پاورپوینت کامل »اوضاع اجتماعی فرهنگیزنان در کشور سیرالئون «قسمت دوّم ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل »اوضاع اجتماعی فرهنگیزنان در کشور سیرالئون «قسمت دوّم ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل »اوضاع اجتماعی فرهنگیزنان در کشور سیرالئون «قسمت دوّم ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل »اوضاع اجتماعی فرهنگیزنان در کشور سیرالئون «قسمت دوّم ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۸

* خانواده و تربیت

ساختار اجتماعی کشور سیرالئون را
قبیله تشکیل می دهد و هیجده گروه نژادی
در این سرزمین سکونت دارند. قبل از آنکه
نظام حکومتی این کشور به شیوه ای نوین
شکل بگیرد، رؤسای قبایل در مناطق تحت
قلمرو خود حکومت می کردند و در برخی
طوایف قدرت حکومت بین اشخاص خانواده
تقسیم می شد.(۱) تاریخ سیرالئون مشحون
از اغتشاشات سیاسی شدید و رقابتهای
خطیر بین قبیله کرنوهای مرکز حکومت،
اقوام «مند» و «تمن» که دو قوم درون
کشوری اند می باشد و این نزاعها در نظام
خانواده ها اثر گذاشته و چندگانگی فرهنگی
را به دنبال داشته است.(۲)

حدود یک سوم سکنه سیرالئون را قبیله
مندی تشکیل می دهند. تنظیم کننده روابط
خانواده در این قبیله پدر است، ازدواج
علامت تشخص به شمار می رود و کسانی
که به این برنامه تن نمی دهند تحقیر
می شوند. به همین دلیل حتی زنان بیوه پس
از سوگواری برای همسر به فکر ازدواج
می باشند. زنان رنجهای فراوانی را تحمل
می کنند و هر مردی که زنان زیادتری دارد در
واقع گویی که کارگران بیشتری دارد.(۳) بر
اساس پژوهشهایی که خانم پولم در منطقه
غرب آفریقا انجام داده است زن در قبیله با
رسیدن به مقام مادری به عنوان کدبانویی
که باید به رفع نیازهای کودک خود برسد
شناخته می شود. گرچه نفوذ مادر بر فرزند
ذکور با بزرگ شدن آنان تقلیل می یابد با این
حال نفوذش بر دختران تا مدتهای مدید
طول می کشد. روابط بین پدربزرگها و
مادربزرگها با نوه ها از صمیمیت و اعتماد
برخوردار است و احترام ظاهری که خود
منبعث از وظیفه ای است که باید نسبت به
تمامی افراد مسن ابراز کرد به آن اعتدال
می بخشد، شوخی و بذله گویی در بین افراد
سالخورده و کودکان زیاد است. صمیمیت
بسیار نزدیکی که در کودکی بین یک برادر و
خواهر از یک پدر و مادر وجود دارد از سن
۱۲ یا ۱۳ سالگی جای خود را به متانت و
احتیاط فوق العاده ای می دهد. برای یک
برادر اکیدا ممنوع است که بر حصیری که
خواهرش روی آن خوابیده بخوابد و یا بر
عکس. خشمگین شدن علیه یک خواهر،
ناسزا گفتن و یا کتک زدن، کاری بس شگفت
است و در این حال هر تقاضایی اعم از
گردن بند و مانند آن خواهر داشته باشد نباید
برادر از آن طفره رود.(۴) کودکان پس از بلوغ
به باور عمومی رشد کافی برای ورود به
اجتماع بزرگتر را یافته و از این رو برنامه هایی
بر حسب دختر یا پسر برایشان تدارک
می بینند. تربیت دختران بر اساس اخلاق و
فرهنگ قبیله یکی از مهمترین وظایف
مسؤولین هر قبیله به شمار رفته و برای این
آموزشها اهمیت خاصی قایلند.

