پاورپوینت کامل گفتگو با خانم مهناز عباسی ـ مدرس ۴۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتگو با خانم مهناز عباسی ـ مدرس ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با خانم مهناز عباسی ـ مدرس ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با خانم مهناز عباسی ـ مدرس ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۱۸

خانم «مهناز عباسی» سال هاست علاوه بر فعالیت های فرهنگی به تدریس در دانشگاههای مختلف
کشور نیز می پردازد. وی تاکنون با گروه معارف اسلامی دانشگاههای علامه طباطبایی، علوم پزشکی شهید
بهشتی، صنعتی شریف، مؤسسه عالی جهاد دانشگاهی و دانشگاه الزهرا، همکاری داشته و به تدریس
دروس تاریخ تحلیلی اسلام، اخلاق اسلامی، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، متون اسلامی و اخلاق
پزشکی مشغول می باشد.

خانم عباسی در مهرماه سال ۷۶ رسما به عضویت هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
پذیرفته شد، و در شهریور ۸۱، وزارت بهداشت، درمان و آموزش وی را به عضویت وزارت علوم در آورد.

* *

لطفا به عنوان اولین سؤال ضمن

معرفی خود، از روند تحصیلی تان
برایمان بگویید.

در فروردین ماه ۱۳۴۴، در شهرستان
کازرون در استان فارس به دنیا آمدم.
تحصیلات ابتدایی را در دبستان های
«آذرمیدخت» و «ابوریحان بیرونی» و دوره
راهنمایی را در مدرسه «سعدی» و دوره
دبیرستان را در رشته علوم انسانی (اقتصاد و
بازرگانی)، در دبیرستان «حکمت» به پایان
رساندم. بعد از گرفتن دیپلم در سال ۶۲، در
همان سال در کنکور سراسری شرکت کردم و
در رشته «الهیات و معارف اسلامی» دانشگاه
تهران پذیرفته شدم. در سال ۶۶ در حالی که
امتحانات آخرین ترم دوره کارشناسی باقی
مانده بود، در کنکور کارشناسی ارشد شرکت
کرده و در همان سال در گرایش «علوم قرآن
و حدیث» دانشکده الهیات و معارف اسلامی
دانشگاه تهران پذیرفته شدم. بعد از طی سه
سال در شهریور سال ۶۹ از پایان نامه خود
دفاع کرده و این دوره را به اتمام رساندم.

از سال ۶۸ تدریس در دانشگاه را با
تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا
آغاز نمودم و از آن زمان تاکنون به
تدریس دروس معارف اسلامی دانشگاه
مشغول می باشم.

خانم عباسی، لطفا بفرمایید به غیر از

تدریس، چه فعالیت های دیگری دارید؟

با وجود اینکه بالاترین علاقه من،
تدریس می باشد، ولی در عین حال
فعالیت های فرهنگی دیگری نیز به شکل
کوتاه مدت داشته ام؛ مانند: همکاری با بخش
نسخ خطی مرکز مدارک فرهنگی وزارت
فرهنگ و ارشاد اسلامی، همکاری با مؤسسه
تنظیم و نشر آثار امام(ره)، همکاری با
سازمان امور اداری و استخدامی برای
تدریس دوره های آموزشی کارکنان دولت.

در مورد پست های اجرایی، تاکنون از
پذیرفتن این گونه مسئولیت ها سر باز زده ام و
یکی از دلایل عمده آن رسیدگی بیشتر به
فرزندانم بوده است.

برای ما از خانواده و دوران

نوجوانی تان بگویید.

من در خانواده ای متوسط و مذهبی
متولد شدم. پدر و مادرم تا کلاس ششم نظام
قدیم درس خوانده اند. پدرم به ادبیات توجه و
علاقه خاصی داشته و این علاقه را به ما
منتقل کرد. او ضمن اینکه دارای شغل آزاد
است، توجه بسیار زیادی به مسائل فرهنگی و
تحصیلی ما داشت و به دلیل تشویق و
دلگرمی ایشان، من و خواهران و برادرانم هر
کدام تحصیلات عالیه را در رشته ای خاص
چون؛ مهندسی برق، زیست شناسی، کامپیوتر
و قدرت ادامه دادیم. والدین من با ایجاد
فضایی صمیمی و پر از مهر و عاطفه بهترین
الگوی عملی برای زندگی ما هستند.

چه عواملی در زندگی و بخصوص در

دوران نوجوانی باعث شد تا به رشته الهیات
گرایش پیدا کنید؟

از دوران شاد کودکی و رها بودن و
خاطره های زیبای آن ایام که بگذریم، وارد
دوران حساس و سرنوشت ساز نوجوانی
می شویم. تحصیل من در کلاس سوم
راهنمایی همزمان با حوادث انقلاب بود،
آگاهی از اوضاع سیاسی جامعه از زبان
بزرگ ترها و شرکت در تظاهرات و
راهپیمایی ها. به خاطر دارید که شهر کازرون
جزو یازده شهر کشور بود که در ماههای قبل
از پیروزی انقلاب، حکومت نظامی در آنجا
اعلام شده بود.

