پاورپوینت کامل هنر هشتم در گفتگو با خانممهین جواهریان ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنر هشتم در گفتگو با خانممهین جواهریان ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر هشتم در گفتگو با خانممهین جواهریان ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر هشتم در گفتگو با خانممهین جواهریان ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۰
مقدمه
وقتی نام مهین جواهریان را به عنوان
سازنده بهترین فیلم انیمیشن، در جشنواره
صدا و سیما شنیدم، برایم نامی آشنا بود و
یادآور دوران دانشجویی و رفاقتی که به
خصوص در سفرهای تحقیقاتی با او داشتم؛
همچنین عنوان فیلم، صدایی آشنا و قدیمی
بود با کلماتی که برای هر ایرانی آشنا است:
«دویدم و دویدم …» فرصتی مغتنم بود که هم
گفتگویی داشته باشم با یک زن موفق و هم
دیدار با دوستی قدیمی.
روز شنبه نوزدهم آبان در خانه ای هستم
که طبیعت و هنر و زندگی، مجموعه ای گرم و
صمیمی به وجود آورده است.
ـ خانم تبریک می گویم که فیلمت به عنوان
بهترین انتخاب شده است.
از همین آخرین کارت بگو و اینکه چطور
شکل گرفت؟
ـ قراری با تلویزیون داشتم. به دلیل اینکه
برنامه های تلویزیون بیننده های زیادی دارد و
در همه نقاط کشور و حتی روستاهای
دوردست، مخاطب دارد، فکر می کنم باید
برنامه ها تأثیرگذار باشد. کاری که من
می خواستم بکنم روی فلکلور ایران است. در
واقع سعی کردم اشعار فولکلوریک را به زبان
انیمیشن بازسازی کنم. هدفم بیشتر این است
که آن شکافی که به دلایل مختلف از جمله
کامپیوتر میان نسلها به وجود آمده، از میان
برود. البته مخالف وجود کامپیوتر یا هر وسیله
جدید نیستم اما اینها نباید شکاف فرهنگی به
وجود بیاورد. به همین دلیل، شروع کردم به
تحقیق در مورد ترانه های فولکلوریک و کتابی
را در این زمینه دیدم به نام ترانه و ترانه سرایی
در ایران نوشته محمداحمد پناهی. ایشان،
ترانه های محلی را با لهجه های مختلف
جمع آوری کرده است. من این کتاب را به دقت
مطالعه کردم و متوجه شدم که اشعار دارای
وزن و ریتم است، ولی خیلی هدفمند نیست؛
مثلاً چیزی گفته شده و نیمه کاره رها شده
است. بچه امروز، خیلی پویاتر و دقیق تر از
بچه های صد سال پیش است. ذهنش خیلی
تقویت شده و فقط ریتم برایش کافی نیست.
در همین ترانه «دویدم و دویدم …» از
یک شاعر کمک گرفتم. مثلاً همه این شعر را
شنیده اند که:
دویدم و دویدم
سر کوهی رسیدم
دوتا خاتونو دیدم
یکیش به من آب داد
یکیش به من نون داد
…
گفتم خوب «دویدم و دویدم» یعنی چه. اصلاً این آدم چرا می دود. به این نتیجه
رسیدم که یک آدمی هست که دارد جستجو می کند. و از آب و نان شروع کرده، یعنی از
اولین نیازهای انسان. در این جستجو، بده بستانهایی را کرده مثلاً «آب را دادم به
زمین» و یا «قیچی را دادم به خیاط، خیاط به من لباس داد». آخرش هم به خرما ختم
می شود. بله، من فکر کردم این ترانه آغاز خوبی دارد ولی برای انسان، همین کافی نیست
و نباید این حرکت نیمه کاره رها شود. این انسان باید به یک معرفت برسد. ما آخرش را
این طور تمام کردیم
در واقع، یک برداشت جدید کردید؟
ـ بله، ما، آن حرکت دویدم و دویدم را
هدفدار کردیم. یعنی از نان و آب شروع شد و
به کتاب ختم شد.
ـ خوب، این یک شعر قدیمی بوده، شما
هم یک هدف نهایی برایش قرار دادید. حالا در
مورد اجرای کار صحبت کنید. در واقع چه
فرایندی طی شده که ترانه ای به شکل یک
فیلم انیمیشن ساخته شده است؟
ـ ابتدا، شعر را انتخاب کردیم، ولی برای
کار گرافیکی اش، دلمان می خواست چون شعر
ما فولکلوریک است، طراحیها، نشانها، نقش
پارچه ها و بافتها هم از همان حالت فولکلوریک
تبعیت کند و هماهنگی داشته باشد؛ البته ما از
همان طرحهای قدیمی استفاده کردیم ولی
قالب مدرن به آن دادیم. ما خواستیم بچه ها
ضمن اینکه ترانه در ذهنشان جریان می یابد، با
نقوش هم آشنا شوند. در واقع، برایشان
یادآوری شود.