* تعلیم دختران

تمام قبایل دارای اجتماعات مخصوص
دختران به نام سندی (SANDY) یا وند
(WUNDO)هستند که هدف آن آموزش
دختران برای امر ازدواج است. رهبر این
اجتماع سوا یا سویی (sewie) نامیده
می شود که معمولاً زنان سالخورده اما
مسلط به فرهنگ و سنن قبیله ای
می باشند. در این آموزشها دختران را به
نقطه دوری از دهکده که معمولاً در اعماق
جنگل است می برند و در کلبه ای نگهداری
می کنند، تعالیم اختصاصی آنان همان
الگوهای پذیرفته شده زندگی و شیوه های
آن است که حالتی نمادین و رازگونه دارد. به
دختران آموزش می دهند که سخت کوش
بوده و در رفتار بویژه در برابر کهنسالان
ملایم باشند. هر گونه بی توجهی در این امر
به سختی مجازات دارد. وظیفه دختران این
است که در خدمت بزرگترها باشند و
برایشان آب آورده و آن را برای استحمام گرم
کنند، آنان باید صبح زود بیدار شده و به زنان
مسؤول به صورت دسته جمعی سلام گویند
و سپس به کارهای داخلی و وظایف روزمره
مبادرت ورزند. آموزش هنگامی شکل جدی
پیدا می کند که دختر ویژگیهای لازم بدنی و
روحی را برای مادر شدن در خود حس
نماید. اصولاً ورود در اجتماعات سنتی با
تحمل کارهای سخت و غیر عادی توأم
می باشد و حفظ اسرار اجتماع از مهمترین
وظایف هر گروه به شمار می رود. پس از
پایان مراسم ابتدایی و مقدماتی وظایف
مادری و همسرداری به دختران آموخته
می شود از جمله آنها آشنایی با خواص
داروهای سنتی هر منطقه و مبارزه با مکر
جادوگران بویژه جلوگیری از جادوگر شدن
شوهر و علاقه مند ساختن وی را به زندگی
می توان نام برد. دخترانی که برای این نوع
تربیتها به کلبه جنگلی می روند معمولاً بین
۱۵ روز تا یک ماه در آنجا اقامت دارند. در
این مدت والدین دختران هر صبح و شام یک
سینی غذای خوب و تقویت کننده توسط
فردی که از طریق اجتماع مزبور مشخص
شده برای آنان می برند. معمولاً این مراسم
پس از فصل برداشت محصول که
خانواده ها امکانات بهتری دارند صورت
می گیرد، در طی این مراسم اسامی جدیدی
به دختران داده می شود و در پایان به عنوان
عضو کامل جامعه پذیرفته می شوند.
دختران شرکت کننده در یک اجتماع سنتی
روابط بسیار نزدیکی با هم دارند و خود را
خواهر یکدیگرمی دانند. بهترین دختر،
سمت ریاست بر دیگران را دارد. در خاتمه
دختران تا سه روز در محل مخصوصی که
دهکده یا جامعه برایشان تدارک دیده به
انجام تفریحات سنتی می پردازند که در این
مدت تمامی افراد دهکده موظف به پذیرایی
از آنان می باشند. پس از روز سوم به دیدن
اقوام رفته و از آنان هدیه دریافت می کنند.
این مراسم نخستین بار توسط قبیله شربرو
ابداع گردید سپس مندی ها آن را گسترش
داده و تمام قبایل آن را پذیرفتند. در این
مراسم معمولاً زنان تمامی کارها را به عهده
دارند و ورود مردان ممنوع است. خانواده ها
مبالغی به عنوان حق آموزش به رییس این
اجتماع می پردازند. چنین مراسمی اگر چه
در مناطق روستایی ادامه دارد اما اکنون به

دلیل هزینه های سنگین، عدم رعایت
بهداشت، توسعه آموزش و پرورش، عدم
پای بندی دختران به این مسایل سنتی و
بومی و نیز حاکم بودن خرافات در مناطق
شهری کاسته شده و در دهکده ها نیز رونق
قبلی را ندارد.(۵)

