پاورپوینت کامل وصف وآرستگی مروری برشرح حال سیده نفیسه «قسمت اول» ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وصف وآرستگی مروری برشرح حال سیده نفیسه «قسمت اول» ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وصف وآرستگی مروری برشرح حال سیده نفیسه «قسمت اول» ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وصف وآرستگی مروری برشرح حال سیده نفیسه «قسمت اول» ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۸

اُسوه فضایل

قرآن کریم علاوه بر ارائه دستوراتی ویژه
برای رشد و به کمال رسیدن بانوان، الگوهایی
نیز معرفی کرده و با تعیین جایگاه ارزشی و
نقش آموزنده و ارزنده آنان در گسترش فرهنگ
یکتاپرستی و خداجویی تواناییهای ذاتی و
لیاقتهای زنان را در شکوفایی استعدادهای
خویش از طریق پیروی از اسوه های فضلیت
گوشزد نموده است. در تاریخ شکوهمند تشیع
نیز می توان بانوانی را مشاهده کرد که با
تمسک به وارستگی و آراستن روح و روان خود
به خصال نیکو به درجات معنوی دست
یافته اند و مصداق بارز و روشنی از ویژگیهایی
گشته اند که قرآن به عنوان مشخصات والای
انسان رشد یافته و در مسیر هدایت قرار گرفته
معرفی کرده است.

یکی از این نمونه های عالی فضلیت بانو
سیده نفیسه دختر حسن بن زید بن حسن
می باشد که علاوه بر شرافت نَسَبی، با ایمان و
اعمال صالح خویش به حیات طیبه دست یافت
و فرمایش جاودانی قرآن در موردش صادق
است که: انّی لااُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِنْ ذکَرٍ
او اُنْثی(۱)؛ من کار هیچ کارگزاری از شما چه زن
و چه مرد ـ همه از یکدیگر ـ ضایع نمی سازم.

سیده نفیسه به مدد الطاف الهی و از برکت
تعالیم جاودانی و نیز در پرتو خورشید فروزان
ارزشهای دینی و باورهای مذهبی تا به آنجا
پیش رفت که نمونه ای از یک انسان با تقوا و
حافظ موازین اسلامی گردید و در طریق بندگی
پروردگار آن چنان با موفقیت و پیروزی شایسته
تحسین، به قلّه کمالات معنوی رسید ـ که به
عنوان بانویی صالحه نامش در فهرست
مشاهیر و نامداران جهان اسلام ضبط گردید و
حتی عده ای از دانشوران و شرح حال نگاران
در کتابی جداگانه به شرح حال و ذکر مکارمش
پرداخته اند و کرامتهای اخلاقی و معنوی او را
برای خوانندگان بازگو کرده اند و او را کریمه دو
جهان نامیده اند و مرقدش را جلوه ای از نور
معنوی تلقی کرده اند. این همه تحسین و
تمجید از این بانو بدان خاطر است که توانست
با برداشت کم و بازدهی زیاد و اعراض از
مظاهر دنیایی و امور فناپذیر حیات توأم با
سعادت جاویدان را مختص خویش نماید و در
تزکیه، اخلاص و پاکدامنی سرمشقی
برجسته برای افراد حق جو و طالب خصال
نیکو گردید.

ریحانه رسول اکرم(ص)

سیده نفیسه در بوستانی به شکوفایی
رسید که رسول اکرم(ص) آن را به کشتی
نوح(ع) تشبیه فرمود، خاندانی که حجت خدا بر
روی زمین هستند و آدمیان را همچون
فروغ هایی فروزان به سوی حق هدایت
می کنند، همان وجودهای مبارکی که دوستی
آنان مزد رسالت مصطفای پیامبران می باشد.(۲)

