پاورپوینت کامل شخصیت شناسی فاطمه(ع); آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۱۲) ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شخصیت شناسی فاطمه(ع); آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۱۲) ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شخصیت شناسی فاطمه(ع); آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۱۲) ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شخصیت شناسی فاطمه(ع); آموزه های زندگانی حضرت زهرا(س)(۱۲) ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۶

بخش نخست

سخن نخست

«سعادت» و «نیکبختی» آرزوی شیرین و
دیرین انسانها بوده است که برای دستیابی به آن
تمامی توان خود را در سالهای بسیار زندگی به کار
گرفته تا کامیاب شوند. پروردگار مهربان جلوه های
روشنگر سعادت را در دو آینه متجلی ساخته است،
نخست «آموزه های ناب فکری، فرهنگی» ارائه
نموده، سپس «الگوهای پاک و تابناکی» معرفی
کرده است.

قرآن، دایره المعارفی جامع و گویاست که
ارمغانِ «بصیرت» ـ برای کسانی که نگاهشان از
ژرفای دل به آیات الهی است ـ و «هدایت» ـ برای
افرادی که تمامی حقایق را از منظر برهان می نگرند
ـ و «رحمت» ـ برای اهل ایمان ـ به همراه دارد. و
در آیه ای کوتاه، بلندای این برکات را اینچنین
توصیف می کند:

«قل اِنّما اَتبع ما یُوحی اِلَیَّ مِنْ ربّی هذا بَصائرُ
مِنْ رَبِّکُمْ و هُدیً و رحمهً لقومٍ یُؤمِنُونَ»؛(۱)

بگو من بجز وحی یکتا خدا

اطاعت نورزم دگر چیز را

«بصیرت» نهفته است در این کتاب

در آن آیه هاییست بسیار ناب

«هدایت» و «رحمت» بود اندر آن

بر آنها که هستند از مؤمنان(۲)

در سخنی دیگر ـ افزون بر ارائه آموزه ها ـ به
معرفی الگوها و اسوه های شایسته پرداخته تا
نمونه های هدایت آفرین و سعادتمند زندگی را به
شیفتگان ارائه کند. به دیگر سخن در کنار «قرآن
صامت» به معرفی «قرآن ناطق» یا انسانهای صالح
برای اسوه یابی تمامی اقشار ـ بویژه نوجوانان و
جوانان که در موقعیتی اینچنین قرار دارند ـ پرداخته
است.

«اسوه حسنه» نمادی از این شیوه برجسته
است که پروردگار حکیم در باره آن به تمامی
دین باوران فرمود:

«لقد کانَ لَکُمْ فی رسولِ اللّه ِ اُسْوهٌ حَسَنه لِمَنْ
کانَ یَرجو اللّه و الیومَ الاخر و ذکَرَ اللّه کثیرا»؛(۳)

همانا برای شما در [پیروی و اقتدا به] رسول
خدا(ص) سرمشقی نیکو است: برای آن کس که به
خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد
می کند.

به یقین هرگاه چنین چهره های سعادت بخش و
هدایت آفرین در سخن معصومان(ع)، پاکان و
صالحان معرفی شوند، آرامش روحی و اطمینان
باطنی تمامی شیفتگان، افزون تر خواهد شد و چنین
مسیر مقدسی به خوبی طی شده و رهروان به
سلامت به سر منزل سعادت می رسند.

نوشتاری که در دست دارید گامی ـ هر چند
کوتاه ـ در این طریق است تا با یکدیگر از بینش و
دانش بانوی پاکیها و خوبیها، زهرای مرضیه ـ علیها
السلام ـ نسبت به شخصیتهای شایست و ناشایست
در روشنگری دل و دیده بهره جوییم و راه گرایش و
گریز در زندگی خویش را هموارتر بپوییم.
ان شاءاللّه .

