پاورپوینت کامل زن در نهج البلاغه با نگرشروان شناختی«قسمت اول» ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زن در نهج البلاغه با نگرشروان شناختی«قسمت اول» ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زن در نهج البلاغه با نگرشروان شناختی«قسمت اول» ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زن در نهج البلاغه با نگرشروان شناختی«قسمت اول» ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۲
مقدمه
آنچه در این نوشتار می آید، پژوهشی
است در باره زن از دیدگاه امام علی(ع) و
جایگاه وی در نهج البلاغه که یکی از
جدی ترین مسایل اجتماعی ـ فرهنگی و تفکر
دینی در روزگار ما است، چرا که این موضوع
یکی از زمینه های پرسش نسبت به مذهب
بالاخص شیعه گردیده است، دشمن با
استفاده از عدم اطلاع و احاطه کافی افراد
نسبت به مضامین گرانقدر و حیات بخش این
کتاب ارزشمند شروع به سم پاشی و خراب
نمودن اذهان افراد به ویژه زنان و دختران
جوان دانشجو کرده است.
در این نوشتار سعی بر این است که در حد
بضاعت خود در پرتو خورشید اندیشه های
تابناک امام قرار گیریم تا شاید بتوانیم از انوار
تابناک این گوهر جهان افروز، وجود پر از ظلمت
خود را روشنایی بخشیم. ان شاءاللّه .
نگاه قرآن به زن
قبل از پرداختن به مبحث اصلی لازم
است که چند مسأله را به عنوان مقدمه بحث
مطرح نماییم. مهمترین سند، شناختن
شخصیت زن از منظر امام علی(ع) قرآن است،
چرا که قرآن کتابی است دست نخورده و
تحریف نشده که باید دیگر آثار و منابع دینی را
با آن سنجید و در صورت سازگاری و عدم
مغایرت پذیرفت. برای دستیابی به رأی قرآن
در زمینه شخصیت زن باید ابتدا به مسأله
آفرینش زن و مرد در قرآن توجه شود:
برابری زن در آفرینش
بررسی آیاتی از قرآن کریم که خلقت زن و
مرد را طرح می فرماید، نشان می دهد که این
زمینه در وجوهی که به انسانیت آنان برمی گردد
وحدت نظر دارد. و منشأ خلقت نفس واحدی
است که سرمایه های متنوعی در آن تعبیه
گردیده است.
نمونه ای از این آیات بیان اشتراک زن و
مرد در اصل خلقت است:
«و اللّه جعل لکم من انفسکم ازواجا و
جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم
من الطیبات …؛(۱)
خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار
داد و برای شما از همسرانتان فرزندان و
نوادگانی پدید آورد و چیزهای پاکیزه روزیتان
کرد.»
قرآن کریم وقتی مسأله زن و مرد را مطرح
می کند می گوید این دو را از چهره مرد بودن و
زن بودن نشناسید بلکه از چهره انسانیت
بشناسید و حقیقت انسان را روح او تشکیل
می دهد نه بدن او، انسانیت انسان را جان او
تأمین می کند نه جسم او و نه مجموع جسم و
روح. قرآن کریم حقیقت هر انسانی را روح او
دانسته و بدن را ابزار روح می داند.(۲)
و صراحتا می فرماید: «فاذا سوّیته و نفخت
فیه من روحی؛(۳)
پس وقتی آن را درست کردم از روح خود
در آن دمیدم.»
زن در آفرینش در بعد روحی و جسمی، از
همان گوهری آفریده شده است که مرد آفریده
شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهیت،
یکسان و یگانه اند و تمایز و فرقی در حقیقت و
ماهیت میان زن و مرد نیست.
تسویه و تعدیل در خلقت
آیات قرآن صراحتا بر این مسأله دلالت
دارد که نظام هستی یکی نظام احسن است که
در آن هیچ گونه نقصان و کجی مشاهده
نمی شود، همان طور که در کتاب الهی به این
مسأله اشاره شده است:
«لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم؛(۴)
براستی انسان را در نیکوترین اعتدال
آفریدیم.»
و در سوره انفطار آیه ۶ و ۷ به بحث تسویه
در خلقت انسان اشاره می کند و می فرماید:
«یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم
الذی خلقک فسواک فعدلک؛
ای انسان چه چیز تو را در باره پروردگار
بزرگوارت مغرور ساخته؟ همان کس که تو را
آفرید و اندام تو را درست کرد [آنگاه] تو را
سامان بخشید.»
«و … فتبارک اللّه احسن الخالقین؛(۵)
تبارک باد بر خدایی که بهترین
خلق کننده هاست.»
