پاورپوینت کامل گفتگو با خانم معصومه رفیعی پور،بخشدار مرکزی بافت ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتگو با خانم معصومه رفیعی پور،بخشدار مرکزی بافت ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با خانم معصومه رفیعی پور،بخشدار مرکزی بافت ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با خانم معصومه رفیعی پور،بخشدار مرکزی بافت ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۰

بحث قدرت نمایی نیست، بحث

شایسته سالاری است

کرمان، سرزمینی در حاشیه جنوبی کویر
لوت است که دشت های پست، خشک و
بی آب و علف و کوههای برهنه و بلند را در کنار
مناطق خوش آب و هوا، چشمه های جاری و
نخلستان های سرسبز با هم دارد. تاریخ کهن
و پرحادثه این سرزمین نیز چون جغرافیای
آن نادر و منحصر به فرد است، اما از این
تاریخ و جغرافیا عجیب تر و دوست داشتنی تر
مردم این خطّه هستند.

مردمی آشتی پذیر، مهمان نواز و
سخت کوش که در پی حوادث و رویدادهای
تاریخی و تحت شرایط خاص اقلیمی خود
داغ محرومیت را قرن ها چشیده اند، ولی هرگز
صبر و استقامت را از کف نداده اند.

امروز حدود ۳۰% از تولید ناخالص ملی
غیر نفتی ایران در کرمان حاصل می شود و
این در حالی است که بیش از یکی دو دهه از
گام گذاشتن این استان در مسیر پیشرفت و
جبران خسارات گذشته نمی گذرد. از
همین رو، چهره بسیاری از مناطق این
سرزمین همچنان محروم و آزرده
به نظر می رسد.

منطقه بافت نیز از این جمله است که در
مردادماه گذشته سفری به آن، سبب آشنایی
با چند تن از بانوان فعال، پرشور و باسابقه در
عرصه های اجتماعی، شد.

آن روزها خانم معصومه رفیعی پور در
میان آن جمع، در بخشداری بافت، فعال بود.
همراه با او از پارک ملی خَبر و روچون بازدید
کردیم و دیدیم که چگونه در طبیعتی که
خداوند بی دریغ موهباتش را بر زمین و زمان
ارزانی داشته، انسان های محروم ولی صبور
در انتظار بهبود شرایط زندگی خود و
بهره وری صحیح از این موهبات الهی
لحظه شماری می کنند. با او دخترکی را
ملاقات کردیم که با کمترین امکانات
آموزشی و بدون کتاب های کمک درسی یا
شرکت در کلاس های جورواجور، مقام ششم
کنکور سراسری را کسب کرده بود و با او… .

خانم معصومه رفیعی پور، چندی بعد به
سِمَت بخشدار مرکزی بافت منصوب شد.
خبری خوش بود. اولین بخشدار زن در
استان کرمان در میان پنج زن بخشداری که
تاکنون در سراسر کشور به این سمت
منصوب شده اند. علاقه، اشتیاق و شور
خدمت در او می توانست در سمت یک
بخشدار کارهای زیادی صورت دهد.

تماسی تلفنی و تقاضای ملاقاتی برای
گفتگو، پذیرش متواضعانه او را در پی داشت.
پس، چندی بعد در سفرش به تهران این
دیدار محقق شد که حاصل آن را می خوانید.

من، شما را با چهره ای فعال و دردمند

نسبت به مشکلات مردم و نیازهای آنان ـ
چنانچه در بافت شاهد بودم ـ می شناسم. اما
خوانندگان مجله حتما علاقه مندند بیش از
این در مورد شما بدانند. بنابراین ابتدا از
سوابق و وضعیت خانوادگی، تحصیلی و
شغلی خود بگویید.

در خانواده ای با ۶ فرزند در بافت متولد
شدم. ۵ برادر دارم و تنها دختر خانواده هستم.
دوران دبستان و راهنمایی را در بافت گذراندم
و دبیرستان و دانشگاه را در رشته پژوهشگری
علوم اجتماعی در کرمان. پس از پایان
تحصیلات دانشگاهی در دفتر امور اجتماعی
استانداری کرمان به صورت پاره وقت به کار
تحقیقاتی مشغول شدم.

