پاورپوینت کامل سرپرستی و ریاست خانواده «قسمت چهارم» ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرپرستی و ریاست خانواده «قسمت چهارم» ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرپرستی و ریاست خانواده «قسمت چهارم» ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرپرستی و ریاست خانواده «قسمت چهارم» ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۶

پس از بررسی ادله سرپرستی مرد در شریعت اسلامی، به بررسی برخی پرسشها
پرداختیم. پرسش دوم این بود که حدود ریاست مرد تا کجاست؟ مسأله طلاق، حضانت و
نفقه را به مباحث مستقل و مستوفی موکول کردیم. و از آن میان به موضوع خروج زن از
منزل پرداختیم. آنچه در این قسمت می خوانید سه محور دیگر از مسائل یاد شده است که
جزء مصادیق سرپرستی و ریاست مرد شمرده شده است.

۲ـ تنبیه بدنی

مبدأ این امر در شریعت اسلامی، آیه
۳۴ از سوره نساء است. در آن آیه «زدن
زنان» بر قوّامیت مردان مترتب شده است:

«وللاتی تخافون نشوزهن فعظوهنّ و
اهجروهنّ فی المضاجع و اضربوهن فان
أطعنکم فلا تبغوا علیهن سبیلاً.»

برای بررسی این مطلب، نخست به
برخی دیدگاههای عالمان اسلامی اشاره
می کنیم.

مرحوم بحرانی در کتاب «الحدائق
الناضره» سخنی را از شهید ثانی نقل کرده
و آن را می پسندد:

«قال فی المسالک و نعم ما قال: و فی
بعض الاخبار انه یضربها بالسواک و لعل
حکمته توهمها اراده المداعبه و الا فهذا
الفعل بعید عن التأدیب و الاصلاح. انتهی و
هو جید؛(۱)

شهید در مسالک سخنی نیکو گفته
است که: در بعضی روایتها از زدن با مسواک
سخن رفته، و شاید حکمتش آن باشد که زن
گمان کند شوهر با او مزاح می کند و گرنه، با
چوب مسواک که تأدیب و اصلاح حاصل
نمی شود، این سخنی نیکو است.»

این برداشت از روایت که در تعبیر آیه
آمده نشان می دهد که در آیه، زدن واقعی
مقصود نبوده است. ابن عاشور در تفسیر
این آیه گفته است:

«برخی به پاره ای روایتها و کردار
صحابه تمسک جسته و گفتند مرد می تواند
زن ناشزه خود را کتک زند ولو مرتکب
فحشایی آشکار نشده باشد. اما به نظر من
می رسد که در این اخبار و آثار، عرف طبقات
مردم و قبایل در نظر گرفته شده است. مردم
در این زمینه متفاوتند. بادیه نشینان زدن
زن را «اعتداء» نمی دانند و تلقی زنان نیز از
کتک خوردن این نیست … بنابراین اگر زدن
برای شوهران نه والیان امر، مجاز باشد، آن
هم در فرض عصیان و نافرمانی، نه در
صورت ارتکاب فحشاء، به طور جزم مربوط
به قوم و گروهی است که زدن را عار و ننگ
و رفتار ناشایست در زندگی خانوادگی
نمی بینند.»(۲)

برخی دیگر معتقدند:

«زدن که در آیه آمده حکم آن نسخ شده،
مانند امساک و حبس زنان در بیوت که پس
از مدتی نسخ شد. و شاهد آن روایتهای
متعددی است در منع از زدن زنان.»(۳)

«گذشته از آن، «ضرب» در زبان عربی
معانی مختلف دارد که یکی از آن نوازش و
اطراق است. و در فرضی که واژه ای با چند
معنا، نمی توان بدون قرینه یکی را انتخاب
کرد. لذا محتمل است زدن در این آیه به
معنای نوازش باشد؛ زیرا نشوز برخی زنان
را جز با ملاطفت نمی توان از میان برداشت
برخی قرائتها نیز با این معنا سازگار
است.»(۴)

در میان روایتهای متعدد، قراینی وجود
دارد که در فهم این آیه مبارک بسیار دخیل
است، نخست به ذکر آن پرداخته و سپس به
نتیجه گیری می رسیم:

الف ـ روایتهای متعدد وجود دارد که
پیامبر در دوره ای، از زدن زنان منع کردند تا
اینکه مردان بسیار اعتراض کرده و مجددا
پیامبر اجازه دادند.

