پاورپوینت کامل دلداری باد ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دلداری باد ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلداری باد ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دلداری باد ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

ساعتی است که زن پاهایش
را می کشد و با خود می برد،
زخمی و خراشیده. باد هم روی
تل خاک ها آرام، خیز می خورد و
همراه او می رود. اما به دست و
پایش نمی پیچد. نرمه بادی است
ولرم و خشک که از سرِ صبحی
راه افتاده بود. از آن زمان که زن
از بیمارستان صحرایی مرخص
شده و خود را از گروهِ آدم ها جدا
کرده بود و پی صدایی بود که
هنوز توی سرش چرخ می خورد.
چرخ … چرخ … باد هم بی صدا و
خاموش دورش چرخ می زند و
دورتر می ایستد. زن از روی
لاشه خانه ها عبور می کند. از
روی کوهی آجر و خاک و سنگ و
آهن پاره ها بالا می رود؛ در
بلندترین نقطه، کنار پنجره ای کج
و کوله که درش رو به کویر باز
مانده است. بعد همه چیز ناگاه
دور سرش می چرخد، داغِ داغ.
می خواهد که پرتاب شود. باد به
طرفش هورّه می کشد. کاری
نمی تواند بکند. زن دَمَر می افتد
روی آجرپاره ها. پیشانی اش
می شکافد. خون … زن اعتنا
نمی کند. تلو تلوخوران بلند
می شود. چشم هایش بی قرار
است و نمناک. باد، بال های
چادرش را از خاک و خاشاک
می تکاند. بعد زوزه می کشد. انگار
او درد دارد. زن وارد گودال بزرگی
می شود که تازه کنده اند. چون
روحی سرگردان میان گودال
چرخ می خورد، باد هم. امدادگری
خاک آلود و خسته می گذرد. باد
صدای بغض آلودش را به گوش
زن می رساند: «کسی اینجا
نیست خواهرم … هیچ کس نبود
… فقط اسباب و لباس های پاره و
پوره …» و بغضش می ترکد، و باد
هم می رود سر، در تیر و تخته ها
فرو می برد و زوزه می کشد. زن
اما از پشت توده غبار و آفتاب،
چشم به نخلستان می دوزد و با
خود واگویه می کند: «دخترکم،
پس دخترکم کو؟» … پشت چرخ
خیاطی … چرق … چرق … خسته
بود … اما می خواست تا صبح
تمام کند. مُزدش آماده بود اگر تا
صبح … تمام می شد. گفته بود:
«مادر تو برو بخواب، امشب من
لباس را تمام می کنم.» … چرق
… چرق … باد زوزه می کشد باز.
زن پر از صداست. صدای
دخترش که زیر لب آواز می خواند
و صدای موزون چرخ خیاطی، و
صدای موهوم باد که آن شب
هوهوی عجیبی داشت. زن توی
گودال دور خود می چرخد.
لباس های جِر و واجِر مشتری ها
… زیپ … قرقره … دکمه … خاک
… خاک … چرق … چرق … زن
می افتد روی تل خاک ها و گوش
می سپرد به زمین، باد هم خود را
کلاف می کند و توی گودال
می چَپَد. زن صدا می شنود
صداهایی از دور دست، آشنا و
دلچسب. صدای پاهای دختر بود
که دور نخل وسط حیاط، کودکانه
پا می کوبید و شعر می خواند: «تق
تق … تق تق … بر در زد، بابا از
بیرون آمد …» صدای مرد، گرم و
صمیمی وسط شعر دختر
می پیچید: «تق تق … تق تق …
بابا با دوتا نان سنگک … از
بیرون زودی آمد …» صدای
خنده … خنده … زمین پر از
صدای خنده شد. زن می خندد، با
خون دلمه بسته روی پیشانی اش
باد هم هوهو می کشد. صداهایی
از دور … آشنا و غریب، … زن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.