پاورپوینت کامل همراه با هنرمندان در آخرین روزهاینصب ضریح مطهر رضوی(ع) ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل همراه با هنرمندان در آخرین روزهاینصب ضریح مطهر رضوی(ع) ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل همراه با هنرمندان در آخرین روزهاینصب ضریح مطهر رضوی(ع) ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل همراه با هنرمندان در آخرین روزهاینصب ضریح مطهر رضوی(ع) ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۰
گرچه در هنگام چاپ این گزارش،
ضریح جدید حرم مطهر علی
بن موسی الرضا نصب شده است؛ اما چون
گزارش ما مربوط به روزهای آخر کار
هنرمندان بود، سعی کردیم حال و هوای آن
روزها را در گزارش خود حفظ کنیم.
در کارگاه قلمزنی هستیم. صدای
کوبیدن چکش و ضربه های قلم می آید؛ بارها
و بارها کارگاه قلمزنی را دیده ایم. در
کوچه بازارهای اصفهان، این صدا، صدای
آشنایی است؛ اما اکنون، این صدا در مکانی
دیگر است و طنین متفاوتی دارد و من در
مدینه هستم. در کوچه های گم شده
بنی هاشم و صدای عبور تک سواری تنها که
می گردد و جماعتی را منتظر گذاشته است.
می آید … و امام تنها است. با گامهایی
آهسته، بدون همراهی یاران، در میانه بقیع و
مزار پیامبر و خانه فاطمه(س) سرگردان
است. اگرچه در میان جمع شایع بود و در
کتابها نوشته اند که امام طولانی ترین
خداحافظی را با جدش داشته اما بی شک او
غمگین ترین خداحافظی را با قبر جده اش
داشته است و شاید به همین دلیل است که
هیچ یک از یاران را با خود نیاورده چرا که
مزار او می بایست بی نشانه بماند.
مدینه سرشار از توطئه است و طوس
سرشار از نیرنگ و امام به مقصدی می رود
که می داند «مشهد»ش خواهند نامید.
… و ما اینک، روبه روی گنبد طلا و در
قرب امام، در میان جمع استادکاران قلمزن
هستیم.
… و هنگامی به کارگاه می رسیم که
استاد فرشچیان، آخرین طرحهای مدادی را
بر روی کاغذهای پوستی به قلمزنان
توضیح می دهند و ما در گوشه و کنار کارگاه،
بر روی قطعات طلا و نقره، نقوشی را
می بینیم که تبلور تجربه دیرینه نگارگری در
ایران است. سروهایی که شجره طیبه را به
یاد می آورد و گلهای آفتابگردان هشت پر:
استاد فرشچیان: … در یک زمینه کار در
هشت لچکی چهارگوشه ضریح مطهر
طرحی از گل آفتابگردان و به فرم هنر اصیل
ایرانی طرح گردیده که الهام و نشانه ای از
نام مقدس شمس الشموس حضرت علی
بن موسی الرضا(ع) می باشد.
قلمزنان، روز و شب در کارند اما در
چهره هایشان نشانی از خستگی دیده
نمی شود و هرگاه که یکی از قطعات سرشار
از زیبایی را درون آتش می گذارند، به یاد
رهروان وادی عشق می افتم که از میان
دریاهای آتش می گذرند. به همین دلیل
است که بسیاری از استادان و استادکاران
بنام، تا نزدیکیهای مقصود آمدند، بدون
اینکه بتوانند با این تقدیر زیبا هماهنگ
شوند:
استاد فرشچیان:
برنامه ضریح از
هشت، نه سال پیش شروع شده و تا حالا
چند استادکار آمده اند ولی گوی سعادت را
آقای استاد خدادادزاده برده اند که واقعا
واجد همه نوع صلاحیت هنری و اخلاقی و
روحی هستند و این سعادت را حضرت علی
بن موسی الرضا به دوش ایشان محول
فرموده اند و به نحو احسن و با بهترین
حالتی که ممکن بود، ایشان انجام دادند.
آقای مهندس عزیزیان:
من سالهای
زیادی هست که افتخار رعیتی و نوکری در
دستگاه امام رضا را دارم؛ یعنی از سال ۶۱.