قال النبی(ص): «لا تضربن اماء اللّه
فجاء عمر الی النبی(ص) فقال یا رسول اللّه !
قد ذئر النساء علی ازواجهن تامر بضربهن
فضربن فطاف بآل محمد طائف نساء کثیر
فلما اصبح قال طاف اللیله بآل محمد سبعون
امرأه کل امرأه تشتکی زوجها فلا تجدون
اولئک خیارکم؛»(۵)

رسول خدا فرمود: زنان را کتک نزنید.
عمر نزد ایشان آمده و گفت: ای رسول خدا،
زنان بر شوهران سرکشی می کنند. اجازه
دهید مردان زنان خود را کتک زنند. پیامبر

اجازه فرمود: زنان کتک خوردند. گروه
بسیاری از آنان گرد خانه پیامبر(ص)، برای
اعتراض جمع شدند.

صبح آن روز پیامبر فرمود: شب گذشته
هفتاد زن گرد خانه آل محمد گرد آمده و از
شوهران شکوه داشتند. این مردان نیکان
شما نیستند.»

این روایت با تعبیرهای مختلف در
مستدرک حاکم نقل شده و حکم به صحت
آن شده است.(۶)

در سنن الدارمی، الطبقات الکبری لابن
سعد، مسند الحمیدی، و مصنف ابن
ابی شبیه نیز نقل شده است.(۷)

این قضیه نشان می دهد که یا آنچه در
آیه آمده بر اساس شرایط جامعه آن روز
بوده و لذا پیامبر از آن نهی فرمود و یا اینکه
لااقل حاکم اسلام می تواند، از آن منع کند.

ب ـ در دسته ای دیگر با تعبیرهای
عاطفی از زدن منع شده است.

عن ابی جعفر(ع) قال، قال
رسول اللّه (ص) «ایضرب احدکم امرأه ثم یظل
معانقها؛(۸)

رسول خدا فرمود: چگونه شما مردان،
همسرانتان را کتک می زنید و سپس او را در
آغوش می گیرید.»

عن ایوب قال: جاءت امرأه الی
رسول اللّه (ص) ضربها زوجها ضربا شدیدا
فقام رسول اللّه فانکر ذلک و قال: «یظل
احدکم یضرب امرأه ضرب العبد ثم یظل
یعانقها و لا یستحیی؛(۹)

زنی نزد رسول خدا آمد و از کتک کاری
شوهرش، شکوه کرد. پیامبر این عمل را
ناخشنود داشت و فرمود: چگونه شما
مردان همسرانتان را کتک می زنید و سپس
او را در آغوش می گیرید و شرم نمی کنید.»

این حدیث با تعبیرهای دیگر در مصنف
ابن ابی شیبه، سنن الدارمی، صحیح
البخاری و سنن ابن ماجه نقل شده
است.(۱۰)

ج ـ در برخی از روایتها، زدن با قیدهایی
آمده که در آیه نیست که به نمونه هایی از آن
اشاره می شود:

۱ـ عن رسول اللّه (ص) انه قال: فای رجل
لطم امرأته فیلطمه، امر اللّه عز و جل مالک
خازن النیران فیطمه علی حی وجهه سبعین
لطمه فی نار جهنم و ای رجل منکم وضع
یده علی شعر امرأه مسلمه سمر کفه
بمسامیر من نار؛(۱۱)

رسول خدا فرمود: هر مردی که بر زنش
صدمه ای وارد کند، خداوند به نگهبانِ آتش،
دستور می دهد که بر او هفتاد صدمه در
آتش دوزخ وارد سازد. هر مرد مسلمانی که
به گیسوی زن مسلمان ـ نامحرم ـ دست
زند، دست او با میخهای آتشین کوبیده
خواهد شد.»

۲ـ عن النبی(ص) قال ایما رجل ضرب
امرأته فوق ثلاث اقامه اللّه یوم القیامه علی
رؤس الخلائق فیفضحه فضیحه ینظر الیه
الاوّلون و الاخرون؛(۱۲)

رسول خدا فرمود: هر مردی که زنش را
بیش از سه بار کتک زند خداوند او را در
قیامت، در حضور تمام انسانها رسوا سازد.»

