پاورپوینت کامل قاهان، زمردی در دل کویر (گزارش روستایی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قاهان، زمردی در دل کویر (گزارش روستایی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قاهان، زمردی در دل کویر (گزارش روستایی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل قاهان، زمردی در دل کویر (گزارش روستایی) ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۸

هرچه از دود و ماشین و آهن شهر دورتر
می شویم روستاها چون گنجینه ای پنهان در
دل کوه و دشت خودنمایی می کنند و جوانان
روستا مانند گهرهایی فراموش شده و غبار
گرفته در میان روستاهای سر راه می درخشند و
به ماشینهای رهگذر می نگرند و شاید به
ماشین جهاد سازندگی که از وسط روستایشان

می گذرد.

ضرورت اشتغال و آموزش زنان روستایی و
عشایری و رسیدگی بیشتر به مشکلات آنها،
موجب تأسیس دفتر امور زنان وزارت جهاد
سازندگی در سال ۱۳۷۵ شد. به دنبال برپایی
این دفتر، واحدهای تابع دفتر امور زنان در
استانها راه اندازی گردید که هم اکنون این دفتر
با سه اداره فرهنگی اجتماعی، آموزشی و
ترویج، تعاون و اشتغال، فعالیتهای مربوط به
زنان را پیگیری می کند.

یکی از اهداف آموزشهای عمومی این
دفتر، ارتقا وضعیت بهداشت و بهبود نحوه
زیست در روستا می باشد و از آن جایی که زنان
روستایی نقش عمده ای در فعالیتهای
شیردوشی و تهیه فرآورده های لبنی و دامی ایفا
می کنند، لذا آموزشهای ویژه ای از قبیل
بهداشت بیماریهای مشترک انسان و دام به
همین منظور ارائه می گردد.

آموزشهای مختلف فنی و حرفه ای و
ترویجی جهت کسب مهارت شغلی و بالا بردن
درآمد زنان از دیگر فعالیتهای این دفتر است،
همچنین ایجاد کلاسهای آموزشی قالی بافی،
زنبورداری، تبدیل فرآورده های دامی،
بیماریهای مشترک انسان و دام، کمکهای
اولیه، تغذیه مادر و کودک، تنظیم خانواده،
بهداشت و حفظ محیط زیست، گلدوزی،
خیاطی، قلاب بافی، سوزن دوزی و گلسازی از
جمله تلاشهای این تلاشگران است.

علاوه بر آموزشهای غیر رسمی، ایجاد
شاخه های کار دانش در دبیرستانهای دخترانه
روستایی از دیگر اقدامات این دفتر با همکاری
اداره کل آموزش و پرورش می باشد.

همچنین کتابخانه های روستایی جهاد
سازندگی از مراکز بسیار مهم فرهنگی در هر
روستا می باشند و در حال حاضر ۹ کتابخانه
روستایی در سطح استان قم تأسیس شده
است.

در این میان «قاهان» یکی از آن
روستاهایی است که از طرف جهاد سازندگی
استان قم و با همت آقای سجادی، مسؤول
اداره ترویج، به عنوان روستایی نمونه در امر
کتاب و کتابخوانی و مسایل فرهنگی به ما
معرفی می شود و همین بهانه ای است تا با
هماهنگی جهاد پای ما را به قاهان که در ۷۰
کیلومتری قم است بکشاند. البته این مسافت
در ماشین پرسرعت جهاد به چشم نمی آید و
آقای محمود ملک مکان راننده وظیفه شناس
جهاد چنان پرقدرت می تازد تا هرچه زودتر ما
را از میان جاده های پرپیچ و خم روستایی، به
قاهان برساند.

بعد از پشت سر گذاشتن چندین آبادی و
گذشتن از خشکیهای بسیار، قاهان، چون
زمرّدی سبز در افق نگاهمان قد می کشد.
سرسبزی روستا و تعداد کم دام و طیور در سر
راهمان بیانگر آن است که اهالی قاهان بیشتر
به کار باغداری و پرورش میوه مشغولند و کمتر
به دامپروری می پردازند.

