پاورپوینت کامل عصر جدید و روابط خانوادگی«قسمت سوّم» ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عصر جدید و روابط خانوادگی«قسمت سوّم» ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عصر جدید و روابط خانوادگی«قسمت سوّم» ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عصر جدید و روابط خانوادگی«قسمت سوّم» ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۰
هفت سال چهارم زندگی جوان
عصر جدید و جوان دینی
در این مرحله با جوانانی مواجهیم که
وجه اشتراکشان سن آنان و استقلالشان از
خانواده است. همه آنان در مرحله ای
هستند که ازدواج کرده اند یا زمان
ازدواجشان فرا رسیده و آتش شهوت در
وجودشان شعله ور است.
حال به تفاوتها و ویژگیها و امتیازات
آنان باید توجه کرد تا مقایسه ای بین آنان
صورت گیرد. جوان ادب شده با روش دینی،
سه دوره سروری و کارآموزی و مشاوره را
پشت سر گذاشته است و در تمامی مراحل،
همراهانی امین و مطمئن و دلسوز و فداکار
داشته است که حاضر بوده اند در دوره ای که
کودک حس برتری جویی و آقایی و سروری
داشته، او را به سروری بپذیرند و هنگامی که
او همبازی می خواسته، همبازی او شوند و
هنگامی که به مرحله درس آموزی و تربیت
رسیده است، او را تربیت کنند و به او علم و
ادب بیاموزند و در دورانی که نیاز داشته با او
مشورت شود تا عقلش رشد یابد، با او
مشورت کنند و در هنگامی که بحران دوران
بلوغ را پشت سر می گذاشته، او را به بهترین
نحو همراهی نمایند و هنگامی که نیازمند
ازدواج بوده، همسری مناسب و خوب و
همشأن برایش پیدا کنند و او اکنون مشکل
روحی و روانی و جسمی ندارد. در رساله
حقوق از حضرت سجاد(ع) نقل است:
«و حق فرزندت این است که بدانی او از
توست و بدی و خوبی او در این دنیا
منسوب به توست و تو در آنچه به عهده ات
گذاشته شده است ـ اعم از حُسن ادب و
راهنمایی او به سوی پروردگار و یاری او بر
اطاعت خداوند ـ مسؤول هستی».(۱)
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده
است:
«از حقوق فرزند بر پدر این سه حق
است: برایش نام نیکو انتخاب کند: به او
نوشتن بیاموزد؛ هنگامی که بالغ شد به او
همسر بدهد».(۲)
در حدیث دیگر ـ به جای ازدواج ـ آمده
است: او را در جایگاه نیکویی قرار دهد(۳)؛ که
مفهومی عامتر از ازدواج است. از حضرت
صادق علیه السلام روایت شده است: «پسر
هفت سال بازی می کند و هفت سال کتاب
(قرآن) می آموزد و هفت سال حلال و حرام
را فرا می گیرد»(۴). و از حضرت علی
علیه السلام روایت شده است: «به فرزندان
خود شنا و تیراندازی بیاموزید»(۵). باز از
حضرت صادق علیه السلام روایت شده
است:
«قبل از اینکه [گروههای منحرف نظیر[
مرجئه، جوانان را گمراه کنند، بر آموزش
حدیث به جوانانتان مبادرت ورزید».(۶)
از این گونه احادیث روشن می شود
خانواده ملتزم به دستورهای دینی سعی
می کنند فرزند خود را در طی این مدت
بیست و یک سال تعلیم دهند و در
رشته های مختلف، به او مهارت بیاموزند و
او را در وقت مناسب همسر دهند.
چگونگی و فواید ازدواج
چنین جوانی علاوه بر آنچه در خلال
بحثهای گذشته مطرح شد، نظیر دوست
خوبی چون پدر یا مادر داشتن و متعبد و
متأدب شدن و علم و آگاهی و مهارت یافتن،
انسانی است امیدوار به لطف و عنایت
خداوند و معتقد به وعده های او، و همین
سرمایه او را در زمینه های گوناگون یاری
می کند. به عنوان نمونه «ازدواج» را که نزد
جوانان این عصر و زمان از مشکل ترین امور
زندگی است، از دیدگاه یک خانواده تحت
تربیت دینی بررسی می کنیم.