۳ـ عن رسول اللّه (ص): انه نهی عن
ضرب النساء من غیر واجب؛(۱۳)

رسول خدا(ص) از کتک زدن زنان، در غیر
مورد واجب منع کردند.»

۴ـ عن النبی(ص) انه قال: انی اتعجب
ممن یضرب امرأته و هو بالضرب اولی منها!
لاتضربوا نساءکم بالخشب فان فیه
القصاص و لکن اضربوهن بالجوع و العری
حتی تربحوا فی الدنیا و الاخره،(۱۴)

رسول خدا(ص) فرمود: در شگفتم که
مردی همسرش را کتک زند و خود سزاوارتر
است. زنان را با چوب کتک نزنید که قصاص

دارد. بلکه زنان را با گرسنگی و برهنگی
تنبیه کنید، تا در دنیا و آخرت سود برید.»

۵ـ عن رجل من بنی قشیر عن ابیه انه
سأل النبی ما حق امرأتی علی؟ قال:
«تطعمها اذا طعمت و تکسوها اذا اکتسیت و
لا تضرب الوجه و لا تقبح؛»(۱۵)

مردی از بنی قشیر به نقل از پدرش
گوید که از پیامبر(ص) پرسید: همسرم چه
حقی بر من دارد؟ رسول خدا فرمود: هرگاه
غذا خوردی به او نیز غذا دهی. هرگاه که
پوشاک تهیه کردی برای او نیز فراهم
سازی. به صورت زن آسیب نرسانی.

قابل توجه است که فقیهان شیعه این
تعبیر را در کتب فقه استدلالی و در کتب
فتوا پذیرفته اند.

شیخ مفید فرموده است:

«اگر با وعظ و هجران به نتیجه نرسید
زن را با رفق و مدارا بزند … با مسواک و
مانند آن بزند که به پوست و گوشت آسیب
نرسد.»(۱۶)

ابن ادریس نیز فرموده است:

«و لا یضربها ضربا مبرحا و لا مزمنا و
لا مدمیا و روی فی بعض الاخبار انه
یضربها بالمسواک و ذلک علی جهه
الاستحباب و الا له ان یضربها بالسوط
ضرب ادب لان ظاهر الایه یقتضی ذلک؛(۱۷)

زن را به گونه ای بزند که او را خون آلود
نکند، زمینگیر یا مجروح نسازد و در برخی
روایتها آمده که با مسواک بزند، این حکم
استحبابی است و گرنه مرد می تواند با
تازیانه، زن را ادب کند.»

حضرت امام در تحریرالوسیله فرموده
است:

«زن را شدید کتک نزنید که بدن را قرمز
یا کبود سازد. و نه به گونه ای که سبب
جراحت شود.»(۱۸)

این آراء نشان می دهد که با اینکه روایت
قابل توجهی در منابع حدیثی شیعه نیست،
اما فقها اطلاق آیه را نپذیرفته اند.

د ـ در برخی روایتها، فرمان زدن را
منحصر به صورت ارتکاب فحشا از سوی
زن کرده است:

۱ـ عن سلیمان بن عمرو بن الاحرص
حدثنی ابی انه شهد حجه الوداع مع
رسول اللّه (ص) فحمد اللّه و اثنی علیه و ذکر
و وعظ ثم قال: استوصوا بالنساء خیرا
فانهن عوان عندکم لیس تملکون منهن شیئا
غیر ذلک الا ان یأتین بفاحشه مبینه فان
فعلن فاهجروهن فی المضاجع و اضربوهن
ضربا غیر مبرح فان اطعنکم فلا تبغوا علیهن
سبیلاً؛(۱۹)

سلیمان گوید: پدرم در حجه الوداع با
پیامبر بود. رسول خدا سپاس خدا را گفت و
مردم را موعظه کرد، آنگاه فرمود: نسبت به
زنان سفارش خیر کنید. آنان اسیر دست
شما هستند جز نیکی حق ندارید با آنان
رفتار کنید. مگر آنکه مرتکب فحشایی
آشکار شوند. در آن صورت از بستر آنان کناره
بگیرید، آنان را ملایم کتک زنید و اگر از
خلاف بازگشتند، بر آنان ستم روا مدارید.»

این روایت با تفاوتهایی در جلد دوم
سنن ابن ماجه، مصنف ابن ابی شیبه و سنن
الترمذی هم آمده است.(۲۰)

نکته قابل تأمل در این حدیث این است
که پیامبر در سال آخر حیات خویش، زدن
معمولی را مختص به ارتکاب فحشا، از
سوی زن می داند و آیه را به این فرضِ خاص،
اختصاص می دهد.