از میان کوچه های خاکی روستا به طرف
کتابخانه و خانه ترویج قاهان پیش می رویم و
ماشین درست جلوی یک عمارت تازه ساز و
زیبا توقف می کند. اول فکر می کنیم نکند آنجا
کتابخانه باشد ولی خیلی زود با توجه به شکل و
فرم معماری متوجه می شویم که آنجا باید
مسجد یا حسینیه باشد و حدسمان درست از
آب در می آید و کتابخانه جایی نیست جز اتاقی
در جلوی حسینیه در آن طرف کوچه و چند پله
و ایوانی باریک و ردیف گلدانهاست که ما را به
طرف در ورودی کتابخانه می کشاند.

هنوز کسی نیامده و کتابخانه در سکوت
سحرگاهی چه عارفانه پذیرای مهمانان
صبحگاهی خویش است و قفسه های پر کتاب
چه صمیمانه دور تا دور اتاق صف می کشند و
به جهادگران این آشنایان همیشگی می نگرند.
چندین میز و صندلی در میان کتابخانه نیز
منتظر پذیرایی از فرهنگ دوستان سحرخیز
هستند تا دمی آنان را دور از کارهای روزانه در
دل خود جای دهند و لذت کتابخوانی را در
جانهایشان بپاشند.

کتابخانه کم کم شلوغ می شود و چشم ما
هنوز بر دیوارهای پر از قفسه کتاب است که در
کنارشان کلمات قصار، اشعار و جملاتی از
بزرگان حک شده است. «باید زیاد مطالعه
کنیم تا بدانیم که هیچ نمی دانیم.»، «جوانی
ستاره ای است که فقط یک بار در آسمان عمر
طلوع می کند.» و یا این سخن حافظ
شیرین سخن که «تربیت سه طریق دارد:
کتاب خواندن، تفکر نمودن و صحبت با
دیگران.»

دیگر تمام صندلیها پر شده است که همراه
عزیزمان خانم نمازیخواه کارشناس واحد امور
زنان روستایی و عشایری در سطح استان قم،
ما را با حاضرین آشنا می کند.

در ابتدا به سراغ آقای داود امینی می رویم.
از خانم نمازیخواه و اعضای کتابخانه شنیده ایم
که ایشان خود را وقف راه کتاب کرده اند و
همیشه محافظ این سنگر بوده اند، پس ما هم
از ایشان در باره زمان احداث کتابخانه و انگیزه
ایجاد خودجوش آن سؤال می کنیم و او
می گوید:

ـ کتابخانه به همت اعضای انجمن
اسلامی روستا موسوم به «حجه بن الحسن
العسکری» در سال ۱۳۵۸ راه اندازی شد.
اعضای انجمن همه از خود روستاییان هستند
که البته فعلاً در شهر ساکن می باشند و در
مشاغل مهمی مشغول به کارند. از آن جایی که
من هم جزو یکی از اعضا هستم و هنوز هم در
روستا ساکنم، لذا مسؤولیت کتابخانه را به عهده
گرفتم و اینجا با هزینه انجمن و خودیاری

اهالی و اهدای کتاب از سوی آنها پا گرفت.
البته در سال ۱۳۶۸ با کمک جهاد در ایجاد
خانه ترویج این کتابخانه فعالتر شد. پخش فیلم
و فراهم آوردن حداقل امکانات ورزشی از جمله
کارهایی بود که در کنار کار کتابخانه به آنها
می پرداختیم تا اینکه کم کم اعتماد مردم جلب
شد و بیشتر با ما همکاری کردند. حتی در آن
سالها نشریه ای به نام «پیام روستا» تهیه
می کردیم که بعدها به دلیل مشکلات مجبور
شدیم آن را جمع کنیم.

تعداد کتابها چقدر است و استقبال

چطور است؟

ـ در ابتدا کتابها خیلی کم بودند ولی در
حال حاضر ۷۰۰۰ جلد کتاب داریم و هر ساله
انجمن دویست هزار تومان بابت خرید کتاب و
هزینه های کتابخانه می پردازد. البته خرج
نگهداری همین مکان کوچک هم بسیار
بالاست و زمستان هر سال به علت سردی
شدید هوا و وجود سقف کاذب کتابخانه،
مجبوریم مبلغ زیادی را بابت هزینه مواد
سوختی و گرم کردن محیط اینجا بپردازیم تا
بچه ها بتوانند در زمستان هم از کتابخانه
استفاده کنند، ولی با اینهمه برنامه خرید کتاب
فراموش نمی شود.

