پاورپوینت کامل گفتگو با خانم اعظم ناصری پور، نماینده اسلام آباد غرب در مجلس شورای اسلامی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با خانم اعظم ناصری پور، نماینده اسلام آباد غرب در مجلس شورای اسلامی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با خانم اعظم ناصری پور، نماینده اسلام آباد غرب در مجلس شورای اسلامی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با خانم اعظم ناصری پور، نماینده اسلام آباد غرب در مجلس شورای اسلامی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۴
در عرصه حکومت و امور
جامعه جای دخالت سلایق نیست،
دنیا ما را در چگونگی ارائه چهره
زن می نگرد
از خطه غرب کشور طی دوره های
مختلف مجلس شورای اسلامی، نمایندگانی
از جامعه زنان بوده اند که به مرکز قانونگذاری
و قوه مقننه راه یافته اند. اما شهر پرآوازه
اسلام آبادغرب در دوره ششم به این انتخاب
دست زد و خانم «اعظم ناصری پور» را از
میان نامزدهای متعدد خود به مجلس فرستاد.
داستان شنیدنی این انتخاب و نظرات و
دیدگاههای نماینده اسلام آباد غرب در مورد
مسایل مختلف، موضوع گفتگوی ما با خانم
ناصری پور است.
ضمن تشکر از شما لطفا ابتدا به منظور
آشنایی خوانندگان عزیز مجله، از معرفی و
بیان سوابق خودتان شروع کنید.
ـ بسم اللّه الرحمن الرحیم. ابتدا از مجله
پیام زن و توجه ویژه تان به مباحث زنان و
خصوصا ارتباط با نمایندگان زن مجلس
شورای اسلامی تشکر می کنم.
در سال ۱۳۴۶ در اسلام آباد غرب متولد
شدم. دوران انقلاب مصادف با تحصیلات
مقطع راهنمایی من بود و سپس سالهای
دفاع مقدس که با سالهای نوجوانی و دوران
دبیرستان مقارن شد. سالهای عجیبی بودند.
زندگی و درس خواندن زیر بمباران. بیش از
۲۲۵ بار اسلام آباد بمباران شد. دیپلم را در
این شرایط گرفتم. وضعیتی که در آن درس
خواندن برای ورود به دانشگاه بسیار آرمانی به
نظر می رسید. به عبارت دیگر شاید چیزی که
اصلاً مطرح نبود درس و دانشگاه بود. آنقدر
امنیت جانی، مسایل دفاعی و مشکلات جنگ
پررنگ می نمود که جای زیادی برای این
حرفها نمی گذاشت. شهر تقریبا تخلیه شده
بود. حتی وقتی برای گرفتن دفترچه کنکور
وارد شهر شدم و در خیابانهای بسیار خلوت به
بانک مراجعه کردم و خواستار دفترچه و فرم
مربوطه شدم، حاضرین خندیدند و گفتند که
در چه فضایی سیر می کنی؟ می خواهی کنکور
بدهی؟ در این اوضاع؟ اما با لطف الهی این
کار انجام شد و همان سال با رتبه خوبی وارد
دانشگاه شدم و در رشته شهرسازی و
برنامه ریزی منطقه ای تحصیلاتم را ادامه
دادم. برای ادامه تحصیل باید به تهران
می آمدم. در بین لیسانس و فوق لیسانس هم
که فاصله ای ایجاد شد، مجددا در امتحانات
ورودی دانشگاهها شرکت کردم و در رشته
علوم سیاسی قبول شدم. مدتی هم در حوزه
شهید شاه آبادی تحصیل کردم اما چون با
فاصله کوتاهی در امتحانات فوق لیسانس
رشته مربوط به لیسانسم قبول شدم علوم
سیاسی را رها کردم.
در همان سالها در وزارت کشور و در
حوزه معاونت عمرانی آغاز به کار کردم و
مسؤولیت کمیته های فنی ۷، ۸ استان کشور
در کار تدوین آیین نامه های اجرایی را بر عهده
گرفتم. در حوزه مهندسین مشاور و امور فنی
نیز، قبل از وزارت کشور در تدوین طرحهای
هادی جامع تفصیلی شهرها کار کردم، البته در
کنار درس و کار به ورزش و ادبیات هم
می پرداختم. در تنیس روی میز که به شکل
حرفه ای کار کردم در بین دانشجویان کشور
صاحب مقام بوده ام.
خانم ناصری پور، شما به هر حال
نماینده ای از غرب کشور هستید، این منطقه
دارای ویژگیهای خاص فرهنگی و اجتماعی
خود است. لطفا در این مورد توضیح دهید.