آن وقت جوانی کم سن و سال بودم. از سال
۷۲ روی ماکتی که آقای آیینه چیان آماده
کرده بودند، استاد فرشچیان طرحی را پیاده
کردند و بعد ایشان روی کاغذ شروع به
توسعه همان طرح کردند. البته آشنایی ما با
استاد بیشتر به دلیل این بود که ایشان تابلو
عصر عاشورا را به کتابخانه آستان قدس
هدیه کردند. به هر حال، این طرحها، هر روز
زیبا و زیباتر می شد تا به مرحله قلمزنی
رسید. استاد فرشچیان، استاد دهنوی را
برای مشاوره در مورد قلمزنی معرفی کردند
و ما از ایشان خواستیم تا شخصی را برای
اجرای قلمزنی معرفی کنند و چند نفری کار
کردند و کار یکی از آقایان انتخاب شد و
ایشان، طرحهای استاد فرشچیان را روی
ورق مس اجرا کردند؛ اما وقتی کار را روی
بدنه اصلی پیاده کردند، متوجه شدیم با آن
کاری که قبلاً ارائه داده اند متفاوت است. بعد
از فراز و نشیب چندی، بالاخره آقای
دهنوی دو نفر را معرفی کردند و آنها هم
نتوانستند کار را انجام دهند. آمدیم و رفتیم
اصفهان. رفتیم به خانه هنرمندان. آنها هم
کسانی دیگر را معرفی کردند که بالاخره
آقای دهنوی، آقای خدادادزاده را معرفی
کردند. اگرچه آقای خدادادزاده در این زمینه
شهرت کمتری داشتند ولی با برخوردی که
با ایشان داشتم، متوجه شدم ایشان آدم
کاسب کاری نیست و صحبتهایش به دلم
نشست و بعد حس کردم این آقا کسی است
که می تواند کار را به انجام برساند؛ اگرچه،
این وسط، ما کاره ای نبودیم بلکه صاحب
اصلی این کار، استاد خدادادزاده را انتخاب
کرده بود و ایشان هم شخصیت خوبشان را
در طول کار نشان دادند.
گفتم این همه آدم آمدند و رفتند که هم
ادعایشان از شما بیشتر بود و هم اسمشان
سر زبان بود؛ اما واقعیت این است که امام
رضا آنها را نپذیرفته بود. این افتخار باید
نصیب خدادادزاده می شد، نصیب
فرشچیان می شد … و شاید هم نصیب من
بیچاره می شد.
آقای خدادادزاده با ما صنفی برخورد
نکردند و کار را با عشق شروع کردند و …
باید اعتراف کنم در این مدت، یعنی از سال
۷۲ تا ۷۹ خود من هم دیدگاه و نگرشم
تغییر کرده بود و کار سره را از ناسره
تشخیص می دادم و الان می گویم که آقای
خدادادزاده در زمینه قلمزنی حرف اول را
می زند. صدف باید صدف باشد و خطوطی
که کار شده به نظر طبیعی بیاید.
خدادادزاده، امروز به عنایت امام رضا،
معروف ترین قلمزن قرن است. همین که
توانسته طرح استاد فرشچیان را به خوبی
پیاده کند و مورد تأیید ایشان باشد، خودش
افتخاری است. فکر می کنم که هم آقای
فرشچیان همه بار هنریش را اینجا ارائه
کرده و هم آقای خدادادزاده همه نبوغش را
به خرج داده است. من خودم، لچکی های
کنار کار ضریح را دوست دارم که سه شمسه
داخلش قرار می گیرد. یک شمسه بزرگ، دو
شمسه کوچک. گوشه های ضریح به طرف
بالا است و یک دسته گل است و یک گل
آفتابگردانی است که آمده آن شمسه را در
آغوش گرفته و دور آن گلها پیچیده. اصلاً
یک چیز فوق العاده است. خوشا به حال
استاد فرشچیان، خوشا به حال استاد
خدادادزاده که آثارشان رفت روی قبر مطهر
حضرت رضا و جاودانه شد. جایی رفت که
میلیونها نفر آدم آرزوی دیدنش را دارند.
آرزو دارند که بیایند دست بکشند به ضریح
و از بارگاه حضرت رضا(ع) شفا بگیرند.
خاتم کاری داخل ضریح هم حکایتی دیگر
است که در جای خود باید به آن پرداخت.