اگر اعضا به کتابی خاص احتیاج

داشته باشند آیا آن را برایشان تهیه
می کنید؟

ـ در مورد تهیه کتاب باید بگویم ما هر
ساله با کتابدارهای خود به نمایشگاه بین المللی
کتاب می رویم و با نظر آنها و احتیاجات
کتابخانه، کتابهای جدیدی خریداری می کنیم.
البته در کل نیاز یک کتابخانه روستایی را هم
در نظر داریم. مثلاً خیلی از کتابهای اینجا در
حال حاضر به درد بچه ها نمی خورد و بیشتر
کتابهای مرجع و فرهنگنامه هستند ولی در
حال لازم است که یک کتابخانه چنین
کتابهایی داشته باشد. در هر حال کمبود هزینه
خرید کتاب کاملاً مشهود است ولی وقتی درد و
دل مسؤولین را می شنویم دیگر نمی توانیم
توقعی داشته باشیم و مجبوریم
خودمان با کمک مردم کتاب بخریم و اینجا را
اداره کنیم.

چرا جای روزنامه و نشریه در این

کتابخانه خالی است؟

ـ روزنامه که اصلاً نداریم؛ در مورد مجلات
هم باید گفت فقط مجلاتی که از طرف جهاد
فرستاده می شود در اینجا موجود است
و مجلاتی که به صورت تک و توک
خود بچه ها خریده و بعد به کتابخانه اهدا
کرده اند.

چه فکری برای بهبود وضعیت کتابخانه

دارید؟

ـ همان طور که می بینید فضای موجود
مطلوب نیست، جا کم است و ما هنوز برخی از
کتابهایمان در داخل حسینیه است و جایی
برای گذاشتن در کتابخانه نداریم. البته با همت
مردم و انجمن قصد داریم کتابخانه ای هم در
جوار حسینیه بسازیم.

در میان صحبتها از بچه ها می شنویم که
آقای امینی اهل ذوق هستند و به جمع آوری
ضرب المثلها و اصطلاحات روستایی مشغولند و
در ضمن، عکاس خوبی هم می باشند و دیدن
چندین آلبوم بزرگ و کوچک عکس شاهد این
مدعاست. ایشان با توجه به علاقه شان از
مراسم مختلفی چون عزاداری ایام محرم،
جشنها، نمایش تأتر، مناظر و محصولات
روستایی و … عکسهای بسیار تهیه کرده اند که
خود ارزش جای گرفتن در یک نمایشگاه

عکس را دارند ولی به صورت فرهنگ
مصوّر قاهان در میان آلبـومها جاخـوش
کرده اند.

اعضای کتابخانه هم در این میان
همراهیمان کرده اند و با نظرات خود ما را تنها
نگذاشته اند. گویی فضای کتابخانه و عکسها
این بار برایشان تازگی دارد و مشتاقند که از این
پس با دیدی دیگر به کتابهای همیشگی
بنگرند.

طاهره سادات میرقائمی کتابدار جوان
روستا که خود لیسانس الهیات از دانشگاه الزهرا
می باشند، این بار مخاطب ما می شوند. ایشان
به غیر از این کار به عنوان دبیر پاره وقت به
تدریس دینی و قرآن در دبیرستان دخترانه
روستا مشغولند.

در مورد تعداد اعضا و عناوین کتابهای

موجود برایمان بگویید.

ـ در کل ۱۴۰ عضو خواهر و ۱۳۵ عضو
برادر داریم که صبحها اختصاص به مطالعه
خواهران و عصرها متعلق به برادران است.
کتابهای ما هم به دو سری تقسیم شده اند. یک
سری کتابهای مرجع، فرهنگنامه،
دایره المعارف، دیوان اشعار و تفاسیر هستند که
بیشتر اهدایی می باشند و فقط در همین
کتابخانه می توان آنها را مطالعه کرد و بقیه
کتابها هم به موضوعات مختلفی تقسیم
شده اند که بچه ها می توانند آنها را به صورت
امانی برای مطالعه به خانه ببرند. از لحاظ
کتابها مشکلی نیست، مشکل اینجا از لحاظ
مکان خود کتابخانه است زیرا ساختمان آن
مناسب نیست و در ضمن هم کتابخانه است و
هم محل تمرین تأتر، سرود و کلاس قرآن و
برنامه های آموزشی خانه ترویج. لذا همیشه
چندین کار به صورت همزمان در اینجا صورت
می گیرد و کتابخوانها نمی توانند با آسایش فکر
و تمرکز به مطالعه بپردازند.