* محسنات و آفات

از ویژگیهای این شیوه این است که
تقریبا تمام تعالیمی که به دختران و پسران
داده می شود این است که برای نوجوانان
محسوس می باشد. آموزش خانه داری،
آشپزی، فراگیری حرفه های متناسب با
جنس و سن و استعداد و فراگیری نحوه
اداره زندگی از جمله آنهاست. در این تعالیم
سنتی به فرد اجازه می دهند که استعداد
خود را در یکی از امور مورد نیاز جامعه
نمایان سازد و ضرورتی ندارد که یک فرد
تمامی حرفه ها را بیاموزد. به همین ترتیب
مربیان نیز مختلف بوده که برای آموزش
موضوع خاصی چند روزی به محل اجتماع
مزبور رفته و پس از اتمام کار به دهکده
بازمی گشتند. بدین صورت فرد نوبالغ علاوه
بر اینکه از تجربیات مستعدترین فرد
بهره مند می شد در می یافت که لازم نیست
در تمامی رشته ها سرآمد باشد بلکه باید در

رشته مورد علاقه اش رشد و ترقی کرده و
بقیه امور را در سطح مورد قبول جامعه
یاد گیرد.

ویژگی بعدی آموزش سنتی تأکید بر کار
اجتماعی و همکاری با یکدیگر است. در این
شیوه برای مربیان و مسؤولین احترام
خاصی قایل شده و نیز بین نوبالغان عقد
خواهری بسته می شود و همه به این امور با
دید مذهبی و ارزشی می نگرند. در آموزش
سنتی به تقسیم کار و نقش زن و مرد کاملاً
توجه می شود، چنان که آموزشها و مدت
اقامت در اجتماع نیز متفاوت است، در شیوه
آموزش نقش مربی اهمیت دارد و وی بنا به
سلیقه و کفایت شخصی به اداره امور
می پرداخت. همین امر موجب شهرت و
اهمیت یک اجتماع در میان جوامع مشابه
بود چنان که اجتماع سندی خانم یوکو که
مربوط به آموزش دختران بود در میان
تمامی طوایف مندی از اهمیت فوق العاده ای
برخوردار گردید.

* تضاد و تناقض

این شیوه ها در زمانی که قبایل انسجام
کافی و قدرت لازم را داشتند و دارای ابعاد
گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی
مذهبی بودند امتیازات فراوانی داشت و
نیازهای جامعه را برآورده می نمود اما با
ورود مظاهر تمدن غربی و گسترش
شهرنشینی قبایل تا حدود زیادی تضعیف
شده و قدرت آنان به دولت مرکزی انتقال
یافت. زندگی شهری نیز آن شیوه از زندگی
را به مردم ارائه می داد که متضاد با
آموزشهای سنتی است و رفته رفته این روند
کارآیی تعالیم بومی را کاهش داده است. از
مشکلات آموزش سنتی، غیر علمی و
خرافاتی بودن آنهاست و نیز به روحیه
نوبالغان توجه کمتر می شود و از مهمترین
محرکه های آن تنبیه شدید می باشد.
همچنین شرایط غیر بهداشتی دختران را
بیمار می کند که گاهی به قیمت از دست
رفتن آنان تمام می شود و متأسفانه مربیان
این گونه تلفات جانی را به حساب شرارت
فرد می گذارند و اینکه خانواده اش مشکل
اخلاقی و رفتاری داشته اند که دخترشان به
چنین سرنوشتی دچار شده است از این
جهت والدین او هم بدنام می شوند.(۶)

