندگان فیلمنامه:

مینو فرشچی، بهروز افخمی

بهروز افخمی چهره ای نیست که بر
کسی ناشناخته مانده باشد، خصوصا که
امروزه تبدیل به چهره ای سیاسی هم شده
است. او از همان اولین فیلمش یعنی
«عروس» و سپس «روز فرشته»، «روز
شیطان» و «جهان پهلوان تختی» به سراغ

سوژه های خاص و آدمهایی خاص تر رفته
است و به گفته خودش، دوست داشته از
مرزهای محدودیت پا را فراتر بگذارد و
چیزی را که دیگران جرأت گفتنش را ندارند
و یا بسته به شرایط عاجز از گفتن آن
هستند، با هنر سینما به تصویر بکشد. این
بار نیز «شوکران» با اشاره به مسأله ای
جنجال برانگیز، نگاهی به ازدواج موقت و
پیامدهای ناشی از آن دارد.

محمود، مهندس کارخانه ای در زنجان
است که زندگی متوسطی دارد همراه با زن و
دو فرزند. طی تصادفی، مدیر عامل کارخانه
در بیمارستانی در تهران بستری می شود و
همین امر موجب رفت و آمد مکرر مهندس از
زنجان به تهران و بالعکس می شود و گویا
این جناب مدیر عامل، هیچ کس و کاری جز
محمود ندارد و وی تنها حامی اوست. در
همین آمد و شدها به بیمارستان، مهندس با
سیما، پرستار مدیر عامل آشنا می شود که
ظاهرا روحیه ای خشن و غیر قابل انعطاف
دارد و این مهندس شهرستانی است که با
شرم به پرستار پیشنهاد می کند که همراه
وی برای خرید هدیه ای مخصوص جشن
تولد زنش، همراه او برود. پرستار با کمال
میل می پذیرد و طی صحنه هایی شاد و
خوش و خرم، با مهندس به بوتیک های
مختلف سر می کشد و در رستورانی
معروف، غذای دریایی برای او سفارش
می دهد. حتی نوع انتخاب غذا و رفتار
مهندس نشان از سادگی ظاهری وی دارد و
اینکه کاملاً با چنین محیطها و آدمهایی
بیگانه است. سیما در نظر او زنی مرفه و
جذاب است که می تواند تنهاییش را در این
رفت و آمدها به تهران پر کند. شب هنگام به
جای آنکه مهندس با بسته های خریدش به
زنجان برگردد ناگهان امیال و هوسهای
خفته اش بیدار می شود و مجذوب حرکات و
گفتار سیما می گردد، حتی رفتارهای او را
تقلید می کند و برای اولین بار چون او سیگار
به دست می گیرد. در ادامه، این برخورد و
گفتگوها باعث می شود که محمود بگوید
اگر جایی احتمال افتادن به گناه باشد باید
صیغه خواند. پرستار این حرف را یک
شوخی جدی تلقی می کند و می خندد. به
همین راحتی طی دو سه ساعت آشنایی از
نزدیک، هر دو تن، به ازدواج موقت می دهند،
گرچه سیما راضی نیست و می گوید که
انتظار بیش از این را داشته و می خواسته
همسر دایمی او باشد.

عاقبت هر دو به خانه ای در شمال شهر
می روند که سیما از آن نگهداری می کند ولی
به دروغ آن را متعلق به خودش می داند؛
گرچه حواسش هست که محل سکونت وی
خانه ای کوچک در جنوب شهر است و آنجا
تعلق به دکتری دارد که به خارج از کشور
رفته است. اما سیما که نقاب تزویر به چهره
خویش کشیده است، محمود را به درون
می برد و در به روی بیننده بسته می شود و
او را در دریای سؤالات بیشمارش غرق
می کند.

چه چیزی باعث می شود محمود، این
مرد خانواده دوست و مهربان به همین
راحتی گول بخورد و یا گول بزند و در حالی
که راهی شهرش است تا هدیه های تولد
زنش را به او بدهد، زنی دیگر در تهران اختیار
کند! البته افخمی طی صحنه های بسیار
کوچک و ظریفی این میل و اشتیاق را در
وجود محمود زنده کرده است؛ مثل
صحنه ای که او پشت چراغ قرمز به راننده
زن ماشین بغلی خیره شده است و یا جایی
که یکی از رانندگان به او متلک می پراند و
می گوید: «شب کجا بودی؟» و یا صحنه ای
که زنی با وضعیتی غیر متعارف سوار
ماشینش می شود و از او می خواهد که راه
بیفتد، مرد که هنوز تجربه چنین برخوردی
را نداشته است متعجب می ماند و زن
خیابانی وقتی می بیند اشتباه کرده، پیاده
شده و سوار ماشین دیگری می شود.
مهندس که تحت تأثیر چهره آراسته زن قرار
گرفته است با قیافه ای ظاهرا پشیمان رفتن
او را نظاره می کند و … همه این نکات کوچک
و بزرگ باعث می شود تا شعله هوس کم کم
در وجود مهندس شعله ور شود تا در کنار