برابری زن و مرد
در کمال یابی و بالندگی
تکامل در اصطلاح به معنی تحول کیفی
افزایشی و شکوفایی و به فعلیت رسیدن قوا و
استعدادهایی می باشد که خداوند در نهاد هر
موجودی قرار داده است.
صدرالمتألهین نیز کمال را به معنای
فعلیت و شکوفایی استعدادهای خاص هر
موجود می داند. به تعبیر دیگر، سیر کمال هر
چیزی را نوع و جنس استعدادها و ساختار هر
موجودی تعیین می کند و تکامل با ساختمان و
نیازهای هر موجودی هم جنس و متناسب
می باشد.(۶)
در قرآن کریم یک اصل معیار کمال است
و همواره سایر کمالات را در پرتو آن اصل
می سنجد و آن تقرب به خداست که از او به
عنوان تقوا یاد شده است. و به تعبیر حضرت
آیت اللّه جوادی آملی، کمالات انسانی در سایه
عبادت و اطاعت حق است و اطاعت و عبادت،
بین زن و مرد مشترک است، قهرا راه تکامل
مشترک خواهد بود. به عنوان نمونه دعاها و
نیایشها یکی از بهترین راههای تکامل انسانی
است، زیرا کمال یک انسان در این است که به
خداوند که علم محض و هستی صرف و قدرت
صرف است نزدیک بشود. و به اخلاق آن کامل
محض، متخلق بشود و راه تخلق به اخلاق
الهی و تقرب به آن کمال را، عبادتها و نیایشها
به عهده دارند.(۷)
و نیز بالاترین ستایشهای معنوی در قرآن
کریم از مریم به عمل آمده است و با واژه هایی
بلند ستوده شده چون: «اصطفاک و
طهرک»(۸) و همو بارها مورد خطاب و سخن
فرشتگان الهی قرار می گیرد و فرشتگان با وی
تکلم می کنند: «اذ قالت الملائکه یا
مریم …».(۹)
همچنین رسول خدا(ص) آن هنگام که
سلمان از لباس کهنه فاطمه(س) دختر
پیامبر(ص) نگران بود و اشک می ریخت
فرمود: «ان ابنتی فاطمه لفی الخیل
السوابق؛(۱۰)
دخترم فاطمه در کاروان پیشتازان است.»
و نیز نقل شده که امام حسین(ع) در
آخرین لحظات عمر خویش به زینب فرمود:
«یا اختاه لاتنسینی فی نافله اللیل؛(۱۱)
خواهرم مرا در نماز شب از یاد مبر.»
حمیده همسر امام صادق(ع) چنان از مقام
والای معنوی برخوردار است که امام صادق در
باره اش فرمود: «حمیده مُصَفّاهٌ من الاَدْناس؛
حمیده از هر پلیدی و آلودگی منزه است.» و نیز
امام باقر(ع) نسبت به او فرمود: «حمیده فی
الدنیا محموده فی الاخره؛ او در دنیا و آخرت
ستودنی است.»
برخی بر آنند که زنان در سلوک معنوی
بیش از مردان آمادگی دارند زیرا:
۱ـ مسافت سیر زنان کوتاهتر از مردان
است.
۲ـ زنان سبکتر از مردانند چرا که علایق
آنان از مردان کمتر است.
۳ـ موانع سلوک مردان بیش از زنان است
و به دشواری می توانند خود را خلاص
کنند.(۱۲)
محی الدین عربی مقامات عرفانی را
مختص مردان ندانسته و بلکه زنان را نیز در
آن شریک می داند:
«مقامات عرفانی ویژه مردان نیست، بلکه
زنان نیز در آن سهم دارند و از آن رو که غلبه با
مردان بوده به اسم مردان یاد می شود.»
علامه طباطبایی در این زمینه می فرمایند:
مشاهده و تجربه حکم می کند که زن و
مرد دو فرد از نوع واحد هستند. یعنی دو فرد
انسانی. زیرا تمام آثار که در مردان آشکار است
در زنان نیز پیدا است. بروز آثار یک نوع
نشان دهنده تحقق خارجی آن نوع است. بلی
میان این دو صنف در آثار مشترک، شدت و
ضعف وجود دارد، اما این تفاوت موجب بطلان
حقیقت نوع در فرد نیست. از اینجا روشن
می شود که کمالات نوعی که برای یک صنف
میسور است برای صنف دیگر نیز دست یافتنی
است، همان گونه که کمالات معنوی نیز چنین
است و جامع ترین سخنی که این مطلب را ادا
می کند این آیه قرآن است:
«انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او
انثی بعضکم من بعض».(۱۳)
قرآن کریم راه سلوک معنوی را در برابر
زنان چنان گشود که از مریم و همسر فرعون به
عنوان دو مثل و الگو برای همه مؤمنان
یاد کرد:
«و ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرأت
فرعون، اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی
الجنه و نجّنی من فرعون و عمله و نجّنی من
القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی
احصنت فرجها فنفخنا فیه من رّوحنا و صدّقت
بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین؛(۱۴)
خداوند برای کسانی که ایمان آورده اند زن
فرعون را مثل می زند آن گاه که گفت: ای
پروردگار من، برای من در بهشت نزد خود
خانه ای بنا کن و مرا از فرعون و عملش نجات
ده و مرا از مردم ستمکار برهان. و مریم دختر
عمران را که شرمگاه خویش را از زنا نگه
داشت. و ما از روح خود در آن دمیدیم و او
کلمات پروردگار خود و کتابهایش ار تصدیق کرد
و از فرمانبرداران بود.»