۱. حضرت محمد ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ

دیده نادیده به اقبال تو ایمان آورد

مرحبا، ای به چنین لطف خدا، ارزانی

ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند

دولت احمدی و معجزه سبحانی

جلوه بخت تو دل می برد از شاه و گدا

چشم بَدْ دور که هم جانی و هم جانانی(۴)

حضرت محمد(ص)، سرسلسله رسولان الهی
است که آفرینش به افتخار وجود او برپا شد
(لولاک لما خلقت الافلاک)(۵) و تمامی پیامبران
دل در گرو ارادت و عشق او داشتند. پروردگار
سبحان در برخی از کتاب انبیاء پیشین نام او را با
واژه «فارقلیطا»(۶) مطرح کرده(۷) و عیسی
بن مریم(ع) نیز بشارت دهنده نام او، «احمد»، بوده
است.(۸)

بی شک شناخت عرصه عظمت و گستره
شخصیت او، افزون بر چشم و گوش، به بصیرتی
بسیار، تعقلی فراوان، قلبی پاک و فطرتی تابناک
نیازمند است تا افزون بر جلوه های ظاهری، ابعاد
باطنی آن رسول راستین الهی را درک کند و برای
دیگران توصیف نماید.

مجموعه سخنان دخت آفتاب، فاطمه زهرا ـ
علیها السلام ـ در باره آن حضرت، دفتر معرفتی
اینچنین است که نشان روشنی از شناخت «معصوم»
نسبت به «معصوم» بوده و در فراز و فرود زندگی
راه اطاعت، ارادت و پیروی تمام عیار را به همه
علاقه مندان می نمایاند تا در هنگامه های حوادث
طاعتی بی چون و چرا از جانشینان معصومان(ع) در
جامعه از خود نشان دهیم و «فاطمه وار زیستن» را
نصیب خود سازیم.

* رضایت و تسلیم نسبت به رسول اللّه (ص)

روزی که علی ـ علیه السلام ـ برای
خواستگاری فاطمه(ع) نزد رسول اللّه (ص) رفت،
پیامبر(ص) بدون آنکه جواب شتابزده ای دهد و یا
همچون آداب و رسوم جاهلیت هیچ حق
اظهارنظری برای دختر خود قایل نشود، زهرای
مرضیه(س) را فراخواند و موضوع خواستگاری
پسرعمویش را با وی مطرح کرد تا با مشورت وی
پاسخی سنجیده داده شود.

فاطمه(ع)، پیش از آنکه نظر خود را بیان کند
به پدر احترام کرده، پرسید:

پدرجان! نظر شما چیست؟

رسول اللّه (ص) فرمود: «اَذِنَ اللّه ُ فیه من
السّماء»؛ خداوند از آسمان اجازه فرمود.

در این هنگام زهرای بتول(س) با قلبی لبریز
از عشق و ارادت فرمود:

«رضیتُ بما رضی اللّه لی و رَسولُه»(۹)؛
خشنودم به آنچه خدا و پیامبر او برای من رضایت
دادند.

و در سخنی دیگر، توحید، نبوت و امامت را
در افق نگاه خود مطرح ساخته فرمود:

«رضیتُ باللّه ربّا و بک یا ابتاه نبیّا و بابن عمّی
بعلاً و ولیّا»(۱۰)؛

خشنودم که خدا پروردگار من است و تو ای
پدر پیامبر من و پسرعمویم علی(ع) شوهر و امام
من است. احترام فاطمه(ع) به سخنان پدر در
صحنه های مختلف زندگانی او احساس می شد و
نشان روشنی از تسلیم آگاهانه و هوشیارانه وی بود.
از این رو در عرصه های گوناگونی این جمله را به
پدر عرض می کرد که:

«یا رسولَ اللّه ! اَنتَ اَولی بماتری(۱۱)»؛

ای رسول خدا شما از من سزاوارتری که
اظهارنظر کنی.

* نقش تربیتی پیامبر(ص) و عاطفه شدید

فاطمه(س) به رسول اللّه (ص)

فاطمه(ع) با نگاهی فراتر از ظواهر زودگذر
زندگی و برتر از رشد و شکوفایی ابعاد عقلانی افراد
جامعه، به جلوه تربیتی رسول خدا(ص) اشاره کرده
و رسالت سعادت آفرین آن حضرت را این گونه
توصیف می کند:

«اَبَوا هذه الامّه محمّدٌ و علیٌ ـ علیهماالسلام ـ
یقیمانِ اََوَدَهُمْ و ینقذانهم مِن العذاب الدّائم اِنْ
اطاعوهما و یبیعانهم النعیم الدّائم اِنْ
وافقوهما(۱۲)»؛

پیامبر و علی ـ درود خداوند بر آنان و دودمان
پاکشان باد ـ دو پدر امت اسلام هستند، کجیها را
راست و انحرافات را اصلاح می کنند، اگر مردم
اطاعت نمایند آنان را از عذاب جاویدان نجات
می دهند و اگر همراه و یاورشان باشند، نعمتهای
همیشگی خداوندی را ارزانیشان می دارند.