مدیر عامل شدن کارخانه و رسیدن به یک
زندگی مرفه، چیزهای نداشته اش را هم مزه
مزه کند و اما سیما که به نظر می رسد به
علت متارکه با همسر قبلیش شدیدا
تنهاست و احتیاج به یک هم صحبت دارد،
شاید به خاطر همین کمبودهای عاطفیش
تسلیم می شود و سعی می کند با نقش بازی
کردن، مثل مهندس نداشته هایش را با
حضور مردی به عنوان همسر، هر چند
همسر موقت پر کند.

محمود که در رابطه ای دوگانه با همسر
خویش و سیما گرفتار آمده است، رفتارش
عوض شده و آموخته های خویش از سیما را
برای همسرش تعریف می کند، اما این زن
زنجانی هنوز شخصیتی ساده دارد، هنوز
هم مطیع بی چون و چرای محمود است و
اعتماد کامل به حرفها و کارهای وی دارد،
مهربان است و صادق و شاید همین
ویژگیهای متضاد وی با سیما است که
موجب می شود محمود به سوی
جذابیتهای ظاهری یک زن تحصیلکرده و
موفق تهرانی کشیده شود! اصلاً مخاطب
می ماند که کدام یک از این دو، بیشتر مقصر
هستند و تجسم شیطان مجسم. آیا
شیطان زن است یا مرد و یا هر دو.

سیما طی تلفنهایش به زنجان از
محمود می خواهد که وقت بیشتری را با او
بگذراند. حتی وی متحول شده و تحت تأثیر
ارزشهای مذهبی محمود قرار می گیرد و از
او می خواهد که به وی نماز خواندن یاد
بدهد. گرچه مرد در کل طول فیلم، در حرف
و نه در عمل، آدمی متدین و آشنا به اصول
دینی معرفی شده است. اما محمود که
همچنان گرفتار مثلث این دو زن و شغل
جدیدش است، قدرت تفکرش را از دست داده
و یا اینکه احتمالاً دچار احساس عذاب
وجدان و خیانت به خانواده خود شده است.
به همین علت در آخرین ملاقات
دوستانه اش با سیما ظاهرا خود را خوش و
خندان نشان می دهد و ناگهان تا قرار شام با
سیما، رفتارش عوض شده و به گلفروشی و
طلافروشی می رود.

شب هنگام سیما سرخوش از یک زندگی
مشترک موفق و هر چند موقت و خبری
خوش، چادری می خرد و با چهره ای کاملاً
متفاوت به خانه بازمی گردد تا محمود را

غافلگیر کند، اما خبری از او نیست و در
عوض دسته گلی زیبا و چند سکه طلا و
پیغام تلفنی محمود، تنها یادگارهای او
هستند. مرد اعتراف کرده که پشیمان است
و زنش را بسیار دوست می دارد و فردی
تنوع طلب نیست و تمام مهریه او را همچنان
که شرط کرده بودند تمام و کمال پرداخته
است و آرزو می کند تا وی بتواند همسری
دایم برای خویش بیابد.

محمود که گویا لحظاتی بین روح
سرکش و باطن زیباطلب خود با ظاهر
تقریبا متدینش نتوانسته کنار بیاید، تن به
خواسته خویش داده و سپس پشیمان از
کاری که کرده در صدد از بین بردن هر نقطه
آشنایی برآمده است. هوس آنی، کشش
سریع به سوی یک زن بسیار متفاوت با
همسر خودش، پشیمانی و رها کردن زن دوم
به سرعت برق و باد و شاید یافتن زن دیگری
در آینده ای نزدیک، همه و همه محمود را به
جلو پیش می برد، البته به روشنی مشخص
نمی شود که چرا وی به این سرعت کنار
می کشد؟ آیا او از اطلاع یافتن مدیر عامل از
این قضیه می هراسد و یا اینکه شغل جدید
و خرید کارخانه توسط خارجیان فرصتی
برای هوس در وی باقی نمی گذارد.

سیما که تازه از تنهایی و افسردگی
نجات پیدا کرده است و از درون شکفته
شده، با توجه به کودکی که در راه دارد
تمایل به اد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.