ـ اگرچه غرب کشور را به لحاظ ویژگیهای
فرهنگی و اجتماعی می توان به دو قسمت
دسته بندی کرد اما منطقه ما منطقه ای خاص
به لحاظ بافت عشیره ای و مذهبی سه گانه
است. یعنی در ایران تقریبا ویژه است. در
حوزه انتخابیه من به طور عمده سه قوم یا
مذهب، در کنار هم حضور دارند: اهل تشیع،
اهل تسنن و اهل حق.
در منطقه گهواره و کرند غرب بیشتر اهل
حق، منطقه ریجای اهل تسنن و اسلام آباد و
حومه آن شیعه هستند. به لحاظ عشیره ای
نیز تنوع زیادی وجود دارد. نکته قابل توجه
اینکه از مشروطیت تا کنون خانمی از این
منطقه به مجلس راه نیافته بود. یعنی از
دوره های پیش از انقلاب و شش دوره بعد از
انقلاب اسلامی. چنین استنباط می شد که به
خاطر فضای مردسالاری یا قومیتی و
عشیره ای اتفاق و اشتراک نظر برای رأی
دادن به یک خانم امر بعیدی است.
فکر می کنید با توجه به جمیع شرایط و
ویژگیهایی که به آنها اشاره کردید چطور
به عنوان یک خانم، موفق به کسب
اکثریت آراء شدید؟
ـ من ناچارم تأکید کنم مطالبی که
می خواهم در پاسخ شما ارائه دهم نه در باره
خودم بلکه به عنوان کسی است که در میان
مردم بوده و از زاویه نگاه آنها به مسایل
می نگرد. اساسا مردم مناطق مختلف کشور
غیر از تهران، به جز مباحث سیاسی به
شخصیت و ویژگیهای افراد بسیار توجه دارند
و چنانچه ویژگیهای فردی دارای مؤلفه های
مورد نظر نباشد، به آنها توجه لازم نخواهد
شد. قطعا بدانید اگر احزاب سیاسی هم از آنها
حمایت کنند، رأی نخواهند آورد. چرا که این
مناطق دارای بافت خاصی است و فرهنگ
خاصی در آن حاکم است. مردم باورشان این
است ـ شاید هم کاملاً درست باشد ـ که اگر
کسی صاحب تواناییهای شخصی نباشد به او
رأی نمی دهند. البته آن تواناییها در نظر مردم
اشکال متفاوتی دارد. اقشار مختلف علایق
مختلف و دیدگاههای گوناگونی دارند، آنها باید
قانع شوند. اگرچه همه جا این کلیت حاکم
است اما در منطقه ما خاص تر است. به علاوه
به نظر می رسد در مناطقی که دارای قومیتها
و فرهنگهای مختلف هستند دیدگاههای
جنسیتی خاص نیز حاکم باشد.
در این مجموعه با ویژگیهای خاص
فرهنگی و اجتماعی، موقعیت زنان و وضعیت
آنان چگونه است؟
ـ باید اشاره کنم که به لحاظ استعداد و
تواناییهای اجرایی هم اکنون بسیاری از
نیروهای مدیر استان از اهالی اسلام آباد
هستند. درصد تحصیلکرده ها در این شهر
بالاست. اگرچه مانند بسیاری استانها درصد
بی سوادی نیز بالاست، ولی در کل درصد
کسانی که وارد تحصیلات عالیه شده اند در
استان بالاست و در کشور نیز افراد شاخصی
از این استان داریم. وضعیت زنان در آنجا
مانند همه استانهای مرزی و بافرهنگ محلی
خود با مشکلاتی روبه رو است. در حوزه امور
اجرایی و مدیریتی به خاطر برخی محدودیتها
و نبود امکانات برای بروز و ظهور
استعدادهای زنان مشکلاتی وجود دارد. اما نه
تنها من، بلکه خانمهایی که در منطقه با آنها
روبه رو می شوم یا دختران جوانی که گاه در
دبیرستانها به خدمتشان می روم یا فرهنگیان
و اقشار مختلف، پس از انتخاب بنده ابراز
می کنند که ما احساس می کنیم احتراممان در
خانواده بیشتر شده است و می گویند احساس
می کنیم که اگر هیچ کاری هم برایمان نشود،
همین شجاعت شما که وارد این عرصه شدید
و با وجود ۳۷ رقیب توانستید اکثریت آراء را
کسب کنید تأثیر زیادی در زندگی ما
داشته است.