شروع کارتان در چه سالی بود؟

سال ۱۳۶۹. اما با ازدواجم به دلیل
آنکه همسرم به عنوان دامپزشک می بایست
طرح خود را در استان هرمزگان می گذراند، در
استانداری آن استان کارم را ادامه دادم. آنجا
به عنوان کارشناس امور اجتماعی، کارشناس
مسئول شورای بهداشت و نیز کارشناس
مسئول امور بانوان خدمت کردم.

در سال ۱۳۷۹ تصمیم گرفتم به کرمان
به شهر خودم، بافت، برگردم. بنابراین در
فرمانداری بافت به عنوان کارشناس امور
بانوان و کارشناس امور سیاسی مشغول
به کار شدم.

کارشناس امور بانوان در فرمانداری ها

دارای ردیف پُستی است؟

بله، ردیف پستی دارد.

و چطور شد که بخشدار شدید؟

پس از مدتی که کارشناس امور
سیاسی و مسئول دفتر فرماندار بودم پیشنهاد
شد که بخشدار شوم. بنابراین از شهریورماه
سال گذشته (۱۳۸۰) در سمت بخشدار
مرکزی در خدمت مردم بافت هستم.

نظر و عکس العمل همسرتان چه بود؟

همسرم با من بسیار همراه و همدل و
به فعالیت های اجتماعی من علاقه مند است.
با وجودی که او در بخش تخصصی خود
مشغول است، اما شرایط مرا کاملاً درک
می کند. قبل از این، ساعت کار من از ۷ صبح
تا ۲ بعدازظهر بود، اما الان گاه تا ساعت ۱۰
شب و حتی بیشتر تا ساعت ۴ و ۵ صبح و گاه
برای مأموریت ها چند شبانه روز در منزل
نیستم و او با بردباری امور خانه و نگهداری و
رسیدگی از دو پسر ۸ و ۹ ساله ام را بر عهده
می گیرد. این به خاطر آن است که ایشان
دیدگاه بسیار مثبتی نسبت به مدیریت بانوان
دارد و به من دلگرمی می دهد. به نظر همسرم
خدمت به مردم یک فضیلت و رحمتی از
سوی خداست.

به هر حال در چنین شرایطی اختلال

در امور خانواده اجتناب ناپذیر می شود.
همسرتان هیچ گاه گله ای نکرده است؟

خلل در چنین شرایطی پیش می آید.
اما من معمولاً سعی می کنم از خواب و
استراحت خودم بزنم و کمبودها را جبران کنم.
بسیار پیش آمده که در رفت و آمد به منازل
بانوان خانه دار دیده ام که غذای گرم مهیا
نبوده، اما در خانه ما همیشه غذای گرم
فراهم است و همسرم هم به جای گله،
همکاری می کند.

وقتی در مأموریت هستم مرتب تماس
می گیرد و اطمینان می دهد که حال بچه ها
خوب است. بچه ها هم به کار من علاقه نشان
می دهند و با این علاقه، نبودنم را تحمل
می کنند. خانواده ام بیشتر نگران این هستند
که من سربلند از این حوزه کاری بیرون آیم تا
نگران مسائل شخصی خودشان.

شما شانس بزرگی آورده اید. در خانه

پدری چطور؟ آیا اینکه تنها دختر خانواده
بوده اید سبب توجه بویژه ای به شما
نبوده که اینک موجب موفقیت های
اجتماعی تان باشد؟

فکر می کنم مؤثر بوده است. من تنها
دختر خانواده و فرزند آخر بودم. بنابراین بسیار
مورد توجه پدر و مادر و بالاخص پدرم بودم.

پدرم افکار بلندی داشتند. همیشه مرا به
درس خواندن و فعالیت های سیاسی و
اجتماعی تشویق می کردند، آن هم با انگیزه
خدمت به مردم. الان فکر می کنم پذیرش
این پست می تواند تحت تأثیر اندیشه های
پدرم باشد. یعنی صرفا به خاطر خدمت به
مردم. چون به هر حال پس از ورود به این
قبیل پست ها مشکلات زیادی را هم باید
متحمل شد.

