پاورپوینت کامل دختران دریا ۲۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دختران دریا ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دختران دریا ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دختران دریا ۲۲ اسلاید در PowerPoint :
>
نزدیک بود بیفتد تو جوی گَل و گشاد خیابان.
کیک سه طبقه روی دست هایش تکان خورد
و لرزید. زنی ناگاه در مقابلش قد کشید و انگار
که دست هایش تکثیر شد. دستی از پیش،
دستی از پشت، اطرافش پر از دست شد،
مهربان و صمیمی، تعادلش که برقرار شد
گفت: «لطف کردین ممنون، اگه کمک شما
نبود، موش های توی جوب الان جشن
مفصلی گرفته بودن …»
زن که رفت، عاطفه تاکسی گرفت. جلوی
درِ خانه که رسید راننده گفت: «عقدکنون
دارین، به سلامتی؟ آخه چند طبقه اس …»
عاطفه پول را که داد خودش و جعبه کیک را
به زور از ماشین بیرون کشید و گفت:
«بقیه اش مال خودتون …» و پیشانی اش را
فشرد به دکمه آیفون طبقه سوم. در همان
لحظه ناگهان دلش زیر و رو شد، سرش
سیاهی رفت و دردی پخش شد توی سینه و
بعد دل و کمرش … نزدیک بود از درد کیک را
رها کند و دیوار را چنگ بزند که صدای گرم
فرهاد از پشت آیفون او را سر پا نگه داشت.
همان جا که ایستاده بود بلند گفت: «بیا کمک
فرهاد، زودتر …» و خودش را با درد از در تو
داد. فرهاد که آمد عاطفه همان جا کنار اولین
پله ساختمان وا رفت و شد عینهو گچِ دیوار.
فرهاد ترسید. کیک و عاطفه را با تقلا کشاند
بالا. بچه ها می رقصیدند. دهان سرخ شان باز
مانده بود. جیغ می زدند و بالا و پایین
می پریدند. عاطفه به طرف دستشویی دوید.
فرهاد پشت در بسته عرق کرده بود. بچه ها
روی کیک ها شمع گذاشتند. پانزده تا شمع،
روی هر طبقه پنج تا. عاطفه که بیرون آمد،
بچه ها بالا و پایین پریدند باز. فرهاد
کبریت کشید. بچه ها کف زدند، صورت عاطفه
پر از نور شد. سبک شده بود انگار. فرهاد
جَستی زد و همه ماسک ها را داخل کمد
ریخت و گفت: «حتما ترسیدی.» بعد
رشته ای از مروارید را دور موهای جمع شده
عاطفه گره زد. بچه ها خندیدند. نور شمع ها در
چشم های شادشان لرزید. عاطفه رفت و
لباسش را عوض کرد، آبی آسمانی با تک تک
ستاره های نقره ای که دکمه های آسمان
بودند انگار … .
فرهاد خندید و گفت: «شروع اولین روز
زندگیمون … یادت که هست؟ خونه رو پر از
رنگ آبی کرده بودی و خودت …» عاطفه
طبقه های کیک را از روی هم برداشت.
حالش بهتر شده بود. بچه ها باز جیغ کشیدند.
در ادامه جیغ آنها انگار که فرهاد هم فریاد
کشید: «همه کاسه و بشقاب ها رو کرده بودی
آبی … حتی مایع ظرفشویی آبی خریده بودی
… یادته …؟ گفتی وقتی کف بکنه می شه مثل
حباب و موج دریا … می شه رنگ آسمون …»
عاطفه تو لباس آبی اش کمی جابه جا شد.
سه دختربچه هم قد و هم شکل از میان
بچه ها جدا شدند و هر کدام مقابل طبقه ای از
کیک نشستند. بچه ها هلهله کنان دورشان
حلقه زدند. هورا کشیدند. رقصیدند و کف زدند.
فرهاد انگار در آن میان آواز می خواند: «هر
وقت کیک درست می کردی، رویش یا موج
سوار بود یا یه عالمه ماه و ستاره چسبیده
بود. دلت نمی آمد کیک را بِبُری، می گفتی
آسمون رو که نمی شه برید، دریا رو که نمی شه
شکاف داد.» دختربچه ها شمع ها را محکم
فوت کردند. بچه ها با هم خواندند: «تولدتون
… مبارک …» و بادکنک ها ترکید. همه جا آبی
شد. از توی بادکنک ها ستاره چکید روی
پیراهن آبی عاطفه … فرهاد از پشت باران
ستاره ها لب هایش انگار لرزید: «دکتر که گفت
بچه دار نمی شید … تو از دنیای آبی ات فرار
کردی. یادته عاطفه؟ کدر و مات شد همه جا
… همه گل های آبی رو که درست کرده بودی
ریختی تو روسری آبی ات، بعد اون رو گره
زدی و از پنجره پرتاب کردی بیرون …»
عاطفه به دودِ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 