باید اضافه کنم تعداد قومیتها، مذاهب و
عشیره ها در منطقه زیاد است. در دوره های
گذشته کسانی که رأی می آوردند از یک یا دو
گروه رأی می گرفتند. یعنی مثلاً از کشاورزان،
یا از اهل تسنن یا تشیع رأی بیشتری کسب
می کردند. ولی در این دوره اکثریت آراء اقشار
مختلف در یکجا متمرکز شد. این نشان
می دهد که به جای ویژگیهای قومی و
عشیره ای، یک عقلانیت سیاسی بر انتخاب و
معیار انتخاباتی حاکم بود.
اشاره کردید که از مشروطه تاکنون
اولین خانمی هستید که از منطقه به مجلس
راه یافته اید. آیا آماری دارید که نشان دهد
به خاطر حضور یک زن تعداد رأی دهندگان
زن نیز نسبت به دوره های قبل بیشتر شده
یا خیر؟
ـ به نظر می رسید این بار هیجانی در
جمع خانمها ایجاد شده بود که در دوره های
قبل نبود. البته اگرچه خانمها علاقه دارند به
خانمی رأی بدهند اما همیشه این طور نیست
و جنسیتی عمل نمی کنند. خانمها در واقع
عقلانی عمل می کنند چون انتخاب برای
مجلس، بحث دقت در تواناییها است. یعنی
آنها اول باید قانع شوند و بعد به میدان بیابند.
به هر حال ظاهرا خانمها این بار به شکل
ویژه وارد میدان شدند. این مردم، درایت،
خردمندی و فرهنگ بالای خود را نشان داده
و ثابت کردند که نسبت دادن فضای
مردسالاری یا سایر دیدگاههای تنگ نظرانه
به آنها درست نیست.
در انتخابات قبلی، هم افراد محدودتر
بودند هم شیوه ها، اما این بار که فرصتی پیش
آمد مردم نشان دادند معیارهای آنها عقلانی و
فرهنگی است. این بار از مرد و زن روستایی
مسن تا دختر و پسر دانشجو، آقایان و خانمها
از همه اقشار احساس کردند که به یک وفاقی
برای ارتقاء منطقه رسیده اند.
بنابراین اگرچه من از قشر خاصی رأی
نگرفته ام، اما خانمها انصافا نشان دادند که از
هویت خود به خوبی دفاع می کنند و وقتی
وارد میدانی بشوند و با اعتقاد، شناخت و
آرمان جلو بیایند بدون شک مشکلات را از
سر راه برمی دارند و نشان می دهند خواستن،
توانستن است، ان شاءاللّه .
لطفا به طور مشخص بفرمایید
وضعیت زنان در آن منطقه چگونه است؟
یعنی وضعیت سواد، تحصیلات و تأثیرات
آداب و رسوم قومی، مهمترین چالشها و
مشکلاتی که زنان دارند و بهترین فرصتهایی
که به نظر شما برای آنها وجود دارد، چیست؟
ـ ببینید زنان غرب کشور از فضای کل
کشور که خارج نیستند. محدودیتها و
مشکلات کلی دارند که به دلیل نبود امکانات
و فرصت مناسب برای بروز استعدادها و
توانمندیها، می تواند سبب بروز سرخوردگیها و
فشارهایی بشود. سرخوردگی از اینکه
علی رغم تواناییها، فرصت رشد ایجاد
نمی شود. گاهی هم اعتماد به نفس خانمها را
کاهش می دهد و احساس می کنند که با هر
تلاشی به هر حال حقوقشان ضایع می شود.
این به خاطر مشکلات فرهنگی،
اجتماعی و اداری است که بر جامعه زنان
تحمیل شده و آنها برای اثبات حق خود باید
دو برابر یک مرد انرژی بگذارند. خوشبختانه
در حال حاضر این فضا تعدیل شده و زنان
خودباوری و اعتماد به نفسشان بالا رفته و
احساس می کنند اگر کار کنند می توانند در
جایگاه مناسب خود قرار بگیرند.
یکی از مشکلاتی که جامعه زنان ما در
همه جا با آن روبه رو است و البته در منطقه ما
پررنگ تر است نبود تشکلها، انجمنهای
صنفی و حمایتی و سازمانهای غیر دولتی
است تا به وسیله آنها نسبت به حقوق خود
آشناتر شوند و بتوانند در راستای استیفای آن
حرکت کنند. همچنین در مباحث اجتماعی ـ
اگرچه از جامعه زنان خانه دار باشند ـ فعالانه
شرکت کنند. در این زمینه رایزنی هایی با
اقشار مختلف خانمها و کسانی که می توانند
شروع کننده این کار باشند صورت گرفته است.
امیدوارم در جهت ایجاد این تشکلها اعم
از صنفی و غیر دولتی تلاش بیشتری
صورت گیرد.
