پاورپوینت کامل «حرکت ملی زنان» ونقطه تلاقی با «سینمای کشور» کجاست؟«قسمت اول» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «حرکت ملی زنان» ونقطه تلاقی با «سینمای کشور» کجاست؟«قسمت اول» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «حرکت ملی زنان» ونقطه تلاقی با «سینمای کشور» کجاست؟«قسمت اول» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «حرکت ملی زنان» ونقطه تلاقی با «سینمای کشور» کجاست؟«قسمت اول» ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۰
عمو: هستی، تو هم کله ات خرابه، عین
بابات. به اون هم می گفتیم برو دنبال
«ژوزف بارسیمو»، می رفت دنبال «خشم و
هیاهو». می گفتیم برو شاه آباد، پول تو اونه،
اونو بچسب. می گفت: این مهمه … حالا
حکایت تو هم شده مثل بابات.
هستی: حکایت من با بابام فرق داره.
حکایت پدرم حکایت آرمانه، حکایت من
حکایت آزاره. نشونی اش هم زیر چشممه.
عمو: همه زن و شوهرها دعوا می کنن.
کتک کاری نمک زندگیه! زندگی بی نمک
فایده نداره!
هستی: ناصر با همه فرق داره، اون یه
جور دیگه س.
عمو: جور دیگه س! خَره، همه دخترا
دنبال شوهر پولدارن، گیرشون نمی آد. تو که
گیرت اومده می خوای ازش طلاق بگیری؟
تو دیگه کی هستی؟ ماشین زیر پات گذاشته،
موبایل برات خریده، جواهر به گوش و
گردنت آویزون کرده، بچه ات رو هم که
قبول کرده، بازم ازش ناراضی هستی؟ از خر
شیطون بیا پایین، نق نق نکن، برو سر
زندگی ات … .
هستی: این موبایل و سوئیچ ماشین پیش
شما بمونه، ناصر اومد سراغتون بدید بهش.
عمو: مگه خودت نیستی؟ می خوای
چکار کنی؟
هستی: تا روز دادگاه نمی خوام
ببینمش … .
«قرمز» ـ فریدون جیرانی ـ ۱۳۷۸
امروزه به لحاظ عقب ماندگی های
تاریخی و نفوذ یا حاکمیت تفکراتی که زن را
جنس دوم دانسته اند، وجود مشکلات و
مسائل گوناگون در جامعه زنان حداقل در
سطح بیان و کلام مورد تأیید گروههای
مختلف در همه جوامع است.
از سوی دیگر، نقش مؤثر زن در حل
سایر مسائل جامعه بشری به اثبات رسیده و
مصلحان و اندیشمندان بسیاری، حل
مشکلات این قشر را نه به دلیل دیدگاههای
زن گرایانه، بلکه به دلیل ارتباطی که با رفع
سایر مسائل جوامع انسانی دارد، مورد تأکید
قرار می دهند.
با این حال لازم است به سبب شک و
شبهه ای که همواره در آغاز این گونه مباحث
برای برخی به وجود می آید بر این نکته
پافشاری کرد که پرداختن به این موضوع در
چارچوب گزارش حاضر تحت تأثیر نهضت
رهایی زنان که متعاقب نهضت ضد تبعیض
نژادی در غرب و به رهبری فمنیست های
اومانیست و فردگرا آغاز شد، صورت نمی گیرد.
اگر چه به دلیل تناسب و همخوانی برخی
اهداف فمنیست ها با شرایط موجود زنان
دردمند جهان، شعار بهبود وضعیت زنان بر
مبنای تفکر اومانیستی مقبولیت و گسترش
یافته، اما تکیه گزارش ما بر این حرکت
جهانی نبوده، بلکه از حرکتی ملی نشأت
می گیرد. حرکتی که پس از انقلاب اسلامی بر
مبنای تفکر امام خمینی رحمت اللّه علیه و به
طور مشخص بر اساس نظر ایشان مبنی بر
اینکه «زنان در طول تاریخ دچار ظلم مضاعف
بوده اند»، آغاز شد و جزو استراتژی های اصلی نظام قرار گرفت.
