پاورپوینت کامل تفسیر سوره نور «۲۲» تنگدستی، پاکدامنی، ازدواج؟! ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تفسیر سوره نور «۲۲» تنگدستی، پاکدامنی، ازدواج؟! ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تفسیر سوره نور «۲۲» تنگدستی، پاکدامنی، ازدواج؟! ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تفسیر سوره نور «۲۲» تنگدستی، پاکدامنی، ازدواج؟! ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۴

«وَلْیَسْتَعْفِفِ الّذینَ لا یجدُونَ نِکاحا حتّی یُغْنِیَهُمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الّذینَ
یَبْتَغُونَ الْکِتابَ مِمّا مَلِکَتْ أیْمانُکُمْ فَکاتِبُوهُمْ اِنْ عَلِمْتُمْ فیهِمْ خَیرا و آتُوهُمْ مِنْ
مالِ اللّه ِ الّذی آتاکُمْ وَ لا تُکْرِهوا فَتَیاتِکُمْ عَلَی البِغاءِ إنْ اَرَدْنَ تَحَصُّنا لِتَبْتَغُوا
عَرَضَ الحیاهِ الدُّنیا وَ مَنْ یُکْرِهْهُنَّ فانَّ اللّه َ مِنْ بَعْدِ إکراهِهِنَّ غَفُورٌ رحیمٌ و لَقَدْ
أنْزَلْنا اِلَیْکُمْ آیاتٍ مُبَیِّناتٍ و مَثَلاً مِنَ الّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ و مَوْعظهً لِلْمُتَّقینَ».
«آیات ۳۳ و ۳۴»

اشاره ای دوباره:

آنچه در سه قسمت گذشته آوردیم،
شرحی کلی بر سه آیه ۳۲، ۳۳ و ۳۴ این سوره
شریف و نکات ادبی آن بود. سپس آیه ۳۲ را
به تفصیل شرح دادیم. آنچه در قسمت
گذشته، در شماره ۱۳۱ مجله آمد، پاسخ به
پرسش هایی فقهی بود که در باره ازدواج مرد
تنگدست که توان پرداخت نفقه ندارد، مطرح
است. روایات مربوط به این آیه را نیز در
قسمت قبل بازگو کردیم. پیوستگی سه آیه
یادشده، ما را بر آن داشت که علی رغم
گستردگی مباحث و نکات آن، یکجا مورد
بحث قرار دهیم؛ و اینک در چهارمین بخش
شرح و تفسیر این آیات، به آیه ۳۳ می پردازیم
با این یادآوری که نکات ادبی و لغوی هر
سه آیه را در نخستین بخش، (شماره ۱۲۹
مجله) آورده ایم.

«و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا حتی
یغنیهم اللّه من فضله …»

در پی سلسله دستورها و تأکیدهایی که به
زیبایی و هماهنگی تمام از چند آیه پیش با
امر به مردان و زنان مؤمن برای حفظ چشم
از نگاه به حرام آغاز شد و آنگاه بر حفظ دامن
خویش از نگاه دیگران و حفظ زینت و رعایت
پوشش تأکید شد و سپس به همسر دادن و
ازدواج کردن فرا خوانده شدند، حتی اگر
تنگدست باشند، اینک مردان و زنان
بی همسر به پاکدامنی و عفاف فرمان داده
می شوند. خداوند طبیعت زن و مرد را نیازمند
هم آفریده و میل به ازدواج و احساس نیاز به
آن امری غریزی است. خداوند این واقعیت را
در آیه ای از قرآن کریم به عنوان یک آیه و
نشانه خود معرفی می کند:

«و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم
ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودّه و
رحمه ان فی ذلک لآیات لقومٍ یتفکرون.»(۱)