خانمها باید از این طریق آموزشهای لازم
را در ابعاد مختلف فرا گیرند و با مباحث
اجتماعی و اقتصادی آشنا شوند و اثرگذاری
لازم را در رشد و اعتلای جامعه داشته باشند.
خانم ناصری پور، منطقه غرب کشور
سالها درگیر جنگ بود. فکر می کنید جنگ
تحمیلی یا دفاع مقدس چه اثری بر جامعه
زنان غرب کشور داشته است؟ آیا آن شرایط
برای زنان منطقه ایجاد عقب ماندگی کرد یا
خود فرصتی برای بروز استعدادها و
توانایی هایشان بود. شما چه تحلیلی در این
زمینه دارید؟
ـ جنگ خود به خود یک سری
محدودیتها و فشارها را پدید آورد و البته از
سوی دیگر یک سری بسترها را برای رشد
فراهم می کرد. این بستگی دارد که شما
چگونه توانایی هایتان را هدایت و از فرصتها
استفاده کنید و چگونه با شناخت نقاط مثبت
از آنها بهره گیرید و مکانیسمی را انتخاب
کنید که نکات منفی کمترین تبعات را
داشته باشد.
شرایط جنگی در کل کشور مشکلاتی را
به بار می آورد که در مناطق جنگی به طریق
اولی بیشتر بود. مثلاً بمبارانها باعث شد که
رکود اقتصادی خاصی منطقه را فرا گیرد،
زیرساختها از بین برود و از دلارهای ۷
تومانی برای ایجاد صنایع و عمران شهری و
مجتمع های تولیدی در منطقه استفاده نشود.
این باعث شد که درآمد سرانه پایین بیاید و
وقتی این درآمد کاهش یافت بر سبد خانوار
تأثیر گذاشت و خود به خود مانع دستیابی
افراد به رفاه شد. به دنبال آن وقتی رفاه نباشد
در واقع امنیت روانی پایین می آید. کسی که
دارای امنیت روانی است می تواند به اعتلای
فکری و بروز استعدادهای خود بیاندیشد. در
غیر این صورت تمام فکر و ذکرش به دنبال
تأمین نیازهای اولیه خود است.
جنگ باعث شد مردم در درجه اول به
فکر امنیت جانی خود باشند. اما به دلیل
ویژگیها و خصایص بسیار نیک مردم زاگرس
و ایثار و جوانمردی، شجاعت و نیک اندیشی
آنها از این فرصت استفاده مناسب نیز صورت
گرفت. یعنی مردم به مباحث معنوی توجه
ویژه ای پیدا کردند و گذشت و ایثارگری و
جانبازی زیاد شد. در خانمها هم همین طور؛
ما بیش از ۱۰۰۰ زن جانباز در این استان
داریم. از جانباز شیمیایی گرفته تا غیر
شیمیایی که متأسفانه معرفی نشده اند و
جامعه ما از آنها آن طور که باید خبر ندارد.
مثلاً زن جانبازی که همه چیز خود را از دست
داده، امروز نابینا است در حالی که هنوز به او
عصای سفید هم نداده اند یا زن جانباز
شیمیایی که به دلایل خانوادگی یا حیا، حتی
برای تشکیل پرونده جانبازی خود اقدامی
نکرده است.
آنها در اوج مظلومیت فرزندان صالحی را
به جامعه تحویل داده اند. آنها از خاک میهن و
از کیان دین و شرفشان به خوبی دفاع کردند.
حتی پس از خاتمه جنگ وقتی که هیچ شهر
دیگری درگیر جنگ نبود، اسلام آباد در جریان
حمله منافقین و نبرد مرصاد دچار بیشترین
تخریب و آسیبها شد. آن هم پس از یک دوره
بازسازی که البته برای شهری که بیش از
۲۲۰ بار بمباران شده بود، به شکل درستی
صورت نگرفت. اما به هر حال مردم به شهر
خود برگشته بودند و با مشارکت یکدیگر حد
اقلی را ساخته و در آن سکونت داشتند که
حمله مرصاد رخ داد و خرابی بسیار زیادی را
حتی بیش از زیانهای دوران جنگ به بار آورد.
به عنوان مثال منافقین وارد خانه های زیادی
شدند؛ در اکثر خانه هایی که منافقین وارد
شدند، که پس از خروج آن را با مواد منفجره
از بین بردند. در عین حال مردم با صبوری
همه این مشکلات را از سر گذراندند و
تصورشان این بود که دولت توجه ویژه خواهد
کرد و این همه مشکلات که مردم با صبوری
تحمل کردند جای جبران دارد.
اما هنوز آن اتفاقی که باید، نیافتاده است.