تأکیدات آن بزرگوار بر ارزش های
وجودی، توانایی ها و مقام انسانی زن در
مقابل تنگ نظری ها و دیدگاههای سنتی غلط
واقع شد و اگر چه در سال های نخستین
استقرار جمهوری اسلامی و به ویژه دوران
جنگ تحمیلی، زنان به دلیل اولویت های ملی
بر مشکلات و مطالبات خود سرپوش گذاشتند
و در مقابل تهدیدات خارجی، لب از بیان
مسائلی که بر زندگی آنها سایه افکنده بود فرو
بستند، اما پس از آن به تدریج برای احقاق
حقوق خود حرکتی را آغاز کردند. حرکتی که
می توان آن را جنبشی در دل پدیده عظیم
انقلاب اسلامی و هماهنگ با آرمان های آن
دانست. حرکتی که بر اساس جایگاه انسانی
زن در اسلام به وجود آمد و تا به امروز
ادامه دارد.
حضرت امام خمینی در این مورد نه تنها
به عنوان یک رهبر سیاسی، بلکه به عنوان
یک فقیه، مواردی را در خصوص زنان مطرح
کردند که هم با نظرات بسیاری از گذشتگان و
معاصرین خود و هم با برخی دیدگاههای
ایشان در برهه های قبلی تفاوت داشت. البته
این خود نشانه قدرت انطباق اسلام با نیازها و
شرایط زمانی و مکانی به عنوان دینی است
که می تواند در همه اعصار جوابگوی نیازهای
انسان باشد.
خوشبختانه دیدگاههای حضرت آیت اللّه
خامنه ای نیز بر سرعت و شور این حرکت
افزود. ایشان نیز معتقدند: «امروز نه فقط در
ایران ما، بلکه در سراسر جهان معضل بزرگی
وجود دارد و آن عبارت است از اینکه نسبت
به حقوق و شخصیت بانوان در بعضی از
بخش های زندگی، کوتاهی و یا تعرض انجام
می گیرد، یعنی به زنان ظلم می شود …».
اشاره به این کلام مقام معظم رهبری نیز
از این باب است که قبل از هر چیز روشن
سازیم مجموعه مطالب، تحلیل ها،
اعتراضات، گله ها و … در این گزارش مبنایی
جز دیدگاههای رهبران دینی و سیاسی نظام
ندارد. اگر چه هر یک از این نظرات و
تحلیل ها یا اعتراضات ممکن است در جای
خود درخور نقد و بررسی و نگاهی از زوایای
دیگر باشند.
… اما، چنانچه خواندید، این مقدمه را با
دیالوگی از فیلم «قرمز» آغاز کردیم. این بدان
دلیل است که موضوع بحث ما، نقطه تلاقی
«جریان ملی حرکت زنان» با «سینمای
کشور» است.
هستی: مرخصی می خوام، بدون
حقوق.
مترون بخش: ولی من نمی تونم موافقت
کنم. بیمارستان به وجود شما احتیاج داره،
مگه ما چند تا نِرس داریم که مثل شما کارشو
بلد باشه؟
هستی: مخالفت نکنید. من به خاطر
شوهرم مجبورم کارمو ترک کنم … شاید
زندگیم بهتر بشه … .
«قرمز»
سینما، چه بخواهیم و چه نخواهیم
امروزه به ابزاری مؤثر برای تبلیغ و تربیت،
بدل شده است. عنصری فرهنگ ساز که
می تواند و می بایست در خدمت تعالی جامعه
قرار گیرد و فراتر از بیان صرف اندیشه ها و
احساسات فیلمساز، در حد خود با بحران ها و
چالش های موجود مقابله نماید. حال اگر زنان
را درگیر چالش ها و بحران هایی در
عرصه های خانوادگی و اجتماعی بدانیم، طی
سال های پس از انقلاب، سینما چه نسبتی با
این مشکلات داشته است؟
در این زمینه با آقای اکبر نبوی نویسنده
و منتقد، گفتگوی مفصلی داشتیم که در
بخش های مختلف این گزارش خواهد آمد. اما
به زعم وی ورود به این مبحث نیازمند بیان
مقدماتی است که به دلیل انسجام کلام،
سؤالات مطرح شده در میان آن حذف شده و
در زیر آمده است:
ـ بگویید چه تعریفی از زن دارید تا …
ـ برای شروع سخن در این مورد ابتدا
باید ببینیم چه تعریفی از زن داریم که البته
مقدمه این هم به تعریف ما از انسان باز
می گردد. اگر در این مقدمات، تعریف از مقام
انسان و زن مشخص شود، بازتاب حضور زن
در سینمای پس از انقلاب روشن تر بیان
خواهد شد.
