پاورپوینت کامل شیرین ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیرین ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیرین ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیرین ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۶۴

مهری می رود. خیلی راحت جدا می شود
اما از من؟ به هیچ وجه! جدایی ما محال
است. در تصور نمی گنجد. هرگز نمی تواند
اتفاق بیفتد. علاقه ما به هم مثال زدنی است.
بی شائبه از کوچکترین حس حسادتی!
می گویم حسادت، چرا که بسیاری معتقدند دو
خواهرِ پشت سر هم، در درون و برون
کیسه شان پر است از احساسی بسیار نیرومند
با نام حسادت. اما نه من بدین گونه ام، نه
مهری. بر عکس، بارها شنیده ام که گفته اند
هر چند مهری و پاورپوینت کامل شیرین ۱۷ اسلاید در PowerPoint دوقلو نیستند اما یک
روحند در دو جسم. غیر از این هم نیست.
مهری الگوی من است. خواهر بزرگتری که
فکر و حرفش را بی کم و کاست قبول دارم و

به جان پذیرایم.

مهری که به خانه بخت می رود من تنها
می مانم. هر چند خانه جدیدش نزدیک است
و تقریبا هر روز او را می بینم، با این وجود
نبود او همیشه با بود من است.

به مهران می گویم می خواهم یک
خانه تکانی اساسی بکنم، قبول می کند. به
زحمتش می ارزد. هر چند که تمامش بر دوش
خودم است. خانه را می توانم به هم بریزم و از
نو به سلیقه خودم بسازم و تزیین و
آرایشش بدهم.

از کله سحر مشغول جا به جا کردن
می شوم. فرشها، ظرف و ظروف، پشتی ها و …

مادرشوهرم می آید. کیک بزرگی
پخته است.

با گشاده رویی می گوید:

ـ فکر کردم امروز دست تنهایی. این کیک
را برای عصرانه ات پخته ام تا …

حرفش را قطع می کنم.

ـ امروز عصر، من و مهران به میهمانی
دعوتیم. لازم نبود زحمت بکشید.

دروغ می گویم.

بی اعتنایی اش می کنم و مشغول کارم
می شوم. او خداحافظی می کند و می رود. از
دروغی که گفته ام اصلاً ناراحت نیستم. فردا
هم که می آید مشغول تزیین خانه هستم. با
بسته ای بزرگ آمده، روز قبل را به دل نگرفته.

پرخنده می گوید:

ـ دخترم، می پسندی؟ پارچه پرده ای است
برای اتاق ناهارخوری تان!

پارچه نفیس و زیبایی است. بدجنسی
می کنم و تحسینم را بروز نمی دهم.

به سردی می گویم:

ـ من از رنگ فیروزه ای، هیچ خوشم
نمی آید:

و بلافاصله صورتم را برمی گردانم و
خودم را گرم کار نشان می دهم. پیش
خود خیلی خوشحالم. حقش را کف
دستش گذاشته ام.

می گوید:

ـ عزیزم، اشکالی ندارد. سلیقه ها متفاوت
است. اما چه خوب شد گفتی. می خواستم آن
سرویس چینی فیروزه ای را به عنوان هدیه
برایت بیاورم. حالا که خودت می گویی از رنگ
فیروزه ای بدت می آید، زحمت آوردن و
بردنش را از دوشم برداشتی.

تا می رود از شدت ناراحتی گریه ام
می گیرد. می مردم برای آن سرویس چینی!
چه راحت با یک دروغ آن را از دست دادم.

روز بعد مهران می گوید:

ـ چند وقت است مامان سرویس
عتیقه اش را برایت بسته بندی کرده. نمی دانم
چرا این دست و آن دست می کند؟

برایم خواستگار می آید. اسمش مهران
است. مامان، آنها را می شناسد. سالها پیش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.