پاورپوینت کامل گفتگو با جوان عصر حاضر «قسمت اول» ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با جوان عصر حاضر «قسمت اول» ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با جوان عصر حاضر «قسمت اول» ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با جوان عصر حاضر «قسمت اول» ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۴
در مقاله های گذشته در باره جوان و
فرهنگ عصر جدید، بین دو جوان که یکی در
مهد اسلام و با تعالیم آن پرورش یافته بود، با
دیگری که در محیطی غیر مذهبی و تربیت
نایافته از مکتبهای الهی، خصوصا اسلام رشد
کرده بود، مقایسه ای شد و روشن گردید جوان
تربیت یافته در فرهنگ اسلامی دارای روانی
سالم و بی دغدغه و عاطفه ای گرم نسبت به
پدر و مادر و روحیه ای شکرگزار نسبت به
خدمتگزاران خود می باشد و در دوران اول
زندگی خود، بر همگان سیادت و آقایی کرده و
در دوره دوم پرورش یافته و تعلیم دیده، در
دوره سوم همکار و یاور خانواده است، اما
جوان عصر جدید ـ عصر ماشین ـ از این
ویژگیها محروم است و به همین جهت روانی
آزرده دارد و استرسهای گوناگون بر او وارد
می شود و از همه چیز بیزار می شود و با پدر و
مادر با بی مهری برخورد می کند و حس
شکرگزاری در او پرورش نیافته است.
حال اولین سؤالی که برای هر کسی،
خصوصا خوانندگان مقاله های قبلی پیش
می آید، این است که: آیا دین اسلام برای
نجات جوان عصر حاضر راه و برنامه ای دارد تا
او را به جوان مورد نظر اسلام تبدیل کند و روان
پراضطراب و آزرده او را آرامش بخشد و
عواطف انسانی او را به گونه صحیح تنظیم کند
و حس شکرگزاری از خدا و خلق، خصوصا پدر
و مادر را در وجودش ایجاد کند؟
مقاله حاضر جواب به همین سؤال است و
می خواهد اهتمام و جواب مثبت دین به این
سؤال را با استدلال بیان کند. بنابراین نیازمند
توجه و دقت همراه با نشاط و شادابی است تا
خشک بودن احتمالی مطالب، موجب خستگی
خوانندگان عزیز نشود.
امکان اصلاح جوان عصر حاضر
اولین بحثی که باید صورت بگیرد این
است که آیا امکان تربیت و اصلاح جوان عصر
حاضر وجود دارد؟
الف) نگاههای بدبینانه
ممکن است کسانی با دیدی بدبینانه و
مأیوسانه بگویند چنین امکانی وجود ندارد، زیرا
اولاً جوان عصر حاضر دارای غرور علمی است.
ثانیا فریب خورده فناوری (تکنولوژی) پیشرفته
جهانی است. ثالثا بر بی مهری و بی عاطفه ای و
جدایی از پدر و مادر خو گرفته است. بنابراین
چون دارای غرور علمی است، برای خداوند
کرنش نمی کند و چون فریب خورده فناوری
است، سر در مقابل تعالیم آسمانی فرود
نمی آورد و چون بر بی مهری خو گرفته است،
نظیر درختی گشته که ساقه آن محکم شده
است و تغییر آن به راحتی امکان پذیر نیست.
پس تفکر برای اصلاح او هدر دادن عمر است.