لذا می بینیم که نام زنان زیادی از عرفای
بلندمرتبه در سلوک معنوی در تاریخ ثبت شده
است. ابوعبدالرحمن سلمی (۳۲۱ ـ ۴۱۲) کتابی
را در شرح حال زنان عابد و صوفی به تحریر
در آورده و از ۸۴ زن عارف پیشه یاد
کرده است.(۱۵)
ابوعبدالرحمن جامی نیز در «نفحات
الانس» از چهل زن عارف مسلک یاد
می کند.(۱۶)
آیت اللّه جوادی آملی به سخنانی از زنان
عارف اشاره می کند که حکایت از روح بلند و
علو مرتبه معنوی آنها دارد:
رابعه شامیه، همسر احمد بن الحواری
وقتی سفره غذا می گستراند به همسرش
می گفت بخور: «فانها ما نضجت الا بالتسبیح»
این غذا تنها با تسبیح پخته شده است. حال
معنایش آن است که هنگام آشپزی تسبیح
می گفتم یا اینکه این غذا محصول
تسبیح است.(۱۷)
به هر حال زن در مسیر بالندگی و کمال
همچون مرد می تواند حرکت کند و از جهت
تکوینی و تشریع هیچ گونه ممانعتی در این راه
به عمل نیامده است، چرا که مسیر کمال،
همان نقطه نهایی سیر یک انسان است که در
آن زن و مرد اشتراک دارند همان طور که قرآن
در باره این برخورداری از امکانات رشد و
کامیابی مردان و زنان می فرماید:
«آن روز که مردان و زنان مؤمن را
می بینی که نورشان پیشاپیش و به جانب
راستشان روان است [به آنان می گویند]: امروز
شما را مژده باد به باغهایی که زیر درختان آنها
نهرها روان است. در آنها جاویدانید. این است
همان کامیابی بزرگ.»(۱۸)
برابری در برخورداری
از حیات طیبه
یکی دیگر از برابریهایی را که قرآن به طور
مساوی برای زنان و مردان قایل می باشد
برخورداری از حیات طیبه است:
«من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو
مومن حیوه طیبه»
یعنی در رسیدن به حیات طیب فقط دو
چیز نقش دارد؛ یکی حسن فعلی به نام (عمل
صالح) و دیگری حسن فاعلی به نام (مؤمن
بودن روح) خواه بدن مؤنث باشد خواه مذکر،
این «هو مؤمن» ناظر به حسن فاعلی است،
یعنی جان باید مؤمن باشد و «عمل صالحا»
ناظر به حسن فعلی است، یعنی کار باید صحیح
باشد. کار صحیح از کارگر صحیح؛ این دو حسن
که کنار هم ضمیمه شدند، حیات طیب را به بار
می آوردند.(۱۹)
موقعیت زنان در قرآن
قرآن این کتاب همیشه جاویدان، در طرح
انسان شناسی خود، برابری زن و مرد را در
چهار بعد مطرح می کند:
۱ـ برابری در اصل و ریشه در آفرینش
۲ـ برابری در قابلیت در نظام ارزشی
۳ـ برابری در قابلیت کمال یابی و بالندگی
۴ـ برابری در حقوق انسانی.(۲۰)
تفاوت زن و مرد از دیدگاه قرآن
همان طور که قبلاً گفته شد از نظر قرآن
زن و مرد در این انسانیت همسانند، و در اصل
و ریشه انسانیت که همان روح می باشد هیچ
گونه تمایزی وجود ندارد. ولی علی رغم این
همسانی در عرصه روح و اصل انسانیت، در
زمینه روان و جسم تفاوتهای قابل توجهی بین
این دو صنف مختلف وجود دارد که این تفاوتها
موجب تمایز بین این دو گردیده است.