نکته دیگر اینکه معمولاً کاری که برای
تلویزیون ساخته می شود با مثلاً کاری که در
جشنواره عرضه می شود تفاوت دارد. کارهای
تلویزیون ویژگی خودش را دارد. زمان بندی
خاصی دارد، سرعت دارد و خلاصه تعریف
خودش را دارد؛ ولی برای این فیلم، من دچار
وسواس شدم. هرچه کار می کردم به یک
نتیجه ای می رسیدم ولی بعد آن را عوض
می کردم. به همین دلیل بود که سه ماه تولید
فیلم طول کشید و نه ماه کار انیمیشن آن را
انجام دادیم.
سه بار آهنگساز عوض کردم و گذاشتم
کنار. حتی کارش تمام شده و در جشنواره هم
شرکت کرده ولی من باز هم موسیقی تازه ای
برایش انتخاب کرده ام؛ علتش هم این است که
هنوز به آن چیزی که مورد نظرم است،
نرسیده ام. چون در طراحیها از نقوش قدیمی
استیلزه (استیل: سبک، شیوه) شده استفاده
کرده ایم، موسیقی اش هم طبعا باید به همین
شکل باشد. در موسیقی متن فیلم فعلی از تار
استفاده شده ولی به نظر من حالت یکنواختی
دارد که برای کودکان مناسب نیست. حالا تار را
برداشتیم و آهنگ دیگری گذاشتیم. به هر حال
نمی دانم تصادف بوده یا چیز دیگر که در
جشنواره صدا و سیما که به بررسی برنامه های
چهار ساله می پردازد، این فیلم مورد توجه
قرار گرفت.
ـ همان طور که می دانید، با اینکه عموم
مردم فیلمهای انیمیشن را می بینند، ولی
تکنیک کار برای مردم، کاملاً ناشناس است.
آیا می شود با زبانی ساده از مراحل تهیه این
گونه فیلم بگویید؟
ـ من فکر می کنم انیمیشن، یکی از
شاخه های ارتباط است و شاید قوی ترین اثر را
دارد؛ چون همه هنرهای دیگر را در خود دارد.
موسیقی دارد، سینما دارد، نقاشی دارد، گرافیک
دارد. این هنر، در واقع مجموعه ای از هفت هنر
است و به همین دلیل آن را هنر هشتم
نامیده اند.
تأثیر انیمیشن زیاد است و مخاطب
محدود هم ندارد. از کمترین تا بالاترین سنین
می توانند با آن ارتباط برقرار کنند و لذت ببرند.
این شیوه سینمایی می تواند ناممکن ها را
ممکن کند و این همان چیزی است که به
انیمیشن جاذبه می بخشد. همچنین زبان ایجاز
دارد، مثلاً حرفی را می خواهیم بزنیم که
می بینیم تأثیر نمی کند ولی به زبان انیمیشن،
همان حرف و پیام به خوبی جای خودش را در
میان مردم باز می کند. طنز و ظرافتی در آن
هست که می شود برای آموزشهای عمومی به
کل جامعه، مثل بهداشت، واکسن زدن به
بچه ها یا مثلاً فرهنگ آپارتمان نشینی از
انیمیشن استفاده کرد. حتی بهتر است این
فیلمها را قبل از اخبار یا زمانی که بینندگان
بزرگسال بیشتر هستند، پخش کنند. یا معضل
آلودگی هوا و مشکلات شهرنشینی،
مضمونهایی است که برای انیمیشن مناسب
است. مثل همین برنامه هایی که در مورد گاز
پخش می شود که برای جلوگیری از خطرات
دستورهایی را می دهد.
ـ من فکر می کنم و حتما شما بهتر از من
می دانید که پخش انیمیشن ایرانی واقعا
محدود است، حتی می توانم بگویم نزدیک به
صفر است. می خواهم بپرسم چرا و تا کی ما
باید از دیگران تغذیه کنیم؛ در حالی که این
همه هزینه داریم، این همه فارغ التحصیلانی
داریم که در این رشته یا رشته های مشابه آن
تحصیل کرده اند؟
ـ سؤال خوبی است. من خودم وقتی کتاب
تاریخچه انیمیشن در ایران را می نوشتم،
متوجه شدم که چهل و چهار سال است که
انیمیشن داریم، حالا کشورهایی مثل
چکسلواکی که از همان سالها شروع کرده اند، از
پیشرفته ترین کشورها در صنعت و فیلمسازی
انیمیشن هستند ولی در ایران، خیلی ضعیف
کار می شود. دلیلش این است که هر وقت این
کار در ایران شروع شد، لطمه خورد و آنقدر افت
و خیز داشته که هیچ وقت نتوانسته به نتیجه
درستی برسد. ما در دهه چهل دوران شکوفایی
خوبی را در زمینه انیمیشن داشتیم. «جشنواره
فیلم تهران» که هر سال برگزار می شد و از
همه دنیا می آمدند، حتی چند وقت پیش که از
من دعوت کردند و رفتم هیروشیما، کسانی که
آن دوران را دیده بودند، می گفتند «ایران،
ایران». آنها اسامی فیلمهای انیمیشن آن
سالها در خاطرشان مانده بود. آن فیلمها واقعا
اثرگذار بود. حالا هم حدود هفت هشت سال
است که اتفاقاتی افتاده است. اصولاً بعد از
جنگ، تبلیغات رشد کرد. خود این تبلیغات
جهشی را در این زمینه به وجود آورد.