البته باید این واقعیت را هم در نظر
داشت که استراتژی فرهنگی استعمارگران
بر این اساس قرار داشت که هماهنگی
اجتماعی سنتی و متکاهای بنیادی وحدت
اجتماعی همچون تاریخ و زبان را از طریق
تضعیف نمودن همین تعالیم بومی بر هم
بریزند. به همین دلیل افراد قبایل در وهله
اول با مدارس به سبک جدید مخالفت کردند
زیرا نقش مراکز آموزش مزبور که با مکاید
استکباری تعقیب می شد انحراف کودکان را
از پیوستگی به محیط سنتی و مذهب و
ارزشهای بومی به دنبال داشت.
خانواده هایی که در مقابل مدارس
سفیدپوستان مقاومت نکردند و فرزندان
خود را به مراکز تعلیم و تربیت آنان
فرستادند با باسوادانی مواجه شدند که از
جامعه سنتی جدا شده و متأثر از فرهنگ و
تمدن غربی گردیدند که این روند ارمغانی
چون ابتذال، مفقود نمودن هویت فرهنگی و
ارزشی را به دنبال آورد. بعدها که اختلاف
میان آموزش و پرورش سنتی و تعلیم و
تربیت جدید کم شد به دلیل افزایش
تقاضای تحصیل و رشد سریع جمعیت
اثرات مالی گسترش آموزش و پرورش برای
دولت سیرالئون تحمل ناپذیر شد و در
نتیجه کیفیت و کارآیی آموزش و پرورش
تنزل یافت. بنابراین نظامهای موجود باید
به طور جدی نوسازی گردند و غایتهای
مدارس و مؤسسات آموزشی مورد
تجدید نظر واقع شوند. آقای ژان پلیا محقق
سازمان علمی و فرهنگی یونسکو می گوید
آموزش و پرورش سنتی دختران و پسران با
جامعه محله و محیط پیوند داشت و کودک
را برای زندگی اخلاقی، حرفه ای و اقتصادی
و سیاسی آماده می کرد بدون آنکه دچار
بحران و شکست شود ولی استعمار،
مدرسه ای منزوی از جامعه را پدید آورد و
بدین گونه مسأله سازش با محیط و مفهوم
شکست را در مسابقه و انتخاب مطرح
ساخت و خاصیت وحدت بخش و جامع
محیط تربیتی را از بین برد. این نوع مدارس
جداسازنده و مسخ کننده هستند و باعث
بیگانگی فرهنگی کودکان سیرالئون
می شوند. اشکالاتی که برای کاربرد زبانهای
ملی در آموزش و پرورش وجود دارد از یک
طرف و قرب و منزلتی که فراگیری زبان
بیگانه به دنبال دارد شکوفایی هویت
فرهنگی را دشوار می سازد، دخترانی که در
نظامهای جدید تربیت می شوند اگر چه با
دانشهای روز آشنا می گردند و برخی اصول
بهداشتی و شیوه های مدرن را برای حضور
در جامعه و پذیرش مسؤولیتهای بعدی فرا
می گیرند اما به آسانی انضباط مدرسه و
خانواده را نمی پذیرند و برای خود حقوق
بسیار، اما وظیفه ای اندک قایل هستند و
چون بر اساس سبقت با افراد مشابه خود
پیش می روند حاضر به کمک به دیگران
نمی باشند و از وسیله های خودخواهانه
کمک می گیرند تا موفقیت به دست آورند،
والدین نیز در رقابت شدید با یکدیگر تلاش
می کنند فرزندان را به مدرسه بفرستند تا با
به دست آوردن مدرک تحصیلی به زعم خود
پیشرفت و ترقی اجتماعی به ارمغان آورند
غافل از اینکه روند مزبور به افزایش
خصومتها، زوال فرهنگ سنتی و رواج ابتذال
و فناپذیری فضایل اخلاقی منتهی
می گردد. البته طرح این مسایل به معنای
مذمت تحصیلات جدید نمی باشد بلکه باید
خاطرنشان ساخت که هر کدام از انواع تعلیم
و تربیت قدیم و جدید در سیرالئون معایبی
را در بر دارد و باید با تلفیق محسنات این دو
یک ساختار آموزشی مطلوب، رشددهنده،
آموزنده و ارزنده پدید آورد که جامعه
دختران و پسران را با حفظ هویت فرهنگی
مطابق با رشد جامعه جهانی و مقتضیات
زمانی تربیت کند و توسعه ای هدفدار و همه
جانبه از آموزش و پرورش سر بر آورد و
شکوفایی علمی و فرهنگی کشور را به
ارمغان آورد.(۷)

برای اینکه به عوارض منفی تعالیم
غربی در مدارس جدید سیرالئون بیشتر
واقف شویم لازم است با طرح لورد لوگارد
(Lord Luygard) آشنا گردیم. به نظر
وی تعلیم و تربیت در افریقا باید متوجه
تربیت افرادی باشد که بتواند امور اجرایی،
بازرگانی و مشاغل فنی را اداره کند و این کار
باید از آموزش ابتدایی آغاز شود تا شکل
دادن به شخصیتهای مورد نظر آسان تر
صورت گیرد. به نظر وی تشکیل مدارس
عمومی شبانه روزی موجب می شود تشکیل
شخصیت قبل از پرورش ذهن صورت
گیرد.(۸) بدیهی است عملی ساختن چنین
مقصدی به قیمت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.