پاورپوینت کامل جیرانی و مشرقیهایش (نقد فیلم) ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جیرانی و مشرقیهایش (نقد فیلم) ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جیرانی و مشرقیهایش (نقد فیلم) ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جیرانی و مشرقیهایش (نقد فیلم) ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۴

فیلم: آب و آتش

نویسنده و کارگردان: فریدون جیرانی

بازیگران: لیلا حاتمی، پرویز پرستویی،

آتیلا پسیانی

«جیرانی» در سومین اثر بلند خود و پس از
«قرمز» به عنوان یکی از کارگردانانی که به
مسأله زن و خانواده توجه نشان می دهد،
شناخته شده است. وی این بار زن را در بستر
یک ملودرام جنایی و در هیبت زن بد فیلم که
مظلوم نیز واقع شده است، به تصویر می کشد.
فیلمی که حادثه ای نیست و به
شخصیت پردازی توجه دارد و کارگردان درگیر
شخصیتهای متغیّر قهرمانش است.

سه شخصیت اصلی «آب و آتش» در سه
گوشه مثلث عشق قرار می گیرند و به
کشمکشی مداوم متوسل می شوند. اولین کسی
که در قاب تصویر می گنجد، نویسنده ای
روشنفکر می باشد که سرش به کار خودش گرم
است و به چیزی جز فکر کردن، خواندن و
نوشتن نمی اندیشد، که البته همه اینها در حرف
گفته می شود و ما هرگز در عمل هیچ نشانه ای
از این اعجاز نویسندگی نمی بینیم. او حاضر
نیست رمانهای عشقی و پرفروش بنویسد، لذا
در همین اثنا به نویسندگانی چون «دانیل
استیل»، «فهیمه رحیمی» و همچنین نویسنده
«بامداد خمار» کنایه ای می زند. نویسنده به
وضعیت خود راضی است و روزگارش را با
نوشتن داستان کوتاه سپری می کند. اما زن
چنین نویسنده ای به مادیات دل بسته و از
هرچه کتاب است متنفر می باشد. وی شبی با
شوهرش مشاجره می کند و همین امر باعث
می شود تا نویسنده به حالت قهر خانه را ترک
کند و تصمیم بگیرد تا صبح در خیابانها بگردد
و مسافرکشی کند و اتفاقا اولین مسافرش زنی
خیابانی است که می خواهد خود را از شر
مزاحمینش خلاص کند.

از این به بعد دومین شخصیت و قهرمان
اصلی داستان فیلم پیدایش می شود. زن
بدکاره ای که بی پناه و بی هویت است و در عین
حال از دید کارگردان مظلوم و معصوم می باشد.
این مظلومیت بهانه ای است که در نهایت در
انتهای فیلم، سعی زن برای پیروزی بر
ناملایمات و مشکلات زندگی قبلیش قابل باور
جلوه کند و مخاطب دلش برای او بسوزد و آرزو
کند که زن از شر گذشته اش خلاصی یابد.

زن با زندگی پوچی که شوهر سابقش برای
او ساخته است کلنجار می رود و دیگر برایش
زن خوب و بد بودن معنایی ندارد چرا که مجید،
همان شوهر سابقش به او گفته، علی رغم
باورهای وی همه چیز دنیا پوچ است و بالاخره
همه خواهند مرد و بعد از اینکه او مرد و زیر
خاک پوسید دیگر اهمیتی ندارد که چه
شخصیتی داشته و چه اعمالی را مرتکب شده
است. از آن جایی که مجید شناسنامه زن را از
او گرفته، وی می پندارد که بی هویت است و به
آدم مرده ای می ماند که بود و نبودش هیچ
فرقی ندارد. زن در اثر مجالست بسیار با مجید،
اعتماد به نفس و مهمتر از آن عقاید و
باورهایش را به فراموشی سپرد و دیگر به هیچ
نمی اندیشد. اما با این همه، هنوز روحیه ای
لطیف دارد و شعر می گوید و آرزوی فکر کردن
و نویسنده شدن را در سر می پروراند. او
نویسنده را به خانه اش می برد تا دفتر شعرش را
بخواند که ناگهان سومین ضلع مثلث، خودی
نشان می دهد.

