پاورپوینت کامل جایگاه زنان خانه دارایرانی در فرایند توسعه ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه زنان خانه دارایرانی در فرایند توسعه ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه زنان خانه دارایرانی در فرایند توسعه ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه زنان خانه دارایرانی در فرایند توسعه ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۳
یا پس از پیروزی انقلاب اسلامی و
تحولات ناشی از شرایط انقلابی شامل
تغییرات اقتصادی ـ اجتماعی ـ فرهنگی
وظایف، حجم و تنوع کارها و به طور کلی
زندگی زنان ایرانی را نیز دیگرگونه شده
است؟ به عبارت دیگر آیا تأثیرات رشد و
توسعه در کشور توانسته از بار کارها و
وظایف محوله بر دوش زنان کاسته و
تسهیلات بیشتر و بهتری در اختیار زنان
ایرانی قرار دهد؟
می توان اینک این نتیجه گیری را داشت
که زندگی زنان ایرانی در گذشته و
خانواده های خود نسبت به زندگی یک زن
خانه دار امروزی بسیار متفاوت و متمایز از
قبل شده است. زنان نسلهای پیشین با
وجود عدم برخورداری از مواهب تکنولوژی
در خانه های خود (همچون جاروبرقی،
ماشین لباسشویی، ماشین ظرف شویی
و …) اما به دلیل گستردگی بعد خانوار و
کمک و یاری مادربزرگها، خویشان و دختران
که هر کدام وظایف خاصی را بر عهده
داشتند، مسؤولیتهای خانگی زن خانه با
توجه به شرایط اجتماعی ـ اقتصادی
تسهیل می شد.
اصولاً زنان ایرانی و خانه دار را می توان
در سه دسته کلی مشخص نمود. دسته ای
از زنان ایرانی منشأ روستایی و عشیره ای
داشته و مشخصه بارز آنان آمیختگی
وظایف کار و تولید با وظایف خانگی
می باشد. دسته ای دیگر از زنان ایرانی ریشه
شهری داشته و در شهرستانها و شهرهای
بزرگ زندگی می کنند. فعالیت اصلی آنان در
خانه بوده و به امر خانه داری صرف مشغول
می باشند اما دسته سوم زنان شهری
نیمه شاغل بوده که علاوه بر فعالیتهای
مربوط به خانواده در خارج از خانه دارای
شغلی بوده و یا اینکه در داخل خانه دارای
فعالیتهایی امثال فرش بافی، خیاطی، پاک
کردن سبزی، تولید انواع صنایع دستی و …
می باشند. در اینجا و با توجه به دسته های
مورد اشاره آیا مواهب رشد و توسعه شامل
حال زنان خانه دار ایرانی شده است؟ آیا با
عطف توجه به مسایل مطروحه در رشد و
توسعه کشورها زنان ایرانی موفق شده اند
میان وظایف خانگی و نقشهای خانوادگی و
فضای اجتماعی خارج از خانه هماهنگی به
وجود آورند؟
این سؤالات را می توان در کنار افزایش
رفاه مادی در کشورهای پیشرفته و توسعه
یافته به قیاس گرفت، آنجایی که نارضایتی
مردم نسبت به قبل بالاتر رفته است و این
عدم رضایت از زندگی را می توان در
شاخصهایی همچون خودکشی، اعتیاد،
درصد بیماران روانی و غیره دید. به بیان
دیگر این نکته قابل تأمل می باشد که آیا
پیشرفتهای فنی و توسعه ای به همان
نسبت بر زندگی و رفاه زنان خانه دار ایرانی
تأثیر مثبت گذاشته و یا خیر؟ و چنانچه در
این امر به همان نسبتی که انتظار تحول و
پیشرفت می رود این نتایج حاصل نشده،
دلایل و چرایی و منشأ آن چه می باشد.
امروزه مفهوم توسعه از
بحث برانگیزترین مقولات و موارد
اختلاف برانگیز بوده که در قرون اخیر نقد و
نظرهای فراوانی را با خود در پی داشته
است. رشد و جهش شگفت انگیز علم و
تکنولوژی و پیشی گرفتن تعدادی از
کشورها از بقیه، مردم و دولتمردان دیگر
کشورها را به تفکر واداشت تا نگاهی جدی و
عمیق به وضعیت خود و چرایی
عقب ماندگی آنها از «قافله پیشرفت» داشته
باشند. تعدادی از این کشورها با هدف پر
کردن فاصله خود چاره را در کپی سازی
یافتند اما طولی نکشید که مشکلات ناشی
از تفاوتهای ساختاری و مناسبات اجتماعی
این کشورها با کشورهای الگو با شدت
وحدت هرچه تمام تر، خود را در تناقضات
ناشی از بی هویتی و مسخ ارزشهای قومی و
بومی خود را نمایاند. در این میان برخی از
کشورها در میانه راه به بازنگری اهداف
توسعه ای خود پرداختند اما تعدادی دیگر
از کشورها راه «مستحیل شدن همه جانبه» را
برگزیدند. بدین ترتیب مباحثی همچون
توسعه انسانی، تساوی زنان و مردان،
انحطاط اخلاقی فردی و جمعی، ابزاری
شدن انسانها و توسعه مبانی مادی گرایی،
مصرف گرایی و مصرف زدگی و … به عنوان
پی آمدهای ناگزیر و به عنوان مسایل قابل
توجهی که گریبانگیر جوامع بوده، به
بحثهای روز و داغ تبدیل شدند.