… دیروقت شب است و ما همچنان در
کارگاه قلمزنی که نه، در کارگاه عشق
هستیم و بر نگاره های عشق خیره شده ایم و
صدای کوبیدن قلمها همچنان می آید. چشم
ما بر روی اسماءِ الهی است که با خط زیبای
بنایی در گوشه و کنار نوشته شده. می گویند
کار یک استاد قمی به نام استاد موحد است
که متأسفانه نتوانستیم صحبتی با او
داشته باشیم. و همچنان به سروها و
خطوط پیچان و گل و برگهایی که شکوه
گذشته را با طرحی نو در برابر چشمانمان
قرار داده، نگاه می کنیم.
استاد فرشچیان می گویند:
اولاً که بیشتر تکیه بر اسماءاللّه و اسماء
الهی است که یک بیننده یا زائر که پای آن
قرار می گیرد، همیشه خدا و اسامی خدا را
در نظر می بیند. تمام طرحهایی که در این
ضریح به کار رفته در نوع خودش بی نظیر
است. یعنی طرحهایی بوده که هیچ سابقه
نداشته و فرم آنها هم همین طور. فرم کلی
ضریح مطهر حضرت امام رضا با تمام
فرمهای ضریحهای مطهر ائمه اطهار فرق
می کند. برای خودش یک شخصیت
جداگانه ای دارد که هنرهای اصیل ایرانی در
آن در نهایت کمال مراعات شده. قوسهایی
که دارد همین حالت محراب را دارد و واقعا
روحانیتی را به آدم القاء می کند. تمام گل و
برگهایی که کار شده از گلهای هشت پر کار
شده و گلهای پنج پر. هشت پر همان نشانه
امام هشتم و پنج پر همان خمسه طیبه
هستند …
… و من همچنان خود را در مدینه
می یابم در کوچه های گمشده بنی هاشم و
امام، بی صدا، با گامهای آهسته، از باب
جبرئیل وارد می شود یا از بابی دیگر ـ خدا
بر من ببخشاید که تصورات خود را که در
همان مدینه به نظرم رسیده می نویسم زیرا
اینها را در هیچ کتابی نخوانده ام ـ ولی من
فکر می کنم از باب جبرئیل بوده از همان
جایی که جبرئیل وارد شد و پنج تن را در
کساء دید. پنج خورشید را. و بعد، امام از
محرابها رد شده و چه خداحافظی
حزن آلودی با اجداد خود در قبرستان بقیع
داشته است و از اطراف خود، حتما هیاهوی
مردم را می شنیده که می خواستند امام را در
میان چراهای بهت آلود خود بدرقه کنند.
چرا امام به رأی قاتل پدر خود به سوی
طوس می رود؟! و جواب امام چه بوده جز
سکوت و امام می دانسته به کجا می رود؛ به
جایی که از سالها پیش «مشهدالرّضا»یش
خوانده بودند و دیار عاشقان.
… و اینک، درست روبه روی گنبد طلا و
در قرب همان مشهدالرضا، ما در کارگاهی
هستیم و به عاشقانی که در محفلی عرفانی
با زبان هنر سخن می گویند، نگاه می کنیم.
استاد فرشچیان ادامه می دهند: … طرح
کلی و اصلی که نمایانگر هنر اصیل ایرانی و
اسلامی است. اول کار سعی گردیده بیشتر
اسماءاللّه و نام مقدس حضرت رسول اکرم و
ائمه اطهار(س) تجلی داشته باشد.
قوسهای کلی و جزئی که یکدیگر را
همراهی و تکمیل می کنند، موضوعهای
روحانی و معنوی را بیشتر القاء می کنند و
مقطع رأس همه خطوط و جهت گلها و
برگها و قوسها به یک نقطه واحد و مرکز
اصلی منتهی می شود و وحدانیّت ذات
پروردگار را به ذهن متبادر می نماید.
