پاورپوینت کامل وقتی همه چیز هست، دردمجرّدها چیست؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وقتی همه چیز هست، دردمجرّدها چیست؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقتی همه چیز هست، دردمجرّدها چیست؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل وقتی همه چیز هست، دردمجرّدها چیست؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

>

نام فیلم: مجردها

نویسنده: فرهاد توحیدی

کارگردان: اصغر هاشمی

بازیگران: محمدرضا فروتن، مجید صالحی،

آتیلا پسیانی، مریلا زارعی، الناز شاکردوست

مخاطبان «اصغر هاشمی» را بیشتر با
فیلم «نگین» که حول محور دختران فراری
می چرخید، می شناسند؛ هر چند فیلم «نگین»
نتوانست آن اعتبار حرفه ای مورد نظر را برای
«هاشمی» بیاورد. اما نقطه مشترک «نگین»
با «مجردها» در داشتن ایده و موضوع تازه ای
است که به نظر «هاشمی» جان مایه هر فیلم
است و باقی کار اهمیت چندانی ندارد و دقیقا
«هاشمی» در هر دو فیلم خود از همین نظریه
شخصی خویش ضربه می خورد. زیرا مضمون
خاص «مجردها» نیز در دنباله آثار قبلی او،
قربانی پرداخت نامناسب و ساختار غیر
دراماتیک آن می شود.

تم اصلی «مجردها» بر تضاد جنسیتی و
پیامدهای اجتماعی آن بنا نهاده شده و ظاهرا
قرار است دو قطب اصلی آن را یک مرد ضد
زن و یک زن ضد مرد تشکیل دهند، اما این
قدر که قصه بر حول لودگی ها و مزه پرانی های
شخصیت های فرعی می گذرد، به درونمایه
اصلی خود وفاداری نشان نمی دهد.

اساسا در این فیلم همه چیز در همان
سطح ظاهری ماجراها باقی می ماند ـ البته اگر
بتوانیم ماجرایی را پیدا کنیم ـ و بن مایه فیلم
دست نخورده و بلااستفاده باقی می ماند و
فقط گهگاه در قالب گفتگوهای تکراری و
شعارهای کلیشه ای بیان می شود تا یادمان
نرود که این فیلم در مورد مشکلات
اجتماعی مجردهاست.

در مورد شخصیت های اصلی باید گفت
که «منوچهر» می توانست به شخصیت بکر و
متفاوتی در سینمای ایران تبدیل شود، مردی
که حتی در اوج بیکاری و بدبختی حاضر

نیست برای یک زن کار کند و به طور کلی
ریشه همه گرفتاری هایش را به پیشرفت زنان
در جامعه ربط می دهد و احساس می کند که
حق اجتماعی او توسط دختران رقیب غصب
شده است؛ اما «منوچهر» در حد یک تیپ
کلیشه ای باقی می ماند و هرگز به لایه های
زیرین یک شخصیت ضد زن دست نمی یابد
و بیش از آنکه بر موضوع تضاد جنسیتی او با
جامعه زنان تأکید شود، پای همان
دغدغه های تکراری یک شبه پولدار شدن به
میان می آید.

در همان سکانس های آغازین شخصیت
و نوع دیدگاه «منوچهر» نسبت به زن با بیان
جمله ای تمسخرآمیز به یک دختر جوان که
در حین رانندگی با مشکل روبه رو می شود
آشکار می گردد و به بهانه های مختلف سعی
می کند مسئله رقابت جنسی در جامعه را پیش
بکشد و از زبان شخصیت هایش به این
موضوع بپردازد که مشکل بیکاری پسران به

خاطر این است که دختران جای آنها را در
دانشگاهها و موقعیت های شغلی گرفته اند.

شخصیت مقابل «منوچهر»، خانم
مهندسی به نام «عربشاهی» است که به قول
خودش مدیریت بر مردان را توأمان با
خشونت و جدیت می بیند. متأسفانه فیلمساز
هیچ تلاشی نکرده است تا نوع روایت خود را
به سمت و سوی دیگر بکشاند و مخاطب را
درگیر قصه خود بکند. در حالی که یکی از
فاکتورهایی که می توانست به جذابیت فیلم
بیفزاید، معرفی شخصیت خانم مهندس در
فضای خارج از کادر از طریق توصیفات
«عموجان» بود. آنگاه برخورد اولیه «منوچهر»
در مواجهه با او بسیار دیدنی و متفاوت جلوه
می کرد، اما فیلمساز همواره یک قدم عقب تر
از مخاطب گام برمی دارد، به طوری که با
سرقت کیف پول و پاسپورت ها، تماشاگر به
راحتی حدس می زند که سر و کار آنها با
مهندس «عربشاهی» خواهد افتاد.

بعد از آن نیز فیلمساز در مهم ترین بخش
فیلم خود که می تواند به یک پارادوکس
شخصی