آیه ای در قرآن کریم داریم که صراحتا
چنین تعریفی را ارائه می دهد. می فرماید ما
شما را از زن و مرد آفریدیم، از دو جنس و بعد
قبیله قبیله کردیم. اینها خود از مقدمات و
پایه های شناخت انسانی از یکدیگر است ـ و
شُعُوبا و قَبائلَ لِیَتَعارَفُوا ـ که همدیگر را
بشناسید و به حوزه های مختلف انسانی
معرفت یابید. منتها هیچ یک از اینها فی نفسه
دارای ارزش و اعتبار نیست. نه زن بودن، نه
مردبودن، نه در قبیله عرب بودن، نه در قبیله
عجم بودن و نه رنگ های مختلف، بلکه آنچه
نزد خداوند ارزش و اعتبار دارد، اتفاقی است
که در درون می افتد و به تصریح قرآن
«تقوا» است.
به نظر می رسد این آیه چشم اندازی را به
روی ما می گشاید. یعنی در نظام ارزش گذاری
الهی برتری های اجتماعی، جنسیت، رنگ،
زبان یا ملیت اعتباری ندارد و این چشم انداز
به ما برای دستیابی به تعریفی از انسان
کمک می کند.
برای نکته یا مقدمه کوتاه بعدی نیز به
فرمایش خداوند اشاره می کنم که: «می خواهم
خلیفه ای را بر روی زمین تعیین کنم.» در مقام
خلافت هم ظاهرا بحث زن و مرد نیست و
تخصیص جنسیتی ندارد. کما اینکه تخصیص
نژادی، ملی و قبیله ای هم نزده است.
مقدمه بعدی این است که اگر انسان
بخواهد به این مرتبه، ملکه یا مقام خلافت و
جانشینی برسد، می بایست چه کند؟ البته
اینجا هم تأکیدم بر انسان است و جنسیت
مطرح نیست. یک مفهوم عام و کلی به نام
انسان داریم که در مقابل این پرسش قرار
گرفته است. پرسشی که همه زمانی است و
اختصاص به دیروز، امروز و فردا ندارد.
حافظ کلام پرمعنایی دارد. می فرماید:
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
در تاریخ بشر یک اتفاق رخ داده که این
کلام را تحقق بخشیده است. از فرمایشات
یکی از آقایان استفاده می کنم که امام
حسین(ع) توانست چنین مقامی را برای
انسان محقق سازد و تابلو یا تصویر عینی و
ملموسی از این مقام انسانی را ارائه دهد. حالا
امام حسین(ع) چه کرد که ما باید دغدغه
دستیابی به آن را در موفقیت های انسانی و
اجتماعی داشته باشیم؟ به اعتقاد من، اقدام
مهم ایشان، شکافتن هسته اتم وجود آدمی
بود. انیشتن به دنبال شکافتن هسته اتم در
جهان هستی بود. غافل از اینکه ابتدا باید آن
اتفاق بیفتد و امام حسین(ع) این کار را
انجام داد.
البته در زندگی بزرگان دیگری هم شبیه
این مصداق یافت می شود اما نه با این قوت و
قدرت. در جهان بشری چنین تابلویی را سراغ
ندارم و نسبت به این موضوع ادعا هم دارم،
یعنی عاشورا را مطابق با بزرگ ترین مسئله
تاریخ بشر می دانم.
مقدمه آخرم، اشاره به آن فرمایش مولا
در ارتباط با انسان است ـ و ربطی به زن و
مرد ندارد ـ که شما فکر می کنید جرم کوچکی
هستید، مجموعه ای از اندام و حالات که راه
می روید، غذا می خورید، می خوابید، ارتباطات
انسانی و اجتماعی دارید، ولی این گونه
نیست. در واقع این نگاهی سخیف، ابتدایی و
بچگانه نسبت به انسان است. ایشان
می فرماید: انسان، خلاصه هستی است. یعنی
خداوند ماحصل هستی را در انسان عرضه
کرده و این مقام تا این حد والاست. همه
انرژی هستی در او متراکم است و آزادسازی
این انرژی، همان اقدام امام حسین(ع) است.
معدود افرادی می توانند این انرژی را
آزاد کنند.
این مقدمات به ما کمک می کند که از
کلیاتی به نام انسانیت، ویژگی هایی که این
مقام انسانی دارد و کرامت انسانی که خداوند
تعیین کرده وارد مسئله زن و مرد شویم. به
زن و حقوق او و مرد و حقوق او توجه کنیم.