… و هم اکنون می شود سیل مشتاقان را
دید که در برابر ضریح چون پروانگانی به دور
شمع، بی تاب می گردند و مویه کنان زمزمه
می کنند و در میان قابها و ترنجهای
روبه رویشان می خوانند و زمزمه می کنند: «یا
ارحم الراحمین» «یا اکرم الاکرمین» و یا
«اسمع السامعین» «یا قاضی الحاجات» «یا
منزل البرکات» و یا «رافع الدرجات» … و رایحه
محبت اهل بیت از میان لبهایشان در ترنم
است و دستهایشان در مسیر ضریح در
طلب پروازند … و گویا استاد فرشچیان نیز
رابطه آدمها را با ضریح این گونه دیده
است:
«از لحاظ رسم فنی طوری این ضریح
مطهر طراحی گردید که هیچ گونه پیچ از رو
دیده نمی شود و پیچها غیر نمایان هستند
برای اینکه زائر که در مقابل ضریح مطهر
قرار می گیرد بهتر بتواند با پروردگار خود راز
و نیاز بکند. در وسط قابها و ترنجها تمامی
این اسماء الهی که دل و ذوق انسان را به
ستایش پروردگار هدایت می کند، نوشته
شده. همچنین قابهای مقرنس یا اللّه یا
رحمان یا رحیم، مجموعه بدیعی را تشکیل
می دهند، در ترنجهای وسط ستونها اسامی
چهارده معصوم به طوری قرار گرفته اند که
برابر قلب و سر زائر می باشد. یعنی قابهایی
ساخته شده که وسط آنها ستونها هستند
که اسامی ائمه اطهار هستند و طوری
درست شده که بالاتر از قلب و سر هست.
این طرح و ساخت برای اولین مرتبه در
تاریخ هنر به منصه ظهور رسیده و امید
است که به پیشگاه آستان مقدس
ثامن الائمه حضرت علی بن موسی الرضا(ع)
مورد قبول واقع گردد. ناگفته نماند که کلیه
طرحها و تمام مسایل مربوط به آن را بنده
افتخارا انجام داده ام و من مفتخر هستم که
خداوند به من این عنایت و لطف را نصیب
فرمود و حضرت علی بن موسی الرضا به من
این افتخار را مرحمت فرمودند که بتوانم
این طرحها را افتخارا انجام بدهم. همچنین
آقای خدادادزاده که ایشان از اساتید بزرگ
هنر هستند و در راه ساخت ضریح مطهر
خود و برادر و همکارانشان از هیچ گونه
همتی فروگذار نکردند.»
دیروقت شب است که از کارگاه بیرون
می آییم و گنبد طلا بزرگترین ستاره ای است
که در متن نیلی آسمان می درخشد و مرا به
یاد سخنی که از رسول اکرم(ص) نقل شده
می اندازد: «اولادی از من، همچون ستاره ای
در خاک خراسان دفن خواهد گردید و …».
اینک روز دوم است و ما در کارگاه
قلمزنی، نقشهایی را می بینیم که گاه زیر
چکش و قلم و گاه در میان آتش و گاه در
میان آبند. و همه آنچه می بینیم رمزی
هستند از عرفان و از خود می پرسم ما در
کدام وادی هستیم؟ وادی طلب؟ وادی
عشق؟ وادی فنا و یا …؟!! شب گذشته،
استاد خدادادزاده که در حضور استاد
فرشچیان سکوت کرده بودند، لب به سخن
می گشایند و حکایت وارد شدن به این وادی
را می گویند:
تقریبا شش سال قبل بود که با
ما تماس گرفتند و از ما خواستند
روی طرحی که استاد فرشچیان داده اند،
کار قلمزنی را انجام دهیم و ما انجام
دادیم و فرستادیم مشهد که مورد
قبول واقع شد و بعد شروع به کار کردیم.
حدود سه چهار سال در اصفهان در کارگاه
خودمان کار را انجام می دادیم. تقریبا تمام
مراحل کار در همانجا انجام شده. الان حدود
دو سال است که ما در مشهد هستیم که
آمده ایم برای نصب و مونتاژ. وقتی آمدیم
اینجا، گفتند که می خواهیم روی سقف هم
قلمزنی بشود که آن را هم انجام دادیم و
الان هم رو به اتمام است. در این چند ساله
خیلی خاطرات داریم. خاطراتی که تماما در
همین کار بوده. یکی اینکه کار کردن با نقره
نود، خیلی سخت است. چون مرحله ذوب
آن به راحتی انجام نمی شود؛ در حالی که
اینجا تا حالا در حدود چهار تن نقره آب
کردیم. یعنی چهارهزار کیلو و به مشکلی
برنخوردیم و این خودش برای ما مسأله
بااهمیتی است. در میان کار نیز بارها به
مشکلاتی برمی خوردیم و متوقف می شدیم
و از خود آقا مدد می گرفتیم. فردا صبح که
دوباره شروع می کردیم، کارها به نحو احسن
پیش می رفت.
بچه ها هم خیلی خوب همکاری
کرده اند؛ بدون هیچ ناراحتی. به هر حال اینها
در شهری غریب هستند ولی با دلگرمی و
آرامش، کارشان را به بهترین وجه انجام
دادند و الان هم که کار رو به اتمام است و
می خواهند برگردند به خانه ها و زندگی شان،
به جای اینکه خوشحال باشند، کمی
ناراحتند.
