پاورپوینت کامل اختر چرخ ادب پروین است ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اختر چرخ ادب پروین است ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اختر چرخ ادب پروین است ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اختر چرخ ادب پروین است ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۶

«پروین اعتصامی» با نام «رخشنده
اختر فروزان آسمان شعر و ادب ایران در ۲۵
اسفند سال ۱۲۸۵ در شهر تاریخی و ادب پرور
تبریز دیده به جهان گشود. وی تنها دختر
خانواده بود و خانواده اعتصامی با داشتن سه
فرزند پسر، دیگر صاحب دختر نشدند. پروین،
با هوش و قریحه خدادادی که با نظارت و
آموزش پدر خویش (یوسف اعتصام الملک
آشتیانی) از خود بروز داد، بیش از برادران
مورد توجه واقع گشت تا جایی که مرحوم
اعتصامی تصمیم گرفت دختر خردسال را
جهت آشنایی هرچه بیشتر با مفاهیم شعر و
ادب به تهران بیاورد؛ بخصوص که همزمان با
جریانات مشروطه طلبی در عصر قاجاریه، بازار
شعر و ادبیات در عرصه مبارزات مطبوعاتی

رونق خاصی یافته بود.

پدر پروین

برای پی بردن به علت پیشرفت دختر
ادیب و فرزانه اعتصام الملک، در ابتدا باید با
شخصیت ادبی پدر آشنا شد.

پدر پروین، در ۱۲۵۳ در تبریز به دنیا آمد.
در کودکی به فراگیری ادبیات عرب پرداخت و
فقه، اصول، منطق، کلام و حکمت قدیم را به
خوبی فرا گرفت. آن مرحوم تلاش های قابل
توجهی در علوم ادبی انجام داد نظیر شرح
«اطواق الذهب» جاراللّه زمخشری، مفسّر
معروف قرن پنجم هجری، تحت عنوان
«قلائدالادب فی شرح اطواق الذهب». تألیف
کتاب «ثوره الهند» در باره انقلاب هند که
برگرفته از افکار نو «مهاتما گاندی» رهبر
استقلال طلب هند بود. تألیف و چاپ کتاب
«تربیت نسوان» در امر حقوقِ از دست رفته
زنان، آن هم زمانی که تعصب و کج اندیشی در
حق زنان ایرانی، به ویژه زنان تبریز به اوج
شدت و محنت رسیده بود. تألیف و نشر این
کتاب موجبات تلاش روزافزون را در راستای
ایجاد مدارس جدید دخترانه در تبریز
فراهم ساخت … .

از سویی دیگر یوسف اعتصامی به دلیل
احترام به ارزش های فرهنگ ایرانی، با هزینه
شخصی مبادرت به تأسیس چاپخانه حروفی
در تبریز نمود و از مشکلات مربوط به چاپ
سنگی کاست … .(۱)

سرایش شعر

راجع به نحوه سرودن شعر توسط پروین
اعتصامی قابل ذکر است که شاعر در سن
یازده سالگی به هنگام احساس استقلال و
پای بندی به ارزش های ملی و فرهنگی،
اولین قطعه ادبی را به نام «ای مرغک»
با الهام از مسمط مشهور علامه دهخدا
با مضمون «ای مرغ سحر چو این شب
تار …» سرود:

ای مرغک خرد ز آشیانه

پرواز کن و پریدن آموز

تا کی حرکات کودکانه؟!

در باغ و چمن چمیدن آموز

رام تو نمی شود زمانه

رام از چه شدی؟! رمیدن آموز

مندیش که رام هست یا نه

بر مردم چشم، دیدن آموز

شو روز به فکر آب و دانه

هنگام شب آرمیدن آموز …(۲)

سخنرانی پروین در باره تربیت زنان

در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی که
رضاخان زنان را وادار به کشف حجاب کرد و
زمانی که برخی زنان ایرانی به انواع مد لباس،
آرایش سر و صورت و در برنمودن زیور و
زینت روی آورده بودند، زمانی که مادران و
زنان نجیب از بیم پذیرش تحمیلی قانون
کشف حجاب، در اندرون خانه ها از فرط غصه
و اندوه جان می سپردند، «پروین» در سنین
هفده ـ هجده سالگی در جشن فارغ التحصیلی
خود سخنان ارزشمندی را در مدرسه دخترانه
آمریکایی «ایران بیت ایل» ایراد نمود و در
برابر صفوف منظم دختران محصل و
همشاگردی های خویش در حالی که این
سطور را بر اوراق نگاشته بود، با استحکام
بیان، داد سخن راند:

«در قرون وسطی، معبدها و صومعه ها
زندان علوم و معارف بودند. انظار خلق از
مشاهده طلعت دلارای علم محظوظ نمی شد
و در مزرعه امید انسانها گیاه ترقی نمی رویید.
همین که صنعت طبع و نشر کتب در قرن
پانزدهم به وجود آمد، تألیفات گرانبها که
دیرزمانی در کُنج گمنامی پنهان بودند، به
موقعِ استفاده گذاشته شده، به بیداری افکار،
خدمات نمایان کردند. تشنگان بیابان نادانی از
چشمه شیرین معرفت سیراب گشتند و
درماندگان جهل، از تاریکی به طرف نور و
روشنایی رفتند. ارباب تحقیق به واسطه
کوشش متمادی، نیک و بد و زشت و زیبا را
ساختند … در نتیجه مجاهده دِماغ ها [=
ذهن ها]ی مستعد و سَیر سریع تمدن معلوم
شد که انسان از قرن های تاریخی قدیم تر
است و عصرهای بی شمار در سطح زمین
زندگی کرده است. این آگاهی و اکتشاف علما
را وادار نمود که تاریخ طبیعی انسان را به
دست آورند … به راهنمایی این علم
«آنتروپولوژی» بر طبایع و عادات نوع بشر
مطلع شده، دانستند که مرد هنگام انتقال از
دوره وحشیّت به آرامگاه مدنیّت در حق زن
که سهیم رنج و الم و شریک اوقات شادی و
اندوه او بوده، ظلم کرده است. وقتی که [مرد[
از مرحله محنت به منزل امن و راحت
شتافته، زن را وجودی مهمل و آلتی بی اراده
قرار داده است. تصدیق کردند که ستمکاری
مرد از قدر و منزلت زن کاسته، او را به قصور
مدارک [= درک و فهم [و ضعف نفس و
انحطاط قوای معنوی متهم داشته، تا کار به
جایی رسیده که محسنات حوزه اجتماعی
نابود شده و بنای فضایل اخلاقی روی به
ویرانی نهاده است … . زن پس از قرن ها
درماندگی حق فکری و ادبی خود را به دست
آورد و به مرکز حقیقی خود نزدیک شد. دایره
تعلیم و تعلّم نسوان درخور ارزش ذاتی آنان
کسب اهمیت کرد. تابش انوار دانش، ملکات
عقلیه آنها را پرورش داد … در این عصر
مفهوم عالی «زن» و «مادر» معلوم شد و
معنی روح بخش این دو کلمه که مؤسس بقا و
ارتقای انسان است، پدیدار گشت …».

«پروین» پیشرفت زنان را در گرو تکامل
علم و صنعت می دانست. از سویی دیگر از
دیدگاه او علت عقب ماندگی زنان ایرانی،
ظلم های وارده بر آنان بود، چه از ناحیه
خرافات و عقاید تعصب گونه بی اساس که
عمدتا در جامعه ایران قدیم بیداد می کرد و
چه از ناحیه تهاجم عمال رضاخان به بهانه
کشف حجاب و تقلید کورکورانه از مظاهر
تمدن غربی، تا جایی که در آخر رساله
فوق می گوید:

«ایران، وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر
عظیمه آن زینت افزای تاریخ جهان است،
ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را
رهین منّت و مدیون نعمت خویش دارد،
ایران باعظمت و قوتی که قرن ها بر اقطار و
ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید
شرق سهم وافر برده، اکنون دنبال گم گشته
خود می دَوَد و به دیدار شاهد نیکبختی
می شتابد. امیدواریم به همت دانشمندان و
متفکرین، روح فضیلت در ملت ایجاد شود و
با تربیت نسوان، اصلاحات مهمه اجتماعی
در ایران فراهم گردد.»(۳)

از دیدگاه پروین زن ایرانی گویا از ابتدا از
ماهیت «ایرانی» بی بهره بوده است. زن
ایرانی به گونه ای از هنر تعلیم و تربیت
بی بهره بود که نزد هر امنیه و پاسبان جهت
احقاق حق خود رجوع می کرد، دادخواهی های
او بی جواب می ماند. زن ایرانی در عصر پروین
باحجاب بود، اما از مفهوم حجاب درک درست
و جامعی عاید او نگشته بود:

زن در ایران پیش از این گویی که ایرانی نبود

پیشه اش جز تیره روزی و پریشانی نبود

زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می گذشت

زن چه بود آن روزها گر ز آنکه زندانی نبود

… دادخواهی های زن می ماند عمری بی جواب

آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود

عصری که پروین در آن می زیست، عصر
تحقیر، بیداد، تحجر و تبعیض بود. رضاخان از
یک سو اصرار بر برداشتن حجاب زنان و
گذاشتن کلاه پهلوی بر سر مردان داشت. از
سویی دیگر پروین در دوران جوانی به عیان
شاهد هجوم گسترده زنان به مد و پوشاک و
حتی طرز سلوک با مردان بود. از دیگر سو
شاهد برخی از زنان بود که به رغم رعایت
حجابِ ظاهر که سر تا پای زنان ایرانی را از
گزند دید نامحرمان پوشیده و مستور
می ساخت، بر فکر و اندیشه خویش نیز
حجاب افکنده بودند. پروین در چنین وضع
ناهنجار، زیور و زینت و حجاب را منهای
کسب علم و دانش، برای زن فضیلت
نمی دانست، چه یک زن آن روز هنوز قادر به
بینش صحیح نسبت به ارزش های متعالی
اسلام در عصر آن نبود، زیرا نور دانش را از
چشمان او پنهان می داشتند و او خود را ملزم
به پرده نشینی و رعایت شرم و حیا می دانست.

در روزگاری که مفهوم واقعی و راستین
حجاب هنوز در اذهان اغلب ایرانیان روشن
نگشته بود، پروین روح علم و درایت را لازمه
حیات زنان می دانست. عکس های پروین
اعتصامی باحجاب است، چون او یک زن
مسلمان بود. در حالی که در عصر
بی حجابی می زیست.

در آخرین تصویر به یادگار مانده، او را با
یک روسری مشاهده می کنیم، چون
می دانست نسل اسلامی ایرانی «حجاب» را
امری واجب و صادر شده از دستور الهی
خواهند دانست.

تمام نگرانی پروین بر سر جدال و رقابت
زنان بر زر و زیور و لباس و کفش و … است
در حالی غافلند از اینکه پای بندی به مظاهر
خیره کننده مثل پارچه و لباس و کفش، نوعی
زیورپنداری برای جسم و ذلت و خواری برای
روح است:

… زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید

فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان

… همیشه فرصت ما صرف شد در این معنی

که نرخ جامه بهمان چه بود و کفش فلان

برای جسم خریدیم زیور پندار

برای روح بریدیم جامه خذلان …(۴)

برای پروین نوع زر و زیور مهم نیست،
بلکه پای بندی به ارزش های دینی و ملی
مهم است. چه مانعی دارد که به یک پوشش
ساده و آسان بگرویم؟! آیا حریری که از
کشورهای بیگانه وارد سرزمین ما بشود،
«حجاب» است یا «لباس شب»؟! در دنباله
همان شعر می گوید:

… چو بگرویم به کرباس خود، چه غم داریم

که حُلّه حلب ارزان شده است یا که گران

از آن حریر که بیگانه بود نساجش

هزار بار برازنده تر بود خلقان

چه حلّه ای است گران تر ز حِلْیَت دانش

چه دیبهی است نکوتر ز دیبه عرفان

هر آن گروهه که پیچیده شد به دوک خِرَد

به کارخانه همّت حریر گشت و کتان …

جامه بلند و شمله ساده که تار و پود آن
به دوک خِرَد پیچیده شده و در کارخانه همّت
تبدیل به حریر و نخ می گردد، مانع ترقیات زن
در اجتماع نیست. از سویی دیگر فرهنگ
«مدگرایی» و گرایش به انواع مدلهای لباس
روز و شب، مصیبت اساسی و لاعلاج همه
زنان شده است … قضیه «جنگ لباس» به
گونه ای است که اگر یک خانم از نعمت
داشتن فلان مدل جدید بی بهره باشد، بایستی
مترصد نگاههای زنان دیگر در فلان مجلس
عروسی یا میهمانی باشد. همچنین است
حکایت بعضی از خانم های متمول که از
داشتن کثرت لباس مجبور به فروش و حراج
پوشاک خود می شوند، چون از مد افتاده است.

رمز جاودانگی شخصیت «پروین
اعتصامی» قناعت و بی اعتنایی او نسبت به
مدل لباس ها و زیورآلات است که او را مقبول
تمام زمان ها نموده است.

ازدواج پروین

پروین اعتصامی در تیرماه ۱۳۱۳ با
پسرعموی پدر خود که در آن زمان افسر
شهربانی بود ازدواج کرد و به کرمانشاه
عزیمت نمود. این ازدواج بیش از دو ماه
نپایید. پروین زمانی گام در عرصه زندگی
مشترک نهاده بود که همسرش به شراب و
تریاک معتاد بود. مرحوم ابوالفتح اعتصامی،
برادر پروین در باره اخلاق این مرد می گوید:
«عیب کار در این بود که اخلاق نظامی او با
روح لطیف و آزاد پروین مغایرت داشت.
پروین از خانه ای که هرگز مشروب و تریاک
بدان راه نیافته بود، پس از ازدواج ناگهان به
خانه ای وارد شد که یک دم از مشروب و دود و
دم تریاک خالی نبود … شوهر پروین که
سال هاست به دیار عدم شتافته، هرگز
خشونتی نسبت به او روا نداشت و از او هیچ
گاه حرکتی که مخالف شؤون یک خانم باشد،
سر نزد … علت غایی تفریق همان
مغایرت فاحش اخلاق و طرز تفکر طرفین
بوده است».(۵)