خداوند حکیم، هماهنگ با نظام آفرینش
خود، در نظام تشریع، طی آیات گذشته به
اجابت این نیاز از راه ازدواج فرا خوانده است.
فرمان داده است که بی همسران، چه بردگان و
چه آزادگان، زن یا مرد را، همسر دهید، اگر
هم فقیر باشند، امید می رود خداوند به فضل
و کرم خویش آنان را بی نیاز سازد. این همان
راه درست و سازگار با طبیعت آدمی و موافق
با شرایع آسمانی بویژه شریعت محمدی(ص)
است. که نمونه ای از سخنان پیامبر(ص) و
خاندان پاکش را در قسمت پیش آوردیم. اما
همه شاهدیم که علی رغم این احساس نیاز
متقابل، در بسیاری موارد، امکان ازدواج
فراهم نمی گردد و آنان، با همه نیازی که به
آن دارند، نمی توانند ازدواج کنند. در چنین
شرایطی ممکن است این گمان در کسی قوت
گیرد که ناتوانی در فراهم ساختن شرایط
ازدواج و عدم دسترسی به همسر، چه بسا
می تواند عذر برآوردن نیاز غریزی از راههای
دیگر شود و خود را در ارتکاب رفتار ناصحیح
و نامشروع مجاز شمارد. ظاهرا این آیه شریفه
به دنبال تأکیدی که در آیه پیش بر ازدواج
شده بود، فورا در تأکید بر ضرورت پاکدامنی،
به این نکته تذکر و فرمان می دهد که آنانی
هم که اینک به هر دلیل نمی توانند ازدواج
کنند باید عفّت بورزند و پاکدامنی پیشه خود
سازند و مبادا که خود را آلوده سازند. اینان باید
پاکدامن بمانند تا خداوند از فضل و کرم خود،
آنان را بی نیاز سازد و امکان ازدواج پیدا کنند.
این فراز از آیه، در واقع، تکمله ای بر آیه پیش
و تأکیدی بر لزوم حفظ سلامت فرد و جامعه
از آلودگی و روابط ناسالم و خودداری از تعدّی
از حدود الهی و مرزهای شرعی است. و این
نکته ای است که اختصاص به مردان یا زنان،
ندارد. تعبیر به «الذین لا یجدون نکاحا»، نیز
با توجه به دو گروهی که در آیه پیش از آنان
نام برده شده بود، یعنی «ایامی؛ زنان و مردان
بی همسر» و «عباد و اماء؛ غلامان و کنیزان»،
این عمومیت را می رساند و قرینه بر آن است
که این دستور اختصاص به مردانی که امکان
ازدواج ندارند؛ ندارد. از این رو به نظر می رسد
«لا یجدون نکاحا؛ آنان که ازدواجی
نمی یابند»، بر خلاف آنچه از سخن علاّمه
طباطبایی برمی آید، معنایی گسترده تر دارد و
اختصاص به نیافتن مهر و نفقه ندارد. ایشان
گفته اند منظور از عدم یافتن نکاح، ناتوانی در
پرداخت مهر و نفقه است: «و المراد
بعدم وجدان النکاح عدم القدره علی المهر
و النفقه».

ظاهر این سخن، اختصاص فرمان
پاکدامنی به مردانی است که قدرت مالی بر
ازدواج ندارند، در حالی که باید گفت این
دستور، ویژه مردان نیست و اساسا
«لا یجدون نکاحا» اختصاص به ناتوانی مالی
ندارد، بلکه چه بسا به قرینه آیه پیش که حتی
در صورت تنگدستی نیز دعوت به ازدواج
می کرد، این ناتوانی، بیشتر ناظر به موانع و
مشکلات دیگر همانند نیافتن همسر مناسب،
یا شرایط خاص شغلی یا تحصیلی است. و به
هر حال اختصاص به ناتوانی مالی ندارد. و اگر
منظور فقط ناتوانی مالی بود تا آیه نیز به
مردان اختصاص یابد، بهتر بود می گفت:
«و لیستعفف الفقراء». بنا بر این جمله،
«الذین لا یجدون نکاحا» را این گونه
می توان معنا کرد: «آنان که به هر دلیل به
ازدواج دسترسی ندارند؛ اینان باید عفت
بورزند تا آنگاه که خداوند از فضل خودش،
آنان را بی نیاز کند و ازدواج کنند.»

ازدواج موقت، ازدواج با کنیزان

تردیدی نیست کسانی که به هر دلیل،
اینک امکان ازدواج ندارند، باید پاکدامنی
پیشه کنند و از آلودگی به گناه بپرهیزند. قرآن
کریم، دو راه کم هزینه تر و قابل دسترسی تر را
پیش پای این گروه گذاشته است تا در عین
محدودیت و موانع موجود، بتوانند نیازهای
غریزی خویش را برآورده سازند. یکی ازدواج
موقت و دیگری ازدواج با کنیزان است. آنچه
مسیر اصلی تشکیل خانواده و شکل گیری
یک زندگی جامع و سالم است، همان ازدواج
دائم به همراه تعهداتی است که برای زن و
شوهر و فرزندان به وجود می آورد. ازدواج
موقت در واقع مکمل آن مسیر اصلی و
طبیعی و راه حل موقت است. البته این
ازدواج اختصاص به گروه یادشده که امکان
ازدواج دائم ندارند، ندارد، چنان که محدود به
مردان بی همسر نیز نمی باشد ولی به هر حال
با حفظ شرایط، راهی آسان تر و راه حلی
موقت برای گروهی است که اینک دسترسی
به ازدواج دائم ندارند. در آنجا پس از
برشماری دسته هایی از زنان که ازدواج با آنان
حرام است، می افزاید:

«… و احلّ لکم ما وراء ذلکم أن تبتغوا
بأموالکم محصنین غیر مسافحین فما
استمتعتم به منهنّ فآتوهنّ أُجورهنَّ فریضهً و
لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد
الفریضه ان اللّه کان علیما حکیما؛

زنان دیگر، غیر از اینها (که نام برده شد)،
برای شما حلال شده است که با اموال خود،
آنان را بخواهید و اختیار کنید، در حالی که
پاکدامن باشید و از زنا خودداری کنید. پس
آنچه از آنان متعه کردید، مهر تعیین شده
ایشان را بپردازید و گناهی بر شما نیست. در
آنچه بعد از تعیین مهر، با یکدیگر توافق
کردید، خداوند، دانا و حکیم است».

همان گونه که مفسّران ارجمند شیعه
تأکید جسته و اتفاق نظر دارند، این آیه با
توجه به شواهد داخلی و ادله بیرونی آن،
مربوط به ازدواج موقت است. البته اهل سنت
این حکم را نسخ شده پنداشته اند و تحریم آن
توسط خلیفه دوم و شدت عمل او در
جلوگیری از آن نیز امری معروف و ثبت شده
در منابع و ادله متعددی است که در کتاب های
شیعه و سنّی آمده است. روایات متعددی نیز
که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده دلیل
روشن دیگری است بر این حکم. و اصل
مشروعیت ازدواج موقت جزء معتقدات شیعه
و از امور قطعی فقه ما می باشد و آیه یادشده
نیز به همین معناست و منسوخ نیز نشده
است. در سخنی که هم شیعه و هم اهل
سنت از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل کرده اند،
در باره تأثیر و نقش اساسی ازدواج موقت در
کاهش گناهِ روابط نامشروع آمده است که اگر
عُمَر مردم را از متعه باز نداشته بود، جز
شقاوت پیشه گان، کسی گرد گناهِ زنا نمی رفت و
به نقلی دیگر: جز گروهی اندک از مردم
مرتکب آن نمی شدند:

«لو لا ما سبق من ابن الخطاب فی المتعه
ما زنی الاّ شقیّ (الاّ شفا. خ ـ ل)».

عده ای از اهل سنّت این سخن را از
ابن عباس نقل کرده اند؛ طبعا وی نیز که شاگرد
حضرت علی(ع) بوده از آن بزرگوار بازگو
کرده است.(۲)

بنابراین ازدواج موقت، یک راه حل مهم
در کاهش چشمگیر بخش عمده ای از آثار
منفی کاهش ازدواج دائم و دشواری ها و موانع
آن است. که البته به معنای ازدواج بی حساب
و کتاب و روابط بی ضابطه نیست. ازدواجی
آسان تر همراه با تعهدات و مسئولیت های
کمتر است ولی کاملاً ضابطه مند و همراه با
مسئولیت های خاص خود است. اگر
واقعیت های کنونی زندگی و مناسبات کنونی و
شرایط فرهنگی جامعه دشواری ها و تبعات
چندی را پیش روی ازدواج موقت گذاشته،
امری است که چیزی از اصل مشروعیت، و
اصل اهمیت و نقش راهگشای این ازدواج
نمی کاهد. طبع مسائل و پدیده های اجتماعی
و فرهنگی این است که عملاً نمی توان آنها را
مستقل و مجزای از یکدیگر ارزیابی کرد؛
ازدواج موقت نیز یکی از همین مسائل است.

به هر حال، برای کسانی که «لا یجدون
نکاحا؛ امکان ازدواج ندارند»، یک راه، این
است که تن به ازدواج موقت بدهند. البته این
در صورتی است که «نکاح» در آیه مورد
بحث را، ازدواج دائم بدانیم ولی اگر اطلاق و
عمومیت آن را (بویژه که در قالب «نکره» به
دنبال «نفی» بیان شده و این قالب، مفید
عمومیت است)، شامل هر نوع ازدواجی و از
جمله ازدواج موقت بشماریم، قهرا این آیه
ناظر به آنچه در آیه سوره نساء آمده نیز
می شود و تأکید بر عفاف و پاکدامنی، مربوط
به مرحله ای است که شخص اساسا دسترسی
به ازدواج ندارد، نه دائم و نه موقت.