… اما کار قلمزنی در سه یا چهار مرحله
انجام می شود. اول طرح پیاده می شود که
طرح را روی کار انجام می دهیم. بعد از نو
قیرکنی می شود و روی قیر گذاشته
می شود. از پشت حالت برجسته کاری
می زنند.
جایی که طرح انجام شده مشخص
می شود و آماده برای ساخت و ساز. بار دوم
قیر را از پشت می گذارند که ساخت و ساز
بکند و این نقوش و این گلها و این خطوط
زیبا و قشنگ، از رو ساخت و ساز می شود.
این کارها تقریبا می توانم بگویم در چهار
مرحله یا پنج مرحله قیرکاری شده تا به
این زیبایی و به این فرمی که تماما
یکنواخت و بدون حتی یک میلی متر کم و
زیاد و روی حساب انجام شده. من خودم از
هفت سالگی به قلمزنی پرداختم یعنی
حدود چهل سال است که من به این کار
انس دارم.
البته کاری که انجام شده در سه مرحله
بوده که قسمت سنگ مضجع را مشهدی ها
کار کرده اند و بعد قسمت خاتم سازی است
که داخل ضریح است و قلمزنی روی طلا و
نقره، یعنی نمای بیرونی ضریح که کار
ماست و ان شاءاللّه به خوبی و خوشی هم
دارد تمام می شود.
البته ما برای انجام کار بین مشهد و
اصفهان در رفت و آمد بودیم. زیرا ما
نمی توانستیم تشکیلاتی که در کارگاههای
اصفهان است را اینجا بیاوریم؛ در نتیجه گاه
برای انجام کاری ناچار به اصفهان
می رفتیم. ما اینجا مشکل ذوب داریم، مثلاً
۲۰۰ کیلو نقره آب می کنیم و تقریبا ۱۰۰
کیلوی آن کار است و بقیه باید قیچی شود
و دوباره آب کنیم و از نو ورقه کنیم و ما در
اینجا وسایل این کار را نداشتیم. بعد هم
باید بالای سر کوره باشیم تا عیار نقره پایین
نیاید. خلاصه همه این کار با عشق و علاقه
انجام شد. ویژگی کار در اینجا این بوده که
در کارهای دیگر، ما برای مادیات و گذران
زندگی مان فعالیت می کردیم اما الان بیشتر
کار برای عشقمان و از روی دلمان است نه
برای گذران زندگی؛ نه آنکه بگویم تأمین
نبودیم ولی ما در اینجا حالت روحی و
روانی خاصی داشتیم و همه ما سعی کردیم
در این چند سال که خود را وقف کاری برای
امام رضا کرده ایم، مراحل بهتری طی کنیم و
من اکنون بعد از شش سال حس می کنم
خودم و بچه ها خیلی فرق کرده ایم.
همکاری با استاد فرشچیان هم برایمان
خیلی مهم بود. ایشان واقعا آدمی منصف و
منطقی هستند و در کارشان خیلی
مستحکم و استوارند و دلیلش هم این است
که کارشان از روی نظم و حساب است؛ ما
هم دیدیم کاری هست که واقعا ارزش دارد و
ایشان هم خیلی زحمت کشیده اند و همه ما
خواستیم و همت کردیم که به بهترین
نحوی کار را اجرا کنیم و استاد فرشچیان
هم طی چند روز که آمده اند اینجا خیلی
اظهار رضایت کردند و از کار ما کاملاً
خوشحالند و همین برای ما بسیار امیدوار
کننده است.
در مورد اینکه ما چطور انتخاب شدیم
ظاهرا این طور بود که چند گروه قبل از ما
آمده بودند و کار کرده بودند. نمی دانم به چه
دلایلی کار نکردند و خلاصه کار به دست ما
افتاد. من فکر می کنم انتخاب به وسیله
خود آقا علی بن موسی الرضا(ع) است و
هیچ کس هم نمی تواند بی اذن او کار کند. هر
کسی را امام نظر داشته باشند هم او کار را
می کند و هر کس را هم که نخواهد نمی تواند
کار کند. چه بسا کسانی بودند که آمدند و
نتوانستند حتی در اینجا یک چکش بزنند.
گروه خود ما از اول کار تا حالا با صداقت
و پاکدلی و عش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 