موضوع شما، زن و حقوقش در سال های
پس از انقلاب و تجلی آن در سینماست.
اینکه سینما تا چه حد توانسته به این موضوع
کمک کند. آیا بازدارنده بوده، حرکت
واپس گرایانه و مرتجعانه داشته یا پیشرو
بوده است؟
در اینجا هم باید به کلیاتی در مورد «زن»
اشاره کنیم، به شاهدی اسطوره ای در تاریخ
کشورمان و نیز به اسطوره ای در معارف دینی.
شاهد اسطوره ایِ سرزمین ما «زهره»
است. زهره نگاهبان آتش است و مقام زن به
اعتبار زهره بودنش در اساطیر ایران بسیار
والاست. او آتش خانه را نگهبانی می کرده و
به تعبیری، نگهبان گرما و متضمن گرما بوده
که این اشاره به گرمای خانواده و نیز گرمای
اجتماعی دارد. یعنی در اساطیر ما فقدان زن
به معنای انجماد است. کویری سرد که فاقد
هر گونه شرایط زندگی و زیستن است.
این زهره است که شرایط زیستن را
فراهم می کند.
من بر خلاف تحلیل ها و تصورات
موجود، تاریخ ایران را تاریخ مردسالارانه
نمی دانم. تاریخ ایران مشحون از مادرسالاری
است، مشحون از زهره سالاری است.
اسطوره زهرا نیز که اسوه دینی ماست
همین اعتبار را دارد. گرمای وجود، روح و
جسم پیامبر(ص) از زهرا(س) منتقل می شود.
اگر زهرا(س) نبود، چنانچه قرآن اشاره
می کند، تداوم حیات پیامبر چه می شد؟
می فرماید: ما به تو کوثر را عطا کردیم.
پیامبر(ص) از زهرا(س) تداوم می یابد و زهرا
نگاهبان گرمایی است که از ملکوت برای
انسان فرستاده شده است. تکثیرکننده آن
گرما و بُعددهنده آن است. از وجود زهراست
که حسینی هست و عاشورایی و آن تابلوی
عظیم خلقت شکل می گیرد. اگر زهرایی نبود
خداوند آن تابلوی زیبای خلقت را برای انسان
رقم نمی زد.
بنابراین فرهنگ ما چنین نگاه ژرف و
عمیقی به زن دارد، یک نگاه سطحی نیست و
من می توانم مدعی شوم که در هیچ فرهنگی
چنین نگاه عمیقی به زن وجود ندارد. مثلاً در
اساطیر یونان چنین مقامی نمی بینید، در
اساطیر مصر، هند و چین هم نمی بینید.
اسطوره هایی وجود دارند اما تا این حد عمیق
نیستند. این مقامی دست نیافتنی است. یعنی
از جنبه نگاه مردان دست نیافتنی است و
مقامی است که آنها نمی توانند به آن برسند.
من اینها را به اعتبار فرهنگ دینی و ملی
عرض می کنم و صرف شعار دادن نیست. کما
اینکه اگر روزی آن پیر عارف به خدا پیوسته،
اشاره کرد که «از دامن زن، مرد به معراج
می رود» حتما با توجه به شناختی که از
آن پیر روشن ضمیر دارم، شعار و
گزافه گویی نیست.
اگر بخواهیم از زاویه تاریخی نیز بنگریم
پشت سر هر تحول بشری اعم از مثبت یا
منفی حضور یک زن بوده است. به تابلوی
عاشورا نگاه کنید. اگر زن را از آن بگیریم
حتما دچار نقص بزرگی می شود، چه به اعتبار
حضور زینب(س) و چه حضور زنان دیگری
مانند زن زهیر که مرد خود را از حضیض به
اوج رساند. نقطه مقابل آنها هم زنان کوفی که
با شگردهای مختلف البته به دلیل ترسی که
در جانشان افتاده بود، نقشی منفی داشتند.
به هر حال طی سال های پس از انقلاب
نگاه به زن در عرصه های مختلف اجتماعی
نگاه خاصی است. من به جرئت می توانم
مدعی شوم که هیچ کس به عمق تفکر امام
نسبت به زن پی نبرد. اگر امام می گویند:
«زنان، رهبران این نهضت هستند»، آیا شعار
می دهد؟ متأسفانه امام بد فهمیده شد یا اصلاً
فهمیده نشد و این بدفهمیدن ها یا
نفهمیدن ها در همه عرصه های اجتماعی در
قالب نگاههای تنگ و غیر حکومتی خود را
نشان داد، در سینما نیز خود را نشان داد.