ه··· ـ سنت پیامبر نیز شاهد دیگری است
بر تفسیر آیه:

۱ـ عن عائشه قالت: «ما ضرب
رسول اللّه (ص) خادما له و لا امرأه و لا ضرب
بیده شیئا؛(۲۱)

عایشه گفت: رسول خدا هیچ گاه
خدمتگزار یا زنی را کتک نزد.»

۲ـ روایتی را شیخ طوسی در کتاب
مبسوط آورده و بر اساس آن فتوا داده است،
آن روایت چنین است:

عن ابی سلمه عن فاطمه بنت قیس ان
ابا عمرو بن حفص طلقها البته و هو غائب
فارسل الیها وکیله الشعیر فسخطته فقال و
اللّه مالک علینا من شی ء فجاءت
رسول اللّه (ص) فذکرت ذلک له فقال لیس
لک نفقه فامرها ان تعتد فی بیت ام شریک،
ثم قال تلک امرأه یغشاها اصحابی، اعتدی
عند ابن ام مکتوم فانه رجل اعمی تضعین
ثیابک فاذا حللت فأذنینی قالت فلما حللت
ذکرت له ان معاویه بن ابی سفیان و اباجهم
خطبانی فقال اما ابوالجهم فلا یضع عصاه
عن عاتقه و اما معاویه فصعلوک لامال له
انکحی اسامه؛(۲۲)

حفص، همسرش، دختر قیس را در سفر
طلاق داد و برایش جو فرستاد. دختر قیس
ناراحت و جریان را به رسول خدا باز گفت.
رسول خدا فرمود: تو حق نفقه نداری در
خانه ابن مکتوم که مرد نابینایی است، عده
نگهدار. پس از پایان عده به من خبر ده.
دختر قیس پس از پایان عده نزد پیامبر آمده
و گفت ابوجهم و معاویه از من خواستگاری
کرده اند، چه کنم؟ پیامبر فرمود: ابوجهم
همیشه عصایش ـ بر سر زن ـ بلند است و
معاویه مردی تنگدست است، با اسامه
ازدواج کن.

این روایت نشان می دهد، پیامبر به
خواستگاری مردی که کتک می زند، جواب
منفی می دهد.

۳ـ … قلت یا رسول اللّه (ص): ان لی امرأه
ـ فذکر من طول لسانها و بذائها فقال:
«طلقها قلت یا رسول اللّه (ص) انها ذات
صحبه و ولد قال: فامسکها و أمرها فان لم
یکن فیها خیر فستفعل و لا تضرب ظعینتک
ضرب امتک؛(۲۳)

مردی به پیامبر گفت: زنی زبان دراز و
بی حیا دارم چه کنم؟ پیامبر فرمود: او را
طلاق ده. مرد گفت: از او فرزند دارم. پیامبر
فرمود: او را اصلاح کن و اگر سود نداشت در
آینده طلاق ده، اما او را مانند کنیزان کتک
مزن.»

و ـ در دسته ای دیگر از روایات
پیامبر(ص) فرمان می دهد مردان عصایی بر
دیوار آویزان کنند تا اهل و عیال هراسی
داشته و مرتکب عصیان و نافرمانی نشوند.
نمونه ای از این روایات چنین است:

۱ـ عن النبی(ص): «علق السوط حیث
یراه اهل البیت؛(۲۴)

رسول خدا فرمود: تازیانه را آویزان کن
تا اهل خانه ببینند.»

۲ـ عن النبی(ص): «علقوا السوط حیث
یراه اهل البیت فانه ادب لهم؛(۲۵)

رسول خدا فرمود: تازیانه را در جایی که
اهل خانه ببینند آویزان کنید، این سبب
تأدیب آنهاست.»

۳ـ عن ابی الدرداء قال: اوصانی خلیلی
ابوالقاسم(ص) فقال: «انفق من طولک علی
اهلک و لا ترفع عصاک اخفهم فی اللّه ؛(۲۶)

ابودرداء گوید: دوستم رسول خدا به من
توصیه کرد که از توان مالی بر اهل و عیالت
انفاق کن. عصا را پایین میاور، آنان را
بترسان.»