مجید شوهر سابق زن و یک واخورده
سیاسی است که پس از اعتراف هم بندی هایش
با تردیدی بزرگ در زندگیش روبه رو شده و لذا
به زندگی سگی روی آورده است. او صاحب
یک بوتیک شیک می باشد و ظاهرا هیچ
مشکل مالی ندارد ولی با این همه قهرمان
اصلی را در تملّک خود می پندارد و برایش
مشتریهای شبانه فراهم می کند. مردی که
اصلاً نمی توان با هیچ کدام از معیارهای
شخصیت پردازی تطبیقش داد. او زندگی پستی
را برای زن رقم می زند و مانع آزادی روحی وی
می شود و عجیب است که هنوز با این وجود،
عاشق سینه چاک زن سابقش است و به هیچ
وجه حاضر به ترک وی نیست. اما چیزی که
باورش مشکل است این است که اگر او واقعا
زن را دوست دارد پس چرا وی را ترک کرده و
سپس او را به کارهای خلاف وا داشته است و
گاه و بی گاه در کنار فحش و کتک، همچنان
اظهار عشق و دلدادگی می نماید و به زن
می گوید: «من هنوز توی آشغال کثافت رو
دوست دارم.» و گویی دوست داشتن از نظر او
فقط رجوع به خاطرات خوش گذشته است و
شاید اخلاق نیز از دید وی این است که همه
بتوانند از وجود زنش استفاده کنند!

تمامی این ماجراها در حالی اتفاق می افتد
که مجید تحت فشار هیچ کس و هیچ جایی
نیست و با میل و رغبت خود و با وجود
نارضایتی زن به زور کتک کاری او را از خانه
بیرون می کشد. وی به عینه زن را استثمار کرده
و حتی بچه شان را به کس دیگری سپرده است
تا بتواند به راحتی از همسر سابقش سوء
استفاده کند. تنها نتیجه ای که می توان از این
روابط غیر معقول به دست آورد این است که
مجید دچار نوعی سادیسم و مردم آزاری است و
با فرستادن زن به سراغ مشتریهای پولدار
می خواهد به نوعی خود را ارضا کند و یا شاید
به نوعی دیگر از جنس زن انتقام بگیرد؛ چرا که
همسر اولش او را ترک کرده است و فقط از
وی پول می خواهد و هرگز نمی داند پولی
که نصیب او می شود از شبکاری هوویش
عاید وی می گردد.

مجید با وجود این همه خشونت، لوازم
آرایش گران قیمتی برای زن می خرد تا او هر
بار، چهره اش را عوض کند و در هیبتی جدید و
با رنگی تازه به دیدار مشتریانش برود، و این
شخص نویسنده است که می خواهد شخصیت
اصلی نهفته در پس این چهره ها را بیرون
بکشد و هویتی تازه به زن ببخشد.

حادثه ای که این سه را تا این حد به هم
ربط می دهد، ماجرای قتل زن نویسنده است،
زنی که بیننده هرگز نمی تواند با او احساس
همذات پنداری داشته باشد چرا که فقط یک بار
سایه او را از پشت در دیده و بار دیگر با جسد او
از پشت سر، رو در رو شده و تنها شاهدِ قاب
عکس وی در روی میز بوده است، لذا دلش
برای او نمی سوزد چون هیچ آشنایی خاصی با
وی ندارد و فقط با توجه به دیالوگهای فیلم،
تیپی کلیشه ای از یک زن زیاده خواه و طماع در
ذهنش گنجانده می شود. این زن توسط دزدان
به قتل می رسد، ولی اولین مظنون خود
نویسنده است و همه شواهد نشان می دهد که
او با زنش اختلاف داشته اما در عین حال
تمایلی به طلاق نداشته چرا که مانند زنان
سنتی از طلاق می ترسید.

نویسنده مجبور می شود برای اثبات
بی گناهی خویش شاهدی بیاورد که هنگام قتل
در خانه نبوده و تنها شاهد همان زن گناهکار
فیلم است. مرد برای راضی کردن زن و
کشاندن او به دادگاه از هیچ مأمور دولتی کمک
نمی گیرد و با متوسل شدن به یک سفر درون
شهری و تعقیب و گریز، سعی می کند با
تأثیرگذاری بر روح و روان زن در نهایت او را به
دادگاه بکشاند. اما زن پس از ادای شهادت در
اثر شکنجه های مجید، جان می سپارد و
نویسنده تکفل دختر کوچک او را بر
عهده می گیرد.

نویسنده چنان درگیر ماجرای زندگی این
زن می شود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.