در واقع جنبه ای از نگرش امام، نگاه
حکومتی بود که بعضی نمی توانستند به آن
برسند. به مرور بر اساس تجربیاتی که
حکومت برایشان فراهم کرد به دیدگاههای
جدیدی در عرصه حکومت داری رسیدند.
یعنی استخراج نگاه جدید از همان فقه سنتی
که می گفتند باید فقه جواهری باشد، اما با
توجه به اقتضائات زمان که می بایست در نظر
گرفته شود. امام موضوع شناسی را هم به فقیه
دادند. روزگاری می گفتند موضوع شناسی در
شأن فقیه نیست. امام گفتند: نه، جزو شئونات
فقیه است.
به هر حال، امام بد فهمیده شد یا فهمیده
نشد. ضمن اینکه تجاربی هم در آن دوران
نداشتیم که بعدها کسب شد. در واقع نظام
فکری کشور نتوانست با امام همراهی کند. از
حوزه ها و دانشگاهها گرفته تا شورای عالی
انقلاب فرهنگی که می بایست برای فرهنگ
بسترسازی کند و مجلس که قانونگذاری را
بر عهده دارد. نتیجه آنکه دیدیم چه
اتفاقاتی افتاد.
یکی از بارزترین آنها اینکه در سال های
اول انقلاب، زن از سینما حذف شد. زن در
سینما حضور نداشت و در این مورد به نظر
من سینماگران مقصر نبودند، چون تکلیفشان
روشن نبود. نمی دانستند چه باید بکنند. زن
باشد؟ اگر باشد نگاه دینی به زن در سینما
چیست؟ اساسا تعریفی از حضور زن در
سینمای کشور که بر مبنای دین انقلاب کرده،
وجود دارد؟
آن سال ها سریالی در تلویزیون به نام
«پاییز صحرا»، پخش شد که مخالفت هایی را
در پی داشت. امام محکم پای این سریال
ایستاد. این ایستادگی را جز با تکیه بر نگاه
حکومتی و نگاه فقهی یک عالم روشنفکر
نسبت به دین نمی توانیم تحلیل کنیم. چون
سریال مذکور با برخی نگاههای سنتی که در
حوزه ها وجود دارد اصلاً قابل دفاع نبود. ولی
چشم انداز امام چه بود؟ آن چشم انداز
شناسایی نشد.
به یک نمونه اشاره کنم. امام تعبیری در
مورد توانایی روحانیت در اداره جامعه دارند.
فرمودند: روحانیت باید واجد توانایی هایی
باشد که بتواند یک جامعه غیر اسلامی را هم
اداره کند. این حرف بسیار بزرگی است. به چه
معنی؟ فرض کنید کانتون های سوئیس که
تشکیل دهنده آن کشور هستند نماینده ای
بفرستند و بخواهند که یک روحانی برای اداره
کشورشان اعزام شود. امام می گویند، اگر
چنین اتفاقی بیفتد باید یک عالم دین این
توانایی را داشته باشد. این عالم دینی آیا فقط
باید بر اساس احکام دین و شریعت آنجا را
اداره کند یا اینکه غیر از فهم دین باید فهم
زمانه را هم داشته باشد، اقتضائات را بشناسد،
مصالح اداره جامعه را بداند و واجد
توانایی های فکری و معرفتی لازم باشد. این
در حالی است که هم اکنون بعضی از
روحانیون حتی در شهرستان های سنتی و با
مردمی متدین، همزبانی ندارند.
به سینما باز گردیم. سینمای ما نفهمید و
روزگاری زن را حذف کرد. بعد تعریف جدید
حضور زن در سینما بر اساس همان تعاریف
رایج سنتی در جامعه، یعنی زنِ غرغرو که یا
در آشپزخانه است و یا سرِ فرزندش فریاد
می زند یا با زن همسایه نشسته و غیبت
می کند، مطرح شد. یعنی نگاه بسته، منجمد و
توهین آمیز به زن. آن هم زنی که بارِ
بزرگ ترین اتفاق قرن، یعنی انقلاب اسلامی
را به دوش کشید و به ثمر رساند. زنی که یکی
از مهم ترین فصول تاریخ این کشور را طی
چند قرن گذشته رقم زد. اگر زنان را از ۸ سال
دفاع بگیرید و آنها را به عنوان پشتوانه و نیز
حضور فیزیکی حذف کنید، چه اتفاقی
می افتد؟ تردید نکنید که خوزستان تجزیه
شده بود، نظام جمهوری اسلامی سرنگون
می شد و انقلاب اسلامی که فانوسی در جهان
معاصر برای گروهی از انسان های در بند
است به خاموشی می گرایید.