لازم به توضیح است که پس از جنگ
جهانی دوم سازمان ملل متحد، دهه ۱۹۶۰
را به امر توسعه اختصاص داده که رشد
اقتصادی در بسیاری از کشورهای در حال
توسعه شدت یافت و شاخص اندازه گیری آن
درآمد ناخالص ملی سرانه عنوان شد. به
عبارت دیگر رشد درآمد ناخالص ملی
حکایت از رشد و سلامت اقتصادی و توسعه
کشورها داشت. در این دهه زنان به عنوان
عوامل نامرئی در روند توسعه مورد توجه
برنامه ریزان نبودند. در دومین دهه یعنی
۱۹۸۰ ـ ۱۹۷۰ و پس از بررسی نخستین
ارزیابی از عملکرد توسعه ای دهه قبل،
مشخص شد که علاوه بر اینکه میزان
موفقیت در راستای توسعه بسیار اندک
بوده بلکه نرخ رشد جمعیت و بیکاری و
پراکندگی درآمد فردی به سرعت در حال
افزایش است و تقریبا این نکته به اثبات
رسید که روند حاکم بر توسعه کشورهای
جهان سوم، نابرابری اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی را تشدید کرده است. در واقع برای
اولین بار در سال ۱۹۷۵ زنان جهان و به
خصوص زنان فقیر رسما از نامرئی بودن
بیرون آمده و مقوله کنترل جمعیت به طور
جدی مورد توجه قرار گرفت. در سومین
دهه یعنی ۱۹۹۰ ـ ۱۹۸۰ با ایجاد
شکافهای عمیق اقتصادی فیمابین
کشورهای توسعه یافته صنعتی و
کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته و
اختلافات طبقاتی میان مردم هر یک از
کشورها برای اولین بار به تولید زنان و
توانایی آنان برای تأمین درآمدشان توجه
شد به گونه ای که سازمان ملل متحد، این
دهه را دهه زن نامیده و حرکتهایی در
سطوح بین المللی در این زمینه صورت
پذیرفت که از جمله آن ایجاد مراکز
تحقیقات و مراکز برنامه ریزی اقتصادی در
سطوح بین المللی در خصوص فعالیتهای
زنان می باشد. مطالعات و بررسیهای
سازمان ملل متحد نشانگر واقعیتهای زیر
در ارتباط با زنان و دختران در جهان بود:
۱ـ در کشورهای در حال توسعه،
دختربچه ها در مقایسه با پسران خردسال
از تغذیه، مراقبتهای بهداشتی و امکانات
آموزشی کمتری برخوردار می باشند.
۲ـ در کشورهای در حال توسعه میزان
باسوادی زنان بسیار کمتر از مردان بوده و
این اختلاف در جوامع روستایی بسیار
چشمگیرتر است.
۳ـ احتمال مرگ مادران باردار در
کشورهای در حال توسعه ۵۰ برابر مادران،
در کشورهای صنعتی است.
۴ـ بخش اعظم کارهای زنان و
دختربچه ها به صورت نهفته بوده و در
حسابرسی ها و آمارگیری های ملی بروز
نمی کند. حال آنکه ساعت کار زنان به طور
متوسط ۲۵% بیشتر از مردان است، بخش
اعظم این کار بدون دستمزد می ماند.
۵ـ موانع فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و
اقتصادی موجود برای رشد زنان و دختران
به مراتب بیشتر از موانع موجود برای رشد
مردان و پسران می باشد.
۶ـ میزان مشارکت زنان در
تصمیم گیریهایی که در سطوح اجتماعی،
منطقه ای و ملی صورت می پذیرد بسیار
محدود بوده و قابل قیاس با مردان
نمی باشد.
لازم به توضیح است که در کشورهای
جهان سوم محور اصلی توسعه مبارزه با
عقب ماندگی و تأمین نیازهای اساسی
می باشد. نیازهای اساسی در چهار مقوله
متمایز و مشخص شده اند که عبارتند از:
حداقل نیازهای مصرفی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 