ب) نگاههای واقع بینانه
واقعیت این است که صاحبان دیدگاه فوق،
جوان عصر حاضر را نشناخته اند و تصوری را
که از انسانهای عصر نیوتن و لاپلاس، در
ذهنشان به وجود آمده است، بر جوان عصر
حاضر منطبق می کنند، در حالی که پس از
کشف نیروی جاذبه و اموری نظیر آن، در دوره
کوتاهی غروری علمی، دانشمندان را فرا گرفت،
به گونه ای که «لاپلاس» خود را بی نیاز از خدا
می دید و همه روابط عالم را روشن و همه
قوانین را کشف شده می دانست، ولی امروزه
اکثر قریب به اتفاق دانشمندان، به مجهولات
بیشتر از معلومات، اعتراف دارند و
ناشناخته های جهان را افزون از شناخته شده ها
می دانند و به ویژه در باره انسان و چگونگی
پرورش یافتن روح و روان او به ناآگاهی خود
اعتراف دارند. به همین جهت، هر احتمال و هر
فرضیه را در دستور کار خود قرار می دهند تا با
محک تجربه، آن را بیازمایند. آنها در مقابل
داده های دینی، چونان گذشته موضع گیری
نمی کنند و پس از یکی دو قرن غرور علمی،
اکنون بازگشته و سخن بوعلی سینا را آویزه
گوش خود قرار داده اند که «کلما قرع سمعک
من العجائب فَذَره فی بقعه الإمکان؛ ما لم
یزدک عنه قاطع البرهان؛
هر چه از عجایب که به گوشت می خورد
[انکار نکن و] در حیطه ممکنها قرارش ده تا
وقتی که دلیل قاطعی بر رد آن بیابی.» بنابراین
در چنین عصری، سخن و پیام دین، گوشهای
شنوا دارد و احتمال صحت آن منتفی نیست.
اما در مورد بی مهری و بی عاطفگی جوان
عصر حاضر شایان یادآوری است این مشکل،
مشکل ذاتی او نیست، بلکه زندگی ماشینی
چنین حالاتی را بر او تحمیل کرد، و نبودن
پرورش دینی، رشد نیافتن عواطف انسانی او را
موجب شده است. در واقع او نیز همچون سایر
انسانها در طول تاریخ دارای گرایشهای فطری
بوده و هست، اما متأسفانه کسی به فکر
پرورش فطرت نوع دوستی او نبوده، بلکه با
غفلت از آن و فشار مشکلات عصر ماشینیسم،
به خمودی گراییده، اما نابود نشده است، زیرا
که اولاً فطرت نابودشدنی نیست و ثانیا
کلمات و رویکرد کنونی آنان به مکاتب
الهی، گواه بقای رگه هایی از فطرت در وجود
آنان است.
بنابراین سخن و دیدگاه بدبینانه در مورد
جوانان عصر جدید قابل قبول نیست.
ویژگیهای مثبت جوان عصر حاضر
در مقایسه با جوان عصر جاهلی
بر خلاف کسانی ک جوان عصر حاضر ـ
خصوصا جوانهای کشورهای غربی ـ را منحرف
و غیر قابل هدایت می دانند، به نظر می رسد با
یک مقایسه اجمالی بین جوانان این عصر با
جوانان عصر نزول قرآن، روشن می شود
زمینه های هدایت اینان به مراتب بیش از آنان
است. بنابراین به راحتی می توان نتیجه گرفت
اگر آنان هدایت شدند و بهترین صحنه های
عاطفی و عقلانی و عبادی را آفریدند، جوان
عصر حاضر بهتر می تواند از این موهبت
بهره مند شود.
ویژگیهای جوان عصر جاهلی
از بررسی آیات قرآن و روایتهای رسیده و
قضایای تاریخی و حالات و روحیات و
رفتارهای انسان عصر جاهلی روشن
می شود. برخی از مهمترین آنها
چنین است:
۱. آنان انسانهای متعصبی بودند که حتی
اگر حق برایشان واضح و روشن می شد، در
مقابلش سر تسلیم فرود نمی آوردند و حتی
می گفتند اگر آنچه می گویی حق است، ما مرگ
را بر پذیرفتن حق ترجیح می دهیم:
«و اذ قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من
عندک فامطر علینا حجارهً من السماء اوِ ائتنا
بعذاب الیم؛(۱)
و [یاد کن] هنگامی را که گفتند: خدایا! اگر
این همان حقِ از جانب توست، پس بر ما از
آسمان سنگهایی بباران یا عذابی دردناک بر
سر ما بیاور!»
۲. آنان بسیار به حرف و سخن پدران و
بزرگان خود معتقد بودند و در مقابل سخن آنان
حتی عقل خود را تخطئه می کردند. بنابراین
هیچ حرفی حتی کلام خدا را برنمی تافتند.