جدّ بزرگوارش امام حسن مجتبی(ع) است
که با میلاد منورش جبرئیل از آسمان بر زمین
فرود آمد تا پیام و سلام پروردگار را به خاتم
رسولان ابلاغ کند و تأکید نماید نام این مولود
را «حسن» بگذارید و پیامبر اکرم(ص) نیز
چنین کردند. آن حضرت به نیکی مشاهده
می کرد که امام حسن(ع) نمونه ای از وجود
خودش در خوشخویی، بلند مقامی و پاکی نفس
می باشد و به حق شایسته است که از شعاع
درخشان نبوت پرتو بگیرد و رهنمونی امت را
پس از پدرش (مولای متقیان) عهده دار گردد،
همچنین رسول اکرم(ص) می فرمود هر کس
می خواهد آقای جوانان بهشت را ببیند، به
حسن(ع) بنگرد(۳). این فرموده ها و دیگر بیانات
آن آخرین سفیر الهی از این حقیقت مُسلّم پرده
برمی دارد که امام حسن مجتبی(ع) به مقام
نبوت تقرب داشت و پایگاهی بلند و معنوی را
به خود اختصاص داده است. او یکی از دو
نفری است که دودمان پیامبراکرم(ص)
منحصرا از نسل او پدید آمد و یکی از پنج نفر
اصحاب کساء است و یکی از دوازده نفری
است که خدا فرمانبری آنان را بر بندگان خود
واجب و فرض ساخته است، فرزندان آن
حضرت اعم از دختر و پسر پانزده نفر بودند که
بزرگترین آنها زید می باشد چنانچه ابونصر
بخاری او را به لحاظ سن بزرگتر از حسین
مثنی دانسته است.

سید با سخاوت

زید که از مادری خزرجی به دنیا آمد،
سیدی جلیل القدر، شکوهمند و بخشنده بود که
خیرش به همه می رسید و مردم از راههای دور
و نزدیک برای جلب سخاوتش به سوی مدینه
رهسپار می گردیدند تا از کمکهای بی دریغش
بهره یابند.(۴) سخنوران عرب در سروده های
خود صفات نیکش را ستوده و رفتارش را
تحسین کرده اند.(۵) آنها که او را مشاهده
کرده اند از دیدن چهره اش به شگفتی افتاده اند
و افزوده اند بسیار به رسول اکرم(ص) شباهت
داشت.(۶) به دلیل شجاعت و صلابت، ممدوح
مردمان عصر خویش گشت و تراجم نگاران
نوشته اند وی در زندگی لغزشی نداشت و از
امور ناپسند اجتناب می کرد.(۷) ابن حجر
عسقلانی وی را سیدی هاشمی معرفی کرده
که در میان محدثین و روات از ثقات
به شمار می رود.(۸)

ابن حبان او را از متقدمین در نقل احادیث
شمرده و وی را مقبول الروایه می داند.(۹)

زید بن حسن لبابه دختر عبیداللّه بن عباس
را که قبلاً همسر حضرت ابوالفضل(ع) بود به
همسری خویش برگزید و از او دو فرزند به
نامهای حسن و نفیسه آورد، این دختر را ولید
بن عبدالملک مروان به همسری خود درآورد که
متأسفانه عده ای از مورخان او را با نفیسه دختر
زید بن حسن یکی گرفته اند.(۱۰)

ابوالفرج اصفهانی نوشته است زید همراه با
عمویش حضرت امام حسین(ع) به کربلا رفت و
در سلک اسیران نینوا به سوی شام روانه گردید
و از آن پس با اهل بیت امام سوم به مدینه
بازگشت، زید به دلیل شایستگی های نسبی و
ذاتی متولی صدقات حضرت محمد(ص) گشت
و چون سلیمان بن عبدالملک در نیمه
جمادی الاول سال ۹۶ هجری به حکومت
رسید، به حاکم مدینه نوشت تا او را از این
سمت عزل کند و دیگری را متولی سازد و
چون عمر بن عبدالعزیز خلیفه گردید به والی
شهر پیامبر گوشزد کرد زید مردی شریف و
هاشمی و بزرگ این خاندان است و چون
مکتوب من به تو رسد تولیت صدقات رسول
اکرم(ص) را به وی برگردان و اجازه نده کسی با
او از در معارضه در آید.(۱۱)

زید در سن ۹۰ یا ۹۵ سالگی در منطقه
بطحا واقع در شش منزلی مدینه در گذشت و
پیکرش را به مدینه آورده و در قبرستان بقیع
دفن کرده اند.(۱۲)