جوانِ تحت تربیت دینی در هنگام نیاز
به همسر، ازدواج کرده است و پس از آن،
تمام وقت و امکاناتی که جوانان دیگر صرف
می کرده اند تا خود را به مُد روز در بیاورند تا
برای جنس مخالف، خودنمایی کنند و از
سوی آنان پذیرفته شوند و تمامی فکری که
جوانان دیگر برای فریفتن دیگران از آنان
مصرف کرده اند، او صرف همسر خود و
تهیه مایحتاج زندگی کرده است. آن گاه پس
از گذشتِ مدت زمانی برایش روشن شده
است همان غذایی که قبلاً با توجه به
ساختار زندگی خانوادگی خود و امکانات
مادی موجود، می خورده، در این مدت ـ پس
از ازدواج ـ نیز خورده است و افزون بر آن،
همسری در کنار خود داشته که در سایه او
آرامش روحی داشته و ذهنش مشغول جذب
دیگران نبوده و زندگیش با انتخاب همسر
جهت داده شده و بیشتر به کار و فعالیت
پرداخته و از اوقات فراغت خود بهترین بهره
را برده و به جای هزینه کردن اموال خود
برای مثلاً سیگار و مواد مخدر و محفلهای
پارتی، آنها را در راه تهیه وسایل زندگی
مصرف کرده است. او پس از این مدت،
(پایان هفت سال چهارم) می بیند امکانات
زیادی دارد که دوستان همدوره ای او که
ازدواج نکرده اند، آن امکانات را ندارند. او
روحیه سالمی دارد که آنان ندارند و … در این
هنگام عملاً و از روی تجربه شخصی معنای
آیه «ان یکونوا فقراء یغنهم اللّه من فضله(۷)؛
اگر زن و شوهر تنگدست بودند، خداوند آنان
را از فضل خویش بی نیاز می کند» درک و
باور می کند. همیشه لازم نیست یاری
خداوند و بی نیازسازی او، به صورت کارهای
غیبی و خارق العاده بروز کند، بلکه اشباع
عاقلانه و طبیعی غریزه شهوت و جهت دادن
به زندگی و دخل و تصرف درست در اموال و
نگهداشتن روحیه ای سالم از اضطراب و
استرس، یکی از بی نیازیهاست و پولی که
دیگران صرف شهوترانی یکروزه یا اعتیاد و
تخدیر خود یا برای مُد و امثال آن هزینه
کرده اند و فکری که مشوش شده است تا
دوستی بیابد، یا شبی را در بین جمعی
خوش باشد، او برای زندگی شرافتمندانه و
شرعی و طبیعی هزینه کرده است و به
اصطلاح نان و پنیری که پسر و دختر به طور
جدا می خورده اند، اکنون همان را در کنار
یکدیگر و با صفا و صمیمیت می خورند و
دارای هدف و برنامه هستند.
آشنایی با دین
امروزه برای کاستن از استرسها سعی
می کنند جوانان را با یکی از ادیان آشنایی
دهند تا در پرتو اعتقاد به ماوراء ماده و
نیروهای غیبی، نوعی امید در دلها زنده
کنند و از استرسهای روحی بکاهند. این
رویکردِ جهان صنعتی را باید به فال نیک
گرفت، و دو نکته را متذکر شد:
نخست: چرا گرایش به سوی هر دینی؟
دوم: چرا دین و معنویت را فقط برای
رفع نگرانیها بخواهیم؟
چرا گرایش به سوی هر دینی؟!
حال که معلوم شد بشر بدون معنویت و
اعتقاد دینی نمی تواند مسیر خود را ادامه
دهد و دین نیاز ضروری اوست، چه بهتر که
بهترین دین و راه و باور، بررسی و شناخته
شود و همان به جامعه معرفی شود تا از آن
پیروی کنند، زیرا در غیر این صورت ممکن
است، به پیروی از مذهبی مبادرت ورزند که
مشکل امروز آنان حل و از استرسها کاسته
شود، ولی چون آن مذهب، کاملترین و
بهترین نیست، در آینده مشکلات و خطراتی
بیافرید.
به نظر ما دینی که معجزه اش کتاب
است و آن کتاب با همان نصّ و شیوه و لفظ
اولیه باقی مانده است و اکنون در عصر
تمدن و پیشرفت باز فریاد می زند: «اگر در
آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم، شک دارید،
سوره ای مانند آن بیاورید»(۸) و هنوز تا این
زمان انسانها نتوانسته اند چنین کاری را
انجام دهند و زحماتشان پیوسته بی حاصل
بوده است و آنچه گاه به خیال خود
آورده اند، اشکالهای فراوانش از دید محققان
مخفی نمانده است، به هر حال معجزه ای از
علم و کتاب باقی مانده و تا زمان کنونی
درخشیده است، در عصر علم و تمدن
می تواند راهنمایی برای انتخاب بهترین
دین و روش باشد.