احمدا ذات تو و حیدر یکی است

شهر با دروازه و با در یکی است

تو مدینه علمی و حیدر دَرَست

پس کلید دانش تو حیدر است

مصطفی گر گل کند، عطرش علی است

مصحف احمد به هر سطرش علی است

شناخت روشنگرانه زهرای عزیز نسبت به
رسول خدا(ص)، افزون بر رابطه پدر و فرزندی،
نشانگر شناخت و بینش عقلی، بصیرتی و قلبی به
دور از هر گونه احساس زودگذر بود. از این رو
یکایک واژه ها و عبارات وی تابشی از آفتاب
معرفت نسبت به مقام «عصمت»، «رسالت»،
«ولایت» و «امامت» است. این ماجرای
درس آموز نمونه ای از حوادث فراوان آن زمان
است:

در روزهای واپسین زندگانی، رسول
اکرم(ص) به منبر رفته، فرمود:

«هر کس از من طلبی دارد، درخواست کند.»
برای آنکه سخن آن حضرت به گوش تمامی افراد
برسد و همه آنان بتوانند حق خود را از پیامبر(ص)
طلب کنند، بلال در کوچه های مدینه فریاد می زد:

«هذا محمدٌ یعطی القصاص مِنْ نَفْسِه قَبلَ یومَ
القیامه»؛ مردم! اینک این محمد است که می خواهد
قبل از روز قیامت قصاص شود، هر کس حقی از او
طلب دارد بخواهد.

مردی در مسجد بلند شد و گفت: ای رسول
خدا! شما در جنگ بدر که صف سربازان را تنظیم
می کردید، با شلاق خودتان بر شکم لخت من زدید.

پیامبر(ص) فرمود: بیا قصاص کن.

آن مرد گفت: همان شلاق را بیاورید. رسول
خدا(ص) به بلال اشاره فرمود تا از خانه فاطمه ـ
علیهاالسلام ـ شلاق روزهای جنگ را بیاورد. وقتی
بلال به در منزل زهرا(س) رسید، در را کوبید و پس
از آن شلاق روزهای جنگ بدر را طلبید. ناگاه
اضطراب و آشوب تمامی وجود فاطمه(س) را فرا
گرفته فرمود:

«ای بلال! پدرم با شلاق روزهای جنگ چه
می خواهد بکند؟ الان که روز جنگ نیست؟»

بلال آنچه را که در مسجد گذشت، از قصاص
یکی از اصحاب بر بدن پیامبر(ص) بیان کرد.
زهرای مرضیه(س) ناله ای از صمیم دل زد و
فرمود:

«وای از این غم، برای غم و اندوه تو ای پدر
بزرگوارم، غیر از تو چه کسی سرپرست فقرا و
تهیدستان و در راه ماندگان است؟ ای دوست خدا و
دوست همه دلها! ای بلال! به فرزندانم حسن و
حسین بگو نزد آن مرد بروند تا از آنان قصاص کند
و نگذارند پیامبر را قصاص نماید.»(۱۳)

بی گمان هر یک از ما کمتر این جمله پرسوز و
درد و سرشار از عشق و عاطفه را شنیده ایم که
شخصی به محبوب خود بگوید: «قلب مرا از جا
کندی و جگرم را سوزاندی!»

اما در لحظه های غمبار رحلت پیامبر
اکرم(ص) که اهل بیت آن حضرت با چشمانی
اشکبار و قلبی دردآلود، اطراف بستر رسول
خدا(ص) حلقه زده بودند و غروب خورشید
رسالت را نظاره می کردند، ناگاه آن حضرت
خواست سخنی بفرماید، اما نتوانست و در حالی که
می گریست بی رمق در بستر افتاد. فاطمه(ع) با
مشاهده این منظره به فریاد آمد و فرمود:

«ای رسول خدا! همانا قلب مرا از جا کندی و
جگرم را سوزاندی، آنگاه که گریه تو را مشاهده
کردم، ای بزرگ پیامبران از حضرت آدم تا کنون،
ای امین پروردگار، ای فرستاده و پیامبر خدا …»(۱۴)

* فلسفه بعثت رسول خدا(ص) و بیان زحمات

پیامبر(ص)

آشنایی هر یک از ما با مبانی وحیانی بعثت،
رسالت، امامت و عصمت، نقشی بنیادین در
استواری فکر و فرهنگ نابمان دارد و ما را چونان
صخره ای سنگین و پا بر جا در برابر توفان شبهات و
اشکالات نموده که کوچکترین آسیبی به باورهای
دینی مان نخواهد رسید. از آن سو دشمنان هیچ گاه
چشم طمع خود را به سوی ما ندوخته، نگاه ابزاری
برای هموار ساختن راه خود به ما نمی کنند.