راه دیگر، که اینک موضوعا منتفی است،
ازدواج با کنیزان است که هزینه کمتری را بر
دوش شوهر می گذاشت. در گذشته نوعا چنین
بود که هر چند خرید غلام و کنیز از عهده و
توان مالی بسیاری افراد بیرون بود ولی
ازدواج با کنیزان در مقایسه با زنان آزاد، هزینه
و امکانات کمتری را می طلبید. کنیز پس از
ازدواج نیز، از ملکِ صاحب خود بیرون
نمی رفت و روابط زناشویی، هر چند محدود به
همسرش بود، ولی همچنان ملک مولای
خود محسوب می شد و بخشی از وقت وی در
اختیار او بود. جایگاه اجتماعی و
محدودیت هایی که کنیزان داشتند، طبعا
هزینه مالی ازدواج با آنان، چه مهر و چه نفقه،
کاهش می داد در سوره نساء، چنان که اشاره
شد، به دنبال بیان حکم ازدواج موقت، به
روشنی در باره کسانی که توان ازدواج با زنان
آزاد مسلمان را ندارند و می ترسند از
بی همسری به سختی بیفتند و نیاز جنسی بر
آنان فشار آورد، این راه را پیش پایشان
می گذارد که با کنیزکان مسلمان ازدواج کنند.
البته دستور می دهد که این ازدواج با اجازه
صاحبان کنیزکان باشد و مهریه آنان نیز به
درستی پرداخت شود و آنان زنانی پاکدامن
باشند که از روابط نامشروع آشکار و پنهان به
دور باشند. آنگاه تذکر می دهد این دست
کنیزان شوهرکرده، اگر هم مرتکب فحشایی
شوند، نصف عقوبت و حدّ زنان آزاده را
خواهند داشت. آیه با این همه و علی رغم
اینکه این راه را پیش پای این دسته از مردان
می گذارد، یادآور می شود اگر دشواری
بی همسری و فشار غریزه را تحمل کرده و در
مقابل آن صبر کنید و تن به چنین ازدواجی
ندهید، برای شما بهتر است:

«وَ مَن لَمْ یَسْتَطِعْ مِنکُم طَوْلاً اَنْ یَنْکِحَ
المُحْصَناتِ المُؤمِناتِ فَمِن مّا مَلَکَتْ أیمانُکم
مِن فَتَیاتِکُمُ المؤمناتِ و اللّه ُ أعلمُ بإیمانِکم
بعضُکُم مِن بعضٍ فانکحوهُنَّ بإذنِ أهلِهِنَّ وَ
آتُوهُنّ أُجورَهُنَّ بالْمعروفِ مُحَصناتٍ غیرَ
مُسافِحاتٍ و لا مُتَّخِذاتِ أخْدانٍ فإذا أُحْصِنَّ
فَإنْ أَتَیْنَ بِفاحشَهٍ فَعَلَیهِنَّ نصفُ ما عَلَی
المُحَصناتِ مِنَ الْعذابِ ذلک لِمن خَشِیَ
الْعَنَتَ منکُم و أَن تَصْبِروا خَیرٌ لکُمْ و اللّه
غفورٌ رحیمٌ.»(۳)

اینکه چرا آیه شریفه، در عین حال،
خویشتنداری و خودداری از ازدواج با کنیزان
را برای این دسته از مردان، بهتر می شمارد،
یک نکته آن می تواند ناظر به این واقعیت
باشد که داشتن غلام یا کنیز، یک امتیاز به
شمار می رفت ولی اینکه مردِ آزادی،
محدودیت ازدواج با یک کنیز را بپذیرد و
عملاً نشان بدهد که توان ازدواج با زن آزاد را
نداشته است، طبعا یک کاستی روشن و نقص
به شمار می رفت و چه بسا به جایگاه
اجتماعی وی خدشه وارد می ساخت؛ علاوه
اینکه زندگی با کنیزان با توجه به سطح
فرهنگ و نوع تربیت و نگاه اجتماع به آنان،
نوعا مشکلات خاص خودش را داشت و
بخشی از وقت او نیز در اختیار مولا و صاحب
وی بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.