ز ـ در دسته ای از روایات ضرب با
مسواک توجیه شده است:

۱ـ و اضربوهن روی عن ابن جعفر «بانه
الضرب بالسواک؛(۲۷)

امام باقر فرمود: مراد از زدن(در آیه)،
زدن با مسواک است.»

در کلام فقیهان نیز مضمون این روایت
مربوط است که نشانگر عمل آنان است.
سخن صاحب حدایق و شهید و ابن ادریس را
قبلاً آوردیم. (ص۵۲).

نتیجه گیری

می توان گفت: با توجه به اینکه در
جامعه جاهلی زدن زنان امری رایج شده
بود، دین الهی و شریعت اسلامی در صدد
براندازی آن، از شیوه های مختلفی چون:
تعدیل، انحصار و منع، استفاده کرده است.
به تعبیر دیگر این مسأله بسان بردگی است،
که در شریعت اسلامی و آیات قرآنی مورد
قبول واقع شده و احکام و مقرراتی برایش
صادر گشته، لیکن نمی توان انکار نمود که
دین الهی از هیچ تلاشی برای الغاء و
براندازی آن فروگذار نکرده، چنانکه علامه
طباطبایی بدین نکته در تفسیر گرانقدر
المیزان تصریح کرده است.(۲۸)

آنچه مؤید این نظریه است، قوانینی
است که در لابه لای گفته های پیشین آمد و
اینک به اجمال، فهرست می کنیم.

۱ـ ترتیبی که در آیه مبارک میان وعظ،
قهر و کتک زدن وجود دارد و اکثر فقها بدین
ترتیب ملتزمند، نشان می دهد که در جامعه
و فرهنگی که برای هر خطا و لغزشی، اولین
عامل بازدارنده کتک بود حال آخرین وسیله
باید باشد.

۲ـ روایتهای متعدد که در هفت گروه
نقل شد نشان دیگری بر این امر است. در
این روایتها، منع انحصار، تقیید، اندرز، عامل
روانی و … به کار گرفته شده تا «ضربی»
محقق نشود. حتی آنجا که پیامبر زدن را
تجویز کرد فرمود: «خوبان چنین کاری
انجام نمی دهند» یا اینکه «این عمل را بدان
شما مرتکب می شوند.»

۳ـ فتاوای فقهی بر تقیید و تحدید، با
اینکه مستندی در قرآن و سنت برایش
نیست، بیانگر این نکته است که برداشت
مجتهدان از مجموع شریعت، اِعمال
خشونت نبوده لذا زدن را به «غیر مبرح، غیر
مدمن و غیر مزمن» غالبا تقیید کرده اند.

مناسب است، بحث دیگری در آیه
صورت گیرد که آیا این امر بر حق دلالت
دارد یا حکم؟ و اگر حکم است جواز مراد
است یا وجوب؟

گرچه ظاهر فرمان به ضرب، جعل حق
است. اما نمی توان این را در باب وعظ هم
گفت. در این صورت لازم می آید که از سیاق
واحد حکم و حق استفاده شود که جای
تأمل دارد.

جالب است که در پایان به روایتی که
خلیفه دوم از رسول خدا نقل کرده، اشاره
کنیم:

عن الاشعث بن قیس قال: ضفت عمر
لیله فلما کان فی جوف اللیل قام الی امرأته
یضربها فحجزت فلما اوی الی فراشه قال
لی یا اشعث! احفظ عنی شیئا سمعته عن
رسول اللّه (ص) «لا یسأل الرجل فیم یضرب
امرأته و لا تنم الا علی وتر و نسیت
الثالثه؛(۲۹)

اشعث گوید: شبی در خانه عمر میهمان
بودم. نیمه شب عمر بلند شد تا همسرش را
کتک زند. من از این کار ممانعت کردم. وقتی
عمر به بستر آمد گفت: اشعث مطلبی که از
پیامبر شنیدم به خاطر داشته باش. از مرد
نمی پرسند چرا همسرش را می زند، و به
خواب مرو مگر با انجام وتر ـ نماز ـ و
مطلب سوم را از یاد برده ام.»

جالب بودن این نقل از آن جهت است که
خلیفه دوم، دیدگاههای بسیار تند و خشن
نسبت به زنان داشته است. در روایتهای
قبل یکی از کسانی که به پیامبر اعتراض کرد
در باب منع زدن زنان، ایشان بود.