باید توجه داشت که مسأله تفاوت بین زن
و مرد یکی از عجیب ترین شاهکارهای خلقت
است و باید اذعان نمود که همین تفاوتها
هست که زمینه جذب و انجذاب و عشق و
همکاریهای فی ما بین و درک متقابل را برای
زن و مرد ایجاد می کند.
لذا قرآن کریم می فرماید:
«اهم یقسمون رحمه ربک نحن قسمنا
بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا
بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا
سخریا و رحمت ربک خیرهما یجمعون.»
ما مردم را با استعدادهای مختلف و شرایط
گوناگون آفریدیم و اگر همه در یک سطح از
استعداد و یک سطح از قدرت بودند نظام
هستی متلاشی می شد. چون کارها گوناگون
است و کارهای گوناگون را باید استعدادهای
گوناگون به عهده بگیرد لذا باید تفاوت باشد. به
هر حال شکی نیست که تفاوتهای میان افراد
ناشی از حکمت الهی است و عامل تمامی
حرکتها، تعالیها و رمز و راز تکامل است.
لذا می بینیم مولای متقیان فرمودند: «خیر
مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه مساوی
باشند، هلاک می شوند.»(۲۱)
قرآن کریم با اشاره به تفاوتهای فردی
می فرماید: «ما لکم لا ترجون للّه وقارا و قد
خلقکم اطوارا؛ چرا در برابر خدایی که شما را
گوناگون آفریده است تعظیم نمی کنید؟!» …
سیره قولی و عملی
علی بن ابی طالب(ع) در باره زنان
سیره شناسی در واقع سبک شناسی است،
رفتارشناسی است. شناخت «اصول و سبکها و
روشها» است که هر فرد در رفتار و اعمال خود
دارد. پس سیره شناسی به معنای سبک شناسی
است.
پس سیره در واقع اصولی است پایدار که
تعیین کننده سبک رفتار در یک حوزه معین
باشد؛ به عبارت دیگر سیره منطق عملی است.
همچنان که در منطق فکری، همه مردم
فکر می کنند لکن منطقی فکر نمی کنند، در
رفتار هم کمی افراد پیدا می شوند که رفتارشان
بر اساس یک سلسله معیارهای مشخص باشد
که از آن معیارها و از آن اصول هرگز جدا
نمی شوند و الا اکثر مردم رفتارشان منطق
ندارد.(۲۲)
و اکثر مردم همان گونه که هرج و مرج بر
فکرشان حاکم است بر رفتارشان هم حاکم
است. آنچه در این نوشتار برای ما مهم است
یافتن اصول فکری مولای متقیان علی
بن ابی طالب(ع) است اصولی که حضرت در
زمینه زنان و برخورد با آنان دارد. یعنی اینکه
بیابیم حضرت علی(ع) در زمینه زنان چه
اصولی را دارند و چه اصولی باعث این گونه
رفتار عملی با زنان می شود. پس شناخت سیره
علی(ع) در زمینه زنان یعنی شناخت این اصول
و منطق.
رابطه تنگاتنگ نهج البلاغه با قرآن
از آنجا که اهل بیت رسول خدا(ص)،
گشاینده ابواب فیض قرآن برای بندگان و
سخنگویان کلام الهی می باشند، لذا سیره قولی
آنها برگرفته از منبع بیکران الهی می باشد و در
واقع آنان مفسران راستین قرآن و نگهبانان
حریم کتاب خدایند و آنانند که کتاب صامت
الهی را به سخن در می آورند و واسطه ای امین
برای بهره گیری پیروان قرآن از این چشمه
بیکران و زلال الهی می باشند، همان طور که
امیرالمؤمنین علی(ع) در شأن اهل بیت رسول
خدا(ص) که قرین قرآن هستند می فرمایند:
«هم الذین یخبرکم حکمهم عن علمهم و
صمتهم عن منطقهم و ظاهرهم عن باطنهم
لایخالفون الدین و لا یختلفون فیه فهو بینهم
شاهد صادق و سامتٌ ناطق؛(۲۳)
اهل بیت(ع) کسانی هستند که شما را
حکمشان از علمشان و سکوتشان از منطقشان
و ظاهرشان از باطنشان خبر می دهد، هرگز با
دین خدا مخالفت نمی کنند و هرگز در امر دین
اختلاف نظر نمی نمایند. پس قرآن در میانشان
شاهدی صادق و صامتی ناطق می باشد.»
در جایی دیگر می فرمایند: «ذلک القرآن
فاستنطقوه و لن ینطق و لکن اخبرکم
عنه؛(۲۴)
آن قرآن است، پس از قرآن سخن گفتنی
درخواست
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 