حضور خانم ناهید باقری عضو شورای
روستایی، غنیمت است که از زبان ایشان با
روستای قاهان و کار شوراها آشنا شویم. خانم
باقری از میان پنج خانم کاندیدای شورا تنها
زن عضو شورا هستند که با تحصیلات دوم
دبیرستان انتخاب شده اند.

ـ مردم قاهان از قدیم الایام فرهنگ دوست
بودند حتی ما در اینجا روحانیونی داشتیم که در
حد اجتهاد بودند. جوانان آن زمان با وجود
جاده های مالرو و دوری از شهر تحصیلات خود
را ادامه داده بودند طوری که در حال حاضر
بسیاری از اهالی باسواد اینجا در شغل معاون
وزیر، نماینده مجلس، وکیل، دکتر، قاضی، دبیر
و … در شهر قم و تهران مشغول به کارند. ما
هم در حد توان خودمان سعی می کنیم با
رسیدگی به کار شورا و نظارت بر کارهای
عمرانی و مشکلات روستا و هماهنگی اهالی
برای کمکهای مردمی، خدمتی بکنیم. البته
بیشتر مشکلات اینجا مربوط به امر زراعت و
باغداری است و کمتر اختلافات خانوادگی ایجاد
می شود. با وجود رییس شورا، مشاور شورا و
من که منشی شورا هستم با فرستادن دعوتنامه
برای شاکی و متشاکی، آنها را دعوت می کنیم تا
با حضور همه دیگر مشکلاتشان را رفع کنند.
در این شکل، دیگر کار به پاسگاه و دادگستری
کشیده نمی شود و اختلافات در همین شورا حل
می شود. جدای از اینها ما حتی قبل از تأسیس
شوراها طرحهای زیادی داده ایم ولی می گویند
فعلاً بودجه نیست. مثلاً طرح ایجاد سد، یکی
از طرحهایی است که مانع به هدر رفتن آب
رودها می شود و می توان به وسیله آن مشکل
کم آبی را حل کرد. البته نمی توان فراموش کرد
که روستای ما دارای بهداری، مدرسه، پست،
بانک و مخابرات است و حسینیه و حمام آن
جدیدا تازه ساز و بهداشتی شده است ولی
مشکل اصلی ما یعنی عدم رسیدگی به
مشکلات فرهنگی جوانان هنوز در جای خود

است. این کتابخانه تنها مکان فرهنگی و
تفریحی بچه ها است و آنان پس از اتمام
تحصیلات دبیرستان چون کاری ندارند و لذا به
طرف شهر کشیده می شوند. اگر امکانات
روستایی بیشتر باشد، استعدادهای نهفته
بچه ها به خاطر کمبودها در نطفه خفه
نمی شود. تکلیف این دختران علاقه مند به
کلاسهای هنری چیست که هیچ جایی برای
آموزش کارهای هنری ندارند. اگر یک مقدار از
بودجه شهرها را به روستاها بدهند، مشکلات
ما روستاییان خود به خود حل می شود. مردم
روستا درآمدشان در حد رفع احتیاجات
روزانه شان است و دیگر نمی توانند بیش از این
با خودیاری به جنگ مشکلات بروند. اگر
بودجه داشتیم برای درمانگاه آمبولانس
می خریدیم، دکتر کشیک می داشتیم و
می توانستیم برای آموزگاران شهری محل
اسکان درست کنیم تا اینهمه دیر سر کلاس
حاضر نشوند و بچه ها را به بی نظمی
عادت ندهند.

گویا خانم باقری حرفهای ناگفته زیادی
دارند، طوری که بدون سؤال ما خود جواب
همه چیز را از پیش آماده کرده اند! ولی به هر
حال ما از مشکلات تحصیلی جوانان و
نوجوانان می پرسیم و ایشان در ادامه می گویند.

ـ من دایم از خودم می پرسم پس این جهاد
مدرسه سازی کجاست؟ وضعیت کلاسهای
اینجا خیلی بد است، م