اگر زنان کشور آمادگی روحی لازم را
برای تشجیع مردان نداشتند، آنها با چه
پشتوانه ای در جبهه به صف دشمن می زدند؟
مگر غیر از این بود که مردان به ستون بسیار
محکمی تکیه زده بودند. اگر در سایر
عرصه های اجتماعی هم این ستون را بردارند
و این تکیه گاه نباشد همه چیز می لرزد. در
حوزه سینما، روزگاری فرصت مناسبی برای
برنامه ریزی داشتیم. زمانی که آقای بهشتی
رئیس بنیاد سینمایی فارابی و آقای انوار
معاون وی بود. اما در مقابل این فرصت ها
حتما مقاومت هایی می شد. ضمن اینکه نگاه
این دوستان عزیز ـ که برایشان احترام زیادی
قائلیم ـ به مقولات هنری بسیار نخبه گرایانه
بود و این نوع نگاه صدمه می زد. اصلاً یکی از
مواردی که سینمای ما نتوانست با مردم
ارتباط برقرار کند ناشی از این نوع گرایش ها و
پسندها بود.
با این حال وقتی در مقابل امام
مقاومت هایی صورت می گرفت، طبیعتا در
مقابل وزارت ارشاد هم این مقاومت ها وجود
داشت. بعضی از این مقاومت ها آنقدر قوی و
مؤثر بود که تفسیر سوره حمد امام، قطع شد.
چون مباحث هستی شناسانه و
معرفت شناسانه ای که امام با اعتقاد به اندیشه
وحدت وجود مطرح می کردند با دیدگاه بعضی
آقایان سازگار نبود. در حالی که در میان عرفا
و در عرفان اسلامی کم نبودند کسانی که به
این اندیشه اعتقاد داشتند. این مقاومت تا آنجا
بود که امام در پیامی در اسفندماه سال ۶۷
اشاره کردند، چون من مدرس فلسفه بودم
گفتند از کوزه ای که پسرم مصطفی آب خورده
است نباید آب نوشید.
به هر حال وقتی در مقابل آن مرجع
دینی چنین مقاومت هایی صورت گرفت به
طریق اولی در مقابل دوستان ما، اگر هم
می خواستند تصویر درستی از حضور زن در
سینما ارائه کنند و ترجمان صحیحی از حضور
اجتماعی زن داشته باشند مقاومت هایی وجود
داشت. اگر چه می بایست این محدودیت ها را
می پذیرفتند و حرکت می کردند.
سال های اول انقلاب، سینمای ما
کارگردان های خودش را نداشت. زمان می بُرد
تا افرادی رشد کنند که به مفاهیم انقلاب
معتقد باشند. البته افراد صاحب نامی در
سینمای کشور بودند که مقام و منزلت
شایسته ای هم داشتند. از آقای داریوش
مهرجویی گرفته تا مسعود کیمیایی، ناصر
تقوایی و بهرام بیضایی. اینها کارگردانان
کوچکی نبودند ولی نمی توان گفت همراه با
مبانی انقلاب، قادر به ارائه تصویر واقعی زن
از زن بودند. ضمن اینکه تکلیف خود را هم
نمی دانستند. شرایط خاصی بود. وقتی اولین
مدیر سینمایی پس از انقلاب به خاطر اینکه
سینما تولید کیفی مناسب را در ۴ ـ ۳ ساله
اول انقلاب نداشت و به بعضی از فیلم ها مثل
«قیصر»، مسعود کیمیایی ـ چون از فیلم های
مؤثر در شکل گیری موج نو در سینمای ایران
بود ـ مجوز اکران داد، یکی از حاکمان شرع
پرنفوذ آن دوره، حکم تیر وی را صادر کرد.
ایشان اعلام کرده بود که می آیم و درِ تالار
وحدت را گِل می گیرم چون مرکز فساد بوده،
یعنی بعضی با ساختمان مشکل داشتند.
