پاورپوینت کامل حـرمت ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حـرمت ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حـرمت ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حـرمت ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۶۹

مهری می رود. خیلی راحت
از بقیه جدا می شود. اما از من،
نه. جدایی ما در تصور
نمی گنجد. نمی تواند اتفاق
بیفتد. علاقه ما به هم مثال زدنی
است بی شائبه ای از کمترین
حس حسادت! می گویم
حسادت، چرا که بسیاری بر این
باورند دو خواهر پشت سر هم در
درون و برون کیسه شان پر است
از احساسی بسیار قوی با نام
حسادت. اما نه من این طوری
هستم، نه مهری. برعکس،
دیگران می گویند هر چند مهری
و شیرین دوقلو نیستند اما یک
روحند در دو جسم. به واقع این
طور هم هست. مهری الگوی من
است. خواهر بزرگتری که حرفش
را و فکرش را بی کم و کاست قبول
دارم. مهری که به خانه بخت
می رود من تنها می شوم. هر چند
خانه جدیدش نزدیکمان است و
من تقریبا هر روز او را می بینم. با
این وجود خلاء نبود او همچنان
با من است.

* * *

به مهران می گویم می خواهم
یک خانه تکانی اساسی بکنم.
قبول می کند. به زحمتش
می ارزد، هر چند تمامش بر دوش
خودم است. خانه را می توانم به
هم بریزم و از نو به سلیقه خودم
تزیین و آرایش دهم. از کله سحر
مشغول جابجا کردن هستم.
فرشها، ظرف و ظروف، پشتیها و

مادرشوهرم می آید. کیک
بزرگی پخته است. با گشاده رویی
می گوید:

ـ فکر کردم امروز دست
تنهایی. این کیک را برای
عصرانه ات پخته ام تا …

حرفش را قطع می کنم.

ـ امروز عصر، من و مهران
دعوتیم جایی به میهمانی. لازم
به زحمتتان نبود.

دروغ می گویم. بی اعتناییش
می کنم و مشغول کارم می شوم.
او خداحافظی می کند و می رود.
از دروغی که گفته بودم ناراحت
نیستم.

فردا که می آید همچنان
مشغول تزیین خانه مان هستم.
مادرشوهرم می آید. بسته ای
بزرگ در دست دارد. روز قبل را به
دل نگرفته است. پرخنده
می گوید:

ـ دخترم، می پسندی؟
پارچه پرده ای است برای اتاق
ناهارخوری!

پارچه زیبا و نفیسی است.
بدجنسی می کنم و تحسینم را
بروز نمی دهم. به سردی
می گویم:

ـ من از رنگ فیروزه ای خیلی
بدم می آید!

و بلافاصله روی برمی گردانم
و خودم را سرگرم کار نشان
می دهم. پیش خودم خیلی
خوشحالم حقش را کف دستش
گذاشته ام. می گوید:

ـ عزیزم، عیبی ندارد.
سلیقه ها مختلف است. چه
خوب شد گفتی! می خواستم آن
سرویس چینی فیروزه ای رنگم را
برایت به هدیه بیاورم. حالا که
می گویی از رنگ فیروزه ای بدت
می آید زحمت آوردن و بردنش را
از دوش من برداشتی.

تا می رود من از شدت
ناراحتی و عصبانیت گریه ام
می گیرد. می مردم برای آن
سرویس چینی! چه راحت با یک
دروغ آن را از دست دادم!

روز بعد مهران می گوید:

ـ چند وقت است مامان
سرویس عتیقه اش را برای تو
بسته بندی کرده تا برایت بیاورد.
نمی دانم چرا این دست و آن
دست می کند؟

* * *

برای من خواستگار می آید،
مهران است. مامان، آنها را
می شناسد. سالها پیش با
مادرش همسایه بوده اند. وضع
مهران بد نیست. تازه در شرکتی
استخدام شده، لیسانس دارد و با
وام بانکی آپارتما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.