در این ایام، شرکت در جلسات سخنرانی
یکی از دبیران دینی، تحول جدی در روحیات
و افکار من پدید آورد. سخنان و گفته های این
آموزگار بزرگ عارف، جناب آقای موزه ای در
باره مسئولیت های اجتماعی و سیاسی یک
مسلمان، از اخلاق و تهذیب نفس و … بود.
همین سخنان موجب شد گرایش سال های
بعد زندگی من مشخص شود. در آن ایام
نمی دانستم که ایشان از شاگردان خاص شهید
دستغیب و از دانشجویان شهید مفتح و از
فارغ التحصیلان دانشکده معقول و منقول
(الهیات) می باشند ولی بعدها که در همسایگی
ما ساکن شدند، رفت و آمد خانوادگی با
خانواده ایشان، یک الگوی عملی را در
اختیار من قرار داد و آشنایی بیشتری با
علوم اسلامی پیدا کردم و از همان سن
۱۵ سالگی تصمیم قطعی خود را برای
آینده ام گرفتم.

البته از نقش بسیار مهم دوستی صمیمی
که از کلاس اول دبستان تا پایان دبیرستان در
کنارم بود نباید غافل شد. وی هم در
شکل گیری شخصیت من بسیار تأثیرگذار
بودند. همه جا کنار هم بودیم و با هم به
کلاس خط، آموزش عربی، حفظ قرآن و
خیاطی می رفتیم.

خانم عباسی، چه تألیفات یا

ترجمه هایی داشته اید؟

برای ترجمه یک کتاب در موضوع
موسیقی غنایی با بخش مطالعات دینی هنر
(حوزه هنری سازمان …) همکاری کرده ام.
«یهود بنی قریظه» عنوان یک فعالیت
تحقیقی دیگر می باشد. تاکنون در کارگاههای
آموزشی متفاوتی حضور و شرکت داشته ام، اما
در مورد پایان نامه دوره کارشناسی ارشد، بنده
با موضوع بررسی بخشی از آثار تفسیری
ملاجلال الدین دوانی بود.

به عنوان استاد رابطه شما با

دانشجویان چگونه است؟

از چند سال اولیه تدریس که بگذریم،
به علت مشابهت و نزدیکی سنی که با
دانشجویان داشتم، حجب و حیا تا حدودی
باعث می شد که در ارتباط با آنان راحت نباشم
البته در همان ایام هم شعار من روابط مبنی
بر احترام متقابل بود. ولی خوب الان که
فاصله سنی بیشتر شده با یک دید دیگر و
اساسا دانشجویان را مثل خواهر و فرزندان
خود می دانم و سعی می کنم با ایجاد یک
فضای صمیمی به آنها نزدیک شوم و تا
حدودی در این زمینه موفق بوده ام و
شاهد، آن ارتباط های صمیمی است که در
مواردی حتی تا چندین سال بعد هم حفظ
شده و می شود.

لطفا رشته تحصیلی خود را به طور

کامل معرفی کنید و از کاربرد آن در
زندگی بگویید؟

رشته تحصیلی من الهیات و معارف
اسلامی می باشد و من تحصیل در این رشته
را در بهمن ماه سال ۶۲ در دانشگاه تهران
آغاز کردم. این دانشکده که در ابتدا به نام
«دانشکده علوم معقول و منقول» تأسیس
شد، حدود سال ۵۶ به دانشکده الهیات و
معارف اسلامی تغییر نام داد و شامل ۵
گرایش می باشد:

۱ـ فلسفه و حکمت اسلامی، ۲ـ ادیان و
عرفان اسلامی، ۳ـ فقه و مبانی حقوق
اسلامی، ۴ـ علوم قرآنی و حدیث، ۵ـ تاریخ
تمدن و فرهنگ اسلامی. حتما می دانید که
امروزه در دانشگاههای بزرگ و معتبر جهان
در حوزه رشته فلسفه کرسی هایی به تدریس
الهیات مسیحیت یا الهیات پروتستان یا یهود
اختصاص پیدا کرده است.

من معتقدم که تحصیل در این رشته و
داشتن اطلاعات در این زمینه به تغییر
نگرش و تثبیت باورها و اعتقادات می انجامد
و این اعتقاد راسخ می تواند منجی افراد از
نیهلیسم و اعتقادات خطرناک باشد. شاید
امروزه که پوچ گرایی، بشر هزاره سوم را دچار
سردرگمی و سرگشتگی کرده بیش از پیش
تأثیر اعتقاد مذهبی روشن و پویا، آشکار شده
است. در بحران معنوی و اخلاقی عصر
حاضر، بشر تنها با تکیه به مذهب و اخلاق
می تواند راه واقعی سعادت را بپیماید.

آیا رشته الهیات به جایگاه مناسب

خود در