چنین اتفاقاتی از یک سو و فقدان عزم و
اراده لازم برای ارائه تعریف جدید و اصلاح
نگاه به زن نزد مدیران از سوی دیگر سبب
شد که در سال های اول انقلاب، یا حضور زن
را در سینما نداریم یا با حضوری مخدوش و
غیر واقعی و تعریفی سنتی روبه رو هستیم.
بعد آهسته آهسته اتفاقاتی افتاد و به
نظرم سریال سربداران محمدعلی نجفی
توانست در این جهت کمک کند. حضور
«فاطمه» در این سریال یک حرکت مثبت
بود. البته اینکه تا چه حد مبتنی بر واقعه
تاریخی است، باید مورخین در باره آن نظر
بدهند. ضمن اینکه سینما و فیلم، تاریخ
نیست بلکه بهره ای از تاریخ می گیرد. به هر
حال نقش فاطمه که هجرتی را در پی شیخ
حسن جوری آغاز کرد، نقش برجسته ای بود و
انصافا زنان در تاریخ سربداران حضور بارزی
داشتند. نگاه محمدعلی نجفی پشتوانه ای
تئوریک نیز داشت. او کسی است که در
سال های پیش از انقلاب با مرحوم شریعتی و
مهندس موسوی در حسینیه ارشاد به کار
هنری پرداخته بود.
به این ترتیب «زن»، آهسته آهسته در
سینما و تلویزیون حضور جدی تری یافت …».
بهرام: این حرفا چیه که دنبالشو ول
نمی کنید، خواهر؟
فروغ: چیه؟ دهنمونو بدوزیم که تو
خوشت نمی آد از این وضع که داره همه
چیزو داغون می کنه حرف بزنیم؟
بهرام: به من بگو حرف و حرف و
حرف چی رو حل می کنه؟
فروغ: اگه حرف حل نمی کنه، پس چرا
کاری که حرف نباشه نمی کنی؟
بهرام: چکار باید کرد؟
فروغ: من نمی دونم. ولی خیلی کارهام
هست که می شه نکرد. می شه خیلی چیزها
رو دید. می شه یه خورده هم شده، مراعات کسی
رو که آدم، دستِ زندگی باهاش داده، کرد.
بهرام: شما بفرمایید تو لشکر یمین
هستید یا برای یسار شمشیر می زنید؟
شکیبه: من جنگی با تو ندارم بهرام.
«زمان از دست رفته» ـ پوران درخشنده ـ ۱۳۶۷
بی شک می توان ریشه چالش ها و
مشکلات جامعه را در معیارهای اخلاقی و
فرهنگی و شرایط زیستی و «خانوادگی»
یافت. «خانواده» به ویژه در شرق و بالاخص
در جامعه ایرانی با نفوذترین نهاد شکل گیری
هنجارهای رفتاری و شخصیت انسان هاست.
اما متأسفانه این نهاد از قوانین حمایتی و
حفاظتی مناسب به ویژه برای تأثیرگذارترین
عنصر آن، یعنی زن و مادر برخوردار نیست.
در این حال متأسفانه نخبگان و
دستگاههای مسئول بیشتر نگران شکل کمی
و صوری خانواده بوده و چندان به آنچه در
درون آن می گذرد اهمیتی نمی دهند.
این سخن سنجیده و درستی است که
زن گرمای خانه است، اما بسیاری از زنان ما
در حالی با همه توان به خانه گرما می بخشند
که خود در کویر سرد بی مهری، بی توجهی و
حتی تحقیر به نقطه انجماد رسیده اند.
مقام معظم رهبری در نیمه اول سال
۱۳۷۵، طی سخنانی در جمع بانوان استان
آذربایجان غربی فرمودند: «… اگر قانون از زن
دفاع نکند، ممکن است مرد نسبت به او
تعرض کند. لذاست که قانون در حمایت از
بانوانی که تشکیل خانواده داده اند و داخل
محیط خانوادگی خودشان هستند وظایف
بسیار سنگینی دارد. آن چیزی که ما در
کشورمان باید به جدیت دنبال کنیم این نکته
است … توصیه ما به همه دست اندرکاران
است. چه آنها که در مجلس هستند، چه
آنهایی که در دستگاه دولتی هستند، چه
آنهایی که بر منابر خطابه و وعظ هستند، چه
به خود زن ها، این است که باید حمایت
اخلاقی و قانونی از زن انجام بگیرد تا مرد در
محیط خانواده نتواند زورگویی کند …».