دانشگاهها شروع کردند به گرفتن دانشجو در
این رشته که الان ما در دانشگاه هنر و دانشگاه
تربیت مدرس در این رشته دانشجو داریم. از
طرفی مرکز فرهنگی هنری صبا در سال هفتاد
و چهار تأسیس شد و تحرک خوبی از آن زمان
آغاز شد. افراد زیادی جذب شدند و تولید به
شکل جدی صورت گرفت.
نکته مهم این است که برای اینکه
انیمیشن رشد کند لازم است حمایتهای بزرگی
بشود چون صنعت گرانی است و سرمایه زیاد
می خواهد، بهتر است حمایتها دولتی باشد و با
حمایتهای بخش خصوصی راه به جایی
نمی برد.
همچنین از وقتی کامپیوتر وارد این رشته
شد، تبلیغات هم رشد بیشتری کرد و بخشهای
خصوصی به ویژه در این زمینه فعال شدند. در
همین جشنواره، فیلمهای خوبی ارائه دادند.
حتی فیلم یک ساعت و نیمه ساخته اند و همه
می دانند که انیمیشن در چنین طول زمانی
یعنی چه. بعضی از این فیلمها جوایز جهانی
برده اند.
ـ اولین فیلم انیمیشن که در ایران ساخته
شد چه نام داشت؟
ـ نامش ملانصرالدین بود و توسط آقای
اسفندیار احمدیه ساخته شد. زمان این فیلم فقط دو
ثانیه بود. و در سال سی و شش ساخته شد و
خوشبختانه سازنده آن هم اکنون در قید حیاتند.
ـ برگردیم سر همان سؤال قبلی، چرا
شخصیتهای ادبی بیگانه مثل پینوکیو و مارکوپولو
و وروجک اینهمه برای بچه های ما آشنایند اما
شخصیتهای داستانی خودمان، ناشناسند؟
ـ فراموش نکنید که اگرچه اولین فیلم
انیمیشن در سال سی و شش پخش شد، اما
این صنعت در واقع هفت هشت ساله است.
یعنی حیات دوباره اش بسیار جوان است؛ به
همین دلیل است که من هر جا می روم تکرار
می کنم و زیاد هم تکرار می کنم که شاید گوش
شنوایی پیدا بشود. بله من هم می دانم که
چطور کوزت بینوایان را تمام بچه های روستا
می شناسند چون بالاخره دیده اند. حال ما با این
ادبیات غنی، نه بچه هایمان، نه نوجوانان، نه
حتی بزرگسالان شخصیتهای داستانی ایران را
نمی شناسند. راستش جامعه ما با ادبیات خودی
زندگی نمی کند.
ـ پیشنهاد شما برای بهتر شدن وضع
موجود چیست؟
ـ ما دو ثروت عظیم داریم، یکی فرهنگ
غنی که کم کم دارد فراموش می شود و بعد،
گرامی ترین ثروتی که داریم، جوانان بااستعداد
ایرانی است. من شخصا به این موضوع
حساسم و دیده ام که در کشورهای خاورمیانه،
جوانان ایرانی خیلی بااستعدادند. حالا این
ثروت بزرگی که ما داریم، فقط یک برنامه ریزی
درست می خواهد و من نمی دانم این را کجا داد
بزنم که با یک برنامه ریزی می توانیم فرهنگ
خودمان را زنده کنیم. من با فرهنگ غرب و یا
هنر غرب مخالفتی ندارم، ولی حرف من این
است که ما باید اول خودمان را بشناسیم. مثلاً
اسم من مهین است نه «شهلا»، من باید اول
اسم خودم را بدانم و خودم را بشناسم تا بعد
دیگران را بشناسم؛ اما متأسفانه جوانان ما با
فرهنگ خود بیگانه اند و از دیگران تغذیه
می کنند. با همین کارها، فرهنگ ما شناسانده
می شود. ما در شهرستانها جوانانی را داریم که
آرامش و وقت فراوان دارند و اگر مراکزی آنها
را جذب کند، هم ایجاد فرصتهای شغلی
کرده ایم و هم بازدهی اقتصادی خواهیم داشت،
چون ما می ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 