پاورپوینت کامل از دار تا دیدار ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از دار تا دیدار ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از دار تا دیدار ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل از دار تا دیدار ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۲۴

زن یک ریز می خواند: «خاکی جا خود، آبی
پَنش تا، تنگش …». سر انگشتان استخوانی
دخترک با ظرافت لای چله خشکِ دار بازی
می کند و طولی نمی کشد که گلبرگی در میان
سبزی قالی ریشه می دواند.

زنان و دختران استان چهارمحال و
بختیاری هر کدام دنیایی از هنرند که دست
تقدیر، سرنوشت شان را با لچک تُرنج
قالی های دستباف گره زده است.

با این انگیزه که درد دل های قالی بافان،
مخصوصا دختران معصومی که علی رغم
علاقه به ادامه تحصیل، به دلیل کمبود
امکانات مجبورند پشت دارها بنشینند و
هیاهوی نوجوانی و جوانی شان را در تار و پود
قالی خلاصه کنند، به روستای «مارکده»
سری می زنیم. این روستا از توابع شهرستان
سامان در استان چهارمحال و بختیاری است.
حدودا ۹۵ درصد از جمعیت زنان این روستا،
کارگاههای شخصی قالی بافی دارند.

در یکی از منازل «مارکده» با خانواده ای
هفت نفره آشنا می شویم که هر چهار دختر
خانواده مشغول قالی بافی هستند. آنها وقتی از
قصدمان آگاه می شوند به گرمی از ما استقبال
می کنند. دمی بعد از همسایه های آنها هم
دعوت می کنیم تا رونق بیشتری به
گفتگویمان بدهند.

مادر خانواده با همان سادگی و صمیمیت
روستایی اش چنین می سراید رنج و محنت
سال ها سختی را: «از پنج، شش سالگی تیغ
قالی بافی را توی دستم گذاشتند و چله های
سفید دار را نشانم دادند که باید رویشان گل
می انداختم. تا الان که حدود پنجاه سال دارم
قالی های فراوانی با نقش و رنگ های متفاوت
بافته ام، اما وقتی به سابقه چندین سال کار و
زحمتم نگاه می کنم می بینم فقط کمری
تاشده، پادرد و سرفه های مکرر که ناشی از
غیر بهداشتی بودن کارگاههای سابق است
برایم مانده و دیگر هیچ!»

شنیدن این حرف ها و دیدن نگاههای
خسته این زن چیزی جز رنجیدگی خاطر در
پی ندارد. این مادر سخت کوش در ادامه
می گوید:

«اوایل، استادهای محل هزینه و ابزار کار
را برایمان فراهم می کردند به شرط اینکه بعد
از تمام شدن کار، فرشِ بافته شده پنجاه
پنجاه بین هر دو تقسیم شود. از این نظر
مشکل زیادی نداشتیم اما کارگاهها غیر
بهداشتی بود، نور کافی نداشت و رطوبت زیاد
بود. اما حالا با همکاری اداره بهداشت
کارگاهها مناسب است و هر چند وقت یک بار
ما را معاینه می کنند و اگر مشکلی باشد به
شهر ارجاع می دهند. هزینه کار هم دیگر با
خود بافنده است.»

از قیمت لوازم کار و نحوه فروش که جویا
می شویم انگار نمک روی زخم کهنه ای
می پاشیم که تازه سر باز کرده است. با جان و
دل گوش به صحبت های یکی از خواهران
می سپاریم:

«اگر قیمت خامه و وسیله کار اینقدر بالا
نمی رفت و قیمت فروش فرش ثابت
نمی ماند اینقدر دلخور نبودیم. مثلاً خامه و
چله برای فرشی به ابعاد سه در چهار حدود
صد و پنجاه هزار تومان برای قالی باف خرج
برمی دارد، حال اینکه با کار مداوم روزی
یازده ساعت سه بافنده در طول هشت ماه به
پایان می رسد. در آخر دلال ها فرش را از ما به
قیمت چهارصد هزار تومان می خرند، تازه
خرج خوراک و پوشاک هنوز حساب نشده
است. در بعضی جاها این پول حقوق یک ماه
یک مهندس است آن وقت ما مجبو