قرآن در این باره می فرماید:
و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل
کرده است، پیروی کنید، می گویند: نه، بلکه از
چیزی که پدران خود را بر آن یافته ایم،
پیروی می کنیم!(۲)
در اینجا خداوند، رسوایی آنان را نمایان
می سازد، به گونه ای که تعجب همگان را
برمی انگیزد و می پرسد:
«اَ وَ لو کان آبائهم لا یعقلون شیئا
و لا یهتدون؛(۳)
آیا هر چند پدرانشان چیزی را درک
نمی کرده و به راه صواب نمی رفته اند، [باز در
خودپرستی هستند]»؟!
نظیر این مضمون در آیه ۱۰۴ سوره مائده
که آخرین سوره نازل شده بر پیامبر اکرم(ص)
است، نیز وجود دارد و نشان می دهد این روحیه
چنان در مردم آن عصر رسوخ کرده بود که به
راحتی قابل سلب نبود. جستجوگر در آیات
قرآن بیش از ده نمونه آیه که با صراحت بر این
مطلب دلالت کند، می تواند بیابد.
۳. ویژگی دیگر مردم آن عصر، خشونت و
بی رحمی و سنگدلی بود، که ناشی از گرمی هوا
و خشونت طبیعت حجاز و نبود امکانات محیط
بود. برخی صفات خشن، طبیعت ثانوی آنان
شده بود و از نسلی به نسل دیگر منتقل
می شد. آنان دختران را زنده به گور می کردند(۴)
و پسران را به خاطر ترس از فقر می کشتند.(۵)
هر طایفه ای به مجرد اینکه قدرت و نیروی
بیشتری پیدا می کرد، بر قبیله مجاور حمله
می کرد و آنان را از بین می برد تا علاوه بر به
دست آوردن مال و دارایی، مزاحمی در استفاده
از طبیعت و منابع قلیل آبی، برایش وجود
نداشته باشد. در بین آنان این مَثَل معروف بود
که من و پسرعمویم در مقابل بیگانه با هم
هستیم و در هنگام فراغت از بیگانه، دشمن
یکدیگریم! نگاه اجمالی به کتابهایی که
قبیله های عرب را طرح می کند، گامی است تا
معلوم شود برخی از طوایف گاهی منقرض
می شد و هیچ کس از نسلشان باقی نمی ماند.
بیشتر این انقراضها در اثر جنگهایی بود که
طایفه قوی بر طایفه ضعیف تحمیل می کرد.
۴. ویژگی دیگر مردم آن عصر، جهالت به
معنای خاص آن یعنی عجز و ناتوانی از
خواندن و نوشتن بود، به گونه ای که باسوادان
آنان از تعداد انگشتان تجاوز نمی کرد. در نتیجه
امکان مفاهمه و ارتباط علمی با آنان بسیار
محدود بود و تنها ممکن بود آنان را از راه
شنیدن و شنواندن مستقیم به راه حق
سوق داد.
۵. فساد و انحرافات اخلاقی در بین آنان
به شدت رواج داشت و حتی برای موجه جلوه
دادنش، آن را میراث پدران و فرمان الهی
می دانسته اند. قرآن می فرماید:
«و اذا فعلوا فاحشه قالوا وجدنا علیها آباءنا
و اللّه أمرنا بها؛(۶)
و چون کار زشتی کنند، می گویند: پدران
خود را بر آن یافتیم و خدا ما را بدان فرمان
داده است.»
خداوند در جواب آنان می فرماید:
«قل ان اللّه لا یأمر بالفحشاء؛(۷) بگو: قطعا
خداوند به کار زشت فرمان نمی دهد.
۶. ویژگی دیگری که جوانان آن عصر با
آن مواجه بودند این بود که رهبران از جهالت
آنان استفاده می کردند و از نذر و نیازهای آنان
برای بت و غیر بت بهره می بردند. بنابراین
پیوسته مواظب بودند آگاهی و شعور در جوانان
نباشد و آنان در خواب خرگوشی باشند، تا
رهبران به منافع خود برسند. جوانان نیز از این
توطئه بی خبر بودند و به همین جهت برای
اینکه سخنی از پیامبر اکرم(ص) به گوششان
نرسد، در هنگام طواف خانه خدا یا جاهای
دیگر که احتمال برخورد با پیامبر اکرم(ص) و
شنیدن سخنان او را می دادند، در گوشهای خود
پنبه می گذاشتند!
