پاورپوینت کامل رؤیای مردی بی رؤیا ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رؤیای مردی بی رؤیا ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رؤیای مردی بی رؤیا ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رؤیای مردی بی رؤیا ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

>

نام فیلم: شب های روشن

فیلمنامه نویس: سعید عقیقی

کارگردان: فرزاد مؤتمن

بازیگران: مهدی احمدی، هانیه توسلی،

محسن شاه ابراهیمی و …

«مؤتمن» پس از «باج خور» و «هفت
پرده»، «شب های روشن» را می سازد؛
برداشتی آزاد از رمان «شب های سپید» از
«فئودور داستایوفسکی».

این کتاب پیش از این توسط «لوکینو
ویسکونتی» در سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶ش) به
فیلم تبدیل شده است و در «شب های
روشن»، پوستر این فیلم بر دیوار خانه
قهرمان خودنمایی می کند؛ یک خودنمایی
آشکار، بدون دلیل و برهان لااقل کمی
آشکار.

«داستایوفسکی»، «شب های سپید» را
در قرن نوزدهم هماهنگ با فرهنگ آن زمان
روسیه نگاشته است و حال «مؤتمن» با دادن
حال و هوای ایرانی به این رمان و گنجاندن
اشعار کلاسیک و نو در آن، سعی دارد از این
رمان قدیمی، یک فیلم مدرن برای ایرانیِ
امروز بسازد و دست کم صد و پنجاه سال
فرهنگ دو کشور را با هم تطبیق دهد.

آدم های داستایوفسکی، درونگرا هستند و
منزوی و در پیله تنهایی خود تار می تنند.
استاد «شب های روشن» نیز گوشه گیر است و
درگیر فلسفه و شمایل و جهان بینی شرق و
جنبه های عرفانی و اشراقی. استاد هر چند
خودآگاه و روشنفکر است ولی در انزوای
خودش فرو رفته است و با اینکه در دانشگاه
ادبیات کهن و کلاسیک درس می دهد، اما
تنهاست و اسیر رؤیاهای خودش.

استاد سرد و سخت است و درون گرا و
تودار. در مقابل شخصیت زنِ فیلم، کمی
شیطان است و سرشار از زندگی و «مؤتمن»
می خواهد که این زن در زندگیِ سردِ استاد،
حیات بدمد؛ طوری که در نهایت، فیلم تبدیل
به یک عاشقانه آرام و باوقار شود؛ عاشقانه ای
سرد و بی روح که در تضاد با ماهیت گرم
عشق سوزان در فیلم های امروزی سینمای
ایران است! البته همین تضاد است که موجب
وقار فیلم می شود. هر چند برودت فیلم و
فضای سرد آن، ناشی از سرمای اثر
«داستایوفسکی» و صد البته رنگ های سردِ
خانه استاد است؛ چیزی که باعث می شود
لحن فیلم تند شود و ریتم آن کند و گاه
خسته کننده.

تیتراژ سیاه اول فیلم با شعر عاشقانه ای
از استاد فرخی سیستانی شروع می شود که
اولین تأکید بر عشق نهفته در تیرگی و
تاریکی موجود در فیلم است.

زندگی استاد آرام است و سرشار از
سکوت. تنها همزبان وی، پس از دانشجویانی
که به چشم نمی آیند، فقط مادرش و دوست
کتابفروش وی هستند و استاد کاری ندارد جز
اینکه شب ها در خیابان پرسه بزند تا اینکه در
یکی از همین پرسه زدن هایش متوجه
مزاحمت راننده ای مزاحم به «رؤیا» بشود.
دختر بی پناهی که از شهرستان آمده است و
استاد به او پناه می دهد. دختر از «امیر»ی
حرف می زند که قول داده یک سال پس از
آخرین ملاقات شان، یکی از چهار شبِ قرار
گذاشته شده، به دیدار وی بیاید و با او ازدواج
کند.

استاد هر چند هرگز عاشق نشده و ازدواج
نکرده است، و فقط از لحاظ تئوری عشق را
در شعر و سخن می شناسد؛ اما سعی دارد
«رؤیا» را در رسیدن به «امیر» کمک کند، با
وجودی که کسی «امیر» را نمی شناسد و
تمامی نشانه های باقی مانده از وی، رفتن در
بیراهه ای بیش نیست. ولی رؤیا به عینه
عشق را تجربه کرده است و یک سال تمام
منتظر مردی است که بی دلیل او را در انتظار
گذاشته است؛ با این وجود «امیر» هنوز امیرِ
دلِ «رؤیا»ست.

«رؤیا» نامش هم مثل خودش بار
دراماتیکی دارد و مانند استاد نیست که حتی
اسمش را هم نمی دانیم. اسم دختر و
استعاره ای که در آن موجود است، این طور به
ذهن متبادر می کند که تمام فیلم یک
رؤیاست، رؤیایی که یک شب پس از خریدن
رمان «شب های سپید» به سر استاد می زند و
قهرمان ها در خیال وی جان می گیرند. طوری
که گاه مخاطب واقعا حس می کند همه
ماجرای فیلم تخیلی ذهنی بیش نیست تا
استاد با خواندن کتاب و ورود «رؤیا» به
تصوراتش، از پوسته تلخ و عبوسش بیرون
بیاید و نسبت به دیگران عکس العمل نشان
دهد.

استاد که نمی تواند با واقعیت های موجود
آشتی پیدا کند، بالاخره از همان شهر و
خیابان هایی که آنها را «لجن زار» می خواند،
«رؤیا» را می رباید. «رؤیا»یی که بهانه زندگی
است؛ بهانه ای برای عاشق شدن، و نه به
وصل رسیدن.

استاد ایده آلیستی است که با جهان
پیرامونش مشکل دارد و در افسوس
سنت های کهن است، لذا نمی تواند خودش را
با آدم های امروزی دنیای مدرن وفق دهد.
امید و ناامیدی، رفتن و ماندن، انتظار و
رسیدن در این چهار شب، همنشین هم
هستند و با هم می آیند و می روند. چهار شبی
که استاد برای حفاظت از «رؤیا» او را به
خانه اش می برد و از سنت های نابود شده
برایش می گوید.

هر چند حد و حدود نگاهها و رفتارهای
بین استاد و دختر رعایت شده و ظاهرا ایرانی
و مطابق آداب و رسوم مذهبی کشورمان در
آمده است، ولی بالاخره «رؤیا» که دَم از پاکی
می زند، نباید فورا به استاد اعتماد کند و به
خانه وی برود!

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.