پاورپوینت کامل قفس تنگ حیات(نقد فیلم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قفس تنگ حیات(نقد فیلم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قفس تنگ حیات(نقد فیلم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قفس تنگ حیات(نقد فیلم) ۳۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۸۰
عنوان فیلم: دیوانه ای از قفس پرید
نویسنده و کارگردان: احمدرضا معتمدی
بازیگران: عزت اللّه انتظامی، پرویز
پرستویی، نیکی کریمی و علی نصیریان.
«معتمدی» پس از «هبوط» و «زشت و
زیبا»، «دیوانه ای از قفس پرید» را می سازد؛
فیلمی که نگاهی فلسفی به مضمونی
اجتماعی دارد.
شخصیت های مهم فیلم هر کدام به
گونه ای با ارزش های دفاع مقدس درگیرند و
به نحوی از آن سود و زیان می برند. چهار
شخصیت اصلی اثر، تمثیلی از مردمانی
هستند که پس از جنگ با خوب و بد آن
ساخته اند و کارگردان قصد دارد با دیالوگ های
مستقیم و غیر مستقیم آنان در مورد مسائل
سیاسی و اجتماعی، حرف خودش را بزند.
«یلدا فریور»، مهم ترین پرسوناژ فیلم،
کسی است که همه چیز بر سر تصاحب او و
خانه پدری اش است. وی می خواهد از شوهر
جانبازش طلاق بگیرد، چرا که معتقد است
مرد به تمام خواسته هایش رسیده ولی او از
آرمان خواهی وی به تنگ آمده است.
«یلدا» می خواهد خودش را از قید و
بندی که دلش برایش درست کرده است رها
کند. او دیگر نمی خواهد همه چیز را از دید
مرد ببیند و با مشتی خیالات قشنگ که
واقعی نیستند، سر کند.
این زن بین خودِ درونی و بیرونی اش
سرگردان است و می خواهد بداند، «که» و
«چه» است! «یلدا» چون یک عنصر مادی و
وسوسه دنیوی است که هر کس می خواهد به
شکلی از آن متنعّم شود و فقط شوهر اوست
که خواهان کمال وی است.
«روزبه ایرانی»، فرمانده دیروز و جانباز
روانی امروز است که سعی دارد در راه خدمت
به جامعه اش به ارزش های دوران دفاع
مقدس وفادار بماند. او ترکشی در سرش
دارد که موقعیت وی را لحظه به لحظه
وخیم تر می کند.
«روزبه»، روحی ناآرام دارد و لحظه ای
آرام نمی گیرد. وی به عنوان کارمند
دادگستری، پی گیر پرونده های مفاسد
اقتصادی است و حاضر نیست اندکی در این
مورد کوتاه بیاید.
«روزبه» رد پای عموی «یلدا» را در
قاچاق کالاهای گمرکی در بندر، یافته است و
می خواهد با کمک همکارش، «آصف» جلوی
این کار را بگیرد. اما «آصف» کشته شده و
«روزبه» به مرز جنون نزدیک می شود.
«مستوفی» سرمایه داری فاسد است که
حتی برای پیشرفت کارش، دختر برادرش را
هم واسطه قرار می دهد. او عموی ناتنی
«یلدا»ست و «یلدا» شاهد است که چطور
عمویش با اخلاق و ارزش معامله می کند.
«مستوفی» پس از جنگ با رباخواری و
اختلاس و قاچاق جنس از بندر، هر روز به
ثروتش می افزاید ولی با این وجود حاضر
نیست پول درمان برادرش را بدهد مگر
اینکه «یلدا» در انجام نقشه هایش به وی
کمک کند.
«یلدا» که نمادی از ناموس کشور و دفاع
مقدس است، طعمه ای می شود تا رئیس
شعبه املاک، از خانه پدری یلدا که در گروی
دولت است، صرف نظر کند و وی بتواند
خودش خانه را تصاحب کند.
«مستوفی» با ظاهری ژولیده در
حجره ای تاریک و مفلوک، دائم سرش در
حساب و کتاب است و با سیاست و زرنگی
خاص خودش، کارهایش را پیش می برد. هر
چند او مجبور می شود برای از سر راه
برداشتن «روزبه» با پرداخت چهار میلیارد و
دویست میلیون تومان، عمارت صولت الدوله
را از گروی دولت در آورد و برای سرپوش
گذاشتن به این کار و باقی کارهایش «یلدا» را
به همراه یک ویلا، پیشکش رئیس شعبه
حقوقی کند.
«فراست» رئیس شعبه حقوقی و املاک
بانکی است. او نمادی از دولتمردانی است که
پس از سال ها، عقل و عرفان را فراموش کرده
و با وعده های دنیوی فریفته شده اند. البته هر
چند آنان در ابتدا نمی خواستند ذره ای از اموال
بیت المال حیف و میل شود، اما بالاخره آنها
هم قیمتی داشتند؛ جز «روزبه» که حاضر
نمی شود به هیچ قیمتی خودش را به
«مستوفی» بفروشد.
«فراست» به ظاهر مردی مذهبی است
که وقتی عاشق دُردانه عمارت صولت الدوله
می شود و در بستر بیماری می افتد، حتی
پزشکش با کلماتی چون حلال، حرام و
مستحب، دارو تجویز می کند و خبر ندارد که
حرامی بزرگ در دل بیمارش افتاده است.
«فراست» در ابتدای فیلم با مسئولیت
خودش «روزبه» را از آسایشگاه بیرون
می آورد و در انتها با به خطر افتادن منافعش،
با مضروب کردن وی، دوباره او را به
آسایشگاه روانی برمی گرداند.
این مرد که معلم اخلاق و عرفان
«روزبه» بوده، معتقد است آدم های دور و بر
آنها بد نیستند بلکه می خواهند اشتباه آنها را
تکرار نکنند و به عقل شان اقتدا نمایند. اما
«روزبه» کنایه ای بزرگ به استاد قدیمی اش
می زند چرا که روزی او همراه دیگر خلق خدا
از اتوبوس دو طبقه آویزان می شده و به
خانه اش در جنوب شهر می رفته و حالا
ماشینش بشقاب پرنده شده است و خانه اش
قصر شاه آباد!
دو شخصیت فرعی دیگر، پدر «یلدا» و
«یعقوب» پسرخوانده «مستوفی» هستند.
استاد «فریور» که ادیب و هنرمند بوده، حال،
بیماری مفلوک و تریاکی است که مال و اموال
و دخترش در حال غارت هستند. وی که
سمبلی از فرهنگ و هنر بیمار کشور است،
دیگر شعری در رگش وجود ندارد و هر چه
هست افیون است و بس.
«یعقوب» که از ابتدا به عشق «یلدا»
جیره خور «مستوفی» شده است پس از طلاق
«یلدا»، فورا او را به عقد خود در می آورد. اما
از آنجایی که نوکری وفادار است، به خواست
«مستوفی» عقب می کشد تا راه برای
«فراست» باز باشد و «یلدا» فقط اسما و در
شناسنامه همسر او باقی می ماند.
«یعقوب» نماینده قشر فرصت طلبی
است که از هر طرف باد بیاید، موافق همان
طرف هستند و حاضرند برای منافع آینده خود
از خواسته های روزمره شان بگذرند.
همه آدم ها دغدغه شان به چنگ آوردن
تکه ای از کشور و غنایم آن است و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 