پاورپوینت کامل فتبارک اللّه احسن الخالقین ۳۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فتبارک اللّه احسن الخالقین ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فتبارک اللّه احسن الخالقین ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فتبارک اللّه احسن الخالقین ۳۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۴

«گزارشی از آثار خانم وزیری در نگارخانه

جهان نما»

منیژه آرمین

نیمه اردیبهشت است و حیاط نگارخانه
جهان نما پر شده از رایحه بهار. داخل نگارخانه،
اما رایحه ای از ملکوت حس می شود. رنگهایی
که پیام آور ارواح اهل بیت رسول اللّه است. در
وحله اول حس می کنم که خیلی جرأت
می خواهد که یک نقاش، چهره اولیاء را بسان
انسانهایی ملموس روی بوم نقاشی بیاورد. بعد
فکر می کنم شاید به این طریق بیشتر بتوان
رابطه دنیای غیب را با دنیای شهود برقرار کرد
و پل ارتباطی بهتری میان انسانهای امروزی و
ارواح طیبه ایجاد کرد. شاید هم بهتر است
داوریها را به داور اصلی واگذار کنیم و ببینیم
خود نقاشی چه می گوید.

خانم سوزان وزیری با چهره ای گشاده و
آرامشی که در وجود او کاملاً حس می شود با ما
برخورد می کنند.

ـ خانم وزیری، از شروع کارتان برای ما

بگویید و اینکه چطور وارد دنیای هنر شدید و
وارد این مقوله؟

ـ به نام پروردگار عالم، اولین نقاش بزرگ
دنیا. از کودکی به نقاشی علاقه داشتم. هر وقت
کاغذی پیدا می کردم رویش نقاشی می کردم. تا
سن چهارده سالگی پیش خودم کار می کردم و
مشوّقم مادرم بود. در سن چهارده سالگی به
صورت آکادمیک کارم را شروع کردم. نزد استاد
نامی پتگر. ایشان اولین بار قلم به دست من
دادند. سالهای هنرجویی را پشت سر گذاشتم.
هدف من علاوه بر نقاشی، مذهب من بود. من
چون مرید حضرت علی(ع) و ائمه اطهار
هستم، آرزو داشتم که یک روزی بتوانم در این
زمینه کار کنم و چون مقام یکایک آنها طوری
بود که فکر می کردم باید به جایی برسم که
بتوانم در مورد آنها کار کنم، پس باید صبر
می کردم تا تکنیک قوی تری پیدا کنم. من ابتدا
در شیوه رآلیسم کار کردم و بعد به طرف
سوررآلیسم کشیده شدم و پس از آن،
رویدادهایی که در اطرافم می گذشت مرا به
سوی رآلیسم جادویی کشاند و بعد از آنکه
حادثه ای ناگوار برایم پیش آمد که منجر شد به
از دست دادن تنها پسرم، این ایده در من
قوی تر شد. زیرا حس می کردم این رنج بزرگ
را تنها با مذهب می توان التیام بخشید. و
همین اعتقاد به خدا و ائمه اطهار بود که به من
تسلی می داد. من کار نقاشی را در کنار
تحصیلاتم انجام می دادم؛ چون من در رشته
مترجمی زبان انگلیسی درس می خواندم ولی
عشق من همین نقاشی بود. بعد به صورت
جدی نقاشی مذهبی را شروع کردم. من همه
کارهایم را دوست دارم ولی در حال حاضر
احساس می کنم وقتی کارهای مذهبی انجام
می دهم، حال و هوای دیگری دارم. چرا که
خودم و خانواده ام را تحت حمایت آنها حس
می کنم و آرامش غریبی دارم. با همین کارها
است که توانستم فقدان پسرم را در سایه لطف
الهی و ائمه اطهار تحمل کنم.

ـ خانم وزیری، برای آینده چه

برنامه ای دارید؟

ـ آرزو دارم روایات اسلامی را تا جایی که
ممکن است روی بوم بیاورم. حال نمی دانم تا
کی عمر من اجازه بدهد و پروردگار عالم
حمایت خود را از من قطع نکند؛ چون من
عقیده دارم که هر کاری که انجام می شود
اوست که دست ما را می گیرد و خود من انگار
که مأموریت الهی دارم که این کارها را
انجام بدهم.

ـ یک سؤالی برای من پیش آمده. آیا فکر

می کنید که خداوند این مأموریت را فقط به
عده خاصی می دهد یا شامل حال بقیه آدمها
هم می شود؟

ـ من حس می کنم که یکی از افراد انتخاب
شده هستم؛ ولی در عین حال فکر می کنم
خداوند این مأموریت را به نوعی به همه
آدمها می دهد ولی شاید کسانی باشند که آن
نکته را نمی گیرند.

ـ خانم وزیری، در مورد این تابلو که از

پختگی خاصی برخوردار است توضیح دهید.

ـ بله. این کار اسمش است عاشورا. در سال
هشتاد زمانی که از مکه برگشته بودم. چون من
تابلوهایم را مثل شمایل حضرت علی(ع) را در
سعدآباد به نمایش گذاشته بودم؛ از تلویزیون
آمدند و گفتند: «در مورد عاشورا کاری نداری؟»
گفتم: «چرا کاری در دست دارم» و مشغول
همین کار شدم که صحنه های مختلف آن
توسط تلویزیون فیلمبرداری شد. که امسال هم
نشان داده شد و چه کار خوبی هم بود.

ـ خانم وزیری، من فکر می کنم عاشورا
همیشه عاشورا است. چه آن زمانی که اتفاق
افتاد و چه در حال حاضر. امام حسین(ع)
همیشه در زندگی ما حضور دارد. شما نگاه کنید
در همین تابلو، علامتهایی که وجود دارد مال
زمان امام حسین نیست و مال زمان معاصر
است اما خیمه ها و مشک آب تیرخورده و آبی
که تبدیل به خون می شود و خورشید که دو تا
می شود مربوط به آن زمان است. ما همیشه
عاشورا را گرامی می داریم، امام حسین را
دوست داریم و برای مبارزه، حتی با
نفس اماره خودمان احتیاج به حضور
امام حسین(ع) داریم.

خانم وزیری، من تابلوی دیگری را

می بینم، ظاهرا حضرت مولا هستند با قنبر و
شیری که زیر پای ایشان به حال تسلیم
نشسته است. در مورد این تابلو هم اگر ممکن
است توضیح دهید. البته این مضمون قبلاً هم
کار شده، بعضی ها هم عقیده دارند که وجود
شیر در آب و هوای عربستان بسیار بعید است.
نظر خود شما چیست؟

ـ البته به نظر من وجود شیر به عنوان
سمبل به کار رفته است. به عنوان نمادی از
قدرت که در پای این مرد حق، سر تسلیم فرود
آورده است؛ همچنین همان طور که ملاحظه
می کنید عمامه حضرت را تاکنون کسی سفید
نکشیده ولی من سفید کشیده ام چون در
روایات هست که در جشنها ایشان عمامه سفید
می بسته اند؛ همچنین قنبر را اکثرا سفیدپوست
نشان