پاورپوینت کامل گفتگو با زهره نفیسی ـ مدرس ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفتگو با زهره نفیسی ـ مدرس ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با زهره نفیسی ـ مدرس ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با زهره نفیسی ـ مدرس ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۱۴
خانم زهره «نفیسی» متولد شهر همدان
می باشد. ایشان تدریس زبان انگلیسی
پیش دانشگاهی و عمومی را از سال ۶۹ با
دانشگاه آزاد اسلامی در واحد جنوب و شمال
تهران آغاز کرد و سپس با تدریس در دانشگاه
الزهرا به کار خود ادامه داد. در حال حاضر
خانم «نفیسی» عضو هیئت علمی گروه زبان
انگلیسی دانشگاه الزهرا می باشد و تألیفاتی
چند نیز در زمینه رشته تدریس خود انجام
داده است.
در ابتدا خود و خانواده تان را برای
خوانندگان این بخش معرفی کنید.
ـ پدرم دکترای روانشناسی صنعتی دارد و
مادرم دیپلمه و خانه دار است. فرزند ارشد
خانواده هستم. برادرم «حمیدرضا» کارشناسی
ارشد رشته مخابرات را دارد و خواهرم
«ناهید»، متخصص جراحی عمومی می باشد.
«نفیسه» هم لیسانس میکروبیولوژی است.
به لطف و عنایت الهی روابط بین اعضای
خانواده بسیار صمیمی و یکرنگ است و همه
موفقیت های خود را مدیون اخلاق بسیار
خوب پدر و مادرمان می دانیم. همین یکدلی و
فداکاری آنها باعث شده است تا همه اعضای
خانواده با هم دوست و صمیمی باشیم.
سؤال بعدی ما در مورد دوران نوجوانی
شماست و آرزوهایی که آن وقت ها داشتید.
ـ من هم مثل همه نوجوانان آرمان گرا و
ایده آل طلب بودم. از همان وقت به تحصیل
در دانشگاه فکر می کردم که در آن دوران با
حسینیه ارشاد و دکتر شریعتی آشنا شدم. به
خوبی به یاد دارم که نمایشگاه نقاشی کودکان
و همچنین نمایشگاه کتابی در حسینیه ارشاد
برپا بود؛ من هم کلاس اول راهنمایی بودم که
همراه خاله ام به آنجا رفتیم و مجموعه
کتاب های «قصه های خوب برای بچه های
خوب» را خریدیم. با خواندن آن کتاب ها،
عشق به مطالعه و کتابخوانی در من شکوفا
شد و بعدها هم به کتاب های دکتر شریعتی
علاقه مند گشتم. هر چند بسیاری از
کتاب های ایشان از طرف ساواک ممنوعه
اعلام شده بود، اما من از طریق خاله و دایی ام
که یک مبارز سیاسی بود و رژیم شاه بعدها او
را زندانی کرد، این کتاب ها را تهیه و مطالعه
می کردم. از همان نوجوانی با اسم امام خمینی
و اهداف ایشان آشنا شدم و آرزویم شد
سرنگونی رژیم شاهنشاهی و پیروزی اسلام.
حال از تحصیلات و علاقه مندی تان
نسبت به زبان انگلیسی بگویید.
ـ وقتی پدرم برای تحصیل در رشته
دکترای روانشناسی عازم آمریکا شد، من
کلاس اول دبستان بودم. همه ما سه سال در
شهر «ایندیانا پلیس» اقامت کردیم. طبیعتا
تکلم زبان انگلیسی من از همان ابتدا خوب
بود. این علاقه را در خودم حفظ کردم تا اینکه
بعدها در کنکور شرکت کردم و قبول شدم. با
پیروزی انقلاب اسلامی و بسته شدن
دانشگاهها به خاطر انقلاب فرهنگی، به
کلاس های عقیدتی سیاسی در باشگاه
معلمان رفتم و مشغول به تحصیل شدم.
مطالعه جامع المقدمات، تاریخ سیاسی اسلام و
همچنین تاریخ تحلیلی اسلام و … از جمله
وظایف من در آن دوره بود. با باز شدن
دانشگاهها پس از انقلاب، کنکور داده و در
رشته دبیری زبان انگلیسی مراکز تربیت معلم
مشغول به تحصیل شدم. چند سال در مناطق
محروم تدریس کردم، دوران هایی که بسیار
سخت و در عین حال شیرین و پربار بود.