درخور تأمل و شگفتی است که مرحوم
یوسف اعتصام الملک به رغم درایت و آگاهی
نسبت به صفات میخوارگی و اعتیاد
پسرعموی خویش، به ازدواج او و پروین
رضایت داده و دختر مستعد خود را از تهران
که موجد شور و احساسات ادبی پروین شده
بود، به شهری دوردست که از امکانات رشد و
تعالی علمی و ادبی کافی بی بهره بود رهسپار
سازد! این ازدواج شوم که همان ابتدا پایه های
لرزان آن با مصلحت بینی خانواده طرفین
صورت تحقق به خود یافت، نتیجه ای جز
طلاق بایسته که منجر به توسعه روند افکار
حکیمانه و عارفانه پروین گشت، به بار نیاورد!
همه این عوامل ناخوشایند به گونه ای دست
در دست یکدیگر نهاده بود که گرچه شاعره به
حکم عاطفه و احساسِ بار سنگین مسئولیت
خانوادگی بر گُرده خویش، سعی در ثبات
شیرازه نظام خانوادگی داشت، لیکن شیشه
نازک دل پاک و بی آلایش او را تاب
همجواری با غبار حاصل از اعتیاد و لکه
بدنامی شراب نبود …!

«طلاق» اگرچه در روایات اسلامی امری
مذموم و نکوهیده شمرده شده، اما برای
پروین نقطه رهایی از رقیت و از بند زندانی
است که عوام الناس به غلط نام آن را «خانه
بخت» نهاده اند!

علی الصباح به روی تو هر که برخیزد

صباح روز سلامت بر او مسا باشد

بد اختری چو تو در صحبت تو بایستی

ولی چنان که تویی در جهان کجا باشد؟(۶)

پروین در یک شعر زیبا و آموزنده تحت
عنوان «عهد خونین» پیوند شوم زناشویی
خود را با لحنی عبرت آمیز به رشته تصویر
کشیده است. «باز» و «ماکیان» دو نماد این
پیوند هستند. همسر پروین که از نام او
اطلاعی نداریم، در قهاریت توأم با روحیه
نظامی مظهر «باز» است. همه می دانیم باز
سمبل پرندگان شکاری است و همیشه در
آرم ها و نشانه های نظامی، عکس عقاب و باز
نمودار است. پروین خود را مشابه «ماکیان»
قرار داده است. مرغی که شاید هیچ لانه ای
بِهْ از کنج خانه ـ آن هم در قرون سیاهی
مقهوریت ـ برای او نیست. شاعره با طبع
خاصی که داشته، جریان خواستگاری
همسرش را بسیار شیوا و ادیبانه به رشته
تصویر کشیده است که به ابیاتی از آن
اشاره می کنیم:

به بام قلعه ای باز شکاری

نمود از ماکیانی خواستگاری

که من ز آلایش ایام پاکم

ز تنهایی بسی اندوهناکم

ز بالا صبحگاهی دیدمت روی

پسند آمد مرا آن خلقت و خوی …!

چه زیبایی به هنگام چمیدن

چه دانایی به وقت چینه چیدن

… چه حاصل زیستن در خار و خاشاک

زدن منقار و جستن ریگ از خاک

من از بازان خاص پادشاهم

تمام روز در نخجیرگاهم

بیا هم عهد و هم سوگند باشیم

اگر آزاد و گر در بند باشیم

تو فرزندان به زیر پر نشانی

مرا چون پاسبان بر در نشانی!

به روز عجز دست هم بگیریم

چو گاه مرگ شد با هم بمیریم …

«ماکیان» که نماد پروین است، می داند
این پیوند حاصلی جز پشیمانی و شاید کشتن
و خون ریختن در بر نخواهد داشت … .

بگفتا مغز را مگذار در پوست

نشد دشمن بدین افسانه ها دوست

خرابیهاست در این سست بنیان

به خون باید نوشت این عهد و پیمان

مرا تا ضعف عادت شد، ترا زور

نخواهد بود این پیوند مقدور …!

پروین از همسر تقاضا می کند که با این
ازدواج مصلحت بینانه او را به سوی عدم و
نابودی نکشاند. او خود را صاحب پر و بال
ادب می داند و از پدر و مادری شِکْوه دارد که
به یک «راهزن»

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.