پاورپوینت کامل خانواده، جوان و دشواری های پیدا و پنهان ۵۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خانواده، جوان و دشواری های پیدا و پنهان ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خانواده، جوان و دشواری های پیدا و پنهان ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خانواده، جوان و دشواری های پیدا و پنهان ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

«قسمت دوم»

اشاره

روزهای شیرین و دلنشین جوانی را زمان
گشوده شدن افق های جدید ایده ها و
آرمان های متعددی دانستیم که در اثر آشنایی
نسل نو با افکار و افراد مختلف و شیوه های
متنوع زندگی پدید می آید و امکانات مدرن و
پیشرفته را باعث معادلات پیدا و پنهان
فرهنگ ها و تعاملات اندیشه ها در سطح
جهانی دیدیم که رهاورد بسیاری از آنها
«انفعال» و «ابتذال» خانه، خانواده و جامعه
خواهد بود.

«جلوه هایی از دشواری های جدید در
زندگی جوان امروز» را پیش رو قرار دادیم و با
نگاهی هر چند گذرا ابعاد مختلف هر یک را
بررسی نمودیم. اینک بخش تکمیلی بحث را
پی می گیریم:

رویکردها و راهکارهای درمان
دشواری های نسل جوان

پرسشی که اکنون فرا روی ماست و در
این زمان و هر زمان باید پاسخ آن را با دانش
و درایت یافت و با بلندهمتی، هدایت و
حمایت خویش به کمک نسل جوان شتافت
آن است که به راستی: برای جوانان با
دشواری هایی چنین پیدا و پنهان در بسیاری
از عرصه های پیچیده چه باید کرد؟

راهکارهای کاربردی، دقیق و عملی که از این
لحظه قابل اجرا و انجام است چیست؟ و
بیشترین نقش جدی و جامع پدران و مادران،
اولیا و مربیان و مبلّغان دینی در این باره کدام
است؟ پاسخ را با ترسیم یکایک گام های
معرفتی همراه با ره توشه های معنوی و
آسمانی پیش رو قرار می دهیم تا با
راهکارهای کوتاه مدت و درازمدت با رسالت
سنگین و در عین حال زیبا و شیرین خود
آشنا شویم:

۱. ارائه معنا و مفهوم زندگی

ما ز بالاییم و بالا می رویم

ما ز دریاییم و دریا می رویم

ما از اینجا و از آنجا نیستیم

ما ز هر جاییم آنجا می رویم^(۱)

نخستین وظیفه بزرگ و سترگ ما، ارائه
معنا و مفهوم صحیح زندگی و تدوین درست
فلسفه حیات و پایندگی برای نسل جوان
است، تا از آغاز نوجوانی و شروع تشکیل و
تکمیل شخصیت فردی و اجتماعی، آفریدگار،
آفرینش و آفریده های هستی را آنگونه که
«هست»، بنگرند و بیابند، زیرا:

کسی که «چرا»ی زندگی را یافته است، با
هر «چگونگی» آن خواهد ساخت^(۲) و
مهم ترین گام برای تحقق خواسته هایمان در

زندگی، آن است که نخست بدانیم «چه»
می خواهیم؟،^(۳) «چرا» می خواهیم؟ و
«چگونه» می خواهیم؟ آنان که شناخت و
معرفتی اینچنین نصیب خود کرده اند، هرگز به
این تفکر عادت نمی کنند که زندگی، تمرین
پشت صحنه است؛ زیرا پشت صحنه ای وجود
ندارد، همه زندگی همین است و یا از آغاز، به
نوعی بالندگی رسیده اند که زندگی یعنی همان
دقایق و ساعاتی است که اطرافیان با
شتابزدگی بسیار و بی رحمی فراوان، انتظار
گذشتن آن را داشته اند.

با این درک و دریافت به خوبی می دانند
که «یک بار» بیشتر زندگی نمی کنند، اما اگر
همین یک بار را به درستی دریابند، کافی
است که سعادت جاودان و نیکبختی دائم را از
آنِ خود سازند. برای امور جاری زندگی و
نداشته ها، «فکر» کنند، اما «غصه» نخورند،
بی اعتنا به شانس، اقبال و بخت، تنها راه
«تغییر زندگی» را «تغییر اندیشه زندگی» و
به دنبال آن «تصمیم واقعی»^(۴) برای این
مهم بدانند و بس!

با این نگاه می دانند و می یابند که فقط
برای «شادی و خوشگذرانی»، «تفریح و
وقت گذرانی» و یا «قهقهه و نکته پرانی»
زندگی نمی کنند، بلکه برای «رشد و
شکوفایی» درونی و «تکمیل و تکامل»
معنوی آفریده شده اند و بنیان اندیشه و انگیزه
زندگی آنان بر این اساس استوار باشد که:

«زندگی مدرسه ای است با دو زنگ؛ زنگ
اول دینی، آخرین زنگ حساب.»^(۵)

آری با ورود به جهان هستی در
مدرسه ای گام نهاده اند که با شروع بلوغ، زنگ
اول یعنی «تکلیف» بین خود و خود، خود و
خدا و خود و خلق آغاز شده است و هنگام
کوچ از این سرا، آخرین زنگ یعنی
«محاسبه» اعمال و ارائه کیفر یا پاداش
خواهد بود. چه زیباست لحظاتی از روزهای
خود را به آگاهی و هوشیاری در ساعات پیش
رو قرار دهیم و این سخن سبز و
معرفت آفرین پیشوای روشن اندیش خود، امام
صادق(ع) را هر روز بنگریم که فرمود:

«به درستی که پروردگار بزرگ و مهربان،
هستی را بیهوده و بی هدف نیافرید و آن را رها
نکرده است، بلکه برای اظهار قدرت خویش
و تکلیف به اطاعت آفرید تا بدین وسیله رضا
و رضوان الهی از سوی بندگان کسب شود.
آنان را نیافرید، تا سودی از آنها نصیب خود
سازد و یا به وسیله مخلوقات ضرری از
خویش دفع کند، بلکه آنان را خلق کرد تا
به خودشان نفع رساند و به نعمت های
ابدی و بهشت جاودان و همیشگی خود،
واردشان نماید.»^(۶)

از نگاه روشن و روشنگر مقام معظم
رهبری حضرت آیت اللّه خامنه ای به عنوان
درس آموز مکتب امام صادق(ع) در باره هدف
رسالت بعثت رسولان الهی چنین می آموزیم:

«هدف از بعثت پیامبران، یعنی هدف از
آفرینش انسان، تزکیه و تعلیم و آموزش های
اخلاقی و عملی انسان هاست، تقوایی که از
بشر خواسته اند این است که مراقبت کند، راه
را پیدا کند، مراقبت کند تا راه را گم نکند،
مراقبت کند تا هدف را فراموش نکند.»^(۸)

با شناختی چنین همه ما در می یابیم که
همراه با دوستی خالصانه و رفاقت صادقانه با
نسل جوان به آنان توصیه نماییم برای تعالی
و تکامل زندگی خود، هدف هایی قابل قبول
در نظر بگیرند و به آنها ایمان داشته باشند،
در صورت دستیابی به هدف خویش،
بی درنگ هدفی دیگر جایگزین هدف قبلی
نمایند و نیروها و توانایی های خود را متوجه
هدف برتر نمایند تا هیچ راهی و روزنه ای
برای سرخوردگی، پوچی و سردرگمی پدیدار
نشود. تعبیر والای امام علی(ع) که: «شرف
انسان به همت های عالی اوست»، اراده ای
آهنین و شوری فراگیر کسب کنند و علاوه
بر آن در صورت شکست های احتمالی، مقاوم
و مستحکم به رویارویی با تلخی ها و
سختی ها بپردازند.

نکته برتر در این باره آن است که نسل
جوان را به این باور برسانیم که دانشگاه،
اشتغال، درآمد، زندگی راحت و یا موقعیت و
شهرت هرگز هدف نهایی در زندگی به شمار
نمی آیند، بلکه ابزار و وسایلی برای رسیدن به
هدف والا یعنی «انسانِ به تمام معنا» و
«انسانِ کامل» شدن است و باید به این
آرمان ماندگار و مؤثر فکر کنند، گرچه راهی
متفاوت برگزینند.

۲. تبیین هویت، حقیقت و
شخصیت جوان

عصر جدید دارای جریان شتاب آلود
زندگی است و حوادث و رویدادهای گوناگون
آن چنان سریع پدید می آیند که فرصت تفکر
و تأمل را از آدمی می ربایند و زمانی
برای تفرّج در دنیای درون و جهان برون
باقی نمی گذارند.

رهاورد این رویداد، رخدادی تلخ و
جانگدازی است که هر یک از انسان ها
موجودی سرگشته و درمانده می شوند که نه
تنها لذت تفکر را احساس نمی کنند بلکه
انگیزه کافی برای اندیشیدن در باره ضروریات
زندگی خویش نمی یابند و سرانجام با جهان
خارج خویش بیگانه و دردآورتر از آن، با خود
و جهان درون خویش بیگانه می شوند!،^(۹) این
حیرانی و سرگردانی فراگیر، «بحران هویت»
نام دارد.

امروزه «بحران هویت» یا
«ازخودبیگانگی» معمای بزرگ و معضل
فکری اندیشمندان و صاحب نظران نام آور
است، به گونه ای که برخی «هویت فرد را از
بزرگ ترین مشکلات فلسفه جدید»
دانسته اند و بعضی دیگر با صراحت گفته اند:
«ما می خواهیم معنای زندگی و مرگ را بدانیم،
چرا باید زیست؟ به کجا می رویم؟ سرنوشت
روان ما چیست؟»

«وایتهد» ریاضیدان و فیلسوف برجسته
معاصر معتقد است که در عصر جدید انسان
در لابه لای شهرهای بزرگ و جمعیت های
انبوه و متراکم، بخشی از حقیقت وجودی
خویش را از دست داده است و احساس تعلق
به جایی ندارد.

در یک نگاه، شروع این بحران از دوره
نوجوانی است و دامنه آن به دوره جوانی
امتداد می یابد، زیرا نوجوانی یک دوره انتقال
از کودکی به جوانی است که در آن تحولات
سریع و شتابان فیزیکی و روانی در جسم و
روح رخ می دهد، بیشتر کارها به عهده نوجوان
گذاشته می شود، او خود را مستقل و آزاد

احساس می کند و در اثر این صفات، بیشترین
اشتباهات در این ایام پدید می آید. به
قول «تانر»:

«برای اکثریت نوجوانان، سال های ۱۲ تا
۱۶ پرحادثه ترین سال های زندگی آنهاست،
تا آنجا که رشد و تحول آنها برای دیگران و
خودشان با نگرانی آمیخته است.»^(۱۰)

علاوه بر این ویژگی ها، نوجوانی زمان
جستجوی «هویت» به معنای درک و دریافت
حقیقت و شخصیت، ذات و هستی و وجودی
که منصوب به «هو»، یعنی خداوند بزرگ و
مهربان