بعد از آن باری دیگر کنکور داده و در
رشته مترجمی انگلیسی قبول شده و به
تحصیلاتم ادامه دادم. در همین دوران
همسرم که در امتحان اعزام دانشجو به خارج
از کشور شرکت کرده و پذیرفته شده بود، باید
به اسکاتلند می رفت، لذا هر دو به این کشور
رفتیم و من تحصیلاتم را در رشته زبان
انگلیسی در اسکاتلند ادامه دادم. پس از آن در
مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شده و درسم
را با موفقیت در این دوره نیز به اتمام رساندم.
سپس نوبت مقطع دکترا بود، اما چون همسرم
تحصیلاتش تمام شده بود باید به ایران
بازمی گشتیم. لذا ادامه تحصیل در دوره دکترا
برایم میسر نشد.
سفرهای متوالی به کشورهای خارجی،
چه تجاربی را برای شما در پی داشت؟
ـ برای شرکت در کنگره علمی بین المللی
همراه با همسرم به آلمان رفتیم و سپس
برای شرکت در کنگره های مختلف به
کشورهای هلند، ایتالیا، فرانسه، اتریش، یونان
و اسپانیا رفتم. البته سفری به عربستان،
سوریه، لبنان، مالزی، سنگاپور و دبی هم
داشته ام. سفر به این کشورها باعث آشنایی
من با فرهنگ و تمدن و همچنین نحوه
زندگی ملت های مختلف می شد. این سفرها
دایره اطلاعات آدمی را افزایش می دهد و دید
او را نسبت به دیگران بازتر می کند.
در آن کشورها ارتباطتان با دیگر
هموطن های خودتان چطور بود؟ آیا سعی
می کردید که فرهنگ ایرانی و اسلامی را به
دیگر ملیت ها نیز منتقل کنید؟
ـ دوری از خانواده و کشور و همچنین
انبوه درس ها آدم را در خارج از کشور زیر فشار
قرار می دهد. من برای جبران این دلتنگی ها و
کمتر شدن تأثیر فرهنگ غرب بر خانواده
سعی می کردم به طور دائمی در مراسم دعای
کمیل و مراسم عبادی سیاسی که هر هفته
برگزار می شد، شرکت کنم.
سال ۶۴ تا ۶۸، زمانی که در «گلاسکو»
زندگی می کردیم، به همت دانشجویان ایرانی
ساختمان بزرگی خریدیم و آنجا را تبدیل به
حسینیه کردیم. «حسینیه الهدی» محل جمع
شدن خانواده های ایرانی و تبادل نظرات
فرهنگی، عبادی و سیاسی ایران و جهان بود.
برادران و خواهران مسلمان پاکستانی و عرب
نیز در این جلسات پربار ما شرکت می کردند.
در ایام ماه مبارک رمضان نیز هر شب به
همت برادران دانشجو افطاری تهیه شده و
همه در آن حسینیه افطاری میل می کردند. در
این یک ماه، تمامی خانم ها مهمان آقایان
بودند چون از خرید مواد غذایی گرفته تا تهیه
آن و سپس شستن ظروف و نظافت
آشپزخانه، همه به عهده آقایان بود.
در اعیاد مختلف مثل عید فطر، قربان و
غدیر و همچنین عید نوروز مراسمی در
حسینیه برگزار می کردیم.
برخورد مردم در خارج از ایران با شما
چطور بود؟
ـ مثلاً در مدتی که در ایتالیا زندگی
می کردیم، در تابستان گرم و دم کرده «میلان»،
خانم و آقایی جلوی من و دختر نه ساله ام را
که حجاب داشت، گرفتند و از سرِ دلسوزی و با
عصبانیت و پرخاش به من گفتند که چرا به
دخترم ظلم می کنم و در آن گرمای وحشتناک
او را مجبور به پوشیدن لباس بلند و
روسری می کنم.
در آن دوران حس نمی کردید که اگر
خارج از کشور به زندگی تان ادامه دهید،
موفق تر خواهید بود؟
ـ همه ما در مقابل کشور و ملت
شهیدپرور ایران مسئولیم. اگر تمامی
تحصیل کرده ها از بازگشت به کشور خودداری
کنند چه کسی به رفع مسائل و مشکلات
مردم ایران خواهد پرداخت. ما در مقابل آب و
خاکی که در آن ریشه کرده ایم مسئولیم. هدف
ما از بازگشت به کشور به خاطر ایفای تعهد و
وظیفه دینی و ملی است که به عهده هر فرد
مسلمان ایرانی گذاشته شده است.
همسرتان طی این مدت در چه
رشته ای تخصص گرفتند؟
ـ همسرم دکتر سیروس زینلی، در زمان
انقلاب در آمریکا مشغول به تحصیل بودند
که به علت فعالیت های سیاسی به نفع انقلا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 