دخت آفتاب، زهرای مرضیه ـ علیهاالسلام ـ
در فرازی از خطبه نخست خود در مسجد مدینه که
نقاب از چهره خوش سخنانِ زشت نیت برگرفت،
رسول اکرم(ص) را ابتدا «بنده خداوند»، سپس
«فرستاده او» دانست و بینش خویش را در باره
فلسفه بعثت آن حضرت این گونه بیان فرمود:

«گواهی و شهادت می دهم که پدرم
«محمد(ص)» بنده و فرستاده اوست، و قبل از
آنکه او را بیافریند، برگزید و پیش از پیامبری
تشریف انتخاب بخشید و به نامی او را نامید که
سزاوار او بود و این هنگامی بود که آفرینش از دیده
نهان بود، از بیم و ترس پنهان و در پهنه بیابانِ عدم
سرگردان. پروردگار بزرگ پایان همه کارها را دانا
بود و بر دگرگونیهای روزگار بینا و به سرنوشت هر
چیز آشنا.

محمد ـ درود الهی بر او خاندان پاکش باد ـ را
برانگیخت تا کار خود را به اتمام رساند و آنچه را که
مقدر ساخته انجام دهد. پیغمبر(ص) دید: هر
فرقه ای دینی برگزیده و هر گروه در روشنایی
شعله ای خزیده و هر دسته ای به بتی عبادت می کنند
و همگان خدایی را که می شناسند، از خاطر
برده اند.»

در پی بیان فلسفه بعثت، فاطمه ـ علیهاالسلام ـ
به تشریح فهرستی از فعالیتها و زحمات رسول
خدا(ص) پرداخته فرمود: «پس خداوند بزرگ
تاریکی ها را به نور پدرم محمد ـ صلی اللّه علیه و آله
و سلم ـ روشن ساخت و دلها را از تیرگی کفر دور
کرد و پرده هایی که بر دیده ها افتاده بود، به یک سو
انداخت.»(۱۵)

* تلاش فراوان در جلب رضایت و هدایت

رسول خدا(ص)

پیشوایان فکری فرهنگی و دینی جامعه و
پیروان پاک سرشت و دین باور آنان، رسالتی
برجسته ـ نسبت به دیگران ـ در حفظ و حراست از
گنجینه های معرفتی از دستبرد نااهلان و تحریف
حقایق داشته و علاوه بر آن در راه افزایش شور
مذهبی و امید دینی خداجویان وظیفه ای برتر دارند.
از این رو هماره باید در دفاع از حریم مقدسات
کوشاتر بوده و نسبت به حساسیتهای جامعه در باره
شیوه زندگی بینا باشند. گاه بهره های مادی و
امکانات عادی زندگی که برای بسیاری از
خانواده ها دارایی طبیعی و قابل قبولی است، برای
برخی از چهره های الگو، نوعی نقص و عیب
محسوب می شود، گرچه آن امکانات و این داراییها
از راه حلال به دست آمده باشد. از این رو بی توجهی
به ظرفیتها، حساسیتها و نوع نگرش جامعه ـ که در
اصطلاح فقهی «خلاف مروّت» نام گرفته ـ
تأثیرگذار خواهد بود.

قناعت به حداقل زندگی از سوی اسوه های
انسانهای مذهبی و هم سویی با اقشار مختلف
کم درآمد و آسیب پذیر، شیوه شایسته ای است که از
زمان رسول خدا(ص) و فاطمه زهرا(س) وجود
داشته است و هماره صالحان و پاکان جامعه بدان
چشم اطاعت داشته و پیروی تمام عیاری کرده اند. با
هم از ماجرای بازگشت رسول خدا(ص) از سفر
آگاه می شویم تا بهتر نسبت به چنین سنت حسنه ای
بنگریم.

رسول اکرم(ص) هر گاه به مسافرتی می رفت،
با فاطمه(س)، خداحافظی می کرد و چون از سفر
بازمی گشت، نخست به دیدن دخت عززیز خود
می شت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.