و نیز وی همیشه توصیه می کرد به زنان
«نه» بگویید.(۳۰) به همین جهت، وقتی از
ام ابان، دختر عنبه بن ربیعه خواستگاری کرد،
جواب منفی شنید. ام ابان گفت:

«عمر مردی عبوس است، درب خانه را
به روی زنان می بندد و من زنی خانه نشین
نیستم.»(۳۱)

زهری نقل کرده که عمر زنان و خادمان
را همیشه کتک می زد.(۳۲)

و نمونه های فراوان دیگر که نشان دهنده
خشونت وی در برخورد با زنان است. از
این رو آن نقل قبل را از پیامبر، نمی توان از
ایشان پذیرفت.

۳ـ تصرفات مالی زنان

استقلال زن در تصرفات مالی، مورد
اتفاق نظر فقیهان است، و آن را به اذن
شوهر منوط نمی دانند؛ شیخ مفید فرموده
است:

«زن هنگامی که عقل کامل و رأی استوار
داشته باشد، در ازدواج و معاملات از قبیل:
بیع، شراء، تملیک، هبه، قرض، صدقه و
سایر تصرفات، خود اولویت دارد، بلی اگر
باکره بوده بهتر است که پدر یا جد پدری
عهده دار عقد گردد.»(۳۳)

و نیز فرموده است:

«کراهت دارد زن اقدام به پرداخت
صدقه کند، مگر آنکه از شوهر اذن بگیرد، و
نیز کراهت دارد بدون اذن شوهر برده خود
را آزاد کند یا وقف و نذری را منعقد سازد.
اگر این کارها را بدون اذن شوهر انجام داد،
عملی خلاف کراهت انجام داده ولی کارها
درست است و شوهر حق ندارد آن را به هم
زند.»(۳۴)

صاحب حدائق گفته است:

«اختلافی میان فقها نیست، که زن پس
از بلوغ حق تصرفات مالی را دارد و آنچه در
برخی روایتها آمده که باید از شوهر اذن
بگیرد، اصحاب، آن را بر استحباب حمل
کرده اند.»(۳۵)

در این میان چند روایت دلالت دارد بر
لزوم استیذان زن از شوهر در تصرفات مالی:

۱ـ عن ابی عبداللّه (ع) قال: «لیس للمرأه
مع زوجها امر فی عتق و لا صدقه و لا تدبیر
و لا هبه و لا نذر فی مالها الا باذن زوجها الا
فی حج او زکاه او بر والدیها او صله
رحمها؛(۳۶)

امام صادق(ع) فرمود: زن با وجود
همسر اختیاری در آزادی برده، صدقه، تدبیر
(نوعی عتق)، و هبه ندارد و همچنین
نمی تواند نذری در مالش صورت دهد مگر با
اجازه شوهر. البته برای حج، زکات، نیکی به
پدر و مادر و صله رحم اجازه لازم نیست.»

۲ـ عن جابر بن یزید الجعفی قال:
سمعت اباجعفر محمد بن علی الباقر(ع)
یقول: «… و لا یجوز للمرأه فی مالها عتق و
لا بر الا باذنه زوجها؛(۳۷)

جایز نیست زن از اموال خود برده ای
آزاد کند یا کار نیکی انجام دهد، مگر
شوهرش اذن دهد.»

۳ـ عن جمیل بن دراج عن بعض
اصحابنا فی المرأه تهب من مالها شیئا بغیر
اذن زوجها قال: لیس لها(۳۸)

جمیل بن دراج از برخی راویان نقل
می کند که آیا زن می تواند بدون اذن شوهر از
اموال خود ببخشد؟ فرمود: چنین حقی
برایش نیست.

حدیث نخست از سند صحیح برخوردار
است و در کتب اربعه نقل شده است. اما
حدیث دوم به جهت جعفر بن عماره کهه در
سند آن است مورد ایراد است. حدیث سوم
هم مرسل و هم مضمره است و هیچ گونه
اعتباری ندارد اما از جهت دلالت مرحوم
بحرانی پس از نقل حدیث چنین نقل
می کند که:

«چه بسا گفته می شود که مضمون این
حدیث، یعنی متوقف بودن تصرفات مالی زن
بر اذن شوهر، قائلی در میان فقهای شیعه
ندارد علاوه بر آنکه با مقتضای ادل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.