شیخ بنی هاشم

اشاره شد که یکی از فرزندان زید حسن نام
داشت، کنیه اش را ابومحمد گفته اند و مورخان
خاطرنشان ساخته اند این سید عابد مورد اعتماد
و بزرگی از خاندان عترت است و وی را
مستجاب الدعوه معرفی کرده اند و به قول زبیر
بن بکار، فاضلی شریف است.(۱۳) حسن بن زید
در پیروی از اجداد طاهر خود با قرآن کریم
انس بسیار داشت و آن را به طور مستمر
تلاوت می کرد و به کثرت عبادت، تهجر و
روزه داری همراه با زهد، تقوا و عمل صالح
معروف بود و باب دانش، بیان و ذوق ادبی او بر
روی مشتاقان باز شده و به همین دلایل
لقبهایی چون شیخ الشیوخ، شیخ بنی هاشم،
من کبار آل البیت، ابومحمد مدنی، انور، عالم،
عابد، فاضل، شریف و علوی در کتب تراجم و
نسابه برایش ذکر کرده اند و در نقل روایات از
افراد مورد وثوق می باشد و از پدرش زید،
عمویش عبداللّه بن حسن، عکرم (غلام
ابن عباس) عبداللّه بن ابی بکر و محمدبن
عمروبن حزم و … حدیث نقل می کرد و مالک
ابن انس، محمد بن اسحاق بن یسار، محمدبن
ابی ذئب، ابواویس و شخصی به نام وکیع از
پرورش یافتگان مکتب او هستند و از او روایت
و خبر نقل کرده اند.(۱۴) خطیب بغدادی
سخاوتش را ستوده و وی را صاحب فضل و
جود دانسته است، عباسقلی خان سپهر
می نویسد: حسن بن زید مردی با همت،
عظیم القدر، عالم و در شمار تابعین و
مجاب الدعوه است او را به صفت کرم و حلم در
مدایح معرفی کرده اند و ریاست بنی حسن به او
منتهی می گردد.(۱۵) حسن انور که امارت مدینه
را عهده دار بود از چاپلوسی شاعران نفرت
داشت و در یکی از روزها که فردی در شعری او
را چنین مدح گفت: «اللّه فرد و ابن زید فرد …»
فرزند زید چون این عبارت را شنید برآشفت و
سراسیمه به سراینده این ابیات گفت: سنگ و
خاک بر دهانت، از چه روی نگفتی: اللّه فرد و
ابن زید عبد … و از مقر فرمانروایی به زیر آمد و
برای عرض خضوع و خشوع به پیشگاه یگانه
گونه ها را بر زمین نهاده پروردگار را تسبیح و
حمد وافر گفت.(۱۶) سیدحسن انور در رعایت
امور شرعی و مراعات مسایل دینی بسیار جازم
و پی گیر بود و می کوشید در جامعه اسلامی
مردم موازین و آداب دینی را رعایت کنند. وی
در جهت مطالبه حقوق علویان و حمایت
علویان و حمایت از شیعیان درمانده، اهتمام
زیادی داشت و هرگاه فرصتی به دست می آورد
و مقتضیات زمان به وی اجازه می داد، قوای
خویش را برای تضعیف قدرت عباسیان به کار
می گرفت و از نفوذ رأی خویش برای تقویت
سادات استفاده می کرد. همین امور موجب
گردید که منصور عباسی بر حسن بن زید
غضبناک شود و پس از پنج سال که او امیر
مدینه بود از این مقام عزلش کرد و وی را روانه
زندان نمود.

حسن بن زید در سال ۱۶۸ هجری در
حالی که هشتاد سال داشت، هنگام سفر حج در
گذشت و پیکرش را به مکه برده در آنجا
مدفون ساختند.(۱۷)

از ابومحمد حسن بن زید هفت فرزند پسر
و دو فرزند دختر باقی ماند که تمامی آنان
دارای اعقاب و فرزندانی هستند اما معروف و
مشهور آنان سیده نفیسه می باشد.(۱۸)

شادی مضاعف

یازدهم ربیع الاول سال ۱۴۵ هجری بود.
این ماه برای مسلمانان حجاز بسیار بهجت افزا
و سرورآفرین بود و آنان خود را مهیا
می ساختند تا سالروز ولادت خاتم رسولان و
مصطفای پیامبران الهی را گرامی بدارند و بر
چنین وجود با کرامتی ببالند و شعف و شادی
زایدالوصف خود را از نهانخانه دل آشکار سازند.
اما علویان و سادات و نیز منسوبین به رسول
اکرم(ص) به استقبال نشاطی مضاعف
می رفتند و حسن انور که برحسب نظر
سیره نویشان در قیافه و شمایل و برخی
خصوصیات اخلاقی به جدش حضرت
محمد(ص) شباهت داشت، همچون دیگر افراد
از خاندان نبوی برای گرامی داشتن چنین روز
مبارکی لحظه شماری می کرد و جلالت جد
خویش را تکریم می کرد اما گویا در خانه
خودش هم خبرهایی است که شادمانی او را دو
چندان کرده است، یازدهم ربیع الاول سال ۱۴۵
هجری است. (۱۹)

