پاورپوینت کامل همان دفعه اول «بله» داستان ۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل همان دفعه اول «بله» داستان ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همان دفعه اول «بله» داستان ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل همان دفعه اول «بله» داستان ۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۲
وقتی علی می گوید
«خداحافظ» یعنی که تو تنها
می مانی.
سعی نکرده بودی جلویش
را بگیری و یا حتی منصرفش
بکنی. شاید بی میل هم نبوده ای
که برود! بنابراین ساده و راحت
گفته ای «خدا نگهدار». هرچند
پیش خودت آرزو کرده ای واقعا
«خدا نگهدار»ش باشد. اما همین
که رفته است و دور شده است و
دانسته ای وجودش فرسنگها از
تو دور می شود به ناگه به
دلشوره افتاده ای! دلشوره
جدایی همیشگی! دلشوره نبود
او و بودِ تو. و با اولین زخم زبان که
می شنوی دلشوره ات شدت
می گیرد:
ـ رفت؟
آقاجانت است که با
چشم غره می پرسدت. چیزی
نمی گویی. چیزی نداری که
بگویی. آقاجان همچنان از بابت
تو و علی توپش پر است:
ـ لابد رفت که رفت!
می خواهد غیظش را یک
طوری فرو بنشاند. تا می گوید
«لابد رفت که رفت» با حالتی
گلایه آمیز به آقاجان نگاه می کنی
که یعنی این چه حرفی است
پشت سر جوان مردم می گویید.
«عزیز»ت هم مثل آقاجان
است. هر دویشان با علی و
علی گونه ها میانه ای ندارند و
دلشان پر خون است که چرا تو
که فرزندشان هستی و بزرگت
کرده اند به آنها نرفته ای.
«عزیز» کمتر حرص و جوش
می خورد اما تو از ته دل او هم
خوب خبر داری. با این وجود تا
این حرف از دهان آقاجانت بیرون
می پرد اخم می کند. خب، زن
است و احساسات رقیق تری
دارد!
هر دویشان می گویند
همه اش زیر سر فاطمه است و
هرچه می کشند از دست او،
یعنی این دختر است. فاطمه
بهترین و نزدیکترین دوستت
است. دوست داشتنی ترین و
خوش قلب ترین دختری که
می شناسی. عزیز و آقاجان
می گویند بسکه با او نشست و
برخاست داشته ای فکر تو هم
مثل او شده و فکرت خراب شده
و از این حرفها.
دلشان می سوزد از اینکه چرا
راه و روش آنها را قبول نداری و یا
چرا با فاطمه به مجالس مذهبی
می روی و از این جور چیزها!
اولها با آقاجان و عزیز جر و
بحث داشته ای اما وقتی راهت را
پیدا می کنی و به یقین
می پذیری سعادتت در دینداری
و ایمان و خداپرستی است؛ تا
پاپیچت نشده اند کاری به
کارشان نداری. آنها می خواهند از
فکر و راهت دست برداری اما
وقتی می گویی زن علی می شوی
آب پاکی روی دستشان
ریخته ای. علی دوست برادر
فاطمه است. فاطمه او را به تو
معرفی کرده است. فاطمه
می گوید زیاد تعریفش را می کنند
و می گویند جوان خیلی پاکی
است.
عزیز و آقاجانت همین که
می شنوند دامادشان آه در بساط
ندارد و تنها یک بسیجی است،
اول داد و هوار می کنند و بعد
سماجت تو را که می بینند از
کوره در می روند و چنان داد و
قالی راه می اندازند که فکر
کرده ای شانس یارت بوده کتک
مفصلی نوش جان نکرده ای!
وضعیت علی بهتر از تو
نیست. ننه بابایش گفته اند:
ـ گیریم دختر خوب باشد،
تکلیفمان با خانواده اش چیست؟
علی گفته است:
ـ اگر دختره در راه راست
باشد خانواده اش هم می توانند به
راه راست بیایند. آنها همچنان
مخالفت کرده اند:
ـ این همه دختر خوب و
حزب اللهی توی این شهر ریخته
اونوقت تو یکراست می روی
سراغ دختری که ننه باباش
اینجورین!
علی گفته است خواستگاری
و حرف زدن و شرط و قولها باشد
تا برگردد. و تو خیالت هزار راه
می رود: اگر برنگردد … اگر
برگردد اما خبرش را از
بیمارستان بیاورند … اگر، اگر، اگر
…
این اگرها راحتت نمی گذارند.
و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 