چرا دین و معنویت را فقط برای
رفع استرسها و مشکلات فعلی خواستار
شویم؟
حال که معلوم شد ما مشکلات فراوانی
داریم که یکی از آنها استرسهای روحی
است که دین می تواند آن را علاج کند، چرا
برای حل سایر مشکلات روحی و روانی و
تربیتی خود، از دین مدد نگیریم؟! چرا راه
خود را طی کنیم، و ما هر گاه گرفتار شدیم،
به سراغ دین برویم؟!
به نظر می رسد اگر در جنبه های
اجتماعی و تربیتی سخن دین را بشناسیم و
بیاموزیم و به آن عمل کنیم، نه تنها
استرسها تمام می شود و بیماریهای روانی و
جسمی ناشی از امور شهوانی، به حداقل
می رسد، بلکه زندگی سالم و خوبی که در آن
تمامی افراد، جایگاه اجتماعی مناسب و
شایسته خود را داشته و همکاری خوب و
صمیمانه داشته باشند، ایجاد خواهد شد.
دوران کهولت و توصیه های دینی
تا کنون دوره های مختلف حیات انسان
(کودکی و نوجوانی و جوانی) بیان شد و نیاز
فرزند به پدر و مادر و دوست شدن به آنان و
بالاخره مهربانی فرزند با پدر و مادر در
مراحل مختلف، بررسی گردید.
اکنون یک اشکال جدی مطرح است؛
طبق بحثهای گذشته، محبت پدر و مادر به
فرزند و در مقابل مهر و محبت فرزند به پدر
و مادر ـ بنا بر روش دینی ـ بر اساس برنامه
طبیعی و ناشی از تکوین است و طی کردن
مسیری خلاف آن، راه پیمودن بر خلاف
طبیعت و تکوین قلمداد می شود. اکنون
طبق چه قانونی طبیعی یا تکوینی، یک
فرزند سی و پنج ساله به بالا موظف است
پدر و مادر خود را که در سنین شصت،
هفتاد و بالاتر هستند، مراقبت و مواظبت و
تیمار کند؟ بویژه با توجه به اینکه وسایل
زندگی آنان مشغول و عشق و علاقه طرفین
بین آنان حاکم است. بنابراین به طور طبیعی
او کم کم پدر و مادر پیر و فرتوت را فراموش
می کند و عشق و محبت به فرزندان، جای
دوستی پدر و مادر را می گیرد و خلاصه
اینکه راهی طبیعی و تکوینی وجود ندارد که
انسانهای بالاتر از سی و پنج سال را به
یاری پدر و مادر سوق دهد. به همین جهت
روش دینی نیز کارآیی چندانی در حل
مشکل خمودی و بی یاوری و تنها ماندن
پیران ندارد!
از بحثهای گذشته روشن شد طبق روش
دینی، تربیت کودک به گونه صحیح انجام
می گیرد و زمینه رشد او فراهم می شود. وی
در دوره دوم و سوم زندگی با امور دینی و
عاطفی و عقلی آشنا می شود و در وقت
مناسب ازدواج می کند و از نظر تربیتی و
روانی مشکلی ندارد و با پدر و مادر دوست
است و خود را بدهکار آنان می داند. ممکن
است تصور شود پس از ازدواج، مقداری از
عواطف و علاقه، به همسر عطف می شود و
پس از بچه دار شدن، هر بچه کمی از محبت
پدر را به خود جلب می کند و کم کم فرصتی
برای محبت به پدر و مادر پیر ـ که نیاز
فراوانی به کمک دارند ـ باقی نمی ماند و از
این جهت فرقی بین روش تربیت بر طبق
دین و روش زندگی انسانهای عصر جدید
باقی نمی ماند.
در این پندار از این نکته غفلت شده
است که در روش تربیتی عصر جدید، فرزند
از پدر و مادر بیگانه است و به آنان علاقه ای
ندارد و در برخی موارد نسبت به آنان کینه
دارد. بنابراین هیچ گونه زمینه ای برای یاری
رساندن فرزند به پدر و مادر پیر وجود ندارد.
اما بر طبق روش دینی، فرزند به پدر و مادر،
به دید مثبت نگاه می کند و با آنان دوست و
خواهان کمک به آنهاست، ولی موانعی از
جمله کمی فرصت و امکانات وجود دارد. به
عبارت ساده تر: در روش غیر دینی هیچ گونه
اقتضا و انگیزه ای برای یاری پدر و مادر
وجود ندارد، ولی در روش دینی اقتضا وجود
دارد، گرچه ممکن است موانعی جلوی تأثیر
مقتضی را بگیرد. در جای خود بحث شده
است تفاوت فراوانی بین انجام نشدن کاری
به خاطر نبودن مقتضی، با انجام نشدن آن
به خاطر مانع وجود دارد. در صورت دوم با
برطرف شدن مانع کار انجام می گیرد، ولی در
صورت اول باید مقتضی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 