این سخنان هرگز به اندازه تأکید و
صراحت به کار گرفته شده در آن، مورد توجه
قرار نگرفت و به رغم برخی تلاش ها در
بیشتر عرصه ها یا اصلاً شنیده نشد یا پس از
مدتی فراموش شد و یا اصلاً فهمیده نشد.
برخی از زنان ما در زندگی مشترک خود
هرگز لذت مفهوم انسانی «سهم مشترک»،
«حقوق مشترک» و «مسئولیت مشترک» را
نچشیدند. زیرا آنها برای مشارکت «انتخاب»
نشده اند. بلکه این گروه بر اساس یک تفکر
غلط برای آنکه دیگران راحت زندگی کنند به
کار گرفته می شوند: اینکه، در نقش مادری
باشند تا فرزندی رشد کند و نام پدر را زنده
نگهدارد و اینکه همسری باشند تا وسائل
آرامش شوهر را فراهم نمایند.
آیا کسی از آنها پرسیده است «سهم شما
در آرامش مشترکی که می بایست در
چارچوب خانواده به آن دست یابید،
کجاست؟» در این میان آیا سینمای ما
توانست مفهوم «زندگی مشترک» را به
نمایش گذارد؟ زندگی مشترکی که محل
ظهور آرامش انسان است، نه صحنه
درگیری و تقابل.
چهره باورکردنی زن کجاست؟
پوران درخشنده، اولین کارگردان حرفه ای
زن در سینمای ایران است. با او گفتگویی
داشتیم که بدون هر توضیحی به سراغ آن
می رویم. چون درخشنده آنچه را که از بازتاب
چهره و مسائل زنان در سینمای پس از
انقلاب، گفتنی دانسته با اشاره به مواردی که
با آن درگیر بوده، گفته است؛ به عنوان یک
زن و با حساسیت های زنانه.
ابتهاج: خانم درخشنده، شما اولین
کارگردان زن سینمای کشور پس از انقلاب
هستید. فراز و نشیب ها و باید و نبایدهای
حضور زن و مسائل او را طی این سال ها
چگونه ارزیابی می کنید؟
درخشنده: صحبت کردن در این مورد
کمی مشکل است. چون تصویر زن در مقاطع
مختلف این دوره آنقدر در اَشکال غیر واقعی و
در واقع غیر قابل باور نشان داده شده که گاه
آدم متعجب می ماند این زنان از کجا آمده اند؟
واقعیت این است که پس از انقلاب و از
سال های ۶۴ ـ ۶۳، سینما توانست با تلاش
مدیران دلسوزِ آن زمان موقعیت جدیدی
کسب کند. پیش از آن سینما از نگاه توده
مردم، مکان مناسب و جایی که ساعات
فراغت خانواده را پر کند، نبود. به همین خاطر
پس از انقلاب در وضعیتی بحرانی قرار گرفت
که خدا رحمت کند امام را، فرمودند: «ما با
سینما مخالف نیستیم، با فحشا مخالفیم.»
البته سینما در گذشته کم از این واژه نداشت،
بخصوص در ارائه چهره زن که به عنوان یک
ابزار در سخیف ترین شکل ممکن از آن
استفاده می شد.
ولی پس از انقلاب زحمات زیادی کشیده
شد تا این سینما مجددا متولد شود و با
وفاداری به اصول انسانی، جایگاهی را برای
خود بیابد.
در این میان، ارائه چهره جدید زن، اینکه
چگونه باید مطرح شود، پوشش او چگونه
باشد و چه مسائلی در ارتباط با او مطرح شود
بسیار مشکل می نمود. بنابراین در این مسیر
با وسواس بسیار قدم برداشته می شد.
ابتهاج: این وسواس چه نتایجی
داشت؟
درخشنده: از سویی، به حفظ
شخصیت و کرامت زن کمک می کرد، اما از
سوی دیگر، مشکلاتی را در پی داشت که گاه
سبب ارائه همان چهره غیر قابل باور از زن
می شد. مثلاً نمی توانستیم لحظات
خداحافظی مادری را که پسر جوانش راهیِ
جبهه است، نشان دهیم. بدون شک انتقال
آن حس زیبا و ایثارگونه می توانست بسیار
مؤثر باشد. می شد محرمی را برای این صحنه
یافت و به طریقی این مسئله را حل کرد، اما
نشد و این چهره را غیر واقعی نمایاند. همین
طور ما نمی توانیم زنی را که در کنار همسر
و فرزندش در خانه است بدون حجاب
نشان بدهیم.
ای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 