رفت و آمد زنان خویشاوند و همسایگان در
خانه حسن بن زید بیانگر آن است که طلوع
ستاره ای فروزان در آسمان این طایفه نزدیک
می باشد، همسر حسن احساس درد می کرد،
تنها با ذکر و دعا قوت قلب می یافت و خود را از
ضعف و ناتوانی می رهانید، هراس و نگرانی
خویش را با یاد خدا برطرف می ساخت،
سرانجام پس از تحمل ناراحتی زیاد طفلش
دیده به جهان گشود، کودکی که سیمای نو
رسته اش چون ماه شب چهارده فروزندگی
داشت، اشک شوق بر صورت مادرش دوید و با
حالتی سرشار از عاطفه به آن نوزاد خوش سیما
می نگریست. اهل خانه و اطرافیان وقتی از
تولد این فرزند آگاه شدند، ضمن شادمانی به
حسن انور خبر دادند که فرزندی بر اولادت
افزوده شده و این یکی دختر می باشد، مبارک
است، موجی از نشاط قلب و ذهن این
سیدهاشمی را کامیاب ساخت. فرمایش
حضرت رسول(ص) بر صفحه ذهنش نقش
بست که فرموده اند: خیر اولادکم البنات.(۲۰) و
نیز این نکته را از جدّ بزرگوارش به خاطر
داشت که تأکید کرده اند: خداوند بر دختران
بیش از پسران مهربان است.(۲۱)

زنان بنی هاشم فریاد می زدند و شادی
می کردند و خبر از سرور این خانواده می دادند،
حسن بن زید از محل اقامت خویش به سوی
اتاقی که مادر و کودک در آن به سر می بردند
رفت. حاضران با مشاهده سیمای نورانی او بر
رسول اکرم(ص) و آل او درود فرستادند و برای
عرض تبریک و تهنیت به سویش هجوم
بردند. نان و خرما بود که دست به دست
می گشت و میان میهمانان توزیع می گردید،
فقیران و درماندگان نیز بی نصیب نبودند،
همسایگان، آشنایان و بستگان گروه گروه به
سوی منزل حسن انور حرکت می کردند تا هم
ولادت این کودک را شادباش گفته و نیز از
خوان نعمت آن سید با سخاوت برخوردار شوند.
مادر این نوزاد ام ولد یعنی کنیزی بود که از
صاحب خود دارای فرزند می شود و همین
وصلت با حسن انور موجب گردید که پس از
رحلت شوهر آزاد گردد و به عقد ازدواج
دیگری درآید.(۲۲)

گرچه این دختر از کنیزی متولد گردید اما
چنین موضوعی از مقام و منزلت او نمی کاهد و
از زمانهای گذشته، بسیاری از بزرگان و اولیاء از
مادران کنیز، دیده به جهان گشودند ولی
عظمت و جلالت آنان همچنان پابرجاست،
هاجر مادر حضرت اسماعیل(ع) کنیزی بود که
از نسل وی گروهی از انبیاء و اولیا پدید آمدند،
حضرت قاسم که در صحرای کربلا حماسه
آفرید از کنیزی به نام نفیسه به دنیا آمد.

دخترک را در قندانه سفیدی پیچیده و در
دامن حسن انور نهادند، پدرش او را در آغوش
کشید و در گوش راست او اذان و در گوش
چپش اقامه گفت و در واقع با این سنت معنوی
وی را تقدیس کرد و ذهن و روانش را با نغمه
توحید و سرود آسمانی و عرشی آشنا ساخت.
شیطان از استماع این صوت ملکوتی نفرت
دارد و با شنیدن آن می گریزد و از نوزاد دور
می شود. در هفتمین روز ولادتش طی مراسمی
نام نفیسه برای این دختر تعیین گردید که هم
هویت او را روشن کند و نیز یادآور خصال نیک
هم باشد این عنوان از آن حکایت دارد که
مولود مزبور آینده ای درخشان دارد و با ایمان و
اعمال صالح چون گوهر نف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.