چرا که به لحاظ عدالت اجتماعی، توزیع
ثروت، توزیع درآمدها و توزیع بودجه دارای
نظام درست و قانونمندی بر مبنای
محرومیتها نیستیم. هنوز بعد از ۲۰ سال دفتر
مناطق محروم ما سر جایش است و مناطق
محروم نیز همین طور. البته کار شده ولی نه
آن طور که باید شود. اگر استانی در دوران
دفاع مقدس درگیر بوده به منظور جبران
عقب ماندگی باید امکانات بسیار زیادی به آن
اختصاص دهند تا تازه به پای وضعیت سایر
نقاط در ۲۰ سال پیش برسد. این مشکلات
نگرانیهای خاصی را در سطح جامعه به وجود
می آورد. همچنین موضوع بیکاری و اعتیاد در
جوانان که دو جریان مرتبط با هم است. یعنی
وقتی اقتصاد و معیشت ضعیف باشد، درآمد
سرانه پایین می آید. وقتی عمران شهری
نباشد و مراکز تفریحی و ورزشی یافت نشود،
خود به خود جوانان به سمت ناهنجاریها و
آسیبهای اجتماعی سوق می یابد. از آن سو
نیز مواد مخدر و اعتیادآور با حجم زیاد و
قیمت پایین وارد می شود. این آسیبی جدی
است و جامعه را نگران کرده است.
با این حال و با همه این کم مهری ها
می خواهم عرض کنم ملت شریف و سربلند
منطقه در همه صحنه های اثبات
مردم سالاری دینی فعالانه شرکت کرده اند؛
چه در راهپیمایی های ۲۲ بهمن و چه در
انتخابات اعم از انتخابات خبرگان، ریاست
جمهوری و مجلس با بالاترین آمارها. این
برای کسانی که بخواهند با استانداردهای
معمول تحلیل کنند قابل باور است. یعنی این
قدر کم مهری، کمبودها و مشکلات زیاد باشد
اما باز در جهت مشارکت و غیرت ملی و دینی
تا این حد باورها عمیق باشد. البته بدون شک
این هم از همان خصایص، ویژگیها، ایثار، گذشت
و روحیه معنوی این مردم سرچشمه می گیرد.
با این تصویری که از مشکلات ارایه
می دهید انگیزه حضورتان در رقابتهای
انتخاباتی چه بود و فکر می کنید که تا چه حد
در این زمینه موفق خواهید شد؟
ـ من روحیه ای دارم که صریح و صادقانه
وارد مباحث می شوم. هرچند آدم سیاسی
هستم، اما صداقت را مبنای کار سیاسی
می دانم و اگر این نباشد به نتیجه کار اعتقادی
ندارم. در بحث حضورم در عرصه سیاسی به
هر حال شناختی از توانایی های خود و نیز
شناختی کلی از توانایی های رقبایم داشتم.
اعتقادم این بود که به لحاظ تواناییها و
وضعیت موجود در کشور می توانم خدمتی
ارائه دهم و چنانچه وارد عرصه بشوم نتیجه
مثبتی خواهم گرفت.
از وضعیت موجود چون تحلیل
جامعه شناختی داشتم، با منطقه خود و مردم،
باورها و اعتقادشان آشنایی داشتم و احساسم
این بود که اگر نه بنده، مثل بنده ای می تواند
با صداقت با مردم صحبت کند، به آنها خیانت
و اجحاف نکند و خدمتی ارائه دهد. احساس
کردم وظیفه دارم این کار را انجام دهم، به
چند دلیل: اولاً اعتقادم این بود که پیروز
خواهم شد و این بر اساس تحلیل من به
لحاظ داده هایی بود که داشتم. می بایستی
دقیق بررسی می کردم و این بررسیها نشان
می داد که موفق خواهم شد. البته جدایی از
اینکه فضا و شرایط بسیار سنگین و سختی
پیش رو داشتم که باید برای هر کدام از آنها
انرژی بسیار زیادی صرف می کردم.
هدف گذاری من این بود که به میدان
بیایم و به یک اصلاح فرهنگی در عرصه
انتخابات دست بزنم. در حال حاضر نظام
بودجه کشور ما نظام خاصی است. ما
می توانیم به نظام بودجه ریزی کمک کنیم و
آن را متحول سازیم، اما نه در سطح یک
روستا. مثلاً من برنامه توسعه سوم کشور را
مد نظر داشتم و به مردم در این مورد توضیح
دادم که می شود برای روستا یا شهر شما در
سال اول، دوم یا سوم چه چیزهایی را
پیش بینی کرد. به شما قول می دهم که در
برنامه های د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 