پاورپوینت کامل هنر به من زندگیبخشید ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هنر به من زندگیبخشید ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر به من زندگیبخشید ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر به من زندگیبخشید ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۲۰

«زیور جعفری» مهمان این
شماره «دختران بهار»، یکی از
دختران موفق استان قم است که
توانسته علی رغم مشکلات
بسیار، با سعی و تلاش بی پایان،
موفقیت هایی کسب کند. وی
توانسته است در رشته های
«گلیم بافی» و «جاجیم بافی»
افتخاراتی به دست آورد. او بارها
از طرف سازمان های صنایع
دستی و یا کمیسیون های زنان و
ارگان های دیگر مورد تقدیر قرار

گرفته است.

شروع این فعالیت ها برای
«زیور جعفری» با مشکلات
بزرگی همراه بوده است که اگر
همت و انگیزه بالای او نبود،
نمی توانست به موفقیت نزدیک
شود.

وی در یکی از شهرهای
استان مرکزی به دنیا آمده است
و علاوه بر گلیم بافی، و کسب
رتبه هایی در این زمینه، مشغول
آموزش این رشته نیز می باشد.

زیورجان، در باره روند

تحصیلی ات برایمان بگو و اینکه
چطور با رشته های هنری آشنا
شدی؟

متأسفانه به دلیل
مشکلات خانوادگی و دوری از
مدرسه راهنمایی، چند سالی در
تحصیلاتم وقفه افتاد. تا اینکه در
سال ۶۹، همزمان با آزادی
آزادگان، من نیز حس کردم به
نوعی آزاد شده ام و توانستم به
علاقه و هدفم ادامه دهم و مجوز
ادامه تحصیل را از خانواده
بگیرم. البته سه سال راهنمایی را
متفرقه درس خواندم؛ تا اینکه
مقطع پیش دانشگاهی را هم
پشت سر گذاشتم ولی باز هم به
دلایلی نتوانستم به تحصیل
ادامه دهم. این جدایی از
تحصیلات و مشکلات خانوادگی
و مادی، ضربه سختی برای من
بود. خانواده ام کاملاً سنتی و پدرم
دامدار است. نمی توانستم به
راحتی درس بخوانم. در آن دوره،
تنها وسیله ای که زخم دانشگاه
نرفتنم را التیام می بخشید، روی
آوردن به عالم بزرگ هنر بود؛
پس به کارهای هنری روی
آوردم.

از سن ۱۳ سالگی در خانه با
قالی بافی آشنا شده بودم. یادم
می آید ابتدا خیلی اشتباه می بافتم
چون استادکار نداشتم. ولی به
مرور زمان و تکرار، استادکار
ماهری شدم و تا سال ۷۵ به طور
مداوم قالی می بافتم. اما اگر
سال های پس از دوره
پیش دانشگاهی را سال های
ورودم به عالم هنر می دانم، به
خاطر این است که قالی بافی های
دوران کودکی ام هر چند با مهارت
همراه بود، ولی در آن دوره
نمی توانستم حس هنری ام را
ارضا کنم و فقط به عنوان یک
کار درآمدزا به آن نگاه می کردم.
پس از دیپلم بود که با ورود به
یکی از مراکز سازمان فنی و
حرفه ای، تازه با عالم هنر آشنا
شدم و به آن همه ذوق و سلیقه
ایرانیان پی بردم و برای اولین بار
به ایرانی بودنم بالیدم. شش ماه
در سازمان فنی و حرفه ای،
قالی بافی را به عنوان یک هنر
آموزش دیدم و در پایان آن دوره
به دلیل مهارتم، کارت مربی گری
را نیز کسب کردم. در طی این
دوره در مرکز آموزش، گلیم هایی
دیدم که نظرم را خیلی جلب کرد
و یکباره عاشق گلیم و گلیم بافی
شدم. ذوق زیادی برای آموختن
پیدا کردم برای همین پس از
هماهنگی با یکی از استادکاران
گلیم بافی، بافت آن را در سه
جلسه دو ساعته آموزش دیدم.
این جلسات بیشتر مربوط به
اصول و مبانی اولیه گلیم بافی
بود. با آن همه علاقه و عشقی
که به گلیم بافی پیدا کرده بودم،
هنوز میل زیادی به آموختن
داشتم؛ برای همین همواره به
دنبال کسب اطلاعات در این باره
بودم و این در شرایطی بود که
مشکلات مادی و محدودیت
امکانات، سخت آزارم می داد ولی
باز هم هدفم را رها نکردم و به
دنبال نایافته هایم بودم که ذهنم
را به خود مشغول کرده بود؛ اینکه
«چه استفاده هایی از گلیم
می شود؟»، «چه شهرهایی گلیم
می بافند؟» و «چه طرح هایی در
هر منطقه استفاده می شود؟» و
… برای یافتن پاسخ هایم در
نمایشگاههایی که از طرف
سازمان صنایع دستی برگزار
می شد، شرکت می کردم و البته
به تحقیق و پرس و جو در این
موارد هم ادامه دادم.