این، برخی از ویژگیهای جوانان عصر نزول
قرآن بود که با توجه به مجموع آن، هر کس
یقین می کند راه هدایت و راهنمایی و اصلاح
چنین مردمی تقریبا، به طور کامل مسدود بود،
ولی هدایت شدن آنان در پی زحمات
طاقت فرسا و شبانه روزی پیامبر اکرم(ص) این
نوید را به همگان می دهد که راهنمایی و
هدایت و اصلاح همه جوامع انسانی امکان پذیر
است. اگر چه این کار در برخی جوامع، نظیر
آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاد، به معجزه
بیشتر شبیه است. اگر کسی اصلاح شدن
انسانهای آن چنانی و تبدیل آنان به انسانهای
رؤوف و مهربان و دارای عاطفه و حافظ قرآن
را از معجزات حضرت پیامبر(ص) بداند، سخنی
گزاف نگفته است.
به هر حال، با توجه به آنچه گذشت روشن
می شود هدایت انسانهای عصر حاضر، امری
ممکن، بلکه بسیار راحت تر از آنچه در صدر
اسلام اتفاق افتاد، می باشد.
ویژگیهای جوان عصر حاضر
اگر چه در مقاله های قبل اشکالات و
ایرادهای زیاد جوان عصر حاضر، در مقایسه با
جوان پرورش یافته در مهد دین را بیان کردیم،
ولی بیان آن اشکالها و ایرادها هیچ گاه جوان
عصر حاضر را در حد انسانهای دوران جاهلی
سقوط نداده است و اساسا مقایسه بین
جوانهای عصر حاضر با جوانهای عصر جاهلی
بی معنی است، زیرا اکثر ویژگیهای اینان کاملاً
بر عکس ویژگیهای انسانهای آن عصر است،
از باب نمونه:
۱. جوان عصر کنونی، پیروی بی قید و
شرط از گذشته را هرگز نمی پذیرد، و نه تنها از
پدر و مادر تقلید کورکورانه نمی کند، حتی سخن
دانشمندان را بدون دلیل و برهان نمی پذیرد. به
عبارت دیگر: انسان این عصر، به مرحله ای از
عقلانیت و شعور رسیده است که به تمامی
میراث گذشتگان با دید سؤال می نگرد و
می خواهد با نور علم و تجربه بر آنها نور بتاباند
و سره از ناسره جدا سازد. وی اگر چه در عصر
رنسانس، مقداری راهِ افراط را پیمود و بر
تمامی داشته های گذشته خط بطلان کشید،
ولی امروزه به آنها با دید سؤال می نگرد تا
راهی برای اثبات یا ردّ پیدا کند.
۲. جوان عصر کنونی تا حد زیادی از
تعصب دور است و مطلب خوب و علمی و
مطابق با ذوق و عاطفه بشری را هر کجا که
یافت، استقبال می کند. برای او مهم نیست
گوینده سخن فارس یا عرب و یا انگلیسی
باشد، بلکه برایش مهم است سخن علمی باشد
و در آن، امکان رخنه و شبهه نباشد، و اگر
سخنی این جهانی و مادی است، قابل تجربه و
اثبات علمی باشد.
۳. انسان عصر حاضر از خشونت و
بی رحمی متنفر است، به گونه ای که تصویر
حمله چند اسرائیلی به یک کودک فلسطینی، او
را به عکس العمل وا می دارد و جنگ و جنایت
در سراسر جهان را محکوم می کند. همین
ویژگی است که راه سوء استفاده و دروغ پردازی
را برای یهودیان باز کرده تا آمار غیر واقعی از
کشتار یهودیان به دست نازیهای آلمان را ارائه
دهند و کوره های یهودسوزی را بزرگ جلوه
دهند تا با مظلوم نمایی، اهداف خود را
پیگیری کنند.