خانم رفیعی پور، لطفا در مورد

تشکیلات استانی وزارت کشور توضیح دهید
تا روشن شود که بخشداری دارای چه
جایگاه و وظایفی است؟ در واقع
می خواهیم به طور دقیق بدانیم شما چه
مسئولیتی دارید؟

بالاترین مقام اجرایی در هر استان،
استاندار و در شهرستان ها فرماندار است. پس
از فرماندار، بخشدار قرار می گیرد که در واقع
یک پست اجرایی ـ سیاسی است. شهرستان
بافت دارای یک فرماندار و ۳ بخشدار است.
من بخشدار مرکزی هستم و حوزه و وسعت
کارم، ۷ دهستان شامل ۸۹ روستای بالای ۲۰
خانوار با جمعیتی حدود ۸۰۰۰۰ نفر است.

در واقع کار بخشداری هماهنگی و
نظارت بر امور اجرایی دستگاهها و ادارات
است. یعنی فرض کنید ادارات جهاد
کشاورزی، راه و ترابری یا نیرو و فرهنگ و
ارشاد اسلامی باید با هماهنگی و نظارت
بخشداری امور خود را به انجام برسانند.

که در واقع خدمات به طور صحیح به

مردم ارائه شود.

بله، خدمات درست ارائه شود و این

وظیفه بخشداری است که نیازها و امور را
پیگیری کند.

قبل از اینکه به پیگیری ها و

تلاش هایی که تاکنون در قسمت بخشدار
داشته اید بپردازیم، برای ما کمی از وضعیت
فرهنگی، اجتماعی، نگرش ها، اصلاح
نگرش ها و موقعیت زنان این سامان بگویید.

استان کرمان از ۱۱ شهرستان با آب و
هوای مختلف از گرمسیری تا سردسیری
تشکیل شده است. بافت، ۱۶۵ کیلومتر با
شهر کرمان فاصله و در جنوب آن قرار دارد.
کرمانی ها به مهمان نوازی معروفند و اهالی
بافت بیش از کرمانی ها در این مورد شهرت
یافته اند. این شهرستان دارای وجهه ای
فرهنگی است و گروههای بارز آن را معلمین،
فرهنگی ها و شاغلین ادارات تشکیل
می دهند. اقشاری هم در جنوب بافت به
کشاورزی و دامداری مشغولند. به همین دلیل
نوع نگرش به زنان نسبتا متعادل بوده و
فرهنگ مردسالاری به مفهوم خاص و عام
آن نفوذ چندانی در میان بافتی ها نداشته
است. چنانچه جایگاه زنان و حضور آنان در
جامعه محترم شمرده می شود. این نوع
نگرش را بیش از هر زمان وقتی برای انجام
وظیفه به نقاط مختلف می روم مشاهده
می کنم. استقبال گرم مردم حتی در
روستاهای دور، از یک مسئول زن
نشان دهنده میزان پذیرش آنها در این
زمینه است.

البته مثل هر جای دیگری تفکرات
تنگ نظرانه ای وجود دارد که مخالفت هایی را
با حضور زنان سبب می شود. با این حال ما به

همه دیدگاهها احترام می گذاریم و فقط بر این
نکته تأکید می کنیم که نباید اقلیتی با این
دیدگاهها به کلی نگرش اکثریت را نادیده
بگیرند. نباید وقتی کسی از جامعه زنان با
قصد خدمت پا به میدان می گذارد به جای
راهنمایی و کمک او، پیش پایش سنگ
بگذارند. این کار در واقع سد کردن راه خدمت
به مردم است. من در این مدت با تمام توان
تلاش کردم … .

ظاهرا به عنوان بخشدار نمونه هم

انتخاب شدید …

بله، و این به خاطر پیگیری ها برای
حل مشکلات مردم بوده است. یک موردش
را شما هم شاهد بودید که در منطقه خَبر و
روچون، اهالی به لحاظ تردد از راههای خاکی
و یک پل که سالانه جان چندین دانش آموز را
در خطر قرار داده پیگیری هایی را با دفتر خانم
دکتر ابتکار، معاون رئیس جمهور و رئیس
سازمان حفاظت محیط زیست داشتم. این
منطقه در پارک ملی قرار دارد و بنابراین
ایشان با پیگیری های لازم این مشکل را حل
کردند. که جا دارد من در اینجا تشکر کنم.
حدود ۸ روستا برای تردد به مرکز دهستان از
این پل که اهالی آن را با کمترین امکانات
ساخته اند استفاده می کنند. زمستان ها به دلیل
بارندگی، آب بالا م