با حساب کردن دوران
کودکی، ۱۷ سال تجربه بافت
قالی داشتم و به عنوان
«استادکار قالی» شمرده
می شدم، ولی در عرض سه سال
گلیم بافی، به پیشرفتی عجیب
رسیدم که خود نیز شگفت زده
شدم. مطمئنا این پیشرفت فقط
به دلیل عشق فراوان من به
گلیم بافی بود. فقط موفقیت در
گلیم بافی مرا خوشحال نمی کرد،
بلکه من توانسته بودم هدفم را
علی رغم مشکلاتم دنبال کنم و
به آن برسم، و این برایم مهم
بود. در هنگام کار، احساسات و
عواطفم را در نقش ها پیاده
می کردم و در جای جای تار و پود
هر لحظه با عشق، ارتباطی
صمیمانه با خداوند که خالق تمام
زیبایی هاست، برقرار می کردم.

فکر می کنی در دوره

نوجوانی تا چه اندازه شخصیت و
فعالیت آینده ات را پایه ریزی
کردی؟

دوران نوجوانی با
بازیگوشی و غفلت گذشت. شاید
اگر کسی را داشتم که در
تحصیلات مشوقم بود و
می توانستم به درسم ادامه دهم
الان موفق تر بودم؛ ولی متأسفانه
شرایط چندان مساعد نبود. البته
بگویم که در آن دوران دوست
داشتم درس بخوانم و یا حافظ
قرآن شوم، ولی مشوق و حمایت
درستی برای شکوفایی
استعدادهایم نداشتم.

البته نوجوانی پرمشغله ای
داشتم و پایه های اصلی موفقیتم
را در این دوره چیدم هر چند
کمی دیر بود ولی نباید افسوس
می خوردم. باید با مشکلات
می ساختم و به رضای خدا راضی
بودم.

تا به حال چه رشته هایی

را آموزش داده ای؟

آموزش گلیم را در جاهای
مختلفی از استان قم، از جمله در
«روستای ورجان»، «روستای
طغرود»، «حیدرآباد»،
«حاجی آباد»، «مرکز فنی و
حرفه ای» و … دنبال می کنم.
موفق ترین آموزشم را در
روستای طغرود قم داشته ام.

در چه رشته های هنری

دیگری فعالیت داری؟

در کنار گلیم بافی به
هنرهای دیگری نیز مشغول
هستم. «جاجیم بافی» را هم
دوست دارم هر چند در آغاز
جاجیم بافی با مشکلات زیادی
روبه رو شدم. متأسفانه محلی
برای آموزش جاجیم سراغ
نداشتم، برای همین به دنبال
مرکز آموزشی بودم تا اینکه به
سختی، و پس از پرس و جوی
فراوان توانستم دستگاه جاجیم را
در «اداره صنایع دستی» ببینم؛
ولی قیمت آن گران تمام می شد
و نمی توانستم هزینه آن را تهیه
کنم. با این حال دست از تلاش
نکشیدم و از طریق مراکز صنایع
دستی استان ها با یک خانم در
اراک آشنا شدم که جاجیم های
خوبی می بافد. با عشق و علاقه
در نمایشگاهی در اراک،
کارهایشان را از نزدیک دیدم و
یک نمونه از بافته هایش را هم
خریدم و به خانه برگشتم. پس از
پرس و جو فهمیدم که
دستگاههای این خانم از سایر
جاها ارزان تر است. سپس با
هماهنگی و مساعدت چند تن از
دوستان، موفق شدم بالاخره
دستگاههای جاجیم را تهیه کنم.
اگر کمک دوستان و همکاری
سازندگان دستگاه جاجیم نبود
هرگز موفق به جاجیم بافی
نمی شدم. من همیشه ممنون
محبت های آنها هستم و
لطف شان را فراموش نمی کنم.

غیر از این هنرها به
«نواربافی» یا «کارت بافی»،
«سبدبافی» و «منجوق دوزی»
نیز علاقه دارم.

آیا در زمینه های هنری،

مطالعه و تحقیقی هم داری؟

در باره فرش های
دست