به هر حال انسانِ عصر حاضر خواهان
احقاق حقوق خود می باشد و در مقابل از بین
برنده حقوق خود کوتاه نمی آید، ولی ترجیح
می دهد گرفتن حق، حتی الامکان از راههای
مسالمت آمیز یعنی از راه گفتگو و مذاکره و
پیروی از عقل و برهان باشد.
حال این صلح طلبی چه محصول پیشرفت
علمی باشد یا محصول زندگی شهرنشینی یا
محصول بی حالی و بی تحرکی جوانان، فرقی
نمی کند. مهم این است که از خشونت، به عقل
و منطق پناه بردن ویژگی بسیار خوب و
ارزشمندی است. در عصر حاضر در مقایسه با
عصرهای گذشته، خشونت کاربرد کمتری دارد.
۴. بر خلاف مردم عصر جاهلیت که اکثر
قریب به اتفاق آنان اعم از پیر و جوان و زن و
مرد و شهری و روستایی از نعمت خواندن و
نوشتن محروم بودند و ارتباط فکری با آنان،
تنها از راه گفتن و شنیدن حضوری امکان پذیر
بود، مردم این عصر، همگی از حداقل سواد
بهره مندند و با روزنامه و کتاب سر و کار دارند.
علاوه بر آن فیلمهای سینمایی و رادیو و
تلویزیون و عکس و تلفن و کامپیوتر و اینترنت
می توانند وسیله برقراری ارتباط و در انتقال
دانش مؤثر باشند. پس انتقال دانش به او،
بسیار سریع انجام می پذیرد.
۵. فساد و انحرافات جنسی در آن دوره و
این دوره، بوده است و نمی توان دوره ای را از
دوره ای دیگر بهتر دانست، اگر چه ممکن ست
کسی ادعا کند در زمان حاضر وسایل
تحریک کننده شهوت جنسی بیشتر است، ولی
در مقابل می توان گفت در این زمان، شعور
جمعی، بالاتر رفته و بسیاری از امور جنسی از
زندگی افراد شهوتران بیرون رفته است و آنها
به دفع شهوت از راههای معقول تر
روی آورده اند.
۶. سوء استفاده نوع حکومتها از مردم و
تلاش برای استفاده ابزاری از آنان در هر
زمانی بوده، اگر چه ابزار آن متفاوت بوده است.
در قسمت پنجم و ششم شاید انسانهای
هر دو عصر مشابه باشند.
ج) نتیجه مقایسه
به هر حال جوان عصر حاضر با انسان
عصر جاهلیت در چهار جهت اصلی که در فهم
دین و پیروی صحیح از آن، دخالت مستقیم
دارد، متفاوتند و انسان عصر حاضر در هر چهار
جهت به گونه ای است که زمینه روی آوردن به
حقایق دینی برایش بیشتر فراهم است.
بنابراین، نه تنها امکان اصلاح جوان عصر
حاضر وجود دارد که زمینه های هدایتی او به
مراتب بیشتر از اعصار گذشته است. در نتیجه
اگر قرآن و سخن پیامبر اکرم(ص) توانست در
آن زمان چراغ هدایت را در دل افراد متعصب و
بی سواد و خشن روشن کند، همان منابع نورانی
در عصر حاضر خواهند توانست نور هدایت را
در دل انسانهای باسواد و عاری از خشونت و
تعصب روشن کنند.
بلی اگر قرآن یا حدیث درست فهمیده
نشود و بیان نگردد یا خصوصیات زمانی و
مکانی لحاظ نشود، ممکن است تأثیر معکوس
داشته باشد، که آن بحث دیگری است.
ناکارآمد بودن ابزار
و وسایل هدایتی
ممکن است گفته شود اصل هدایت پذیری
انسانها مسلم است و اینکه مردم و جوانان
عصر ما امکانات هدایت پذیری بهتری نسبت
به مردم عصر پیامبر اکرم(ص) دارند، قابل
تردید نیست، لیکن ابزار و وسایلی که در آن
زمان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 